فیلوجامعه‌شناسی

دستنامه‌جامعه‌شناسی‌تبلیغات؛ اقسام‌ورده‌های‌پژوهش‌برای‌انجام‌تبلیغات‌اجتماعی

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشت ادامه مطلب...آزاد از اندریسن


1. سنجش سازمان: «الگوی سنتی برنامه‌ریزی، معمولاً محیط را به دو حوزۀ كلی تحت عنوان محیط‌های داخلی و محیط‌های خارجی تقسیم می‌كنند. محیط داخلی اشاره به سازمانی است كه راهبرد را اجرا می‌كند و ضعف‌ها و قوت‌هایی كه برای اجرای این برنامۀ جدید دارد. و محیط خارجی، دنیای بیرون از سازمان است كه فرصت‌ها و تهدیدهای اثرگذار در موفقیت آن برنامه در آن وجود دارد» (ص.۹۶.)؛

   o مدیران در سه حیطۀ عمدۀ سازمان نیاز به اطلاعاتی دارند كه از طریق پژوهش به دست می‌آیند (ص.۱۳۴.):

       تعیین هدف؛

       راهبرد تغییر رفتار؛
       تخصیص منابع.
   o همچنین، سازمان باید از جهت دشواری‌های ذیل مدام مورد سنجش قرار گیرد (صص.۱۰۲ ۹۹.):
       مقاصد غیر رفتاری (مقاصد سازمانی كه ضرورتاً به تغییر رفتار مخاطبان معطوف نیست و گاه در پی اعمال تأثیراتی بر مخاطبان است كه ربطی به تغییر رفتار مخاطبان ندارد)؛
       مقاصد پنهان (مانند مقاصد شخصی، مقاصد سیاسی و …) ؛
       مقاصد كمی نشده («در همۀ سازمان‌هایی كه خوب اداره می‌شوند، مقاصد باید به اهداف قابل سنجشی تبدیل شوند كه میزان پیشرفت و سرانجام موفقیت كلی بر مبنای آنها سنجیده خواهد شد»)؛
       مقاصد غیرواقع‌گرایانه.

2. سنجش رقبا: هرگز حرف زدن در مورد آنچه می‌خواهید مخاطبان انجام دهند كافی نیست. بازاریابان اجتماعی خبره در مورد مزایای رفتارهای رقیبی كه از سوی مخاطبان اتخاذ می‌شوند، از دید مخاطبان توجه نشان می‌دهند. «یك چهارچوب مفید برای درك این رقابت، نگریستن به آن در چهار سطح مختلف است، كه برای هر یك از آنها می‌توان یك راهبرد بازاریابی خاص تدوین كرد» (ص.۱۰۳.)؛

    رقابت بر سر نیازها (دشوارترین سطح): نیازهای معارضی كه نیازهای لازم برای گزینش موضوع بازاریابی شما را تحت الشعاع قرار می‌دهد؛ در این موارد بازاریابی بسیار دشوار است (ص.۱۰۳.)؛
    رقابت بر سر شیوه‌های مختلف پاسخگویی به یك نیاز (با سطح دشواری كمتر): در این موارد باید نشان داد كه یك شیوه بیش از شیوه‌های دیگر برای پاسخگویی به آن نیاز مؤثر است (ص.۱۰۳.)؛
    رقابت بر سر شكل خدمت (با سطح دشواری كمتر): در این موارد باید خدمات یا كالای اجتماعی مربوطه را متناسب با فرهنگ محلی بزك كرد (ص.۱۰۴.)؛
    رقابت بر سر اینكه كدام سازمان خدمات را ارائه كند (با سطح دشواری كمتر): در اینگونه موارد شاید یك راه حل، همكاری با رقبای تثبیت شده باشد (ص.۱۰۴.)؛

3. سنجش دانشمندان، سیاستمداران و كارشناسان محلی: «در آغاز چرخۀ برنامه‌ریزی، بازاریابان اجتماعی باید به سخنان دانشمندان، سیاستمداران، اقتصاددانان، جمعیت‌شناسان و دیگر صاحبنظران اجتماعی گوش بسپارند» (ص.۱۰۴.).
4. سنجش مخاطبان: از دیدگاه رویكرد تبلیغات اجتماعی «مهم‌ترین ویژگی محیطی در برنامه‌های تبلیغات اجتماعی یك عامل خارجی موسوم به مخاطبان است» (ص.۹۶.) كه كل برنامۀ تبلیغات اجتماعی تابع آنهاست و به این معناست كه پژوهش مخاطبان را پژوهش برسازنده می‌نامیم، به این معنا كه این مخاطبان و خواست‌ها و نیازهای آنهاست كه كل پروژۀ تبلیغات اجتماعی را به وجود می‌آورد.
پژوهش راجع به مخاطبان شامل استفاده از منابع اطلاعات دست دوم و همچنین تولید اطلاعات باشد (ص.۹۸.). لازم نیست پژوهش مولد اطلاعات، پرهزینه باشد (ص.۹۸.). «هدف مهم و اساسی، بیرون آمدن و صحبت كردن با مخاطبان بالقوه است» (ص.۹۸.). «این یعنی بیرون رفتن و نشستن و گپ زدن با مخاطبان؛ … یعنی آمادۀ شنیدن حرف‌های آنان بودن، بدون این توقع كه آنان فقط فكرها و پیشداوری‌های شما را تأیید كنند» (ص.۹۸.). در عین حال، «حتی پژوهش غیررسمی باید برنامه‌ریزی شده باشد. بازاریابان اجتماعی مراقبند نمونه‌های كوچك ممكن است منحصر به فرد باشد» (ص.۹۹.).
مآخذ:...
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در پنجشنبه, 07 اردیبهشت 1391 ساعت 09:54

عوامل‌مؤثر‌بر‌شكل‌گيري‌وضعيت‌اجتماعي‌و‌فردي‌سكولار‌از‌ديدگاه‌قرآن‌کریم‌(۴۰)/ فضای‌تربیتی

فرستادن به ایمیل چاپ

دکترادامه مطلب...حامدحا‌جی‌حیدری/ الهام‌نصرتی


گزارش رساله پایان‌نامه/رتبه اول تحقیقات علوم انسانی تهران/جشنواره محقق حلی ۱۳۹۰

← ”حجاب“...

← حکومتی که به ”حجاب“ گیر می‌دهد، آدم‌ها را درست درک نکرده است.

← آنها را ماشین شهوت می‌بیند.
← این استدلال، زمانی میان زنان و دختران ”زیادی روشنفکر“ تهران، باب و رسم بود (پیش از آن‌که استدلالات سخیفی مثل ”دلم می‌خواد“ باب بشود).
← آن‌ها می‌گفتند: حکومتی که نگران حجاب زنان است، مردان و زنان سست ایمانی می‌سازد.
← ولی قرآن ”حکیم“، ”زیادی روشنفکر“ نیست. ”روشن‌بین“ است. ”حکیم“ است.
← قرآن می‌فرماید: باید مواظب باشیم که به جامعه جو و فضای ناجور ندهیم.
← قرآن به همان اندازه که به هدایت افراد نظر دارد، به هدایت جمع و جماعت هم نظر دارد.
← فکر می‌کنم که یکی از دلایل این تأکید این باشد که جو و فضای جامعه در هدایت افراد، مؤثر، و حتی تعیین کننده است.
← اصلاً جامعه، خود، موجودی است که هدایت و ظلالت می‌پذیرد.
← باید امر به معروف و نهی از منکر شود.
← باید اصلاح شود.
← جامعه یک موجود زنده و اخلاقی است که وصف صلاح و فساد می‌پذیرد.

----------------------------------------
كانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً، فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ، وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتابَ بِالْحَقِّ، لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا
بقره/۲۱۳
----------------------------------------

