فیلوجامعه‌شناسی

مقالات و يادداشتهاي روز

تقدیر و ترمیم فمینیسم ایرانی

فرستادن به ایمیل چاپ

دکترادامه مطلب... حامد حاجی‌حیدری؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


░▒▓ تقدیر فمینیسم ایرانی
■    تقدیر فمینیسم در ایران، تا کنون به قدر زیادی، شبیه تقدیر مارکسیسم ایرانی بوده است. از یک سوی، داعیه‌داران فمینیسم در ایران، همچون داعیه‌داران مارکسیسم ایرانی، فمینیسم را از شکل انداخته‌اند، و انگیزه‌های عمیق آن را درک نکردند. در سوی دیگر هم مخالفان فمینیسم نیز، مانند معارضان مارکسیسم در ایران، در واقع، به فمینیسم و مارکسیسم از ریخت افتاده هواداران ایرانی واکنش نشان دادند، نه فمینیسم و مارکسیسم واقعی. بدین ترتیب، گفتمان نظری مارکسیسم و فمینیسم، دو نمونه از سوء تفاهم‌های فراگیر نظری به گستردگی یک ملت شدند.
■    و مهم‌ترین سوء تفاهم در مورد مارکسیسم و فمینیسم در ایران، آن است که آنچه در واقع، و خارج از تصور مفسران ایرانی هست، مارکسیسم‌ها و فمینیسم‌ها هستند، نه مارکسیسم و فمینیسم. در واقع، یک مارکسیسم و یک فمینیسم وجود ندارد، بلکه طیف وسیعی از مارکسیسم‌ها و فمینیسم‌ها وجود دارد که هر یک از آن‌ها آمیزه‌هایی از درست و نادرست و صحیح و ناصحیح و حق و ناحق هستند. البته، این پراکندگی در فمینیسم بسیار بیشتر از مارکسیسم است، و در واقع، هیچ ایسمی به اندازه فمینیسم پراکنده و متنوع نیست. طیفی از فمینیست‌های سوسیالیست تا لیبرال، مساوات‌طلب تا تمایزخواه، دینی تا سکولار، و رادیکال تا معتدل وجود دارند. ما با فمینیسم مواجه نیستیم، با فمینیسم‌ها مواجهیم.
■    اهمیت درک این نکته از آن روست که طرد یک باره «فمینیسم‌ها»، همان قدر یا بیشتر اشتباه است، که طرد یک باره «مارکسیسم‌ها» اشتباه بود. پس از طرد اولیه، امروز، ما از بسیاری از مفاهیم مفید مارکسیسم برای درک بهتر دنیای پیچیده مدرن استفاده می‌کنیم؛ مفاهیمی چون «انقلاب»، «امپریالیسم»، «استثمار»، «استعمار»، ... . با توجه به تنوع بسیار بیشتر فمینیسم، توقع چنین حسن درکی از آن بیشتر است.
■    درک موشکافانه مکاتب نظری که کار اصلی دانشمندان است، کمک می‌کند تا از اجزای مثبت مکاتب نظری قبلی برای طراحی سازه‌های تحلیلی جدیدتر و جامع‌تر استفاده شود. بازی دانش و مکاتب نظری دانش، بازی استاد و دانشجوست، نه هیأت مراد و مرید؛ معمولاً دانشجو، رأی صحیح استاد را می‌آموزد و رأی ناصواب را غمض عین می‌کند. ما در برخورد با نظریه‌ها، می‌کوشیم تا وجوه صواب را از وجوه ناصواب متمایز کنیم و از وجوه صواب، برای درک بهتر ابعاد واقعیت‌های پیچیده‌ای که با آن‌ها مواجهیم بهره برداریم. حکمت جستن علم، حتی در «چین» همین است («چین» که در سده اول هجری و وقتی رسول ا... به طلب علم از «چین» فرمان دادند، یک تمدن مادی‌گرا و در عین حال فن‌سالار بود). ما به جلب و جذب دستاوردهای عظیمی که در دانش بشری برای درک دنیای پیچیده هست، و سپس تلفیق این یافته‌ها با باورهای اصولی خود مأموریم؛ شاید این، سر ختم نبوت باشد.
■    امروزه، پرداختن به مسائل زنان، و ورود گسترده ایشان به صحنه زندگی اجتماعی که در هر حال روی داده است و امری واقع است، فوریت ویژه‌ای یافته است. زنان که برای قرن‌ها، عمدتاً در عرصه خصوصی زندگی کرده بودند، یا لااقل به گستردگی مردان در زندگی عمومی و امر سیاسی و اجتماعی حضور نداشتند، اکنون، ناگهان، در سطح وسیع و در اشکال متنوعی به عرصه عمومی کشیده یا کشانده شده‌اند؛ حضوری که هیچ یک از ملل جهان، تجربه فرهنگی قابل ملاحظه‌ای در مورد آن ندارند. در واقع، نه جامعه، و نه خود زنان برای این حضور بی‌سابقه آمادگی ندارند و نداشته‌اند؛ سایر نهادها هم به طرز پخته و حکیمانه‌ای با این حضور سازگار نشده‌اند، و بدین ترتیب، ما در همه ملل دنیا، با مسائل بی‌سابقه و غامض و شکننده و هولناک اجتماعی ناشی از حضور اجتماعی وسیع زنان و تبعات آن مواجهیم. خانواده‌های جهان برای این حضور آمادگی ندارند، نظام‌های آموزشی، آموزش‌های لازم را به دختران و زنان برای این حضور نمی‌دهد، رسانه‌ها، در اثر زمینه‌های فرهنگی دیرپا، زنان به عرصه آمده را سوژه لذت می‌نمایانند، سیاست هم زنان را به سوژه‌های نحیف انتخاباتی تبدیل کرده است و سازمان‌ها و بنگاه‌های کار اقتصادی نیز صحنه هولناک استثمار زنان هستند. فی‌الجمله، نهادهای اجتماعی عمده نشان داده‌اند که پختگی تاریخی برخورد با شرایط جدید زنان را ندارند. در این شرایط، موضوع به مداخله مصلحان اجتماعی ضرورت دارد و نمی‌توان حل مسائل را به «روند تکاملی و خود به خودی امور» محول کرد. و نیز، در چنین موقعیتی، نمی‌توان از تأملاتی که برای حدود سه قرن در اطراف این موضوع صورت گرفته است صرف نظر نمود، به صرف این که منادیان این طرز فکر در ایران، یک فمینیسم از ریخت افتاده را معرفی می‌کنند. لازم است تا ضمن بررسی دقیق و مو شکافانه، همان طور که توانستیم و مفاهیم توانمندساز مارکسیسم مانند «امپریالیسم»، «استثمار»، «استعمار»، «انقلاب»، و ... را در فکر و جهان‌بینی خود هضم کردیم، باید بتوانیم از میراث فمینیسم که به مراتب گسترده‌تر و متنوع‌تر و بعضاً غنی‌تر است بهره بگیریم.

░▒▓ ترمیم فمینیسم ایرانی
■    در فرجام سیصد سال اصلاحات و مدرنیت غربی، امروز، ریشه‌های بحرانی مدرنیت در غالب آن چه به پسامدرنیسم/پسامدرنیت نام‌بردار شده است، خود را نشان می‌دهد. البته این به آن معنا نیست که میراث مدرنیت، همه بدبختی یا به قول چارلز دیکنر، «روزگار سخت/ Hard Times» است، ولی شاخ و برگ‌های خوب، بر ریشه‌ها بدی استوار شد که عاقبت میوه خوبی نداد. میوه‌های درشت و آب دار، ولی مسموم.
■    و امروزه، و از نیمه قرن بیستم که به نحو فراگیری این باور به وجود آمده است که کار مدرنیت از جایی عیب دارد، واکنش ما به مدرنیت، دور ریختن شاخ و برگ‌ها نیست و نباید باشد، بلکه درمان ریشه است. گسیختن شتاب‌زده مدرنیسم/مدرنیت از آموزه‌های سترگ دینی ادیان ابراهیمی، بشر را در رویارویی با مسائل خود خلع سلاح کرد، جایگزین قابلی هم برای آن عرضه ننمود و منطقاًَ هم نمی‌توانست ارائه دهد چرا که مسأله چیزی بیش از یک نبوغ صرف بود. ویژگی لازم برای برازندگی این جایگزین، توان جایگزین برای ارائه اطمینان از معاد اعمال بود که در علم و تکنولوژی مدرن، هر چه بود، این یک قلم جنس نبود. علم و تکنولوژی مدرن به درستی نمی‌داند که عاقبت مداخله گسترده در طبیعت و زیست انسانی و اجتماعی چه می‌شود، و ما با مسائل بی‌سابقه زیست محیطی، مخمصه‌های انسانی، و فجایع اجتماعی مواجه بوده‌ایم. خب؛ برای بهبود این وضع، احتیاج به بازسنجی دستاوردهای مدرن در آزمایشگاه دین داریم که مهم‌ترین ویژگی آن، پرده برداشتن از معاد اعمال و ارائه طریقت بر مبنای معاد اعمال است. در واقع، شاخ و برگ‌های علم و دانش، همچنان خوب است، ولی پس از آن که در دستگاه دین، معاد سنجی شده باشند.
■    در زمینه تجربه‌ها و دانش‌های فمینیستی نیز همچنین است. ذخیره دینی ادیان ابراهیمی، یک منبع غنی برای سامان دهی هویت‌های جنسیتی و ذهنیت‌های فراتر از کوته‌نظری‌های نفع‌طلبانه دوران اصلاحات و مدرنیت است. ذخایر دینی، به جای به حداقل رساندن تفاوت، پیشنهاد می‌کنند که تفاوت‌ها را به دقت و به اندازه، به رسمیت بشناسیم و به آن‌ها اذعان کنیم، اما، این، مستلزم آن است که باز از طریقی که دین ارائه می‌دهد، طرف‌های این گفتگو توانمند شوند، و با اتکاء به ایمان و تعهد و مسؤولیت همه طرف‌های گفتگو که از اعتقاد عمیق دینی ناشی می‌شود، همه کمک کنند که تفاوت‌ها، پایه‌ای برای بی‌عدالتی نگردد.
■    انکار ناپذیر است که وضع موجود و اسف‌بار زنان و استثمار گسترده و وقیح زنان، بیش از هر دیدگاه دیگر، دیدگاه دینی را می‌آزارد. بی‌عدالتی‌ها، خشونت فاحش علیه زنان، استفاده ابزاری از جنسیت زنان و تبدیل آن‌ها به ابژه‌های جنسی، استثمار اقتصادی زنان در مشاغل دون پایه، و... . این‌ها نشانه‌های نگران کننده‌ای هستند که بویژه با مرور متون مقدس ادیان ابراهیمی ریشه‌های اصلی نگرانی راجع به آن‌ها را در آن پیشینه‌های دینی می‌یابیم، و اساساً همین که امروز این پدیده‌ها نژند و آسیب و قبیح تلقی می‌شوند را تا قدر زیادی مدیون ادیان ابراهیمی هستیم.
■    مشکل آن است که بسیاری از تلقی‌های فمینیستی، و عموماً فمینیست‌های لیبرال، در پی ارائه یک وضع معتدل برای استمرار ستمگری‌ها و بی‌عدالتی‌ها هستند، و هر صدای عدالت‌خواهی زنان و همچنین، مؤمنان را در مسائلی مانند حجاب و مبارزه با جامعه سکس زده، به اسم بی اعتدالی و تندروی سرکوب می‌کنند. در واقع، و در عمل، «اعتدال وسط گرا» در مقابل «اعتدال مقدسی» قرار می‌گیرد که معیارهای آن از عمق فطرت و هستی بشر برمی‌خیزد، که عاقبت آن هم به یک فضای اقتدارگرا، به نام منافع اکثریت لذت‌جوی مردانه ختم می‌شود.
■    این نحو تقریر مسأله، به معنی گشودن یک زمینه جدید است که ارتباط یک زمینه پر تجربه تاریخی را با مجموعه جنبش‌های عدالت‌خواه جدید و در عین حال، کم‌تجربه را برقرار می‌کند. در حالی که جنبش زنان در کشوری، یک سال تمام را مصروف مبارزه برای کسب حق پوشیدن شلوار به جای جوراب یا ساپورت یا برهنگی برای منشی‌های فرانسوی می‌کنند، یا لارا مالوی (Laura Mulvey) مبارزه کوبنده‌ای را با سینمای سکسی غرب آغاز می‌کند، ولی واقع آن است که ذخایر دینی ادیان ابراهیمی با شمول نظر بهت‌آوری که در هر تأمل نتایج تازه آن معلوم می‌شود، آموزه «حجاب» در عین حضور اجتماعی در حد مبارزه سیاسی را پیش می‌نهند که جامع‌تر به نظر می‌رسد. این که می‌گویم فمینیسم در ایران از ریخت افتاده است، به همین بر می‌گردد که در حالی که فمینیسم غربی ابژه سازی سکسی زنان را هدف اصلی تهاجم خود قرار داده‌اند، فمینیست‌های ایرانی، بر برهنگی مبتذلی اصرار می‌ورزند، که تنها زنان را برای بازیچگی مناسب‌تر جلوه می‌دهد، و بیشتر آن‌ها را از حیطه‌های مولد عمومی باز می‌دارد.
■    نکته دیگر این که افق‌های مدافع حقوق زن در ذخایر ادیان ابراهیمی بر میان ذهنیت‌ها، ذهنیت‌ها و زمینه‌های عقیدتی زنان از «ایمان» تأکید دارند. این دست عقاید تا اندازه‌ای در آرایی که متألهان فمینیست، همچون ربکا چاپ (Rebecca Chopp) و شیلا گریو داوانی (Sheila Greeve Davaney) ابراز می‌دارند، بازتاب داشته است. واقع آن است که یکی از موانع اصلی دست یابی جنبش زنان به حداقل خواسته‌های بدیهی خود در طول سیصد سال مبارزه، بر می‌گردد به آن که التزام به علم و جدایی از ایمان، منبع اصلی مسؤولیت‌پذیری اخلاقی را خشکانده است، و متألهان فمینیست، در اقدامی که برای ما می‌تواند بسیار آموزنده باشد، با تشبث از مسیحیت در پی احیای مسؤولیت‌پذیری در سایه ایمان هستند، «ولی چه جور می‌توانند معنویت از دست رفته را، معنویتی را که دو قرن است در کشورهای غربی دائماً با وسائل گوناگون کوبیده شده است، می‌خواهند برگردانند؛ کار آسانی نیست، اما، ملت ما این جور نیست. ... با وجود این همه عوامل انحراف، بحمد الله ملت ما مؤمنند، خدا دوستند، دین شناسند، به معنویت علاقه‌مندند. امروز جوان‌ها در دنیائی که مادی گری بر آن حاکم است، غرق در حیرت و آشفتگی‌اند؛ دوری از معنویت آن‌ها را دچار آشفتگی کرده است؛ نمی‌دانند چه بکنند؛ متفکرانشان هم مانده‌اند؛ و بعضی از آن‌ها فهمیده‌اند که راه اصلاح کارهایشان مراجعه به معنویت است» (آیت ا... سید علی حسینی خامنه‌ای در خطابه تاریخی بیست و نه خرداد هشتاد و هشت).
■    رویاروی با معضل ابتذال که عملاً دختران و زنان را در مقابل ابژه سازی‌های وقیح بی‌دفاع کرده است، متألهان فمینیستی چون میشله گنزالس بر اولویت ارتباط با خدا و برای تقویت شخصیت مستقل انسانی تأکید دارند. در معنویتی که میشله گنزالس دنبال آن است، امر مقدس میانجی تأکید بر جامعه و درک نفس زنان به عنوان بخشی از یک جامعه و نه فقط به عنوان افراد، می‌گردد. این احساس وحدت با دنیا که از نظر میشله گنزالس به بهترین وجه به وقت نماز و در محراب تحقق می‌یابد، حس با عظمتی از استحکام به زن می‌بخشد تا کثرت جهان را وحدت ببیند، و خود را با این وحدت متحد و به آن مستظهر بینگارد. این گونه، زن می‌تواند مسؤولانه و در عین حال پر امید، برای دریافت حقوق خود در جامعه مردسالاری که عادت به زنده به گور کردن دختران داشته است، مبارزه کند. بدین ترتیب، ایمان دینی، به وساطت شعائری همچون نماز و محراب، عطر و طعم فرهنگ عامه می‌یابد و تأثیر انضمامی خود را بر مؤمنان باقی می‌گذارد.
■    یک نکته دیگر آن است که یک تلقی در فمینیسم رادیکال، برای حذف مردسالاری، به زن‌سالاری رأی می‌دهد. در واقع، یک «سالاری» را برمی‌دارد و «سالاری» دیگری را جایگزین می‌کند. در مقابل، ذخایر دینی ادیان ابراهیمی، می‌کوشند تا نسبت معناداری بین مردانگی و زنانگی ایجاد کنند؛ نسبتی از جنس تعالی، الوهیت و عقل، انسانیت و بدن و زاد و ولد و مثمر ثمر بودن که هیچ یک از آن‌ها اختصاصی به مردانگی یا زنانگی ندارد، و حتی هیچ یک از آن‌ها در یک جنس نیرومندتر از جنس دیگری نیست. کهن الگوهایی مانند مریم عذرا، یا همسر فرعون، نمود بارز مفهوم‌سازی غیر انفعالی از زن است که طنین تاریخی می‌یابد. اغلب مناسک دینی، به رغم مناسک اجتماعی عرفی، مناسک فرا جنسیتی هستند، و خصوصاً در زمینه اجتماعیات فراغت جنسیتی قابل ملاحظه‌ای در ادیان ابراهیمی هست.
■    آن چه در استنباط تینا بیتی (Tina Beattie) رنگ مغتنمی یافته است، این که از نظر او، ذخایر ادیان ابراهیمی با ارائه کهن الگوهای مبهوت کننده‌ای چون مریم عذرا، زنانگی را از سکس تهی کرده‌اند و به آن وجه انسانی با عظمتی می‌بخشند. در این برداشت، جهت‌گیری نه تنها به تولید مثل، بلکه مهم‌تر از آن به خلاقیت، عبادت، از خود گذشتگی، توجه به نسل، و نیایش معطوف گردیده است. در مقابل این نگاه پیچیده انسانی و اخلاقی، نهیلیسم خشونت‌باری که در آثار هنری مدرن‌ها و موسیقی‌های عوام‌پسند راجع به موضوع سکس و جنسیت خود را نشان می‌دهد، بیان خود را از طریق اتکا بیش از حد به قدرت و تحمیل و برتری و از طریق مقاومت در برابر هر گونه درک از ایمان که با آموزه نیچه از مرگ خدا ارتباط وثیقی دارد، به دست می‌آورد. این چنین است که صدای پخش موسیقی بلندی که از اتومبیل‌های جوانان امروز به گوش می‌رسد، ذهن تحلیل‌گر را متأسف و متعجب می‌کند، و متعجب‌تر این که فیلم‌سازانی که به فمینیست بودن شهره‌اند، نسبت به این سطح از خشونت در روابط جنسی و این موسیقی‌های وحشیانه سکوت می‌کنند یا خود نیز کم و بیش از آن استفاده می‌برند (توأم با برداشت‌های آزاد از تینا بیتی، میشله گنزالس، ربکا چاپ  و شیلا گریو داوانی).
مأخذ:تسنیم
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در دوشنبه, 31 شهریور 1393 ساعت 18:09