← قرآن كريم، علاوه بر افراد، برای جامعه هم وجودي و عمري و كتابي و حتي شعوري و فهمي و عملي و اطاعتي و معصيتي قائل است.
← مثلاً درباره عمر و اجل امت‏ها مي‌فرمايد: ”وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ فَإِذا جاءَ أَجَلُهُمْ لا يَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا يَسْتَقْدِمُونَ“ (اعراف/۳۴).
← و در باره كتاب خاص به هر امتي مي‌فرمايد: ”كُلُّ أُمَّةٍ تُدْعي‏ إِلي‏ كِتابِهَا“ (جاثيه/۲۸).
← و در باره درك و شعور هر امتي مي‌فرمايد: ”زَيَّنَّا لِكُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ“ (انعام/۱۰۸).
← و در باره عمل بعضي از امت‌ها فرموده: ”مِنْهُمْ أُمَّةٌ، مُقْتَصِدَةٌ“ (مائده/۶۶).
← و در باره طاعت امت فرموده: ”أُمَّةٌ قائِمَةٌ يَتْلُونَ آياتِ اللَّهِ“ (آل‌عمران/۱۱۳).
← و در باره معصيت امت‌ها فرموده: ”وَ هَمَّتْ كُلُّ أُمَّةٍ بِرَسُولِهِمْ، لِيَأْخُذُوهُ وَ جادَلُوا بِالْباطِلِ لِيُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ فَأَخَذْتُهُمْ فَكَيْفَ كانَ عِقابِ“ (غافر/۵)؛ يعني هر امتي در صدد بر آمد تا رسول خود را دستگير كنند و با باطل عليه حق مجادله كردند تا شايد به وسيله آن، حق را از بين ببرند، در نتيجه من آنها را به عذاب خود گرفتم و چه عقابي بود كه بر سرشان آوردم.
← و نيز در باره خلاف كاري امت فرموده: ”وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ فَإِذا جاءَ رَسُولُهُمْ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ“ (يونس/۴۷).
← و از همين جا است كه مي‏بينم قرآن همان عنايتي را كه به داستان اشخاص دارد، به داستان و تاريخ امت‌ها نيز دارد، بلكه اعتنايش به تواريخ امت‌ها بيشتر است.
← در عصر نزول قرآن، آن‌چه از تاريخ بر سر زبان‌ها بود، تنها احوال پادشاهان و رؤساي امت‌ها بود و ناقلين تاريخ در صدد ضبط احوال امت‌ها و تواريخ جوامع نبودند، شرح حال جوامع، بعد از نزول قرآن در میان مسلمین باب شد، آن هم بعضي از مورخين مانند مسعودي و ابن خلدون متعرض آن شدند، تا آنكه تحول فكري اخير در تاريخ‏نگاري پديدار شد، و به جاي پرداختن به شرح حال اشخاص، به شرح حال امت‌ها پرداختند.
← خلاصه اينكه لازمه آن‌چه در اين باره اشاره كرديم اين است كه هر جا قوا و خواص اجتماعي با قوا و خواص فردي معارضه كند، قوا و خواص اجتماعي به خاطر اينكه نيرومندتر است، بر قوا و خواص فردي غلبه كند.
← علت شدت اهتمام اسلام به جامعه همین است؛ وقتي تربيت و رشد اخلاق و غرائز در يك فرد انسان كه ريشه و مبدأ تشكيل اجتماع است، مؤثر واقع مي‌شود كه جو جامعه با آن تربيت معارضه نكند و گرنه از آنجايي كه گفتيم قدرت نيروي جامعه، فرد را در خود مستهلك مي‌كند، اگر اخلاق و غرائز جامعه با اين تربيت ضديت كند، يا تربيت ما اصلا مؤثر واقع نمي‏شود، يا آن قدر ناچيز است كه قابل قياس و اندازه گيري نيست.
← به همين جهت است كه اسلام مهم‏ترين احكام و شرايع خود از قبيل حج و جهاد و نماز و انفاق را و خلاصه تقواي ديني را بر اساس اجتماع قرار داد؛ قواي حكومت اسلامي را حافظ و مراقب تمامي شعائر ديني و حدود آن كرده؛ فريضه دعوت به خير و امر به معروف و نهي از تمامي منكرات را بر عموم واجب نموده، براي حفظ وحدت اجتماعي هدف مشتركي براي جامعه اعلام نموده.
← معلوم است كه كل جامعه هيچ گاه بي نياز از هدف مشترك نيست، و آن هدف مشترك عبارت است از سعادت حقيقي (نه خيالي) و رسيدن به قرب و منزلت نزد خدا، و اين، خود يك پليس و مراقب باطني است كه همه نيت‏ها و اسرار باطني انسان را كنترل مي‌كند تا چه رسد به اعمال ظاهري.
← پس، در حكومت اسلامي اگر مامورين حكومتي كه موظف به دعوت به خير و امر به معروف و نهي از منكرند، اطلاعي از باطن افراد نداشته باشند، باطن‏ها بي پليس و بدون مراقب نمانده‏اند، و به همين جهت گفتيم اهتمام به امر اجتماع در حكومت و نظام اسلامي بيش از هر نظام ديگر است.
در نتیجه...
• بهره‌ي ۱۳۳. یکی از علل اهتمام اسلام به اجتماع اين است كه وقتي تربيت و رشد اخلاق در يك انسان اجتماعي مؤثر واقع مي‌شود كه جو جامعه با آن تربيت معارضه نداشته باشد و گر نه قدرت نيروي جامعه و افراد، فرد را از ادامه راه و تأثيرپذيري از آن تربيت بازمي‌دارند. بر همين اساس است كه اسلام مهم‌ترين شرايع خود را از قبيل حج، نماز، جهاد و انفاق را بر اساس همراهي جامعه بنا نهاده است و فريضه امر به معروف را بر همگان واجب گردانيده است. عدم اهتمام به ضرورت جو ديني در جامعه، جامعه، روابط اجتماعي، و فرد را به سوي وضعيت سكولار سوق مي‌دهد.

← تا کنون، صد و سی و سه رهنمود از مصحف شریف آموختیم. پنجاه و دو رهنمود دیگر باقیست. تا پایان ساخت این الگو برای فهم عوامل بی‌دینی با ما همراه باشید...
مآخذ:...
هوالعلیم

الگوی تحلیلی ”نظریه امپریالیسم فرهنگی“ در ارتباطات توده‌ای

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشت ادامه مطلب...آزاد از دفلور و دنیس


• یک اردوگاه نظری در ارتباطات بین‌الملل، به رهبری محوری هربرت شیلر وجود دارد، و اصطلاحی مکرر در آن به کار می‌رود: ”امپریالیسم فرهنگی“.

• ایده و فکر اساسی در این مورد آن است که وسایل ارتباط توده‌ای، همراه سایر صنایع جوامع غربی، از سیاست دقیقی پیروی می‌کنند که توسط قدرت‌های مهم اقتصادی و سیاسی تدوین شده است، با این هدف که فرهنگ‌های ملل دیگر را تغییر دهد و بر آن‌ها حاکمیت یابد، تا سلطه خود را در بلندمدت و بدون رقیب تضمین کند.

• در جریان این روند، کشورهایی که در دوران جنگ سرد، به جهان سوم معروف بودند، هدف قرار می‌گیرند، و مکانیسم‌های بنیادین فرهنگی آن‌ها برای مقاومت از کار می‌افتند.
• هدف روند امپریالیسم فرهنگی، جایگزینی مفاهیم جدید، به جای ارزش‌های سنتی نظیر اعتقادات، ایمان و سایر موارد مهم و حیاتی روش زندگی، در این‌گونه جوامع است.
• به اعتقاد منتقدان، با وجود مخالفت کشورهای مورد بحث، این تغییرات فرهنگی، در حال ظهور است، و در واقع، امپریالیسم فرهنگی سیاست‌های خویش را به هر حال به پیش می‌برد.
• در قلب و مرکز این روند، تسلط بر وسایل ارتباط توده‌ای محلی قرار دارد.
• این وسایل، چون در برگیرنده اخبار و سرگرمی هستند، مهم تلقی می‌شوند، و در واقع، امپریالیسم فرهنگی با ترویج ارزش‌های مورد علاقه خود، وسایل ارتباط توده‌ای محلی را تسخیر می‌کند.
• محتوای برنامه‌های ارسالی، بر پوشش خبری حوادث روز در کشورهای غربی تأکید دارد، و ترویج فرهنگ مادی و اعتقادات دین‌ستیز، هدف نهایی چنین فعالیت‌هایی محسوب می‌شود، تا راه برای فرهنگ غیربومی ”مهاجم“ باز شود.
• پایه و اساس این نظریه، از سه حوزه مختلف پژوهشی و دل‌مشغولی‌های دانشمندان این رشته در زمینه نقش وسایل ارتباط توده‌ای در ارتباطات بین‌الملل، سرچشمه گرفته است:
o اولین خاستگاه، نتیجه تحقیقات و پژوهش‌هایی بود که از سال ۱۹۵۰ تا ۱۹۶۰ به طول انجامید، و نتیجه آن این بود که وسایل ارتباط توده‌ای نقش مهمی در سمت و سو و نحوه‌ی توسعه ملی بر عهده دارند. وسایل ارتباطی در جهان سوم تأسیس شده‌اند، تا باعث تغییرات سریع اجتماعی در جهت برآوردن اهداف توسعه جهانی به مرکزیت و تعیین‌کنندگی قدرت‌های امپریالیستی شوند.
o دومین منبع این نظریه، بحثی در یونسکو بود که هر از چند گاهی دوباره داغ می‌شود. خصوصاً اعضای یونسکو، طی سال‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰، به جریان اخبار جهان سوم اعتراض کردند و تغییرات اساسی در این روند را خواستار شدند. در این جریان، جهان سوم، فاقد هر نوع مزیت و مشحون از مصیبت تصویر می‌شود، در حالی که مصائب کشورهای امپریالیستی، پوشیده می‌ماند، یا بزک می‌شود. فی‌الجمله طوری وانمود می‌شود که غرب، بی شک و شبهه، قله آمال زندگی بشری و پایان تاریخ است.
o حوزه سوم و آخرین خاستگاه محرک برآمدن این نظریه، حاکمیت تولیدکنندگان امریکایی بر بازار وسایل ارتباط توده‌ای بود. بخصوص، فیلم و برنامه‌های تلویزیونی تولیدی این کشور، بازار جهانی را پر کرده است. طی دهه‌های متوالی، فیلم‌های امریکایی به صورت گسترده‌ای در جهان توزیع شده‌اند، و از چندی پیش، برنامه‌های تلویزیونی آن نیز در سراسر جهان پخش شده و بینندگان فراوانی را در تمام جهان جذب کرده است.
• مجموعه این روندها در زمینه ارتباطات بین‌الملل، موجب شده است که منتقدان، آن را ”تهاجم فرهنگی امپریالیستی“ تلقی کنند. منتقدان می‌گویند که قدرت‌های امریکایی و اروپایی، با ظرافت، از وسایل ارتباطی برای تحمیل فرهنگ مادی غرب، و برخی آزادی‌هایی که در جوامع غربی مرسوم است، استفاده می‌کنند، در حالی که کشورهای هدف، تنها با حفظ ارزش‌های سنتی و اعتقادات خاص خود، می‌تواند، در مقابل قدرت‌های سلطه‌گر مقاومت کنند.
• به طور خلاصه:

۱. برنامه‌های وسایل ارتباط توده‌ای، اعم از چاپی یا برنامه‌های رادیو-تلویزیونی، فیلم‌های سینمایی، و...، توسط سازمان‌هایی در ایالات متحده و اروپا، تولید، و به صورت گسترده در سراسر جهان و خصوصاً برای کشورهای غیر غربیِ در حال توسعه، توزیع می‌شود.
۲. شهروندانی که در کشورهای غیر غربیِ در حال توسعه، زندگی می‌کنند، حق انتخاب اندکی برای تماشای برنامه‌ها و وسایل ارتباط توده‌ای رادیو تلویزیونی دارند. برنامه‌های خبری و سرگرم‌کننده از این طریق به آن‌ها می‌رسند و تجهیزات و سازمان‌های محلی، قدرت رقابت با این هجوم وسیع را ندارند.
۳. کسانی که در کشورهای در حال توسعه، برنامه‌های تولید و توزیع شده توسط سیستم جهانی مذکور را دریافت می‌کنند، آن‌ها را در مقایسه با برنامه‌های محلی و روش زندگی خود، جالب‌تر و جذاب‌تر می‌یابند.
۴. این‌گونه مخاطبان، به قبول ارزش‌های غربی تشویق می‌شوند، یا از آن‌ها خواسته می‌شود که آن‌ها را بپذیرند و ارزش‌ها و روش‌های زندگی غرب را الگو قرار دهند، و نهایتاً، خواستار دریافت و مصرف کالاها و ارزش‌های معینی شوند. بدین وسیله، ناآرامی‌های سیاسی تشدید می‌شود، و از این گذشته، بازاری برای کالاهای غربی به وجود می‌آید.
۵. بنا بر این، کشورهای پیشرفته، با ظرافت و دقت، درگیر مبارزه‌ای شده‌اند که طی آن، ”امپریالیسم فرهنگی“، با استفاده از برنامه‌های وسایل ارتباط توده‌ای، به صورت نظام‌مند، ارزش‌ها و اعتقادات بومی مردم و روش زندگی آنان را در هدف تهاجم قرار می‌دهند و در نتیجه، باعث می‌شوند این مردم، دیدی غربی داشته باشند، تا نهایتاً، کالاهای آن‌ها را مصرف کنند و دنباله‌رو آنان باشند. بدین ترتیب، آن‌ها برای سال‌های طولانی آینده، همچنان، افراد درجه دو دنیا خواهند ماند.
مآخذ:...
هو العلیم

نقد قدیم: تأملات منطقی در گفتار مردم‌سالار

فرستادن به ایمیل چاپ

حامد ادامه مطلب...دهخدا


جناب علی شكوری راد بر آن شده‌اند كه «اگر قرار است پالایشی در كشور صورت بگیرد[،] كسانی باید پالایش شوند كه در مقابل رأی ملت ایستاده‌اند[،]  و در حال حاضر هم می‌ایستند[،]  و اگر بناست اصلی و فرعی شناخته شود، اصل با اكثریت است…. آنچه مهم است، گرایش و نظر اكثریت مردم است كه در انتخابات و آراء خود در سال‌های گذشته و در چندین نوبت اعلام كرده‌اند…. اگر بخواهیم مفهوم نفاق را دنبال كنیم، به معنای دورویی با مردم است. یعنی اگر كسی دم از مردم می‌زند و خود را وفادار به مردم و حرف خود را حرف مردم جلوه می‌دهد، اما رأی آنان را نمی‌پذیرد مصداق بارز نفاق است» («آفتاب‌یزد»، ۲/۱۰/۱۳۸۱، ش.۸۳۶، ص.۱.).

     این گفته، مآلاً به این معناست كه جناح متبوع جناب علی شكوری‌راد سخنگوی مطالبات «مردم» و یا فروتنانه‌تر «اكثریت» مردم است. جملۀ این نتایج براساس این پندار بیان می‌گردند كه رأی مردم به منزلۀ چك سفیدی است كه به جناحی مانند جناح متبوع جناب علی شكوری‌راد اعطا می‌گردد تا بتواند به هر كاری به نام «مردم» (در طول صدارت عظمای چهار یا هشت‌ساله) دست زنند. چنانكه آلكسی دو توكویل می‌نویسد: «در رژیم‌های مبتنی بر انتخاب نماینده، شهروندان یك لحظه از حالت انقیاد و وابستگی در می‌آیند تا اربابان خود را تعیین كنند و دوباره به وضع اول خود برگردند». ژان ژاك روسو دربارۀ رژیم سیاسی انگلیس، كه آن همه باعث شعف شارل دوسكوندا بارون دو مونتسكیو شده بود، نوشت: «ملت انگلیس فكر می‌كند آزاد است، ولی كاملاً اشتباه می‌كند. ملت انگلیس فقط در موقع انتخاب كردن اعضای پارلمان آزاد است». این تلقی كهنۀ قرن هیجدهمی از دموكراسی در فرمایش جناب علی شكوری راد، بیان آختۀ ایدۀ مركزی توتالیتریسم دموكراتیك است كه تقریباً از یك سال گذشته به عنوان برنامۀ مركزی رهیافت ضداصول‌گرا دنبال می‌شود.

     گر چه هدف این رهیافت ضداصول‌گرا در پیگیری این راهبرد، تحكیم اقتدارگرایانه منظور خود به رغم مخالفان، در كنار سرپوش گذاشتن به فساد سیاسی فزاینده در بخشی از این جریان است (فی‌المثل در یك نمونۀ اخیر، بنگرید به گفتار جناب اكبر اعلمی: «یك چك ۲۰ میلیون تومانی برایم فرستادند كه شكایتم را از وزارت نفت پس بگیرم»«رسالت»، ۱۸/۱۰/۱۳۸۱، ش.۴۸۹۲، ص.۱ یا اینكه «آمدند چك سفیدامضایی به شمارۀ ۹۷۴۱۹۹ بانك سپه شعبۀ تراكتورسازی را شبانه می‌برند درب یكی از منسوبین ما كه آقا این چك را می‌دهیم شما وساطت كنید تا اعلمی از شكایتش صرفنظر كند تا این فرد برگردد آمدند یك تابلوی ۴۵۰ هزار تومانی را هدیه فرستادند»«رسالت»، ۱۸/۱۰/۱۳۸۱، ش.۴۸۹۲، ص.۳)، اما مقصود دیگری را نیز در حاشیه دنبال می‌كند و آن اینكه اصول‌گرایان در واكنش منفعلانه در مقابل این گفتارها بپذیرند كه باید از موضع «اقلیت» سخن بگویند و در عین حال بپذیرند كه «اكثریت» همچنان از فساد سیاسی در ایران حمایت می‌كند.
     واقع آن است كه در تمام انتخابات‌هایی كه در سال‌های اخیر برگزار شده‌است، كلیه گروه‌های سیاسی با اختصاص و گاه انتصاب «پیروی از خط امام» و «عمل به صلاح اسلام و مسلمین» و… در آن شركت كرده‌اند و پس از آنكه به قدرت رسیده‌اند ناگهان سلایقشان از گوشه و كنار «سبز» می‌شود و این سلایق را به نام همان رأی بر «سه سید حسینی» و «پیروی از خط امام» به خورد مردم و از جمله گروه‌های مخالف می‌دهند. از پس انتخابات دوم خرداد ۱۳۷۶، كه جمع كثیری با علایق بی‌اندازه گوناگون، برخی به منظور «سلام بر سه سید حسینی…»، جماعتی به نام احقاق حقوق زنان، گروهی به نام آزادی و امنیت و انبوه غالبی نیز به مقصود «عدالت» (اكسیری كه دیرگاهی است كه در این ملك كمیاب به نظر می‌رسد) به رئیس‌جمهور سید محمد خاتمی رأی دادند، یك «دست پنهان» و یك «حلقۀ برتر»، مركب از حدود سی الی پنجاه روزنامه‌نگار، در قالب یك «تعاونی»، كه هماهنگ با یك گروه فكری مركزی عمل می‌كرد، تشكیل شد و به شكل دادن رأی بی‌شكلی پرداخت كه در دوم خرداد به صندوق‌ها سرازیر شده‌بود. این «دست پنهان» در مواقع مقتضی مطالبات مردم را به شیوۀ متناسب با تدابیر خویش شكل می‌داد و از آن به رغم مخالفان بهره می‌برد. اینچنین قدرت فائقه‌ای پدید آمد كه به وكالت تام‌الاختیار «مردم»، تمام حركات و سكنات را در حوزۀ سیاسی تحت نفوذ خود درمی‌آورد و همچنان به این اقتدارطلبی و انحصارطلبی توتالیتر خود ادامه می‌دهد و هر مخالفی را به عنوان تصادم با «اكثریت» به عقب می‌راند.
     دكتر نعیم بدیعی، طی گفتاری ضمن تحلیل محتوای سخنان رئیس‌جمهور در سال ۱۳۷۶، وعده‌هایی كه مردم به آن مواعید رأی داده‌اند و جناح متبوع جناب علی شكوری‌راد دعوی نمایندگی این مطالبات را دارد برشمرده‌است؛ چنانكه می‌آورد: «در طول مبارزات انتخاباتی، آقای خاتمی سیاست‌های كلان خود را بر چهار محور استوار كرد: ۱) نهادینه كردن هر چه بیشتر قانون در جامعه. ۲) اهتمام به استقرار عدالت اجتماعی به عنوان یك ارزش درخشان اسلامی و عامل پایداری و صلاح و فلاح جامعه. ۳) اهمیت دادن به نقد و نقدپذیری، به عنوان عامل مهم اصلاح كارها و نیز رشد فكری و سیاسی و اجتماعی مردم. ۴) فراهم كردن هر چه بیشتر زمینه‌های مشاركت و رقابت آگاهانه و داوطلبانۀ مردم و تضمین آن» («تحلیل گفتمان مربوط به سخنان رئیس‌جمهور در سال ۱۳۷۶؛ بررسی محتوای سخنان رؤسای سه قوۀ قضائیه، مجریه و مقننه»، در «اطلاعات سیاسیاقتصادی»، شش.۵۰۱۴۹، ص.۲۹.).
     این در حالی است كه جناح متبوع جناب علی شكوری‌راد برآور هیچ‌یك از این مطالبات نبوده‌است و برنامه‌ها و رویه‌های آن نیز عملاً در تصادم با هر چهار مطالبه است. در باب مطالبۀ نخست، یعنی نهادینه كردن قانون، از دوم خرداد ۱۳۷۶، مهمترین تخصیص‌ها و تهدیدها به احكام قانونی وارد آمده‌است؛ فی‌المثل به وساطت رئیس‌جمهور سید محمد خاتمی و برای «حفظ آرامش جامعه»، حكم بازداشت جناب غلامحسین كرباسچی به اتهامات متعدد مالی، نقض گردید. و یا مطابق اعلام دكتر غلامحسین الهام «از آغاز تشكیل مجلس ششم تا اردیبهشت‌ماه امسال شورای نگهبان بیش از ۴۰ بار به مصوبات این دوره از مجلس ایراد شرعی وارد كرده‌است، در حالی كه بالغ بر ۱۵۰ مورد مغایرت مصوبات مجلس با اصول قانون اساسی تشخیص داده شده‌است» (رسالت، ۱/۱۰/۱۳۸۱، ش.۴۹۰۳، ص.۱.). در باب مطالبۀ دوم و یا همان عدالت (اكسیر كمیاب)، ماجرای جناب غلامحسین كرباسچی و سكوت در قبال مسائل روشن شده در مورد وضعیت مالی مدیران شهرداری و هدایای سنگین به انواع مدیران، نقض بزرگی در وعده‌های انتخاباتی دوم خرداد محسوب می‌شود. در موضوع سوم، یعنی اهمیت دادن به نقد و نقدپذیری، رویكردهای دوم خردادی هر نوع نقد جدی به خود را به نام «مخالفت با مردم» و «ضدیت با اكثریت» و از طریق شانتاژهای سنگین رسانه‌ای در هم كوبیده‌اند و خود را ملزم به پاسخگویی منطقی به انتقادات نظری نمی‌دانند. و بالاخره در موضوع چهارم، جناح متبوع جناب علی شكوری‌راد ، هیچ طرح جدیدی برای گسترش رقابت‌های آگاهانه و به دور از عملیات روانی پیچیده ارائه نداده‌است. رفتار انتخاباتی این رویكرد در جریان انتخابات ریاست‌جمهوری اخیر، و دوری از فضای انتقادی و دست آویختن به اقدامات رسانه‌ای و بازی با احساسات رأی‌دهندگان، بیان پوپولیسمی بود كه به نحوی متناقض‌گون در دامان دموكراسی چهرۀ كریه آن را نشان می‌داد.
     به نظر می‌رسد كه فرمایش جناب علی شكوری راد، نه تنها یك مغالطۀ منطقی نادرست است، بلكه نوعی خرج كردن بی‌حساب و كتاب از مبادی متناقض دموكراسی است كه در صورت روشن شدن ابعاد آن، خلایق را بیش از پیش به دموكراسی و ساز و كارهای آن بدبین خواهد ساخت و مشاركت مردم ایران را كم‌كم به وضع كشورهای غربی (كه مردم آن خوب می‌دانند كه رأی‌شان دقیقاً در دموكراسی چقدر نافذ است) درخواهد آورد.
هوالعلیم