طرح مبحث نسل‌شناسی

فرستادن به ایمیل چاپ

دکترادامه مطلب... حامد حاجی‌حیدری؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


░▒▓ قضیه
■    فهم ناپذیری نسلی...
■    به نظر می‌رسد که شتاب دگرگونی ها، بویژه در سایه فضای تکنولوژی ارتباطی عمیقاً متحول شونده‌ای که با آن مواجه هستیم، به طرز قریبی، موجب شده است که نسل ها در درک یکدیگر با مشکل اساسی مواجه شوند. نسل بدون رایانه، در فهم نسل رایانه مند با مشکل مواجه است. نسل رایانه‌ای ویندوزی با نسل رایانه‌ای اندرویدی دچار نحوی سوء تفاهم است، و نسل متکی به اینترنت نسل سوم و چهارم تلفن همراه و تکنولوژی ابری، دست به گریبان نحوی بیگانگی با پیشینیان است.
■    اگر ظهور هر تحول رسانه‌ای را به عنوان نقطه آغاز یک نسل قلمداد کنیم (و بدین ترتیب تعریف جدید از نسل ارائه دهیم)، آن گاه آن چه به شکل نحوی انقطاع نسلی مکرر به نظر می‌رسد، طوری است که انگار از علوم اجتماعی هم برای ایجاد مفاهمه بین نسلی کار زیادی بر نمی‌آید، چرا که رسانه‌ها به طرز بنیاد افکنی در کار زیر و رو کردن بسیاری از ارکان زیست اجتماعی هستند.
■    در این شرایط، یک پیشنهاد جذاب می‌تواند این باشد که هر نسل علم اجتماعی مخصوص به خود را دارد. به تعبیر دیگر، نظر به دگرگونی‌های روزمره در تکنولوژی ارتباطی که کم و بیش کل زیست بشری را تحت تأثیر خود قرار می‌دهد، بینشی که از تحلیل یکپارچه یک نسل به دست می‌آید، از دانشی که محصول عمق پژوهی های تاریخی است، مفیدتر، نافع تر و نزدیک تر به مقاصد عملیاتی به نظر می‌رسد.

░▒▓ برهان
■    با توجه به شتاب دگرگونی‌های عظیم در زندگی انسانی و اجتماعی، که در آن، مدام بسیاری از استمرارها و سبک ها و نهادهای زیست فردی و اجتماعی منقرض می‌شوند، کارآمدترین شیوه تحلیل و برآورد فردی و اجتماعی، تحلیل «چرخه‌های حیات نسلی» (Generation Life Cycle) است.
■    این ادعا، بسیار بزرگ و عمده است، و آن این که «نسل‌شناسی» را به عنوان جایگزینی برای علوم اجتماعی و رفتاری معرفی می‌کند. از دیدگاه ما، این، مهم‌ترین چیزی است که با توجه به تحلیل «چرخه حیات نسلی» باید بر آن تمرکز کرد.
■    البته ادعای تحلیل چرخه حیات نسلی این نیست که انقطاع‌های نسلی، دو دوره تاریخی را قیاس ناپذیر می‌کند، یا کلاً قوانین عمومی علوم اجتماعی و رفتاری را بی اعتبار می‌نماید، بلکه ادعا این است که آن قواعد عمومی باید در ظل شرایط نسلی نو به نو، مجدداً تحلیل شوند، مجدداً وزن دهی گردند، و از آن ها نتایج تازه‌ای گرفته شود.
■    مطابق تعریف، «چرخه حیات نسلی» اشاره دارد به «الگوهای زندگی مرتبط روحیه‌ها، نهادها، ساختارها و فرهنگ‌های اجتماعی که تحت تأثیر تغییرات نسلی قرار دارند». هر نسل، متأثر از سلسله‌ای از اتفاقات تأثیر گذار، همچون انقلاب یا جنبش ها یا چهره‌های نافذ فرهنگی، روحیه‌ها، نهادها، ساختارها و فرهنگ‌های خاصی می‌یابد که تا حد زیادی ویژه آن نسل است، و به زندگی آن نسل رنگ و بوی خاصی می‌بخشد. بر این اساس، نمی‌توان برای مفهوم «نسل»، طول و دوره زمانی کاملاً معینی از قبل ده سال و سی سال و چهل سال، مشخص نمود، بلکه نسل ها را عمدتاً باید بر مبنای رویدادهای عطف تاریخی-رسانه ای، تاریخ گذاری کرد. هر تکان حاصل از ظهور رسانه‌ای جدید، نقطه عطفی است که نسلی جدید را رقم می‌زند.
■    در این دیدگاه، نسل ها به عنوان واحد تحلیل تلقی می‌شوند. به نحو ساده، مفهوم چرخه حیات نسلی، نوعی ثبت و تحلیل وقایع برجسته‌ی زندگی یک فرد یا یک گروه است. مفهوم چرخه حیات نسلی، اصولاً به این معناست که افراد، گروه‌ها، اجتماعات و جامعه‌ها، در جریان حیات خود «حرکت» می‌کنند. شخص یا گروه، متولد می‌شود، در خاستگاه خویش رشد می‌کند، بلوغ و تکامل می‌یابد، به اقامت گاه و مکان جداگانه‌ای می‌رود، به واحدهای دیگر تأثیر می‌گذارد، نسل جدیدی پدید می‌آورد، نسل جدید را به سبک خاص خود می‌پرورد، پیر می‌شود، نقش نسلی پیشین را بازی می‌کند، و نهایتاً می‌میرد. این دوره‌های زندگی تأثیراتی متقابل و دو جانبه در طول زمان دارند. آن چه که نظریه‌ی چرخه حیات نسلی انجام می‌دهد، تمرکز و تبیین پیامدهای جدید و خاص وارد شده بر گروه نسلی است، از جمله این که نسل چگونه عمل می‌کند، خود را چگونه می‌بیند، و چگونه خود را تطبیق می‌دهد و…. روشن است که مفهوم چرخه حیات نسلی، مجالی برای مطالعه‌ی رشدشناختی یک انسان و جامعه جدید را پدید می‌آورد. در واقع، مفهوم چرخه حیات نسلی، اذعان دارد که هر نسل مفهوم کم و بیش خاصی از رشد و توسعه را برای خود دارد. تأملات رشدشناسی، از مفاد اساسی نظریه‌ی چرخه حیات نسلی است.
■    گر چه رشد روحیه‌ها، نهادها، ساختارها و فرهنگ‌های اجتماعی در متن نسل ها، آشکارا تحت تأثیر متغیرهای زیادی است، ولی، تمرکز نظریه‌ی چرخه حیات نسلی معطوف به این موضوع نیست. آنچه اهمیت دارد، تأثیر رویدادهای عمده به مثابه «نقاط عطف» بر دوره‌های بلندمدت تر تاریخی است. و آن چه در مورد «نقاط عطف» مهم است، کشف مکانیسم‌های گذار است. فی المثل، شاید بتوان فزونی خشونت خانوادگی طی دوره رکود شدید اخیر در اقتصادهای ملی را محصول واکنش مردان به فقدان فرصت‌های تأمین خانواده‌هایشان دانست. بنا بر این، در نظریه و سیاق تحلیل در نظریه‌ی چرخه حیات نسلی، افراد و گروه‌ها، صرفاً حاصل جمعی از اجزای خود نیستند، بلکه نگاه به فرد و گروه، بسیار شبیه به دیدی است که زیست شناسان به ارگانیسم ها دارند. دقیقاً همان طور که سیستم‌های مختلف در درون بدن انسان بر یکدیگر تأثیر می‌گذارند و به نوبه خود در فضا و اتمسفری به تعامل مشغول هستند، و به همان سان که تعامل مداوم آن ها خروجی‌هایی را تولید می‌کند که قابل تقلیل به صرف جمع عملکرد تک تک آن ها نیست؛ افراد و گروه‌ها در متن اتمسفر نسل ها، هم چنین هستند.