دستنامه جامعه‌شناسی تبلیغات؛ سنجش و پژوهش برای انجام تبلیغات اجتماعی

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشت ادامه مطلب...آزاد از اندریسن


دانشمندان فن تصمیم‌گیری و حیطه مطالعات راهبردی، به این نكته اشاره می‌كنند كه هر گاه ارزش مورد انتظار بهترین شیوۀ عمل پس از پژوهش، از ارزش مورد انتظار آن پیش از پژوهش، بیش از هزینۀ انجام پژوهش باشد، آن پژوهش باید انجام گیرد. «مدیران باید از هزینه‌های ناشی از انجام ندادن پژوهش نیز آگاه باشند. برخی از مدیران از انجام پژوهش ابا دارند. چون فكر می‌كنند كاری وقت‌گیر است و موجب تأخیر در انجام كار اصلی خواهد شد. اما باید در این مورد فكر كنند كه چه رخ خواهد داد. اگر آنها از پژوهش غفلت كنند، جلو بروند و در مسیر حركت خود اشتباه كنند، هزینه‌ها … ممكن است سنگین باشد» (صص.۲ ۱۳۱.).

      «مدیران باید از طیف گستردۀ روش‌های پژوهشی كم‌هزینه آگاه شوند» (ص.۱۳۱.). «انجام پژوهش كم‌هزینه ممكن است به یك عادت تبدیل شود. فقط اندكی تمرین در انجام مطالعات كوچكِ «ارزان ولی خوب» به یك مدیر نشان خواهد داد كه فرصت‌های بسیار زیادی برای بهبود كارآیی و اثربخشی برنامه‌های بازاریابی اجتماعی، با تنها اندكی اطلاعات بیشتر … وجود دارند» (ص.۱۳۲.).

-------------------------------------------------------

به یاد داشته باشید كه وقتی پژوهش به گرفتن یك تصمیم بهتر كمك می‌كند، حتماً این كار را انجام دهید، اگر چه با هزینۀ اندك و در مقیاس كوچك؛ اما «فقط هنگامی پژوهش انجام دهید كه این عمل به گرفتن یك تصمیم بهتر كمك می‌كند» (ص.۱۲۳.).
-------------------------------------------------------

نظر به بالا بودن هزینۀ پژوهش و در عین حال اهمیت پژوهش مناسب، باید از پژوهش‌های غیرضرور ذیل پرهیز كرد (صص.۵ ۱۲۲.):
      • پژوهش‌های مربوط به كنجكاوی شخصی؛
      • پژوهش‌های غیركاربردی؛
      • پژوهش سوگیرانه؛
      • پژوهش به هدف اطمینان یافتن و رفع نگرانی‌های شخصی؛
      • پژوهش اكتشافی ماهی‌گیرانه كه «به امید آنكه نكاتی روشن شده و مبنای اقدام واقع شوند» صورت می‌پذیرد

مراحل و ضوابط تصمیم‌گیری برای اقدام پژوهشی (ص.۱۲۶.):
      ۱. «تعیین كنید كدام تصمیم‌های كلیدی باید با استفاده از نتایج پژوهش گرفته شود و چه كسی تصمیم خواهد گرفت؟
      ۲. «تعیین كنید چه اطلاعاتی به مدیران در گرفتن بهترین تصمیم‌ها كمك خواهد كرد؟
      ۳. «یك گزارش مقدماتی نمونه آماده كنید و از مدیر بپرسید آیا این چیزی است كه بیشترین كمك به او را در گرفتن تصمیم می‌كند؟
      ۴. «تعیین اینكه برای پر كردن و تكمیل آن گزارش چه نوع تحلیلی لازم خواهد بود؟
      ۵. «تعیین كنید برای تأمین داده‌های مورد نیاز برای تحلیل چه سؤال‌هایی را باید پرسید؟
      ۶. «مطمئن شوید كه آیا سؤال‌های مورد نیاز قبلاً پرسیده شده‌اند یا نه؟» (ص.۱۲۶.)
      ۷. تعیین نوع یا انواع پژوهشی كه باید انجام شود.
      ۸. «نمونه را طراحی كنید.
      ۹. «طرح پژوهش را اجرا كنید.
      ۱۰. «داده‌ها را تحلیل كنید.
      ۱۱. «گزارش را بنویسید.
      ۱۲. «نتایج را اجرا كنید» (ص.۱۲۶.).
مآخذ:...
هو العلیم

دستنامه جامعه‌شناسی تبلیغات؛ صورت فرایند تبلیغات اجتماعی

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشت ادامه مطلب...آزاد از اندریسن


«مخاطبان موضوع را سریعاً و در یك گام نمی‌پذیرند» (ص.۱۷۸.)؛ «بازاریابان اجتماعی، در هنگام تدوین راهبردهای كلی مهم، باید از طریق پیمایش‌های رسمی در مقیاس بزرگ مشخص كنند كه مخاطبان هدف آنان در كدام مراحل قرار دارند» (ص.۲۲۲.). این مراحل بدین ترتیب هستند:

1. سنجش و پژوهش: تحلیل گستردۀ سوابق و همچنین سنجش دقیق مخاطبان (ص.۹۴.)؛

2. برنامه‌ریزی: تعیین مأموریت، اهداف كلی و جزئی بازاریابی و تعریف راهبرد بازاریابی اصلی (ص.۹۴.)؛

3. سازمان دادن: ایجاد یك سازمان بازاریابی، روش‌ها، معیارها و مكانیزم‌های بازخورد برای اجرای راهبرد اصلی (ص.۹۴.)؛
4. پیش‌آزمایی: آزمون عناصر كلیدی برنامه مانند راهبرد اصلی بازاریابی (ص.۹۴.)؛
5. اجرا و پایش: نخستین ویژگی فرایند اجرایی بازاریابی اجتماعی كه یك فراگرد پر مداخله در رفتار مخاطبان است، این است كه مخاطبان نوعاً انجام این رفتارها را به سرعت نمی‌پذیرند. آنها راه خود را به سوی این كار، غالباً با عبور از مراحل قابل تعریف می‌پیمایند (ص.۱۷۸.):

      • مرحلۀ پیش از اندیشیدن: «آگاه ساختن جمعیت هدف از رفتار جدید به عنوان یك بخش قابل افزایش به فرهنگ و زندگی آنان» (ص.۲۰۶.). مخاطبان به موضوع مورد تبلیغ فكر نمی‌كنند. در این مرحله باید توجه مخاطبان به موضوع جلب شود؛
      • مرحلۀ اندیشیدن: توجه مخاطبان به موضوع جلب شده و باید از این پس راجع به آن بیندیشند و در مورد آن متقاعد شوند. «اندیشیدن آنها عمدتاً در مورد چهار نكته است: اول آنكه، فكر می‌كنند آن رفتار چه حاصلی خواهد داشت. این نكته شامل منافع و هزینه‌هایی است كه رخ خواهند داد» (ص.۲۰۶.) (در اوایل مرحلۀ اندیشیدن منافع مهم‌تر هستند. اما هر چه به اقدام نزدیك‌تر می‌شوند، هزینه‌ها بزرگ‌تر می‌نمایند و ترسناك‌تر می‌شوند ص.۲۰۶.). «سپس به این فكر می‌كنند كه دیگران از ایشان می‌خواهند كه چه كاری را انجام دهند» (ص.۲۰۶.). ارزش‌ها و یادگیری‌ها نیز تأثیرگذاری مهم دیگری بر اندیشیدن مخاطبان هستند.
      • مرحلۀ اقدام: در این مرحله باید تمام موانع ذهنی و عینی اقدام برداشته شود و افراد انگیزش‌های لازم برای اقدام به عملی كه در مرحلۀ اندیشیدن در مورد انجام آن اقناع شده‌اند را به دست آورند. در این مرحله دو نكته مهم است: «الف. این برداشت كه مخاطبان واقعاً می‌توانند آن رفتار را انجام دهند، یعنی مهارت لازم را دارند؛ و ب. این برداشت كه محیط یعنی عوامل مادی و سایر افرادی كه باید همكاری كنند اجازۀ بروز این رفتار را خواهند داد» (ص.۲۰۷.).
      • مرحلۀ پایش و تداوم اقدام: «اغلب برنامه‌های بازاریابی اجتماعی مستلزم تغییر رفتار پایدارند» (ص.۲۰۷.). در این مرحله افراد باید پاداش‌های لازم برای دست زدن به اقدام مربوطه را بیابند تا به آن ادامه دهند.
مآخذ:...
هو العلیم

عوامل‌مؤثر‌بر‌شكل‌گيري‌وضعيت‌اجتماعي‌و‌فردي‌سكولار‌از‌ديدگاه‌قرآن‌کریم‌(۳۹)/ تک‌روی

فرستادن به ایمیل چاپ

دکترادامه مطلب...حامدحا‌جی‌حیدری/ الهام‌نصرتی


گزارش رساله پایان‌نامه/رتبه اول تحقیقات علوم انسانی تهران/جشنواره محقق حلی ۱۳۹۰

← سکه رایج امروز...

← فردگرایی، تک‌روی، و خودبینی و نفع‌پرستی، غفلت از دیگرخواهی و گریز از ایثارگری، سکه رایج امروز است.

← برخی از اندیشمندان و منتقدان جامعه، متجاوز از صد سال است که مغز مخرب نهفته در زندگی مدرن را ”فردگرایی“ قلمداد می‌کنند.
← در واقع، آنچه کیفیت زندگی را ربوده، و آن را به نبرد دائمی همه علیه یکدیگر تبدیل کرده، ”فردگرایی“ است.
← و این، شخص و جامعه او را به سوی بی‌دینی گسیل می‌کند.
← روشن است که جنگ همه علیه همه نمی‌تواند مورد تأیید دین باشد.
← تا آنجا که به نگاه اسلام به ”دین“ و ”امر دینی“ مربوط می‌شود، یکی از اهداف اصولی پیامبران، تبدیل آنها به امت واحده بوده است.

----------------------------------------
كانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً، فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ، وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتابَ بِالْحَقِّ، لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا
بقره/۲۱۳
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُون‏
آل‌عمران/۲۰۰
----------------------------------------

← اسلام ديني است كه بنيان خود را بر اجتماع نهاده و اين معنا را به صراحت اعلام كرده و در هيچ شاني از شؤون بشري مسأله اجتماع را مهمل نگذاشته است.
← اگر بخواهيد بيش از پيش نسبت به اين معنا آگاه شويد، مي‏توانيد نخست اعمال انسان‌ها را دسته‏بندي كنيد و بفهميد كه دامنه اعمال انسان چقدر وسيع است و اعتراف كنيد كه چگونه فكر آدمي از شمردن آنها و تقسيماتي كه به خود مي‏گيرد به اجناس و انواع و اصنافي كه منشعب مي‌شود، عاجز است؛ و از سوي ديگر، در اين معنا بينديشيد كه چگونه شريعت الهيه اسلام آنها را شمرده و به همه آنها احاطه يافته و چگونه احكام خود را به طور شگفت‏آوري بر آن اعمال، بسط و گسترش داده (به طوري كه هيچ عمل كوچك و بزرگ آدمي را بدون حكم نگذاشته). آن گاه در اين بينديشي كه چگونه همه اين احكام را در قالب‏هاي اجتماعي ريخته، آن وقت خواهي ديد كه اسلام روح اجتماع را در كالبد احكامش دميده است.
← ”وَ أَنَّ هذا صِراطِي مُسْتَقِيماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ“ (انعام/۱۵۳)، ”وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعاً وَ لا تَفَرَّقُوا“ (آل‌عمران/۱۰۳) به مسأله حفظ اجتماع از تفرق و انشعاب اصرار نموده و مي‌فرمايد: ”وَ لْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَي الْخَيْرِ وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ، وَ لا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَ اخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْبَيِّناتُ“ (آل‌عمران/۱۰۵). ”إِنَّ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَ كانُوا شِيَعاً لَسْتَ مِنْهُمْ فِي شَيْ‏ءٍ“ (انعام/۱۵۹)، و آياتي ديگر كه به طور مطلق مردم را به اصل اجتماع و اتحاد دعوت مي‌كند.
← و در آياتي ديگر دعوت مي‌فرمای به تشكيل اجتماعي خاص، يعني خصوص اجتماع اسلامي بر اساس اتفاق و اتحاد، و به دست آوردن منافع و مزاياي معنوي و مادي آن، مانند آيه شريفه: ”إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ، فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ“ (حجرات/۱۰) و آيه: ”وَ لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ رِيحُكُمْ“ (انفال/۴۶)، و آيه: ”وَ تَعاوَنُوا عَلَي الْبِرِّ وَ التَّقْوي‏“ (مائده/۲)، و آيه: ”وَ لْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَي الْخَيْرِ وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ“ (آل‌عمران/۱۰۴).
آیا جامعه یک موجود واقعی است؟
← اين معنا در سراپاي عالم به چشم مي‏خورد كه نخست، اجزايي ابتدايي خلق مي‌شود كه آن اجزاء، هر يك براي خود آثار و خواص خود را دارد و سپس چند جزء از آن اجزا را با هم تركيب نموده با همه تفاوت‏ها و جدايي‏ها كه در آنها هست هماهنگ ‏ مي‌سازد و از آن هماهنگی فوائدي نو اضافه بر فوائدي كه در تك تك اجزا بود به دست مي‏آورد.
← مثلاً انسان كه يكي از موجودات عالم است، اجزايي و اجزايش ابعاضي دارد و اعضايي و اعضايش قوايي دارد كه براي هر يك از آنها فوائدي مادي و روحي جداگانه است كه اگر همه دست به دست هم دهند قوي و عظيم مي‌شوند، همان طور كه تك تك آنها وزن كمتري و روي همشان وزن بيشتري دارد، آثار و فوائد تك تك و مجموعشان نيز همين اختلاف را دارد وقتي دست به دست هم دهند، در اين سو و آن سو شدن و از اين سو بدان سو برگشتن و در ساير فوائد قوي‏تر مي‌شوند و اگر هماهنگي نداشته باشند، هر يك تنها كار خودش را مي‌كند، گوش مي‏شنود و چشم مي‏بيند و ذائقه مي‏چشد و اراده عضوي را كه بخواهد به كار مي‏اندازد و به حركت در مي‏آورد، ولي رويهم آنها از جهت وحدتي كه در تركيب پيدا مي‌كنند، تحت فرمان و سيطره يك حاكم در مي‏آيند كه همان انسان است و در اين هنگام است كه فوائدي از آن اعضا و قوا به دست مي‏آيد كه از تك تك آنها و از اجزاي يك يك آنها به دست نمي‏آمد، فوائد بسيار زيادي كه يا از قبيل افعالند يا از مقوله انفعال‌ها (در موجودات خارج اثر مي‏گذارند يا از آن موجودات متأثر مي‌شوند) فوائد بسياري كه يا روحي هستند يا مادي و يكي از آن فوائد اين است كه در اثر هماهنگي اعضاء يك فايده، چند فايده مي‌شود، براي اينكه ماده انسانيت مثلاً نطفه‏اي كه بعدها انسان مي‌شود وقتي انساني كامل شد مي‏تواند مقداري از ماده خودش را از خود جدا كند و آن را با تربيت انسان تمام عياري مانند خود بسازد، انساني كه مانند پدرش عمل كند، هر چه از افعال مادي و روحي كه از پدرش سر مي‏زند از او هم سر بزند.
← پس، انسان، با همه كثرتي كه دارد يك انسان است. و افعال او با همه كثرتي كه از نظر عدد دارد، از نظر نوع، يك عمل است كه به اعمالي متعدد تقسيم مي‌شود.
← اسلام هم افراد نوع بشر را در تربيت و در هدايتش بسوي سعادت حقيقي‏اش اين معناي حقيقي را در نظر گرفته، و در اين باره فرموده: ”وَ هُوَ الَّذِي خَلَقَ مِنَ الْماءِ بَشَراً، فَجَعَلَهُ نَسَباً وَ صِهْراً“ (فرقان/۵۴). و نيز فرموده ”يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثي‏“ (حجرات/۱۳). و نيز فرموده: ”بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ“ (آل‌عمران/۹۵). و اين رابطه حقيقي كه بين فرد و جامعه وجود دارد، خواه ناخواه به نحوه وجود ديگر منجر مي‌شود، نحوه بودني در اجتماع و مطابق قوت و ضعف و وسعت و ضيقي كه افراد در وجودشان و قوايشان در خواصشان و آثارشان دارند، و در نتيجه، غير از وجود تك تك افراد كه فرضا ده ميليون نفرند يك وجودي ديگر پيدا مي‌شود به نام اجتماع، و غير از آثار و خواصي كه تك تك افراد دارند خواص و آثاري ديگر و از همه قوي‏تر پيدا مي‌شود، به نام آثار اجتماع.
در نتیجه...
• بهره‌ي ۱۳۲. دعوت به اجتماع، دعوتي مستقل و صريح بوده كه از ناحيه مقام نبوت تحکیم شده. فردگرايي و خودبيني و غفلت از ديگرخواهي و روحيه ايثارگري، جامعه، روابط اجتماعي، و فرد را به سوي وضعيت سكولار سوق مي‌دهد.