░▒▓ ارکان تحلیل «چرخه حیات نسلی»
■    صورت بندی هر تحلیل جامع «چرخه حیات نسلی» ، باید شامل چهار دستور کار اصلی باشد:

▓ یک. تأثیر و تأثر حیات نسلی با تغییرات محیط تاریخی زمانی و فضایی
•    مبحث اوّل، مربوط به مکان‌های فیزیکی خاص (محیط‌های بلافصل) و اعصار تاریخی است که نسل در آن ها زندگی، کنش متقابل و رشد می‌کند.
•    رشد نسل، دقیقاً مانند رشد فردی، تحت تأثیر رویدادهای نزدیک درون نسل و نیز بسیاری وقایع تاریخی (مانند جنگ، تحولات اقتصادی، داشتن مجالی برای تحصیل یا فقدان آن و…) است. نظریه‌ی چرخه حیات نسلی تأکید زیادی بر زمان بندی همه‌ی این عوامل دارد.
▓ دو. تأثیر و تأثر حیات نسلی با نسل‌های دیگر
•    مبحث دوّم، به تأثیراتی که انتخاب ها و تجارب افراد نسل بر گزینه‌ها و تجارب نسل‌های دیگر دارد، مربوط می‌شود. تفاوت ها و ماجراهای زندگی یک نسل در تعامل با تغییرات محیطی، باعث تولید خروجی‌های رفتاری و محدودیت‌های همبسته با آن ها می‌شود.
▓ سه. تأثیر و تأثر حیات یک نسل با افراد مهم آن نسل
•    مبحث سومی که برای نظریه‌ی «چرخه حیات نسلی» مهم تلقی می‌شود، مفهوم «زندگی‌های متصل» است. این مفهوم در اساسی‌ترین سطح، شامل تأثیرات مستقیم و بلافصل یکی از اعضای نسل بر روی بقیه افراد نسل می‌شود.
▓ چهارم. تأثیر و تأثر حیات یک نسل با وقایع مهم آن نسل
•    موضوع «زمان بندی چرخه زندگی ها»، اشاره بر زمان بندی اجتماعی رویدادهای مهم یک چرخه زندگی با توجه به توقعات هنجاری دارد. برای مثال، در افواه یک نسل، زمانی مشخص و مناسب برای ازدواج یا بچه دار شدن مطرح است، که در نسل دیگر، این زمان بندی زندگی متفاوت است. باید توجه کرد که تعریف دقیق از آن چه که زمان بندی هنجاری نام دارد، به نوبه‌ی خود تا حد زیادی از تغییر در آداب و ارزش‌های فرهنگی و بسیاری از متغیرهای دیگر تأثیر می‌پذیرد.
مأخذ:تسنیم
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در دوشنبه, 31 شهریور 1393 ساعت 18:06

”مرور نکات آموزشی در فعالیت سیاسی“/۱۰/جلب همکاری‌های متنوع در سایه سیاست «به رسمیت شناسی»

فرستادن به ایمیل چاپ

حامد ادامه مطلب...دهخدا؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


•    در پاورقی‌های ”مرور نکات آموزشی در فعالیت سیاسی“، می‌کوشیم به قدر طاقت، به کادرسازی هوشمندانه در جناح‌های سیاسی کمک کنیم، و از یافته‌های دانش، برای تسهیل دست یابی به این منظور، توشه‌ای تدارک نماییم. این، دهمین قسمت، از این پاورقی‌های رسالت است، که هر یک به طور مستقل و جداگانه تهیه شده‌اند. دولت خوانندگان منتقد مستدام.
•    در این بخش دهمین، با ملحوظ داشتن تشکل‌های موفق در موقعیت بومی جامعه ما، مانند بسیج محله یا مساجد و هیأت‌های مذهبی، بررسی کرده‌ایم که چطور می‌توان در عین جلب مشارکت متحد افراد متنوع، کارآیی را در سطح بالایی نگه داشت. توضیح داده‌ایم که باید تشکل را به گروه‌های متنوعی که از درون، شامل افراد همسانی می‌شوند و در سایه این همسانی می‌توانند همدیگر را کاملاً به رسمیت بشناسند یا درک کنند، تقسیم کرد.

░▒▓ قضیه
•    یکی از دشواری‌های تشکل‌های سیاسی در شرایط این روزگار آن است که تنوع فعالان بالقوه در تشکل، در سایه تنوع رسانه‌ای بی سابقه و تخصصی شدن دانش، بسیار زیاد است؛ جلب همکاری ها در بین این افراد بسیار متنوع، دشوار خواهد بود. در واقع، تشکیل گروه‌های کاری بین افراد متنوع، بخش قابل توجهی از نیروهای فعالان سیاسی مشارکت کننده را تحلیل خواهد برد.
•    تلقی عمومی این است که جلب همکاری بین افراد با گرایش ها و توانمندی ها و تخصص ها و قومیت ها و جنسیت ها و... مختلف، موجب هم افزایی آن ها خواهد شد، و نتیجه نهایی بهتری را در بر خواهد داشت. این تلقی، هم چنین، اصرار می‌کند که به منظور غلبه بر تفاوت‌های موجود در پیشینه افراد، فعالان باید کمتر بر هویت شخصی خود تأکید ورزند تا بتوانند خود را با اهداف تشکل همسو کنند.
•    اما این تلقی، تنها تا حدی درست است. در واقع، تنها پس از آن که همه کارها انجام شد، و گروه‌های عملیاتی نتایج کار خود را فراهم کردند، البته باید حاصل فعالیت گروه‌های تخصصی مختلف، در قالب تشکل به هم پیوند بخورد. اما نکته اینجاست که در درون گروه‌های عملیاتی، حداکثر همسانی بین افراد فعال و مشارکت کننده، نتایج بهتری در مقایسه با گروه‌های عملیاتی متنوع به همراه دارد. بر این اساس، گروه‌هایی که اعضای آن ویژگی‌های شخصی، روحیات، تخصص ها، قومیت ها، جنسیت، گرایشات شخصی، ... مشترکی دارند، نسبت به گروه‌هایی که اعضای آن به دلیل تنوع زیاد، مجبورند شخصیت و خصوصیات خود را بروز ندهند، بسیار موفق تر عمل می‌کنند.
•    آشکار کردن هویت و ویژگی‌های شخصی در گروه‌های عملیاتی، تأثیرات بهتری دارد، زیرا، کسانی که خود را ابراز می‌کنند، احتمال بیشتری دارد که احساس کنند دیگران آن ها را به رسمیت می‌شناسند و درک می‌کنند. فقدان حس غریبگی حس مسؤولیت را می‌افزاید، و نتیجتاً عملکرد کلی گروه عملیاتی برای تشکل بهبود می‌یابد. احساس «به رسمیت شناخته شدن» (Recognition) باعث می‌شود افراد بتوانند به راحتی اظهار نظر کنند، و این شرایط می‌تواند راه حل‌های خلاقانه‌تری را برای بر طرف کردن مشکلات گروه فراهم آورد.

░▒▓ ترویج تنوع در عین اتحاد
•    پس، برای آن که تشکل بتواند، همکاری فعالان متنوعی را جلب نماید، بدون آن که بر اثر ناهمسازی متنوع آن ها دچار فرسایش شود، بهترین راه، ایجاد گروه‌های عملیاتی متنوع است. در عین حال، باید کوشید تا گروه‌های عملیاتی در درون، همسان، و از بیرون، ناهمسان و متنوع باشند. در واقع، نیرومندی تشکل در آن است که بتواند گروه‌های بسیار متنوع کوچکی پدید آورد که هر یک در درون قادر به جلب همکاری افراد همسان باشند.
•    نمونه چنین تشکلی، بسیج یا مساجد و هیأت‌های مذهبی هستند. مثلاً هر مسجد بر محور امام جماعت مسجد، در درون خود، دارای هیأت امنا، گروه مکبران، گروه قاریان قرآن، گروه اجرا کننده‌های دعا، گروه اجرای تبلیغات محیطی، بسیج برادران، بسیج خواهران، بسیج نوجوانان، و ... است. در واقع، یک مسجد موفق، به عنوان یک تشکل عمده محلی، شامل گروه‌های بسیار متنوعی است که هر یک از این گروه‌ها، از درون شامل اعضای همسان، و از بیرون، ناهمسان و متنوع باشند. کارشناسان بر این باورند تشکیل و تکثیر چنین «گروه‌های متنوع از درون همسان» ممکن است به دلایل زیادی برای تشکل شما مفید باشد:

■    اول آنکه، چنین گروه‌هایی، می‌توانند به فعالان جدید، فرهنگ تشکل را آموزش دهد و به آن ها یاد دهد که چگونه در تشکل موفق باشند.
■    دومین مزیت این است که این گروه‌ها به فعالان راه‌هایی را نشان می‌دهند که روابط خود را گسترش دهند و با اعضای گروه‌های دیگر تشکل مرتبط گردند.
■    از همه مهم تر آن که این گروه‌ها می‌توانند به عنوان منابعی برای ارتباط با مردم  در تمام سطوح و در تمام سرزمین شوند. داشتن نیروی فعال متنوع با فرهنگ گوناگون و از قشرهای مختلف، نه تنها اثرات عمیقی روی روابط داخلی تشکل از حیث «به رسمیت شناسی» می‌گذارد، بلکه می‌تواند در به دست آوردن هواداران جدید نیز کمک کند. هر یک از گروه‌هایی که شامل افراد همسان به لحاظ تخصص، قومیت، جنسیت، ... باشند، می‌توانند بازخوردهای مناسبی از وجهه نظر قشرهای اجتماعی مختلف به شما بدهند. شما همیشه قادر هستید با کمک گرفتن از دانش و معلومات آن ها، فعالیت سیاسی خود را باز طراحی کنید (توأم با برداشت‌های آزاد از بیل سوان و استفان ریوز).

•    ادامه این مباحث را در همین پاورقی‌ها دنبال کنید...
مأخذ:رسالت
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در دوشنبه, 31 شهریور 1393 ساعت 18:02

نـ ̓ ̓ـقل‌تاریخی: عیارسنجی اهانت‌های مکرر عالیجناب بیژن نامدار زنگنه به مدیران پیشین نفت

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشتادامه مطلب... از تسنیم؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


■    به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، وزیر نفت در برنامه تلویزیونی پایش که ۲۰ مردادماه بر روی آنتن رفت در پاسخ به این پرسش که «آیا می‌دانید در یکسال اخیر در صنعت نفت به طور متوسط روزانه بیش از یک مدیر تغییر کرده است؟ گفت: حالا به فرض این‌که روزی یک مدیر هم تغییر کرده باشد، یک گروه از افرادی که صلاحیت نداشته و بدون بلیط سوار اتوبوس شدند را عوض کرده و افراد با صلاحیت را جایگزین کردیم. مگر قرار است وقتی افراد بی‌سواد و ناتوان که در شلوغی و هرج و مرج، جایی را گرفتند تا ابد آن‌جا بمانند. آن‌ها باید جای خود را به افراد با صلاحیت تحویل دهند. وقتی در مجلس بودم تعهد کردم که نفت توسط نفتی‌ها اداره شود و همین کار را نیز انجام دادم. هر روز یکی از بیرون نفت اتفاقی می‌آمد و رئیس نفت می‌شد و بعد تمام دوستانش را دور خودش جمع می‌کرد این گونه که نمی‌شود زندگی کرد. امروز فردی مدیریت می‌کند که سابقه دارد، نه این‌که یک تعداد گروهبان جای بالاتر از خود بنشینند».
■    تأکید زنگنه بر این که نفت باید توسط نفتی‌ها ادراه شود در حالیست که بررسی دوره اول حضور وی در وزارت نفت نشان می‌دهد که چندان به این موضوع معتقد نیست؛ چراکه در آن دوران تعدادی از مدیران غیر نفتی که هیچ‌گونه تجربه‌ای در صنعت نفت نداشتند، به وزارت نفت راه یافتند؛ برای یادآوری می‌توان به حضور مدیر عامل شرکت آب و فاضلاب ٬ روسای امور عشایری ٬شیلات و دام در سمت‌هایی مانند مدیر عاملی شرکت گاز٬ کالای نفت، مشاور عالی٬ پژوهشگاه صنعت نفت اشاره کرد. اکنون، نیز انتصاب مدیران بازنشسته برای سمت‌های مهم مدیریتی این نگرانی را ایجاد کرده است که در آینده نه چندان دور، صنعت نفت کشور با مشکل خلأ مدیران ارشد مواجه خواهد شد.
■    اگر چه حق هر وزیری است که مدیران همراه و هماهنگ با تدابیر و سیاست‌های خود را برگزیند و دست به تغییرات معقول و منطقی در سطوح مدیریت کلان وزارتخانه تحت تصدی خود بزند، اما، بی‌سواد خواندن مدیران و متخصصان مجرب صنعت نفت شاید دور از انصاف باشد.
■    خبرگزاری تسنیم، برای بررسی صحت اظهارات وزیر نفت، سوابق تحصیلی و عملکردی برخی از مدیران صنعت نفت که در دولت یازدهم از سمت خود برکنار شده‌اند را طی جدول ذیل بررسی کرده است؛ البته، با یک نگاه اجمالی به جدول مورد نظر مشخص می‌شود که افراد مورد بحث از دانشگاه تخصصی صنعت نفت - که ویژه تربیت منابع انسانی مورد نیاز صنعت نفت تأسیس شده است- یا از دانشگاه‌های معتبر داخلی و خارجی در مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری فارغ التحصیل شده‌اند.
■    همچینن با یک بررسی ساده مشخص می‌شود اکثر مدیران برکنار شده مورد نظر در استخدام رسمی وزارت نفت بوده‌اند. تعداد کمی از این مدیران نیز که از خارج وزارت نفت به این وزارتخانه مأمور شده‌اند، فارغ‌التحصیل از بهترین دانشگاه‌های کشور و دارای کرسی هیأت علمی هستند.
■    از سوی دیگر، برخی مدیران برکنار شده از جمله مدیرانی بودند که در دوره قبلی تصدی زنگنه بر وزارت نفت از وی، لوح تقدیر و شایستگی دریافت کرده‌اند یا در سطوح ملی و درون دستگاهی از مدیران نمونه محسوب می‌شوند.