← تا کنون، صد و سی و دو رهنمود از مصحف شریف آموختیم. پنجاه و سه رهنمود دیگر باقیست. تا پایان ساخت این الگو برای فهم عوامل بی‌دینی با ما همراه باشید...
مآخذ:...
هوالعلیم

سیر تاریخی واژه رمانتیک و رمانتیسیسم

فرستادن به ایمیل چاپ

اقتباس ادامه مطلب...از مسعود جعفری


• در قرون وسطی، کلمه رُمنس romance، بر زبان‌های بومی و محلی تازه‌ای دلالت می‌کرد که از زبان لاتین مشتق شده بودند. با این نام‌گذاری، این زبان‌ها از زبان رسمی و علمی لاتین که در مکتب و مدرسه آموخته می‌شد، تمایز پیدا می‌کردند ... در این عصر کلمه‌های romanz، romancar و romancier به معنی تألیف یا ترجمه کتاب به زبان‌های بومی بود. آثاری که بدین ترتیب پدید می‌آمد romanz، roman، romanzo و romance نامیده می‌شود. صفت رمانتیک، در زبان انگلیسی، برای نخستین بار، در سال ۱۶۵۰ به کار رفته و شکل فرانسوی romanesque در ۱۶۶۱ و شکل آلمانی romanisch در سال ۱۶۶۳.

• در آغاز، این صفت‌ها منسوب بودن به رُمنس و رمان را می‌رسانده است. یعنی همان آثاری که به زبان‌های بومی تألیف می‌شد. در حقیقت، می‌توان رمانتیک را به معنی «همچون رُمنس» یا «رُمنس‌وار» تلقی کرد. این آثار رُمنس/رمان، عمدتاً ماهیتی خیالی و خیال‌انگیز و پر احساس داشتند و مبتنی بودند بر ماجراهای پهلوانی یا عاشقانه و ماجراجویانه که خواننده نمی‌توانست احتمال وقوع آن‌ها را تصور کند و به طور کلی، با دیدگاه عقلانی قرن هفدهم، همگونی و تناسب چندانی نداشتند.

• از همین روست که در این دوره، معنای کلمه رمانتیک، منفی است و بر مفاهیمی همچون اغراق‌آمیز بودن، یا مضحک بودن، خیالاتی بودن یا نامعقول بودن دلالت دارند.
• در انگلیس، از دهه ۱۶۶۰، کلمه رمانتیک از دلالت بر داستان‌های رُمنس‌وار فراتر می‌رود، و بر مناظر طبیعی نیز اطلاق می‌شود. از این دوره به بعد، این اصطلاح در وصف روستاها، کوهستان‌ها، چشمه‌ها و پدیده‌هایی از این دست نیز به کار می‌رود و عمدتاً معنای بکر و دست نخورده و خلوت و خیال‌انگیز و رویایی را می‌رساند.
• جانسون در سال ۱۷۵۳، از منظره رمانتیک، به عنوان یک کلیشه شعری تثبیت شده یاد می‌کند، و یکی از این مناظر را به صورت شبی آرام و ساکت و مهتابی وصف می‌کند.
• در همین دوره است که صفت رمانتیک برای اشاره به شیوه باغ‌آرایی انگلیس نیز به کار می‌رود.
• به طور کلی، در این دوره، کلمه رمانتیسیسم برای هر چیز جالب و بدیع که گویای صفا و سادگی روستایی بود یا بر عکس به طبیعتی وحشی و بی‌نظم اشاره داشت. ولی در عین حال این کلمه در سراسر تاریخ آغازین خود ارجاع به رُمنس‌های قرون وسطایی و اشعار حماسی را حفظ کرد. در واقع هر چیز رمانتیکی محصول نوع تخیل و خیال ورزی و روحیه نابسامان و آشفته تلقی می‌شد.
• از نیمه دوم قرن هجدهم و هم‌زمان با تحولات فکری و اجتماعی‌ای که به آهستگی روی می‌دهد و همه عرصه‌های زندگی را در بر می‌گیرد، کلمه رمانتیک به تدریج ارزش و معنایی مثبت‌تر پیدا می‌کند، و این، زمانی است که اندک اندک، عصر خرد جای خود را به عصر احساس می‌دهد.
• در این دوره، کلمه رمانتیک، یادآور لذت‌ها و سرخوشی‌های بکر و اصیل گذشته‌های دور و قلمرو پاک طبیعت است. ولی برای اینکه واژه رمانتیک به اصطلاحی بنیادین در تاریخ فرهنگ و نقد ادبی تبدیل شود، باید از لحاظ زمانی تا سال‌های پایانی قرن هیجدهم منتظر بمانیم و از لحاظ جغرافیایی نیز نگاه‌مان را از انگلیس، به جانب آلمان معطوف سازیم؛ اما قبل از آن لازم است اشاره‌ای به فرانسه نیز صورت گیرد.
• واژه رمانتیک هم در فرانسه و هم در آلمان، تحت تأثیر انگلیس و زبان انگلیسی پدیدار می‌شود. این واژه، در فرانسه، ابتدا به صورت romanesque و البته به معنی تحقیرآمیز به کار می‌رفت و بعدتر، جای خود را به کلمه romantique داد. این واژه اخیر که معنای مثبت‌تری داشت، در سال ۱۷۷۶، برای نخستین بار به وسیله «پییر لتورنیه» مترجم شکسپیر، «ورنه دوژراردن»، حامی روسو و هوادار شیوع باغ‌آرایی انگلیسی به کار رفت. این هر دو تن در این کاربرد متأثر از انگلیس بودند. قبل از این تاریخ گذشته از رُمانسک کلمه pittoresque نیز در زبان فرانسه وجود داشت، ولی هیچ‌کدام برای مفهوم تازه رمانتیک انگلیسی با لایه‌های معنایی اندوه، احساسات لطیف و ... متناسب نبودند. البته کلمه رُمانسک نیز تا مدت‌ها در کنار این واژه جدید به کار می‌رفت، ولی سرانجام کلمه تازه تثبیت شد.
• به هر حال، واژه رمانتیک در اواخر قرن هیجدهم در فرانسه، بیشتر بیانگر واکنش عاطفی و پر احساسی بود که از طریق یک منظره در انسان برانگیخته می‌شود. از همین روست که روسو به سال ۱۷۸۲ در کتاب «تأملات یک گردش کننده تنها» می‌گوید: «سواحل دریاچه بی‌ین وحشی‌تر و رمانتیک‌تر از سواحل دریاچه ژنو است». در این کاربردها تأثر بیننده و واکنش درونی و روحی او اهمیت خاصی دارد. بنا بر فرهنگ لغت آکادمی فرانسه در سال ۱۷۹۸، این معنا هنوز اصلی‌ترین معنای کلمه رمانتیک بوده است: «معمولاً در باب مناظر و مکان‌هایی سخن می‌گوید که تخیل را بر می‌انگیزد تا در اشعار و داستان‌ها به شرح و توصیف آن‌ها می‌پردازد».
• روح‌های بی‌قرار و آشفته در این عصر، با خلوت کردن در مناظر بکر طبیعت به تأمل در باب گذشته و خاطرات و تنهایی خویش می‌پردازد، و نوعی همدلی با طبیعت ایجاد می‌کردند.
• در واپسین سال‌های قرن هیجدهم در فرانسه رمانتیک برای توصیف انسان‌ها نیز به کار می‌رفت و بیشتر دلالت داشت بر شخصیتی که همچون فضای رُمنس‌ها، همراه و آمیخته با تخیل و خیال‌ورزی است. سناکور از جمله نویسندگانی است که این کلمه را به کار برده‌اند. بعدتر نیز استاندال در سال ۱۸۱۶ پس از آن کراراً این کلمه را به کار برده و سرانجام هوگو در مقدمه کرامول، با شجاعت آن را مطرح کرده است. در حقیقت، در فرانسه تنها پس از سال ۱۸۲۴ می‌توان به گروه‌های هنری دقیقاً رمانتیک اشاره کرد. هر چند از سال ۱۸۱۶ این اصطلاح، به شکلی مبهم و از روی شوخی و مزاح در زمینه‌های ادبی به کار رفته است.
• در آلمان کلمه romanisch که امروزه بیشتر برای دلالت صرف بر زبان‌هایی که از لاتین مشتق شده‌اند به کار می‌رود، در قرن هیجدهم، مترادف با کلمه romantisch به کار می‌رفت. ولی کلمه اصلی و پرکاربرد همین شکل romantisch بود که جایگزین کلمه قدیمی‌تر romanhaft شد. این کلمه، به قیاس واژه انگلیسی رمانتیک ساخته شده و از حدود سال ۱۷۰۰ رواج یافته است. یکی از منتقدان، سیر معنایی واژه رمانتیک در آلمان را به چهار دوره تقسیم کرده است:

      o ۱. از حدود ۱۷۰۰ تا اواخر قرن هیجدهم: این کلمه، در این دوره معانی وسیعی دارد که همگی آن‌ها اساساً با معانی ریشه‌ای خود کلمه یعنی «رُمنس‌وار»، یادآور رُمنس‌ها، یا منسوب به زبان‌های رُمنس پیوند دارند، و بیشتر برای دلالت بر مناظر به کار می‌رود.
      o ۲. سال ۱۷۹۸: سال تأسیس مجله «آتنئوم»، و پیدایش تئوری شعر رمانتیک در تقابل با کلاسیک، توسط برادران شلگل.
      o ۳. دلالت دقیق این واژه در سال ۸-۱۸۰۷،  بر گروه‌های خاص رمانتیک و کاربرد معاصرتر و مدرن‌تر کلمه که گه‌گاه همراه با بدگویی و استهزا بوده است، اشعار دارد.
      o ۴. پس از فروکش کردن دعوای رمانتیک‌ها و کلاسیک‌ها، و تثبیت تدریجی معنای این واژه به عنوان اصطلاحی غیر ارزشی که اکنون هم در تاریخ‌های ادبیات آلمان دیده می‌شود.