۱| عبدالحسین بیات| فوق لیسانس MBA و لیسانس مهندسی مکانیک| دانشگاه کالگری کانادا، دانشگاه شریف و دانشگاه صنعت نفت| رسمی وزارت نفت | معاون وزیر مدیرعامل شرکت ملی پتروشیمی | تدریس در دانشگاه، تالیف ۵ مقاله علمی و تالیف یک مورد کتاب، عضو انجمن مهندسی مکانیک ایران، عضو خانه مدیران، کارمند نمونه در سطح ملی، مدیر نمونه در سطح ملی، بسیجی نمونه در سطح ملی، فرمانده پایگاه بسیج نمونه کشوری، دریافت ده مورد از دست مقام معظم رهبری و فرماندهان سپاه و بسیج وزرای نفت و معاونان ایشان
۲| جواد اوجی| لیسانس مهندسی نفت| دانشگاه صنعت نفت| رسمی وزارت نفت| معاون وزیر مدیر عامل شرکت ملی گاز| اثبات توان تولید گاز از سازند دشتک در میادین گازی زاگرس
۳| مهدی فکور| فوق لیسانس| دانشگاه صنعت نفت| رسمی وزارت نفت| مدیر عامل شرکت نفت مناطق مرکزی
۴| علیرضا ضیغمی| لیسانس| دانشگاه صنعت نفت| رسمی وزارت نفت| معاون وزیر و مدیرعامل شرکت ملی پخش و پالایش
۵| محمود زیرکچیان‌زاده| لیسانس| دانشگاه صنعت نفت| رسمی وزارت نفت| مدیرعامل شرکت نفت فلات قاره
۶| احمد خالدی| دکتری| دانشگاه علم و صنعت| مأمور به وزارت نفت| معاون وزیر در امور بین الملل و بازرگانی
۷| احمد قلعه‌بانی| فوق لیسانس| دانشگاه صنعتی شریف| مأمور به وزارت نفت| معاون وزیر و مدیرعامل شرکت ملی نفت
۸| محمدرضا زهیری| دکتری| دانشگاه صنعت نفت| رسمی وزارت نفت| مدیرعامل شرکت نفت و گاز پارس
۹| نوید قربانی| فوق لیسانس| دانشگاه صنعت نفت| رسمی وزارت نفت| رئیس پالایش ۱ پالایشگاه امام خمینی (ره) شازند
۱۰| حمیدرضا گلپایگانی| فوق لیسانس| دانشگاه صنعت نفت| رسمی وزارت نفت| مدیرعامل شرکت ملی حفاری
۱۱| مرتضی شاهمیرزایی| لیسانس| دانشگاه صنعت نفت| رسمی وزارت نفت| مدیرکل بازرسی و رسیدگی به شکایات وزارت نفت
۱۲| محمود نیکوسخن| فوق لیسانس| دانشگاه شهید بهشتی| رسمی وزارت نفت| مدیر مالی شرکت ملی نفت
۱۳| مهدی بازارگان| دکتری| | | مدیریت استراتژیک وزارت نفت
۱۴| محسن خجسته‌مهر| فوق لیسانس| دانشگاه صنعت نفت| رسمی وزارت نفت| معاون وزیر در مدیریت برنامه‌ریزی و منابع هیدروکربری
۱۵| اصغر ابراهیمی‌اصل| فوق لیسانس| دانشگاه صنعت نفت| رسمی وزارت نفت| معاون وزیر در امور مهندسی و ساخت داخل
۱۶| سید محمد علی خطیبی| | دانشگاه صنعت نفت| رسمی وزارت نفت| مدیر امور بین الملل شرکت ملی نفت و نماینده ایران در اوپک
۱۷| جلیل سالاری| فوق لیسانس مهندسی شیمی| دانشکده فنی دانشگاه تهران، دانشگاه صنعت نفت| رسمی وزارت نفت| معاون مدیر عامل شرکت ملی پالایش و پخش| عضو شورای عالی پژوهش شرکت ملی پالایش و پخش -مدرس دانشگاه علوم دریایی
۱۸| مجتبی عرب| | دانشگاه صنعت نفت| رسمی وزارت نفت| معاون امور بازرگانی و فروش شرکت ملی نفت
۱۹| حسین بیدار مغز| لیسانس و فوق لیسانس مدیریت بازرگانی| دانشگاه صنعت نفت| رسمی وزارت نفت| مدیر عامل شرکت صادرات گاز| ترجمه پنج کتاب- مدرک CIMA
۲۰| عزت الله جودکی| دکتری و لیسانس مهندسی شیمی| پژوهشگاه پلیمر و پتروشیمی ایران و دانشگاه صنعت نفت| مأمور به وزارت نفت| مدیر پژوهش و فناوری شرکت ملی پخش و پالایش| رئیس دانشکده فنی و مهندسی اراک – مدرس دانشکده صنعت نفت ابادان، چاپ ۲۵ مقاله علمی در مجلات معتبر بین المللی (ISI)
۲۱| بیژن چگنی| دانشجوی دکتری استراتژیک و مهندسی شیمی| دانشگاه دفاع ملی، دانشگاه صنعت نفت| رسمی وزارت نفت| رییس دفتر معاون وزیر در امور پتروشیمی و دبیر هیأت مدیره شرکت ملی صنایع پتروشیمی| تحقیقات علمی زمینه امنیت انرژی، پدافند غیرعامل، تولید علم و فنون اسلامی
۲۲| حجت الله طالبی| فوق لیسانس مدیریت| دانشگاه صنعت نفت| رسمی وزارت نفت| برنامه‌ریزی مدیریت توسعه منابع انسانی شرکت ملی صنایع پتروشیمی| مدیر و کارمند نمونه
۲۳| جمشید سبزکار| فوق لیسانس مدیریت و مهندس شیمی| موسسه عالی پژوهش اراک و دانشگاه سیستان و بلوچستان| رسمی وزارت نفت| مدیر عامل شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس (هلدینگ پتروشیمی) | کارمند نمونه، مدیر نمونه
۲۴| شهرام اسدپور| لیسانس و فوق لیسانس مکانیک| دانشگاه صنعت نفت، دانشگاه تهران| رسمی وزارت نفت| مدیر طرح توسعه جایگاه‌های سی. ان. جی
۲۵| بهمن خسروزاده| فوق لیسانس صنایع| | رسمی وزرات نفت| مدیر شرکت پخش فرآورده‌های نفتی منطقه اصفهان
۲۶| سید محمد جمشیدی| فوق لیسانس الکترونیک| دانشگاه صنعت نفت| رسمی وزرات نفت| مدیر شرکت پخش فرآورده‌های نفتی منطقه کرمانشاه
۲۷| محمد تبرته فراهانی| لیسانس مهندسی شیمی و دانشجوی رشته فوق لیسانس مدیریت| دانشگاه صنعت نفت| رسمی وزرات نفت| رئیس عملیات نوبتکاری پالایشگاه امام خمینی (ره) شازند
۲۸| اصغر سهیلی پور| مهندسی شیمی (گرایش گاز) | دانشکده صنعت نفت آبادان (دانشگاه صنعت نفت) | رسمی وزرات نفت| مدیر برنامه‌ریزی تلفیقی شرکت ملی گاز
۲۹| فرشید سعیدی| لیسانس حسابداری| | رسمی وزرات نفت| مدیر مالی شرکت نفت مناطق مرکزی
۳۰| محمد زیار| لیسانس شیمی| دانشگاه صنعت نفت| رسمی وزرات نفت| رییس دفتر توسعه صنایع پایین دستی پتروشیمی| تحقیقات در زمینه کامپاندینگ
۳۱| محمدرضا رضایی| لیسانس مهندسی برق و الکترونیک| دانشگاه صنعت نفت| رسمی وزرات نفت| مدیرعامل پتروشیمی دماوند| عضویت در سه انجمن علمی انتشار هفت مقاله علمی معتبر، مدیر نمونه، کارمند نمونه، پنج مورد لوح تقدیر از ریاست جمهوری، وزیر و سایر مقامات
۳۲| علی زیار| مهندسی مکانیک| دانشگاه صنعت نفت| رسمی وزرات نفت| مدیر عامل شرکت خطوط و لوله مخابرات| مبتکر برتر طرح‌های تعمیرات و ساخت تجهیزات و ماشین آلات صنعت نفت-کارمند و مدیر نمونه صنعت نفت
۳۳| مجید شهیدی| لیسانس ارتباطات| دانشگاه صنعت نفت| رسمی وزارت نفت| رییس روابط عمومی شرکت ملی پخش
۳۴| رضا کاظم نژاد| لیسانس مهندسی شیمی| دانشگاه صنعت نفت| رسمی وزارت نفت| رییس کمیته فنی و بازرگانی شرکت ملی پخش
۳۵| حیدر شمسی| مهندسی مکانیک| دانشگاه صنعت نفت| رسمی وزارت نفت| مدیرمهندسی شرکت ملی پخش
۳۶| علی شاهوردی| مهندسی شیمی| دانشگاه صنعت نفت| رسمی وزارت نفت| عضو هیأت مدیره پالایشگاه امام خمینی (ره) شازند| راه‌اندازی بیش از ۲۴ واحد عملیاتی جدید و پیچیده مانند RFCC و RCD
۳۷| نصرالله احمدی| لیسانس مدیریت| دانشگاه صنعت نفت| رسمی وزارت نفت| مدیر تدارکات کالا پالایشگاه امام خمینی (ره) شازند
۳۸| محمد نجاتی| لیسانس مهندسی شیمی| دانشگاه صنعت نفت| رسمی وزارت نفت| رئیس محیط زیست، ایمنی و بهداشت حرفه‌ای پالایشگاه امام خمینی (ره) شازند| کارشناس ارشد پژوهش و توسعه
۳۹| رضا صحرا نورد| لیسانس مدیرت| دانشگاه صنعت نفت| رسمی وزارت نفت| رئیس عملیات نوبتکاری بهره برداری پالایشگاه امام خمینی (ره) شازند
۴۰| محمد مهدی پوینده| لیسانس مهندسی بازرسی فنی| دانشگاه صنعت نفت| رسمی وزارت نفت| رئیس دفتر مدیرعامل و دبیر جلسات هیأت مدیره شرکت پالایش نفت امام خمینی (ره) شازند
۴۱| حمید شفیعی‌پور| لیسانس مهندسی الکترونیک| دانشگاه صنعت نفت| رسمی وزارت نفت| رئیس تعمیرات ابزار دقیق پالایشگاه امام خمینی (ره) شازند
۴۲| حمید انیس حسینی| لیسانس مهندسی الکترونیک| دانشگاه صنعت نفت| رسمی وزارت نفت| رییس پیشگیری و برنامه ریزی تعمیرات پالایشگاه امام خمینی (ره) شازند
۴۳| حمید یاقوتی| لیسانس| دانشگاه صنعت نفت| رسمی وزارت نفت| معاون نوبتکاری واحدهای آب و برق و بخار پالایشگاه امام خمینی (ره) شازند
۴۴| سید علی میرقادری| لیسانس مهندسی شیمی| دانشگاه صنعت نفت| رسمی وزارت نفت| مدیرعامل پالایشگاه امام خمینی (ره) شازند| مجری پروژه افزایش ظرفیت وبنزین‌سازی پالایشگاه اصفهان
۴۵| مسلم رحیمی| لیسانس مهندسی شیمی| دانشگاه صنعت نفت| رسمی وزارت نفت| مدیرعامل پالایشگاه آبادان
۴۶| رضا الماسی| کارشناس ارشد MBA| یکی از دانشگاه‌های فرانسه| رسمی وزارت نفت| مدیر عامل شرکت انتقال گاز
۴۷| بهروز قدیمی| لیسانس مهندسی مکانیک| دانشگاه هندوستان| رسمی وزارت نفت| مدیرعامل پتروشیمی بین الملل NPCI| کارمند نمونه
۴۸| سید علی شاهچراغی| دکترای حقوق| | رسمی وزارت نفت| رییس کل امور حقوقی شرکت ملی صنایع پتروشیمی| تدریس در دانشگاه‌های تهران، دروس حوزه و مدیر نمونه
۴۹| یدالله کریمی| فوق لیسانس مدیریت و دکترای IT| | رسمی وزارت نفت| مدیر منابع انسانی| شرکت ملی پخش
۵۰| حسین سیاری| کارشناس ارشد مدیریت مالی| دانشگاه تهران| رسمی وزارت نفت| رییس حسابرسی شرکت ملی گاز| پایان نامه در مورد نقش حسابرسی عملیاتی در تصمیم‌گیری مدیران صنعت گاز
۵۱| ذبیح الله نعیمی| لیسانس و فوق لیسانس حسابداری| دانشگاه شهید بهشتی و دانشگاه تهران| رسمی وزارت نفت| مدیر مالی شرکت ملی صنایع پتروشیمی| استاد دانشگاه آزاد به مدت ۱۱ سال و مدیر نمونه و کارمند نمونه
۵۲| احمد رضا حراف| فوق لیسانس مدیریت| مرکز آموزش مدیریت ایران| رسمی وزارت نفت| مدیر توسعه منابع انسانی شرکت ملی صنایع پتروشیمی| تالیف کتاب در زمینه آموزش
۵۳| غلامرضا جوکار| فوق لیسانس مدیریت MBA و لیسانس مهندسی شیمی| دانشگاه کالگری کانادا، دانشگاه صنعتی شریف و دانشگاه صنعتی اصفهان| | مدیرعامل پژوهش و فناوری شرکت ملی صنایع پتروشیمی| تدریس دانشگاه اراک، مدیر برتر مرکز تحقیقات، مدیر نمونه سال ۸۹، کارمند نمونه، تدریس در جهاد دانشگاهی
۵۴| سیروس امیری| فوق لیسانس مهندسی صنایع| دانشگاه امیرکبیر| رسمی وزارت نفت| مدیر توسعه منابع انسانی شرکت ملی گاز
۵۵| هوشنگ حسین‌زاده| فوق لیسانس اقتصاد| دانشگاه شیراز| رسمی وزارت نفت| رییس حراست شرکت ملی گاز| پایان نامه در مورد ربا و بانکداری در جمهوری اسلامی ایران
۵۶| رمضان اولادی| فوق لیسانس مهندسی صنایع و لیسانس مهندسی شیمی| دانشگاه تربیت مدرس و دانشگاه صنعتی اصفهان| رسمی وزارت نفت| مدیر برنامه ریزی و توسعه شرکت ملی صنایع پتروشیمی| مدیر نمونه در سطح ملی، مدیر نمونه درون دستگاهی و کارمند نمونه
۵۷| محمد جشنی| فوق لیسانس مدیریت منابع انسانی و لیسانس مدیریت بازرگانی| دانشگاه آزاد و دانشگاه شهید چمران| رسمی وزارت نفت| رییس روابط عمومی شرکت ملی صنایع پتروشیمی| تدریس در دانشگاه، تدوین نظام نامه فرآیندها و فعالیت‌های روابط عمومی و کسب جایزه ویژه روابط عمومی برتر در سال ۹۲
۵۸| حمید رضا سید جعفری| فوق لیسانس صنایع و لیسانس مهندسی شیمی| | رسمی وزارت نفت| مدیر برنامه ریزی تلفیقی شرکت ملی پالایش و پخش
۵۹| شهرام رضایی| فوق لیسانس کامپیوتر| | رسمی وزارت نفت| مدیر فنی سامانه کارت سوخت| از پایه‌گذاران سامانه هوشمند سوخت، مشارکت در تیم شخصی‌سازی کارت سوخت و شکست انحصار خرید کارت سوخت خام
۶۰| محمد کریمی| مهندسی مکانیک کشتی و فوق لیسانس پدافند غیر عامل| رسمی وزارت نفت| رییس HSE شرکت ملی پخش
۶۱| حسین سروری| لیسانس مدیریت| دانشگاه تهران| رسمی وزارت نفت| رییس امور ایثارگران شرکت ملی گاز
۶۲| نادرقلی زری میدانی| | | رسمی وزارت نفت| رییس بازرسی فنی شرکت ملی گاز
۶۳| ماشاءالله همتی| لیسانس حسابداری| دانشگاه تهران| رسمی وزارت نفت| رئیس بازرسی شرکت ملی گاز
۶۴| مراد کرمی| لیسانس| دانشگاه تهران| رسمی وزارت نفت| رئیس تأمین نیروی انسانی شرکت ملی گاز
۶۵| نوید قهرمانی| لیسانس مهندسی شیمی| دانشگاه علم و صنعت| رسمی وزارت نفت| شاغل در شرکت ملی گاز
۶۶| بهمن نیازمند اقدم| لیسانس زمین شناسی| | رسمی وزارت نفت| مدیر عملیات شرکت ملی پخش
۶۷| بهرام امیدی| لیسانس مدیریت صنعتی| | رسمی وزارت نفت| رئیس اداره بهره برداری پالایشگاه امام خمینی (ره) شازند
۶۸| نبی الله موری بختیاری| لیسانس حسابداری و فوق لیسانس مدیریت| رسمی وزارت نفت| مدیر امور مالی پالایشگاه امام خیمنی (ره) شازند
۶۹| محمدحسین آرمانیان| لیسانس حقوق| | رسمی وزارت نفت| رییس امور پیمان‌ها و حقوقی پالایشگاه امام خیمنی (ره) شازند
۷۰| اکبر توکلی| لیسانس حقوق| | رسمی وزارت نفت| رئیس نوبتکاری بهره برداری پالایشگاه امام خیمنی (ره) شازند راه اندازی واحد تصفیه ته مانده برج تقطیر در اتمسفر و خلاء (RCD)
۷۱| مسعود نصیریانی| لیسانس مهندسی شیمی| | رسمی وزارت نفت| رییس اداره آب و برق و بخار پالایشگاه امام خیمنی (ره) شازند
۷۲| حمید عزیزی ساکی| لیسانس مدیریت صنعتی| رسمی وزارت نفت| رییس واحد آر اف سی سی پالایشگاه امام خیمنی (ره) شازند راه اندازی واحد شکننده ته مانده بستر کاتالیستتی مواد سنگین (RFCC)
۷۳| روح الله حق دوست| لیسانس کامپیوتر| | رسمی وزارت نفت| سوپروایزر پالایش ۴ پالایشگاه امام خیمنی (ره) شازند راه اندازی واحدهای آمین، آب ترش، گوگرد و جامد‌سازی گوگرد
۷۴| عماد توسلی| لیسانس مهندسی الکترونیک| | رسمی وزارت نفت| رئیس نوبتکاری واحدهای آب و برق و بخار پالایشگاه امام خیمنی (ره) شازند