• چنان که دیدیم، این کلمه در سال‌های پایانی قرن هیجدهم و در آلمان، از اصطلاحی عام و دارای معنایی وسیع، به اصطلاح خاصی در نقد ادبی تبدیل می‌شود. یعنی زمانی که فردریش شلگل در سال ۱۷۹۷ آن را طی نوشته‌های خود مورد تحقیق و بررسی قرار می‌دهد و سپس، با تأسیس مجله «آتنئوم» در سال ۱۷۹۸، اقدام به نشر دقیق‌تر دیدگاه خود و برادرش اوگوست ویلهلم شلگل می‌کند. ولی در حقیقت، ادبیات معاصر آلمان در آن دوره، توسط مخالفان رمانتیک‌ها به این صفت نامیده شد و این نام‌گذاری جنبه استهزا داشت. بنا بر این، نمی‌توان یک سال بخصوص و یک تاریخ دقیق را به عنوان سر آغاز در نظر گرفت و همان طور که وِلِک می‌گوید، هیچ یک از این تاریخ‌ها و نقاط عطف، قابلیت آن را ندارند که مبدأ نهضت رمانتیسیسم واقع شوند.

• ... برای آشنایی بیشتر با دامنه تنوع و گستردگی تعاریف رمانتیسم، برخی موارد استعمال آن را ذیلاً نقل می‌کنیم:

o «رمانتیسیسم بیماری است، کلاسیسیسم سلامتی است» (گوته).
o «جنبشی که هر آن‌چه را کلاسیسیسم مردود و بی‌ارزش شمرده است، ارج می‌نهد. کلاسیسیسم، نظم و انضباطی مبنی بر ذوق سلیم است و کمالی مبنی بر اعتدال. اما رمانتیسیسم، بی‌نظمی و آشفتگی در تخیل است، جوش و خروش خطا و نادرستی، و یک موج کور خودمحوری ادبی» (برونتیر).
o «هنر کلاسیک محدود و متناهی را تصویر می‌کند، و هنر رمانتیک نامحدود و لایتناهی را نیز در نظر دارد و از آن خبر می‌دهد» (هاینه).
o «توهم مشاهده لایتناهی در درون طبیعت، به جای این که آن را از طبیعت منفک و جدا کنند» (مور).
o «اشتیاق و آرزوی دست یافتن به لایتناهی در درون متناهی، اشتیاق و آرزوی پدید آوردن ترکیبی از واقعیت و تخیل. در هنر آن چیزی را بیان کردن که در الهیات آن را اشتیاق وحدت وجودی می‌نامند» (فیرچیلد).
o «بازگشت به طبیعت» (روسو).
o «به طور کلی، یک پدیده هنگامی رمانتیک است که آن چنان که ارسطو نیز با بیان دیگر گفته است بیش از آن‌که محتمل و امکان‌پذیر باشد، اعجاب‌آور و شگفت است. به عبارت دیگر، چنین پدیده‌ای توالی منطقی علت و معلول را به خاطر عشق به ماجراجویی در هم می‌ریزد. تمامی این جنبش، آکنده از تمجید و ستایش نادانی و بی‌خبری است، و نیز، ستایش کسانی که هنوز از مزیت‌ها و برتری‌های این نعمت تا حدودی برخوردارند، یعنی افراد وحشی، روستاییان، و بالاتر از همه، کودکان» (بابیت).
o «در مقابل کلاسیسیسم قرار ندارد، بلکه در مقابل رئالیسم جای دارد. از تجربه بیرونی کناره می‌گیرد، تا خود را بر تجربه درونی متمرکز کند» (اَبِر کرامبی).
o «آزادی‌خواهی در ادبیات درآمیختن گروتسک، با تراژدی و هنر والا، که در مکتب کلاسیسیسم منع شده بود؛ همان حقیقت محض زندگی» (هوگو).
o «احیا و برانگیختن دوباره زندگی و اندیشه قرون وسطی» (هاینه).
o «پرستش پدیدهای کهنه و منسوخ» (جفری اسکات).
o «خلق و خوی کلاسیک، گذشته را مورد مطالعه قرار می‌دهد، ولی سبک رمانتیک، بدان توجهی ندارد» (شلینگ).
o «کوششی برای فرار از واقعیت» (واترهاوس).
o «مالیخولیای احساساتی» (فلپس).
o «اشتیاق و آرزوی مبهم» (فلپس).
o «ذهن‌گرایی، عشق به پدیده‌های نامتعارف و شگفت، و روحیه ارتجاعی در مقابل هر آن‌چه مقدم بر آن است» (فلپس).
o «رمانتیسیسم، در هر زمانی هنر روز است، و کلاسیسیسم، هنر روز قبل» (استاندال).
o «عاطفه بیش از خرد، و قلب در ضدیت با سَر» (ژرژ ساند).
o «رمانتیسیسم، آزادسازی سطوح ناخودآگاه ذهن و یک رویای سکرآور است، در حالی که کلاسیسیسم، سلطه ذهن خودآگاه» (لوکاس).
o «تخیلی در تقابل با عقل و واقعیت» (نیلسون).
o «رشد و گسترش خارق‌العاده حساسیت خلاق» (هرفورد).
o «تفوق و غلبه مؤکد و پرشور حیات عاطفی که بر اثر فعالیت شهود و بینش خلاق، برانگیخته یا هدایت شده است و خود نیز موجب برانگیخته شدن یا هدایت چنین فعالیتی می‌گردد» (کازامیان).
o «نوزایی و تجددِ حیات اعجاب و حیرت» (واتس-دانتون).
o «افزودن قرابت به زیبایی» (پیتر).
o «شیوه افسانه‌ای و جادویی نوشتن» (کار).
o «روح، مهم‌تر از شکل و صورت است» (گری یرسون).
o «در حالی که در آثار کلاسیک، مفاهیم، مستقیماً به بیان درآمده و تا بدان جا که ممکن بوده است با شکل و صورت اثر هماهنگ شده است، در آثار رمانتیک، مفاهیم، به استعداد شهودی خواننده واگذار شده و در این راه، تنها با برخی اشارات و سمبل‌ها خواننده را یاری داده‌اند» (سنتسبری).
مآخذ:...
هو العلیم

الگوی تحلیلی ”تأثیر گزینشی و محدود“ ارتباطات

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشت آزاد ادامه مطلب...از دفلور و دنیس


• تحقیقات مربوط به تأثیر رسانه‌های توده‌ای بر مردم، از اواخر دهه 1920 شروع شد. نخستین تحقیق، توسط بنیاد پاین (Payne)، درباره تأثیر سینما به کودکان کرد. در نتایج تحقیقات بنیاد پاین، به نظر می‌رسید که نتایج در تأیید الگوی تحلیلی «گلوله سحرآمیز» است که گویای توسعه سریع و همه جانبه سینما و تأثیر نیرومند آن بر مخاطبان خود بود.

• به هر حال، در پژوهش‌های جدید، تفسیر دیگری قوت گرفت. در سال 1940، یک تحقیق جامع و وسیع از انتخابات ریاست جمهوری نشان داد که تأثیرات وسایل ارتباط توده‌ای کاملاً محدود است. مبارزات و رقابت‌های سیاسی که توسط وسایل ارتباطی نشان داده می‌شود، دارای تأثیر محدودی بر افکار عمومی است.

• رسانه‌ها، معمولاً کسانی را که در منزل می‌مانند، تشویق و وادار به رأی دادن می‌کنند، و این اشخاص، نظر دیگران را تعیین می‌کنند.
• به هر حال، تعداد کمی از مردم وجود دارند که متقاعد می‌شوند رأی خود را از کاندیدای یک حزب دیگر تغییر بدهند. علاوه بر این‌ها، می‌توان این‌گونه نتیجه‌گیری کرد که دو عامل در تصمیمات مردم مبنی بر این‌که چه برنامه‌ای را بای دیدن و شنیدن و خواندن انتخاب می‌کنند، مهم است. آن‌ها عبارتند از مقوله عضویت اجتماعی آنان و نحوه روابط اجتماعی آن‌ها با دوستانشان.
• پژوهش دیگری که توسط ارتش امریکا طی جنگ جهانی دوم انجام گرفت، الگوی تأثیرات محدود و گزینشی آثار وسایل ارتباط توده‌ای را تأیید کرد؛ سربازانی که به آن‌ها فیلم‌های از سری «چرا ما می‌جنگیم؟» را نشان دادند، حقایقی را از نمایش فیلم‌ها می‌فهمیدند، ولی واقعاً تأثیر اندکی بر تغییر عقیده آنان داشتند. آن‌ها خیلی از خصوصیات عقیدتی و شخصیتی خود را در مورد جنگ و انگیزه‌های جنگیدن با دیدن این فیلم‌ها عوض نمی‌کردند. تغییراتی هم که به وقوع می‌پیوست، در ارتباط نزدیک با تفاوت‌های شخصیتی آن‌ها و برداشتشان از این مسائل نظیر هوش و سطح تحصیلات رسمی بود.
• بعد از جنگ، تعدادی آزمایش به وسیله روان‌شناس معروف کارل هاولند و همکارش انجام شد. آن‌ها به این نتیجه رسیدند که هر گونه نمایش و تفسیر پیام و سرانجام، پاسخ دریافت‌کنندگان تحت تأثیر عوامل چندی است. شدت و ضعف نفوذ پیام در اشخاص، بستگی به مشخصات پیام و شخصیت گیرنده پیام دارد.
• لازمۀ این نتیجه‌گیری (ترکیب پیام و گیرنده در واکنش نهایی به پیام)، کنار گذاشتن الگوی تحلیلی «گلوله سحرآمیز» بود. الگوی تحلیلی که پیش‌بینی می‌کرد که قدرت، یکنواختی و تأثیر آنی وسایل ارتباط توده‌ای نافذ است و جای تردید ندارد.
• می‌توان گفت: افراد مختلف، انواع متفاوتی از برنامه‌ها با محتواهای مختلفی را از وسایل ارتباطی متنوع انتخاب و آن‌ها را به طرق مختلفی تفسیر می‌کنند. بنا بر این، الگوی تحلیلی جدید، گزینشی بودن پیام و تأثیرات محدود آن‌ها را تأیید کرد.
• می‌توان این الگو را به شکل زیر خلاصه کرد:

1. خصلت مردم در جامعه معاصر، تنوع وسیع روانی است. این مشخصات و تفاوت‌های فردی به نوبه خود، از ساختارهای روانی شخصی آن‌ها سرچشمه می‌گیرد.
2. مردم، در عین حال، اعضای اقشار متفاوت اجتماعی هستند. قشربندی، بیشتر بر مبنای معیارهای عینی و فیزیکی نظیر سطح درآمد، مذهب، سن، جنسیت و غیره پا گرفته است. مع‌الوصف، قشربندی عینی، توسط برخی مشخصات فرهنگی، اعتقادات مشترک، وضعیت ایمان و رفتار شخصی و ارزش‌های پذیرفته هر فرد، مشخص‌تر و عمیق‌تر می‌شود.
3. مردم در جامعه معاصر منزوی نیستند. آن‌ها توسط تارهای روابط اجتماعی با یکدیگر در ارتباطند. این روابط، بر مبنای ارزش‌های خانوادگی، روابط همسایگی، و روابط کاری پا می‌گیرند.
4. تفاوت‌های فردی، قشربندی اجتماعی، فرهنگ‌های فرعی متأثر از فرهنگ‌های بزرگ، انگاره‌ها یا الگوهای روابط اجتماعی، جملگی منجر به آن می‌شود که افراد به لحاظ انتخاب و تفسیر محتوای رسانه‌ها متفاوت شوند. باعث می‌شود که گزینشی رفتار کنند.
5. بنا بر این، به دلیل این‌که تماشا و استفاده از وسایل ارتباطی جمعی، بسیار گزینشی است، و تفسیر محتوای پیام‌ها از فردی به فردی، به دلیل تفاوت‌های شخصی، مقولات اجتماعی و روابط اجتماعی یکسان نیست، هر پیامی که توسط رسانه‌های توده‌ای پخش می‌شود، تأثیر محدودی بر افکار عمومی به عنوان یک کل خواهد داشت.
مآخذ:...
هو العلیم

الگوی تحلیلی ”گلوله سحر آمیز“ ارتباطات

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشت آزاد ادامه مطلب...از دفلور و دنیس


• ادراکات اولیه ما از الگوهای مربوط به نفوذ و تأثیر وسایل ارتباط توده‌ای، از آثار نویسندگان و دانشمندان علوم اجتماعی اواخر سده نوزدهم به دست می‌آید. برای دهه‌های متوالی دانشمندان و پژوهش‌گران به ایده و فکر اساسی قرن نوزدهمی، یا همان «گلوله سحرآمیز» استناد می‌کردند.

• بر خلاف نام زیبای این الگوی تحلیلی و با وجود آن که امروزه تشخیص ما این است که این الگو با واقعیت‌ها تطبیق نمی‌کند، و هرگز هم تطبیق نمی‌کرد، ولی به دلیل این‌که نقطه عزیمت بررسی تأثیرات وسایل ارتباط توده‌ای بود، فهم آن، حائز اهمیت است.

• این الگو، از نظریه تکامل چارلز داروین، پس از چاپ اثر معروف وی یعنی ”منشاء انواع“ در سال 1854 ریشه گرفت. قبل از آن، تفکر در مورد منشاء انسان، فقط دینی بود. انسان، تنها موجود منطقی و عاقل که توسط خداوند خلق شده، در نظر گرفته می‌شد. به دنبال داروین، دانشمندان شروع به تفکر در مورد اهمیت وراثت و زیست‌شناسی در توجیه رفتارهای انسان کردند.
• متأثر از این دریافت‌های ژنتیک، جامعه‌شناسان و رفتارشناسان، جنبه عقلایی و منطقی بودن انسان را رد کردند و به جنبه غریزی + فطری انسان پرداختند.
• آن‌ها تأکید کردند که بین رفتارهای حیوانات رده بالای پیچیده، نظیر میمون‌ها و انسان‌ها قرابت وجود دارد.
• به عنوان مثال، حیواناتی که از یک نوع هستند، کم و بیش دارای یک نوع رفتار خواهند بود، زیرا آن‌ها از میراث مشترکی برخوردارند که منبعث از تاریخ تکامل آن‌هاست.
• بنا بر این، چنین فرض شد که انسان‌ها بر مبنای اصول زیست‌شناسی و عادات غریزی خود، به همه کنش‌ها و وضعیت‌هایی که با آن روبرو می‌شوند، نظیر حیوانات، واکنش نشان می‌دهند. همه گوسفندان در مواجهه با گرگ فرار می‌کنند و این عکس‌العمل ذاتی آن‌هاست. در این‌جا، سهمی برای واکنش‌های عاقلانه انسان به محرک‌های مختلف در نظر گرفته نمی‌شود، و همه عکس‌العمل‌های او غیر ارادی و ذاتی تلقی می‌شود.
• این، یک تصویر هولناک از انسان است که دارای نفوذی قوی در تفکر پژوهش‌گران اولیه وسایل ارتباط توده‌ای بود.
• این الگو، انسان را مجموعه مخلوقات غیر منطقی و غیر عقلانی و منفعل ترسیم می‌کند که آن‌ها را می‌توان با وسایل ارتباطی عاقل که به صورت محرک بر آن‌ها وارد می‌شود، کنترل کرد.
• این الگو، افراد سال‌های نخستین قرن بیستم را به این نتیجه رساند که کنترل‌کنندگان وسایل ارتباطی، می‌توانند جامعه را نیز کنترل کنند.
• بنا بر این، الگوی تحلیلی «گلوله سحرآمیز»، این نکته را می‌رساند که وسایل ارتباط توده‌ای دارای تأثیراتی مستقیم، فوری، نیرومند و پایدار بر کسانی هستند که توجه کافی به آن دارند.
• این الگو، هم نشان‌دهنده تفکر عوام‌پسندانه و هم بظاهر علمی است.
• این الگو، در واقع، می‌گوید که پیام‌ها به صورت یکنواختی به تمام چشم‌ها و گوش‌ها می‌رسند، دقیقاً مثل یک گلوله تغییرات یکنواخت و یکسانی را در مخاطبان خود به وجود می‌آورند.
• می‌توان این الگو را به شکل زیر خلاصه کرد:

1. مردم در جامعه متراکم مدرن، از نظر اجتماعی، منزوی و جدا از یکدیگر زندگی می‌کنند. آن‌ها با حداقل کنترل‌های اعمال شده اجتماعی بر یکدیگر، به دلیل آن که از مبادی متفاوتی آمده‌اند، به سر می‌برند و ارزش‌ها و اعتقادات یکنواختی بر آن‌ها حاکم نیست تا آن‌ها را به هم بپیوندد. همان گونه که گوستاو لوبون جامعه‌شناس فرانسوی در سال 1895 گفته است، عصر جمعیت‌های بدون ارتباط بین اعضاء، در نقطه مقابل جوامع قومی و ملی با روابط شخصی قوی، آغاز شده بود.
2. نظیر همه حیوانات، انسان‌ها نیز در بدو تولد با مجموعه‌ای از خصوصیات ذاتی به دنیا می‌آیند که راهنمای آن‌ها در واکنش به محرک‌های اطرافشان است.
3. به دلیل این‌که اعمال مردم از روابط اجتماعی متأثر نمی‌شود، و توسط صفات غریزی هر فرد هدایت می‌شود، افراد مختلف به صورت یکنواخت و یکسانی از وسایل ارتباط توده‌ای سود می‌برند و به آن پاسخ می‌دهند.
4. طبیعت غریزی مردم و شرایط انزوای اجتماعی آنان، باعث شده است که پیام‌ها را به صورت یکسانی دریافت کنند، و پاسخ‌های یکسانی نیز به آن‌ها بدهند.
5. بنا بر این، پیام‌های رسانه‌ها، نظیر گلوله‌هایی هستند که به هر گوش و چشمی اصابت نمایند، تأثیراتی در تفکر و رفتار ما دارند که مستقیم، فوری، یکنواخت و بنا بر این، قدرتمند است.
مآخذ:...
هو العلیم

صفحه 365 از 425

a_a_