مآخذ:...
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در شنبه, 29 شهریور 1393 ساعت 17:42

ضعف دولت

فرستادن به ایمیل چاپ

دکتر ادامه مطلب...حامد حاجی‌حیدری؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


░▒▓ قضیه
•    در حالی که دکتر حسن روحانی، رئیس جمهور، در کنفرانس مطبوعاتی هفته دولت مدعی شدند که «اعتقاد دولت بر این است که اکثریت حامی دولت است، نظرسنجی‌ها هم همین را می‌گوید و در برنامه‌هایمان نیز تا کنون در عرصه سیاست‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، اجتماعی و همچنین سیاست‌ خارجی در حد یک سال، خودمان را موفق می‌دانیم» (عیناً از پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری، خبر شماره ۸۰۲۲۷)؛ بله، در حالی که دکتر حسن روحانی، بدون آن که منبع استناد نظر سنجی خود را ابراز فرمایند، مدعی شدند که اکثریت مردم از دولت ایشان حمایت می‌کنند، ولی خب، واقع آن است که مردم به خواست بلیغ دولت به انصراف از یارانه‌ها پاسخ مثبت ندادند.
•    ابتدا گمان می‌شد که روی گردانی سهمگین قاطبه نخبگان آتشفشانی از دکتر محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور وقت ایران را تا آن اندازه به موضع ضعف کشانده بود که از سر عجز در مقابل خودروساز می‌پرسید: «پراید کیلویی چند؟»، و عاقبت هم موفق به مهار قیمت آن نشد.
•    ولی امروز، می‌بینیم، که دولت تازه نفس به عنوان نماینده اراده ملی، نه تنها از پس خودروسازان بر نمی آید، بلکه اکنون معلوم شده است که بانک ها و مؤسسات اعتباری و کارخانجات لبنی و فولادسازان و... هم بر آئین نامه‌ها، و بخشنامه‌ها، و دستورات دولت جدید گردن نمی‌گذارند.
•    این وضع، حس غریبی برای رأی دهندگان پدید می‌آورد. آن ها برداشتی از بیهودگی در عمل رأی دهی خویش خواهند داشت. این نحو مواجهه مردم با ضعف و فرتوتی دولت‌های متکفل رفاهی و همچنین دولت‌های نولیبرال، در متون علوم انسانی، با عنوان «بحران مقبولیت» شناخته می‌شود. حاکمیت دولت ها و چیرگی و نفوذ آن ها بر بنگاه‌ها، سازمان ها، احزاب، و شهروندان خود بیش از پیش مورد چالش قرار گرفته است.
•    بر مبنای متون مربوط به «بحران مقبولیت» در دولت‌های مدرن، در درجه اول، فرض بر آن است که این ضعف حاکمیت، بویژه به دلیل زوال حاکمیت اقتصادی دولت ها روی داده است. از یک سوی، دولت‌های رفاه تعهدات اجتماعی زیادی در زمینه بهداشت، آموزش و تأمین اجتماعی متحمل شده‌اند و مدام به هنگام انتخابات برای جمع آوری آراء این وعده‌ها بیشتر می‌شوند؛ و در سوی دیگر، با کوچک تر شدن مستمر دولت ها، توان آن ها برای انجام این همه وعده، بیش از پیش تحلیل می‌رود.
•    علاوه بر ناتوانی اقتصادی دولت‌های کوچک شده و اسیر بحران جهانی سرمایه داری، تحولات اخیر در راستای انقلاب فناوری اطلاعات سبب شده است که فضای هوشمند به عنوان یکی از پدیده‌های تأثیرگذار در صحنه‌های اقتصادی و سیاسی نظام بین المللی، حیطه حکمرانی دولت ها را محدودتر و محدودتر کند. در این راستا، گسترش پر شتاب اینترنت و شبکه جهانی اطلاعات که بزرگ‌ترین و فراگیرترین تکنولوژی ارتباطی شناخته شده هستند، آن را به جایگاهی بس مهم رساند و چنین بود که اینترنت حاکمیت دولت ها را در زمینه‌ها و حوزه‌های گوناگون به چالش کشیده است.
•    سومین عاملی که دولت ها را در نظر مردم تحقیر می‌کند، روند «جهانی سازی» است؛ «جهانی سازی»، نقش مرزهای جغرافیایی در اعمال حاکمیت و تصمیم سازی در فعالیت‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ملت ها را به پایین‌ترین اندازه می‌رساند، و در این رهگذر، شؤون تک تک مردم و تک تک کشورها، بیش از پیش در منافع تمام مردم و تمام کشورهای جهان در هم تنیده خواهد شد؛ یعنی، در دنیای جهانی شده واژه ملی جای خود را به واژه بین المللی خواهد داد و محیط یگانه‌ای برای همه کشورهای جهان پدید می‌آید که در آن، پیوندهای بین المللی بس افزایش خواهد یافت.
•    کاهش نفوذ دولت ها و کنترل آن ها بر شهروندان، افزایش نفوذپذیری حاکمیت ها و نظام‌های سیاسی کشورها، ناتوان شدن برخی دولت ها در تنظیم سیاست خارجی و تدوین و اجرای برنامه‌های کلان اقتصادی، از دست رفتن کنترل آن ها در نهادهای مالی و اقتصادی و هم چنین، ناتوان ماندن دولت ها در نظارت بر نظام‌های پولی و کنترل فعالیت احزاب مخالف از جمله این چالش ها است.
•    از سوی دیگر، با روند جهانی سازی، ویژگی‌های اصلی دولت-ملت رو به زوال خواهد گذاشت؛ ویژگی‌هایی که برخی نویسندگان آن ها را در کارآمدی سیاست گذاری داخلی، خودمختاری و استقلال، شکل حکومت و مقبولیت داخلی می‌بینند، با جهانی سازی اقتصاد تصمیم گیری داخلی در برابر فرایندهای جهانی سازی، هم چنین، گسترش اختیارات سازمان‌های بین المللی، خودمختاری دولت ها را در عمل بسیار محدود می‌کند.
•    این، وضع دولت‌های امروز است؛ ناکامی در برآورده ساختن نیازهای مردم، سرکوب خواست‌های فزاینده شهروندان برای مشارکت در امور مختلف، ایجاد اشتغال، استقرار عدالت و غیره هم علت، و هم معلول «بحران مقبولیت» است.

░▒▓ برهان
•    موضوع «مقبولیت حکومت»، پاسخی است که مردم به هنگام گردن نهادن به حکم حکومت به خود می‌دهند، وقتی از خود می‌پرسند: «اگر انسان ها آزاد به دنیا آمدند چه چیزی قید و بند دولت بر اراده‌هایشان را توجیه می‌کند؟» (ژان ژاک روسو).
•    وقتی مردم پاسخ خوبی برای این سؤال داشته باشند، خود به حکومت برای اعمال حکمرانی کمک می‌کنند، و بدین سان اعمال حکومت و قانون، تسهیل و کارآمد می‌شود. حکمرانی برای حکومتی که «مقبولیت» ندارد، بسیار دشوار و ناپایدار است. حکمرانی این حکومت، خالی از اقتدار و اعتبار، و مشحون از زورگویی و قدرت نمایی است.
•    و اکنون، با شرایطی که از آن ها نام بردیم، این، «مقبولیت» حکومت‌هاست که رو به زوال است، و استمرار این وضع ضعف و زوال اقتدار، منجر به فزونی گرفتن زور در جامعه خواهد بود. در واقع، با استمرار «بحران مقبولیت» حکومت ها، جامعه در مقابل زورگویانی که حتی زورشان به دولت هم می‌رسد (خودروسازان، بانکداران، شیرفروشان، ...)، احساس بی پناهی خواهند کرد، و آن ها نیز به نوبه خود از حکمرانی زورگو و مستبد حمایت خواهند کرد. در میان آثار جانبی وضع فرسودگی در توان سیاسی داخلی، می‌توان به این موارد اشاره کرد: کاهش شدید وفاداری و تأیید و رضایت مردم از سیاست ها و تصمیمات دولت؛ کاهش توان دولت در بسیج منابع انسانی و مادی در موقع بروز بحران امنیت ملی؛ کاهش در مسؤولیت پذیری یا خاتمه یافتن نقش هدایت کننده که دولت و کاهش شدید هماهنگی بین سیاست ها و نیز تقلیل دراماتیک توان اجرای آن سیاست ها.
•    بحران مزمن «مقبولیت حکومت»، و در نتیجه، بی ثباتی‌های اجتماعی و سیاسی ناشی از آن، حتی می‌تواند محیط توسعه کشور را در جهت افزایش تهدیدهای خارجی تغییر دهد. در واقع، بی ثباتی داخلی، به نشانه ضعف و انگیزه تحریکات نظامی خصمانه و خراب کاری داخلی تبدیل می‌شود، رفتارهای خصمانه و فزاینده دشمنان هم به نوبه خود، کاهش بیشتر سطح مقبولیت و ثبات داخلی را به دنبال خواهد داشت، و در نهایت، با زوال حکمرانی مرکزی نیرومند، ارزش‌های محوری ملت  مورد تهدید قرار خواهد گرفت.
•    یکی دیگر از چالش‌های کشورهایی با دولت ضعیف با شرایط امروز دنیا این است که موضوع صیانت حقوق بشر و دموکراسی سبب مداخلات سازمان ها و نهادهای بین المللی و نیز دخالت‌های مکرر ابرقدرت ها در این کشورها، به بهانه حمایت از حقوق بشر و ترویج دموکراسی و کمک به صلح و امنیت بین المللی می‌شود که این هم به نوبه خود، تهدید حاکمیت داخلی این کشورها و بروز معضل امنیتی برای آن ها را به دنبال خواهد داشت. به هر حال، با بین المللی شدن مستمر حیات اجتماعی و طرح مقوله نفع و مصلحت جامعه بین المللی، اختیار و آزادی عمل دولت ها در زمینه تأمین صرف منابع ملی، محدود و تعهدات و تکالیف جدیدی به دولت ها محول شده است که آن ها از پس اجرای آن بر نمی آیند. نکته این است که مداخلات خارجی، به نوبه خود، به ضعف بیشتر و بیشتر حکمرانی داخلی منجر خواهد شد، و در نتیجه، مداخلات هم بیشتر می‌گردد، و نهایتاً زنجیره وخامت اوضاع و نا امیدی ملت از دولت فزونی خواهد گرفت.

░▒▓ حال چه باید کرد...
•    برای آن که دولت، از این وضع و حال ضعف و فرتوتی نجات یابد، و توش و توان بیشتری تدارک ببیند، بی گمان باید تغییراتی را در شیوه حکمرانی رفاهی و همچنین حکمرانی نولیبرال صورت دهد، و این تغییرات، عمدتاً حول مفهوم «روحیه اهل ملت» می‌چرخد.
•    به عبارت دیگر، باید روحیه سیاسی مردم، یعنی احساس تعلق داشتن به یک ملت و مشی و طریقت را در مردم تقویت کرد و حکومت باید بتواند از طریق این اقتدار معنوی، به میزانی از توافق عام ملی در مورد هدف ها و شیوه‌های سیاست دست بیابد. تنها در این صورت است که می‌تواند اراده ملی را در مقابل قدرت‌های بزرگ داخلی و خارجی استوار سازد. برگزیدن هدف ها و شیوه‌های اجرای آن ها به مشارکت گسترده نیاز دارد. ایجاد حس تشخیص، تأیید و توجه، پیوند مشترک را تقویت می‌کند، و هم چنین، مسؤولیت پذیری نخبگان و توجه به تشخص و عقاید مردم، سرمایه مهمی برای شکل دادن به روحیه سیاسی مطلوب است.
•    با عنایت به نارسایی و بی فرجامی تجربه دوران اصلاحات برای جلب مشارکت مردم در یک روح ملی، نکته دوم معلوم می‌شود؛ این که «آگاهی ملی»، نباید نحوی جو موقتی باشد که با مارش های کر کننده رسانه‌ها دم انتخابات سر پا بماند؛ باید به نحوی ملکه ذهن تبدیل شود. باید بحث‌های ملی حول موضوعات عینی و واقعی جریان یابد تا روحیه ملی در متن این بحث ها پر و بال بگیرد. و برای این که بحث‌های پایان ناپذیر نخبگان پیرامون اصول مبهم و تاکتیک‌های سیاسی، به توافق عام مردم بر سر مباحث متجانس تبدیل شود، بیشتر از آن که به چارچوب‌های مکتوب سیاسی کلان نیاز باشد، به مهارت‌های اجرایی شسته و رفته نیاز است.
•    تمرکز بر احوال دولت یازدهم ما را متوجه راهکار سوم تقویت حاکمیت ملی می‌کند؛ نکته سوم، ضرورت تصمیم گیری جامع و منسجم، با اتکاء واقعی به اراده ملی است. دولتی که بین خود و مردم، یک حصار ناپیمودنی کشیده است و خود را به عنوان طبقه متمایز عقلا تعریف کرده است، نمی‌تواند در موقع لزوم به مردم اتکاء کند. این دولت نمی‌تواند نماینده صحیحی برای اراده ملی باشد. تصمیماتی که صرفاً با توجه به امتیازات سیاسی و بوروکراتیک اخذ می‌شوند، یا تصمیماتی که ناشی از میل شخصی و مستبدانه رهبران سیاسی است، یا تصمیماتی که فقط بر اساس اقتضائات آرا و جلب حمایت دموکراتیک دم انتخاباتی صورت می‌گیرد، احتمالاً، افراطی، کوته فکرانه، انعطاف ناپذیر، و بی تناسب و بی تعادل خواهند بود. مرکزیت اجرایی باید در کنار یک بوروکراسی منضبط فن سالار و لیاقت سالار با حداقل فساد، توسط اقشار مختلف اجتماعی پشتیبانی شود، تا کارآیی سیاسی واقعی به دست آید.
•    نکته چهارم، اجرای سریع، مؤثر، و انعطاف پذیر سیاست ها توسط دولت، می‌تواند به مردم این باور را بقبولاند که دولت، نه یک ماشین بوروکراتیک کر و کور، بلکه یک وکیل الرعایای هوشمند، حساس، انسانی، قابل همدلی، دوست داشتنی، و شایسته حمایت است. چنین دولتی، شاید به مذاق نخبگانی که پشت میز سبز و در حالی که جای خودشان گرم است، خواهان حرکت لاک پشت وار و آهسته و «مطمئن» حکمرانی هستند، خوش نیاید، ولی مردمی که اگر بموقع حمایت دولت را پشت خود نداشته باشند نابود می‌گردند، با یک دولت چابک احساس همدلی بیشتری خواهند کرد و همین همدلی مردمی، بسیاری از خطاهای احتمالی در حکمرانی را جبران خواهد کرد (توأم با اقتباس آزاد از حسین فروغی نیا).
مأخذ:رسالت
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در جمعه, 28 شهریور 1393 ساعت 17:35

پاورقی‌های ”مرور نکات آموزشی در فعالیت سیاسی“/۹/تز ”جلب همکاری‌های حداکثری در سیاست“

فرستادن به ایمیل چاپ

حامد ادامه مطلب...دهخدا؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


░▒▓ طرح مبحث
•    «همکاری»، واژه‌ای است که استفاده از آن سابقه‌ای دیرینه دارد، و جزئی مهم در اصطلاحات تخصصی سیاست محسوب می‌شود؛ اما، با غرق شدن در اهداف و گاهی هم ارزش‌های سیاسی، فراموش می‌شود، و کار سیاسی به تک روی‌های محتوم به شکست ختم می‌شود.
•    درست در هنگام انتخابات، کسانی پیدا می‌شوند که بدون توجه به ضرورت همکاری در عمل سیاسی، بر یک سری ارزش ها و اهداف اصرار می‌ورزند که محل اختلاف هستند، و همکاری‌هایی که در کار سیاسی حایز ارزش جوهری هستند، به حاشیه می‌رانند. آیا «همکاری» یک ارزش جوهری در سیاست محسوب می‌شود؟
•    هر چه انرژی و عواطف اطراف انتخابات بیشتر باشد، احتمال «همکاری گریزی» بیشتر می‌شود. آیا کاربرد عملی و ارزش‌های ناشی از «همکاری» در مقایسه با سایر ارزش‌های کار سیاسی در حال کاهش یا زوال است؟

░▒▓ شرح مبحث
•    برای پاسخ به این سؤال، از این پرسش بدیهی و در عین حال توجه زا آغاز می‌کنم که آیا اصلاً «همکاری» برای کار سیاسی لازم است یا نه؟ بله و در حال حاضر بیش از هر زمان دیگر. بدیهی است که سیاست، اصولاً بر همکاری انسان مستقر است، چرا که اساساً سیاست موقعی موضوعیت می‌یابد که جمعی از افراد برای دستیابی به سعادت (Eudimonia / εὐδαιμονία) همکاری می‌کنند. پس، همکاری، باید بخشی جدایی ناپذیر از دی. ان. ای. هر تشکلی برای زنده ماندن و رشد باشد.
•    البته بیش از ضرورت جوهری همکاری برای کار سیاسی، یک نکته دیگر هم هست، و آن این که جلب همکاری در سیاست باید حداکثری باشد، و این هم در جوهر کار سیاسی نهفته است. این بر می گردد به این که اغلب ارزش‌های انسانی بدون همکاری جمعی میسر نمی‌شود. از این رو، عمل اخلاقی عقلایی، باید دنبال جلب حداکثر همکاری باشد. بنا بر این اگر به هر دلیل در یک موضوع، همکاری با فرد یا افرادی میسر نباشد، باید در موضوعات دیگر با شمول وسیع تر از همکاری همان طرف ها استفاده کرد. قهری در کار نیست. برای چنین برخورد حرفه‌ای با سیاست، باید نحوی فراست در فعالان سیاسی فعال شود که به آن «جلب همکاری‌های حداکثری در سیاست» اطلاق می‌کنیم. به تعبیر دیگر، ما در کار سیاست، با هیچ کس قهر نیستیم، بلکه به عنوان یک حرفه‌ای سیاست، مسائل را از هم تفکیک می‌کنیم و در هر یک، به دنبال جلب حداکثر همکاری خواهیم بود.
•    از این قرار، توصیه می‌شود که همواره فوت و فن‌های جدید را حریصانه برای جلب همکاری‌های حداکثری در سیاست، به کار برید. در داخل تشکل، از طریق ابزارهای اجتماعی رسانه‌ای، ویدئو کنفرانس یا هر ابزار جدید را شناسایی و تا می‌توانید از آن ها کمک بگیرید. جای تعجب نیست که استفاده از ابزارهای رسانه هوشمند و اجتماعی برای ارتباط داخلی در یک تیم منجر به یافتن دیدگاه‌های مشترک در زمینه کاری تیم شود، ولی از آن بیش، کمک می‌کند که شما به «جلب همکاری‌های حداکثری در سیاست» موفق شوید. در واقع، این شبکه‌ها معمولاً کمک می‌کند تا شما به افراد جدیدی مرتبط شوید، و بتوانید آن ها را در مورد اهداف و روندهای سیاسی خود توجیه کنید. از این طریق می‌توانید شبکه همکاری خود را گسترش دهید، و یک تشکل سیاسی بسازید که از به لحاظ جغرافیایی و مکانی، لزوماً مجتمع نیستند. این عدم اجتماع مکانی ظرفیت‌ها و توانمندی‌های جدید و خیره کننده‌ای در اختیار شما می‌گذارد، و شما را به چشم اندازی با شکوه از آینده تبدیل می‌کند؛ اعضای شبکه شما، منابعی ارزشمند از اندیشه و محتوا محسوب می‌شوند که منجر به افزایش سرعت در تصمیم سازی و به مفهوم عام نوآوری در دستگاه سیاسی متبوع شما خواهند شد (توأم با برداشت‌های آزاد از اندرو فیلر).
•    ادامه این مباحث را در همین پاورقی‌ها دنبال کنید...

مأخذ:رسالت
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در جمعه, 28 شهریور 1393 ساعت 17:31

پاورقی‌های ”مرور نکات آموزشی در فعالیت سیاسی“/۸/سامان پرسشکده

فرستادن به ایمیل چاپ

حامد ادامه مطلب...دهخدا؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


•    برای سیاستمدارانی که نگران مواجه شدن با سیلی از انتقادات تخریبی، و سؤالات «ناکارآمد» و به اصطلاح «به جهنمی» هستند، راه حل، هدایت و آدرس‌دهی درست به فعالان سیاسی است. هدف، باید تشویق تدوین سؤالاتی باشد که بر اساس تفکری متعهد به اصول، ریشه‌ای، و عمیق طراحی شوند، و در عین حال، در حین تلاش برای مطرح کردن سؤالات خوب و هوشمندانه، رهبران هم باید سؤالات و انتقادات را راه خوبی برای پیدا کردن دستور کارهای مهم ببینند.
•    در پاورقی‌های ”مرور نکات آموزشی در فعالیت سیاسی“، می‌کوشیم به قدر طاقت، می‌کوشیم تا برای تسهیل دست یابی به حضور تشکل‌های سیاسی مثمر ثمر، توشه‌ای تدارک نماییم. این، هشتمین قسمت، از این پاورقی‌های رسالت است، که هر یک به طور مستقل و جداگانه تهیه شده‌اند. دولت خوانندگان منتقد مستدام.
•    در این بخش هشتمین، چهار کلید نکته را برای بهره‌مندی هر چه بیشتر از پرسش و گسترش فرهنگ پرسشگری متعرض خواهیم شد. هر چهار نکته، فروعی بر اصل ضرورت ارزش قایل شدن برای پرسش صحیح و سازنده هستند:

░▒▓ قضیه
•    تصور کنید که فردی کنجکاو هستید که در یک تشکل سیاسی با سیاست ها و فرآیندهای کاری جا افتاده، و حتی، قدیمی فعالیت می‌کنید. به عنوان یک فعال جوان، حتماً مواقعی هست که به این نتیجه می‌رسید که بخشی از این فرآیندها یا سیاست ها به قدر کافی کارآمد و موثر نیستند، و در نهایت این سؤال برایتان پیش آید که چرا به این ترتیب، عمل می‌کنیم؟ آیا رویکرد بهتری وجود ندارد؟
•    آنچه در ادامه این سناریو اتفاق می‌افتد، شاخص خوبی جهت بررسی برخورداری این تشکل ها از فرهنگ پرسشگری، پذیرش و انطباق است. در صورت وجود فرهنگ مذکور در تشکل، سؤال مطرح شده از سوی شما، توسط مدیریت، دقیقاً بررسی شده، شاخ و برگ می‌یابد، شقوق مختلف آن بررسی می‌شود، و به بحث‌های پیچیده‌تر و نتایج عملی منجر می‌گردد. به احتمال زیاد، شما به دلیل طرح چنین پرسشی ستایش می‌شوید؛ اما، اگر چنین فرهنگی در تشکل جاری نباشد، مسلماً با چنین واکنشی رو به رو خواهید بود: «این روشی است که ما به مدت ۲۰ سال بر اساس آن فعالیت ها را انجام داده‌ایم، به چالش کشیدن فرآیندها وظیفه شما نیست».
•    اغلب تشکل ها، آن هم از نوع سیاسی، در گروه دوم جای دارند؛ درک دلایل این امر آسان است؛ بسیاری از این تشکل ها و بویژه تشکل‌های بزرگ و سابقه دار، بر اساس یک مدل نظامی طراحی شده‌اند، و دارای ساختاری سلسله مراتبی و مدیریت از بالا به پایین هستند. در چنین ساختاری، طرح پرسش، به چالش کشیده شدن انضباط تلقی می‌شود، و در واقع، قدری هم چنین است. از نظر برخی از رهبران سیاسی، پرسشگری، یا به بیان متداول، «زیر سؤال بردن»، از منظر بسیاری از رهبران، امری «ناکارآمد» است. این رهبران، اغلب در اضطراب «انجام کارها» به سر می‌برند، و برای تحمل پرسش‌هایی که در سرعت این روند اختلال ایجاد می‌کنند، اصول پذیرفته شده را به چالش می‌کشند، و مدیران را مجبور به صرف زمان جهت توضیح و دفاع از رویکردهای موجود می‌کنند، صبر چندانی ندارند.
•    برای تشکل‌های خلاق و نو آور، تطبیق پذیر با تغییر، و فعال در شرایط رقابتی، «فرهنگ پرسشگری» عاملی جهت کسب اطمینان از استمرار فعالیت، جریان خلاقیت، و تفکر تطبیق پذیر در سراسر تشکل است.
•    یکی از روش‌های مورد استفاده تشکل‌های موفق، افزایش و گسترش «فرهنگ پرسشگری» در درون تشکل است. در این تشکل ها، بررسی انتقادی و بهبود مدل ها و رویه‌های عملیاتی، یک اصل مستمر محسوب می‌شود، و این، خود، مستلزم تیم رهبری است که همواره در تلاش است با طرح سؤالاتی مشکلات را برجسته کند، تا کورانی از تولید راه حل ها پدید آید.
•    چگونه می‌توان تشکلی داشت که «فرهنگ پرسشگری» در آن رواج یابد؟ آیا ممکن است افراد را وادار به طرح پرسش‌هایی صحیح کرد تا در نهایت نتایج سازنده‌ای در پی داشته باشند؟ بر اساس مطالعات انجام شده در فن مدیریت اجرایی، به چهار اصل کلیدی می‌رسیم:

░▒▓ اول. پرسشگری در سطح رهبری تشکل سیاسی گسترش یابد
•    ایجاد فرهنگ پرس و جو از بخش مدیریت تشکل آغاز می‌شود؛ توسط رهبرانی که خود پرسشگر هستند. امروزه، رهبران گروه‌های سیاسی، باید نقش «ریاست پرسشکده» را بر عهده داشته باشند، هر چند بر عهده گرفتن این نقش آسان نیست؛ این طور است که سیاست، سرزندگی و سلامت خود را حفظ می‌کند.
•    البته رهبر حزبی که خود را «رهبر پرسشکده» می‌داند، یک پرسشگر پخته و سنجیده است. او از طرح انتقادات نمایشی و غیر عملی پرهیز می‌کند. او انتقاداتی می‌کند که به ازای آن راه حلی مفروض است. برای این منظور، او پرسش‌های دقیقی در این باره که «مسؤول این مشکل کیست؟» و «هزینه اصلاح این مشکل چه قدر است؟» و «آیا اساساً در شرایط فعلی هیچ راه حل عملی برای رفع مشکل وجود دارد؟» می‌پرسد. این ها، پرسش‌هایی هستند که جنبه اکتشافی واقعی دارند، و سیاست را در پیش بینی آینده و شناسایی فرصت‌های پیش رو هدایت می‌کنند.
•    این رهبران، مدام این نحو سؤالات را به شیوه‌های مختلف در درون تشکل به جریان می‌اندازند، و اعضا را در پاسخ به این سؤالات، در جهت مثبت و غیر تخریبی فعال نگه می‌دارند.

░▒▓ دوم. پرسشگری باید مورد ستایش قرار گیرد یا دست کم تقبیح نشود
•    ایجاد این فرهنگ در کنار شعارها و پوسترهایی که تهیه می‌شود، مستلزم برقراری سیستم ها و ایجاد انگیزه جهت ترویج رفتارهاست. تشکل باید منابع قدرت و توش و توان حزب را در اختیار افرادی قرار دهد که به دنبال پاسخ برای پرسش‌های بی جواب هستند، و تلاش‌های امیدوارکننده‌ای در این راستا انجام می‌دهند، و به طور مستقیم، درگیر خطرات و ریسک‌های هوشمندانه‌ای می‌شوند.
•    اغلب، در تشکل ها شرایط رایجی وجود دارد که در آن افراد با مطرح کردن مشکلات و مسائل تشکل، با واکنشی این چنینی مواجه می‌شوند: «تو خود مشکل را پیدا کرده‌ای و مسؤول رفع آن هستی». تحت چنین شرایطی، عموم افراد از طرح سؤال صرف نظر می‌کنند، زیرا، اکثر آن ها تمایل چندانی به افزایش حجم کار روزانه خود ندارند، و علاوه بر این، احتمالاً، مشکل یاد شده به قدری بزرگ است که آن فعال سیاسی عضو تشکل، به تنهایی قادر به یافتن پاسخ مناسب برای آن نیست.

░▒▓ سوم. زمان و مکان لازم را در اختیار افراد پرسشگر قرار دهید
•    به احتمال زیاد، فعالان حزب، در طول دوره‌ای که بر مشکلات تشکل تمرکز دارند، از انجام کارهای روزمره شغل خود ناتوان هستند. سیاست‌های صحیح استفاده از زمان شخصی در سازمان‌های موفق جهان، به افراد اجازه می‌دهند بین ده تا بیست درصد از زمان تعهد خود را به طرح ایده‌ها و نظرات نوآورانه اختصاص دهند. بدیهی است دستیابی به چنین پیشرفتی مستلزم فضایی است که افراد در آن به تفکرات بلندپروازانه خود بپردازند. این گروه از فعالان باید به منظور ارضای حس کنجکاوی خود آزادی حضور در قسمت‌های مختلف تشکل را داشته باشند؛ چرا که بسیاری از پرسش‌های خلاقانه، درست زمانی به ذهن افراد خطور می‌کند که به جهان اطراف گوش می‌سپارند و جزئیات آن را مشاهده می‌کنند.

░▒▓ چهارم. برای طرح پرسش‌های نوآورانه ابزارهای مناسب فراهم کنید
•    پرسشگری، یک مهارت، روش تفکر، و توان ما در «سازمان دهی تفکرات پیرامون آن چه نمی‌دانیم» است.  به منظور افزایش این مهارت، تشکل ها می‌توانند از فرآیندها و تکنیک‌های شناخته شده روان شناختی بهره‌مند شوند که بر اساس آن، روش‌های پرسش گری و نحوه تجزیه و تحلیل سؤالات آموزش داده شود. ارائه این آموزش ها در حزب، موجب بهبود کیفیت سؤالات و پیشرفت در روندهای پاسخ به سؤالات است (توأم با برداشت‌های آزاد از Harward Business Review).
•    ادامه این مباحث را در همین پاورقی‌ها دنبال کنید...
مأخذ:رسالت
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در پنجشنبه, 27 شهریور 1393 ساعت 06:42

پاورقی‌های ”مرور نکات آموزشی در فعالیت سیاسی“/۷/گسترش ابتکار در تشکل سیاسی

فرستادن به ایمیل چاپ

حامدادامه مطلب... دهخدا؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


•    شرایط پر تنش و پر از آشوب سیاسی امروز، احتیاج به طراحی‌های پیچیده و چند شاخه را گوشزد می‌کند. تجربه نشان داده است که ابتکارات نوآورانه، نمی‌توانند در مدل‌های تک خطی گسترش بیابند. باید مسیرهای مختلف گشود و در این جهات ابتکارات را گسترش داد.
•    از این قرار، به رغم نظر برخی، موازی کاری در امور پژوهشی به رغم امور اجرایی مثبت است. وقتی گروه‌های مختلف پژوهشی مشاور، به یک تشکل سیاسی مشورت می‌دهند، احتمال این که مواضع سیاسی پخته‌تری از سوی آن تشکل اتخاذ شود، بیشتر خواهد بود.
•    برای منظور گسترش فضای متنوع و چند خطی ابتکارات، چهار توصیه عملیاتی داریم:

░▒▓ اول. گروه‌های پژوهشی مختلف را درون و بیرون از تشکل ایجاد کنید، و ارتباطات مؤثری با آنان برقرار نمایید
•    ابتکارات خلاقه برای رشد، نیاز به افراد، منابع و ارتباطات با سازمان‌های مختلف دارند، و از این قرار، اگر یک تشکل سیاسی بخواهد از همه امکانات رشد، در توسعه راه حل ها و فرمول‌های خود استفاده نماید، باید از گروه‌های پژوهشی مختلف حاضر در محیط‌های گوناگون علمی مشورت بگیرد.
•    متأسفانه بسیاری از تشکل‌های سیاسی در یک انزوای نسبی، به دور از محیط‌هایی فعالیت می‌کنند که امکانات بالقوه همکاری در آن ها وجود دارد. البته، گاه، آن ها از افراد داخل و خارج تشکل نظر خواهی می‌کنند، لیکن این کار معمولاً، به صورت خلق الساعه و ارتجالی انجام می‌شود و افرادی که در تعامل با تشکل قرار می‌گیرند، اغلب هیچ نفع مستقیمی در موفقیت سیاسی حزب ندارند؛ بدین ترتیب، اهتمام کافی به تولید فرمول ها و حل مسائل نشان نمی‌دهند. این دست افراد، گاه ارزش‌های تشکل سیاسی را به چالش می‌کشند، و اغلب در مواقع نامنظمی که تشکل از آنان نظر می‌خواهد، نمی‌توان آن ها را در مورد اهداف و ارزش‌های تشکل متقاعد کرد.

░▒▓ دوم. الگوهای تثبیت شده را شبیه سازی کنید
•    شما نیاز به گروه‌های مبتکر در درون و بیرون حزب یا تشکل سیاسی خود را احساس کرده‌اید، منابع لازم برای تجهیز این گروه‌ها را از تشکیلات حزب جذب کرده‌اید، زمان کافی را هم تا اتخاذ تصمیمات سرنوشت ساز دارید، اما نمی‌دانید این کار را از کجا شروع کنید.
•    توصیه می‌شود که ابتدا الگوهای تثبیت شده را دنبال کنید. جستجو کنید که گروه‌های جوانان خلاق که در زمینه مسائل سیاسی دغدغه مند هستند، کجا قابل یافتن هستند. سعی کنید خود را با لم کاری آن ها تطبیق دهید تا بتوانید از امکانات فکری و ارتباطی آن ها بهره مند شوید.
•    البته، پس از آن که کار شروع شد، کم کم طرح‌های تلفیقی برای ایجاد گروه‌های پژوهشی جدیدتر، چابک تر، با عملکرد بهتر برای شما گشوده می‌شود. به این ترتیب، مدل‌های پیچیده یا آن دسته ابتکاراتی که به حضور یک یا چند شخص خاص وابسته هستند، کم کم و بسته به موقعیت ها پدید می‌آیند.
•    اگر تصمیم به گسترش یک ابتکار گرفتید، ابتدا مدلی را بر اساس یک قاعده مرکزی تعریف کنید و مطمئن شوید که درون تشکل هم آمادگی برای جذب آن ابتکار هست.

░▒▓ سوم. تمرکز خود را بر جاهایی قرار دهید که مجموعه بکری از استعدادها در آنجا فعال هستند
•    هیچ جایی برای بهره مندی از مشورت و راهنمایی، بهتر از دانشگاه‌ها یا حوزه‌های علمیه نیست. در جامعه ما، معمولاً تشکل‌های سیاسی می‌کوشند تا «به دانشگاه‌ها خط بدهند» و از آن ها در جهت مطامع سیاسی خود استفاده شلوغ کاری طلب کنند، ولی جهت ارتباط تشکل‌های سیاسی با حوزه و دانشگاه باید بر عکس این باشد، یعنی تشکل‌های سیاسی باید با سؤال به دانشگاه‌ها بروند و از آن ها برای تولید فرمول‌های حل المسائل راه نمایی بخواهند. سیاسی شدن دانشگاه‌ها در این معناست که خوب، بلکه ناگزیر و شرط قطعی توسعه کشور است.
•    اگر یک تشکل سیاسی می‌خواهد سطح خلاقیت را در خود بالا ببرد، باید ارتباط پرسشگر و نه تحکم آمیز خود را با حوزه و دانشگاه گسترش دهد، و حالا که سخن از خلاقیت است، سهم طلاب و دانشجویان، بیش از فضلا و اساتید است. جوانان مستعد و با هوش هستند که مرزهای راه حل‌های متعارف را می‌گشایند. طلاب و دانشجویان، علاوه بر خوش فکری یک حسن دیگر هم دارند، و آن این که آن ها هنوز منافع مشخصی ندارند، و می‌توانند آزادانه و بدون محافظه کاری، طرح‌های نویی بریزند، این در حالی است که بزرگ‌ترها معمولاً در راه حل‌های مختلف منافعی دارند که ممکن است بر قضاوتشان تأثیر بگذارد.
•    پس، بعد از آن که تشکل سیاسی خود را در مورد ضرورت راه اندازی گروه‌های پژوهشی متکثر و موازی کار توجیه کردید، و پس از آن که برای جستجوی روش‌های موفق و الگوهای تثبیت شده جلب همکاری این گروه‌ها فعال شدید، در گام بعد، توصیه این است که در شرایط فعلی کشور، بهترین جا برای بهره مندی از نوآوری ها و ابتکارات، حوزه‌ها و دانشگاه‌ها هستند.

░▒▓ چهارم. شبکه‌هایی گسترده راه اندازی کنید
•    برای گسترش گروه‌های پژوهشی اولیه که به شما برای توسعه راه حل‌های سیاسی کمک خواهند کرد، از شبکه روابط همین گروه‌های اولیه استفاده کنید. در واقع، یافتن و جذب نیروهای متفکر و خلاق جدید، معمولاً از طریق نیروهای قبلاً فعال شده بهتر صورت می‌پذیرد.
•    این روزها، از طریق گسترش شبکه‌های اجتماعی بر بستر اینترنت، امکان بیشتری برای دستیابی به گروه‌های فکری خلاق وجود دارد. پس از آن ها استفاده کنید و تا می‌توانید حلقه‌های مشاور خود را توسعه دهید، تا از زوایای بیشتری مسائل سیاسی و اجتماعی را تحلیل نمایید، و به راه حل‌های جامع تری دست یابید (توأم با برداشت آزاد از رابرت ولکات و ژرن بانگ اندرسن).
•    ادامه این مباحث را در همین پاورقی‌ها دنبال کنید...
مأخذ:رسالت
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در سه شنبه, 25 شهریور 1393 ساعت 07:14

کارنامه‌ای برای اسد الله عسگر اولادی مسلمان؛ پرونده‌ای در اقتصاد سیاسی ایران

فرستادن به ایمیل چاپ

گفت‌وگویادامه مطلب... آمنه هادی پور با اسدالله عسگر اولادی مسلمان؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


░▒▓ تسنیم: قبل از این‌که مصاحبه را به صورت رسمی آغاز کنیم، بد نیست که آقای عسگراولادی بگویید چه شد که وارد حوزه فعالیت‌های اقتصادی شدید؟
■    عسگراولادی: حدود ۶۴ سال است که در رشته صادرات در کشور فعالیت می‌کنم در تمام این مدت همواره صادر‌کننده بودم و هیچ گاه در واردات یا سرمایه‌گذاری‌های وابسته به دولت حضور نداشته و شرکت نداشته‌ام.
■    قبل از پیروزی انقلاب به گروهی تحت عنوان «کمیته تنظیم انتصابات» که مقدمات حضور حضرت امام (ره) را فراهم می‌کردند، ملحق شدم. پس از فعالیت در این کمیته که در ابتدای سال ۵۷ شکل گرفته بود به فرمان حضرت امام (ره) که توسط شهید بهشتی به بنده ابلاغ شد به همراه ۷ نفر دیگر به اتاق بازرگانی رفتم. از آن ۸ نفر سه نفر در قید حیات هستند و مابقی فوت کرده‌اند. در این‌جا جای دارد تا اسم این افراد را عنوان کنم. آقایان ترخانی، مصطفی عالی نسب، علی اکبر پور شهامی، ابوالفضل کرد احمدی و محمد علی نوید فوت کرده‌اند و سه نفر دیگر آقایان علی نقی خاموشی، علاء میر محمد صادقی و بنده هم‌چنان با گذشت ۳۶ سال در اتاق بازرگانی فعالیت می‌کنیم.
■    بنده در حال حاضر مدیریت کمیسیون صادرات اتاق بازرگانی، اتاق مشترک ایران و چین و اتاق مشترک ایران و روسیه را بر عهده دارم.
■    زندگی کوچکی دارم و سعی می‌کنم با هیچ بانکی ارتباط رانتی، وامی و گرفتاری‌های دولتی نداشته باشم از اول هم برنامه زندگی خود را بر این پایه تنظیم کرده‌ام. امروز هم به عنوان یک کاسب جز مشغول خدمت به نظام هستم.
■    در اتاق بازرگانی هم در ادامه خدمت به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران از دولت‌ها حمایت کرده و مشغول فعالیت هستم. البته، دولت‌هایی را مورد حمایت قرار می‌دهم که امام خامنه‌ای هم از آن‌ها حمایت می‌کند چون بنده تابع ولایت فقیه هستم.
■    در دولت قبلی که دوران ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد بود در اتاق بازرگانی از دولت حمایت می‌کردیم چون آقا نیز از دولت حمایت می‌کرد، اما، در چهار سال دوم فعالیت دولت دهم بعضی نقاط افتراق میان ما و دولت به وجود آمد به نحوی که آرام آرام حالت انتقادی به خود گرفتیم، حتی، اواخر فعالیت دولت دیگر با یکدیگر هم صدا نبودیم.
■    در دولت یازدهم نیز سعی داریم که از دولت حمایت کنیم و در محسابات هم خود را حامیان دولت معرفی می‌کنیم. در حوزه سیاست‌های اقتصادی دولت که در قالب بسته خروج غیر تورمی از رکود اعلام شده است نیز نظرات خود را اعلام کرده‌ایم. به اعتقاد اتاق بازرگانی این بسته که بعد از یازده ماه گفت وگوهای بسیار ارائه شده کار ارزنده‌ای است، اما، تحقق آن با سختی زیادی همراه است. بسته اقتصادی دولت ایردات کوچکی هم دارد به عنوان نمونه، در بخش کشاورزی سیاست دولت شفاف نیست در بخش صادرات هم آنگونه که صادرکنندگان توقع داشتند توجهی از سوی دولت صورت نگرفته است.
■    حفظ حقوق کارگران و اشتغال در بسته اقتصادی دولت زیاد ملموس نیست، دولت باید در این رابطه تدبیر مناسب‌تری را اتخاذ می‌کرد. به اعتقاد بنده اشتغال در کشور مهم‌ترین مسأله است. زمانی که انقلاب کردیم جمعیت کشور حدود ۲۷ میلیون نفر بود، اما، در زمان مرحوم شهید رجایی جمعیت کشور به ۳۵ میلیون نفر رسیده بود در آن مقطع شهید رجایی اعلام می‌کرد که کابینه من ۳۶ میلیون نفری است.
■    امروز از آن تاریخ ۳۱ سال می‌گذرد جمعیت کشور ۷۸ میلیون نفر شده است که احتمالاً، در چند سال اخیر جمعیت از ۸۰ میلیون نفر عبور کرده و وارد ۱۰۰ میلیون نفر خواهد رسید. این امر نشان از آن دارد که از آن سال تاکنون، حدود ۴۰ میلیون نفر جمعیت زیر ۳۰ سال در کشور داریم این بزرگ‌ترین مشکل کشور در مسائل اقتصادی است. اگر از این ۴۰ میلیون نفر زیر ۳۰ سال، ۱۵ ساله‌ها را کنار بگذاریم با جمعیت جوانی روبه رو هستیم که سالانه حدود یک میلیون و ۵۰۰ هزار نفر وارد بیست سالگی می‌شوند. در این مقطع چهار موضوع ضرورت زندگی جوانان است نخست ازدواج بعد مسکن، لباس و بهداشت. همه این موضوعات میسر نمی‌شود مگر با اشتغال نیروی جوان. اگر نتوانیم شغلی را برای جوانان خود تهیه کنیم آنان به مسیرهای نامناسب هدایت می‌شوند. به اعتقاد بنده اشتغال باید سرلوحه تمام برنامه‌های اقتصادی دولت باشد.
■    دومین موضوع کلیدی اقتصاد کشور که باید در تصمیم گیری‌ها مورد توجه قرار گیرد تحریم‌های بین المللی است. فشارهای بانکی در تحریم‌های بین المللی وجود دارد که نباید از تأثیرات منفی آن در مبادلات تجاری فعالان اقتصادی غافل شد. بالاخره، تحریم شلاق زهرآگین خود را بر پیکرده اقتصاد کشور وارد کرده است.
■    بانک‌های غربی که کشور را تحریم کرده‌اند دائماً در تلاش هستند تا با ایجاد چالش‌هایی نگذارند برنامه‌های کشور در عرصه بین المللی محقق شود. این کار در صادارت نیز مطرح است، زیرا، هم اکنون، صادرکنندگان به سختی قادرند پول‌های خود را وارد کشور کنند. در مجموع، اینان مشکلات کشور است که با عنایت پرودگار توانسته‌ایم به خوبی مدیریت کنیم و در منطقه خود در حوزه سیاسی و اجتماعی سرآمد باشیم، حتی، در قسمت امنیتی هم با وجود آن‌که ناامن‌ترین منطقه را داریم در بالاترین نقطه امنیت قرار داریم. در این شرایط همه مسؤولیم و باید برای توفیقات بیشتر کشور اقدامات اساسی را انجام دهیم.

░▒▓ تسنیم: رئیس جمهور و وزای دولت یازدهم اعلام می‌کنند که دولت سخت‌ترین رکود را در سال ۹۱ و ۹۲ داشته است حال با توجه به این‌که حضرت عالی از قبل انقلاب اسلامی نیز در حوزه اقتصادی فعال بودید آیا رکودی سخت‌تر از این دوره در کشور وجود نداشته است؟
■    عسگراولادی: نه؛ یک دوره کوتاه زمان دکتر امینی رکودی در کشور ایجاد شد، زیرا، بین دکتر امینی و اصلاحاتش با نظام پادشاهی اختلاف شده بود. این دوره کوتاه بود و بیش از ۷ تا ۸ ماه طول نکشید. رکود دیگری هم در زمان دکتر مصدق ایجاد شد؛ در آن مقطع پس از ملی شدن صنعت نفت دولت حالتی انزوایی با دنیا به خود گرفته بود. حل این رکود هم حدود ۲ سال طول کشید و پس از کودتای ۲۸ مرداد و آغاز روابط با دنیای غرب برطرف شد و به سختی سال‌های ۹۱ و ۹۲ نبود.
■    اما سال ۱۳۲۱ و ۱۳۲۳ سال‌های بسیار سختی برای کشور بود. در آن دوره آمارهایی مثل این روزها وجود نداشت و اقتصاد کشور تنظیم شده نبود به همین واسطه نمی‌توان آماری را از اوضاع آن روزهای کشور اعلام کرد، اما، آرام آرام که جنگ دوم جهانی به سمت پایان پیش می‌رفت شرایط کشور نیز بهتر شد. البته، باید بگویم درآن دوره، حتی، تهیه نان هم برای مردم بسیار سخت بود و در برخی از مواقع به جای آرد در نان‌ها خاک ارده می‌ریختند. باز تأکید می‌کنم در آن مقطع کشور در شرایط بسیار سختی قرار داشت، اما، آماری از آن دوره وجود ندارد.

░▒▓ تسنیم: رکود سال‌های ۱۳۲۱ تا ۱۳۲۳ کشور با تورم هم همراه بود؟
■    عسگراولادی: بله با تورم شروع شد. به عنوان نمونه، نرخ دلار در زمان رضا شاه ۳ تومان و دو زار بود، اما، یک مرتبه به ۷ تا ۸ تومان رسید. تورم هم در پی آن افزایش پیدا کرد. (نرخ تورم بر اساس آمار رسمی بانک مرکزی در سال ۱۳۲۱ به ۹۶. ۲ درصد رسیده بود) مثلاً، نان در سال ۱۳۱۹ حدود ۵ شاهی بود که به ۳ ریال رسید. زندگی مردم در آن سال‌ها بسیار سخت بود آب آلوده و سرشار از بیماری بودند.
■    بعد از آن دیگر سال‌های رکود سختی در کشور ایجاد نشد، حتی، در انقلاب اسلامی هم مردم به گونه‌ای تغییر فکر داده بودند که همه به هم کمک می‌کردند. در سال‌های ۵۷ تا ۵۹ سختی‌ها کشیدیم، اما، شبیه به این روزهای کشور نبود، زیرا، مردم اعتقاد داشتند ما مشکلاتی پس از انقلاب داریم و باید از آن عبور کنیم.
■    به اعتقاد بنده رکود دو سال اخیر دولت بیشتر ناشی از ندانم کاری در برنامه‌های اقتصادی ۱۰ سال گذشته است. ما عوارضی را پرداخته‌ایم که می‌توانستیم نپردازیم. رکود فعلی کشور که به نوعی کم نظیر است فقط با یک راه امکان برگشت خواهد داشت. در رکود کسادی مطلق یا مزمن به وجود می‌آید و مردم قدرت خرید خود را از دست داده و درامدهای کاذب نیز در جامعه ایجاد می‌شود. هم اکنون، هیچ حقوق بگیری قدرت خرید مسکن ندارد باید پرسید چرا! این یک اشکال اقتصادی ساختاری بزرگ است.
■    حال دولت یازدهم قول داده است که تا حدودی این رکود را برطرف کند. به اعتقاد بنده با سرمایه‌گذاری می‌توان رکود را شکست داد. مقام معظم رهبری تأکیدات زیادی بر تحقق اقتصاد مقاومتی دارند که برای اجرایی شدن این هدف باید نیازهای خود را در داخل کشور تأمین کرده و درصد وابستگی خود را به بیگانه کاهش دهیم. در حال حاضر نفت کشور در تحریم قرار دارد پس، نباید به فکر اسراف منابع برای واردات باشیم و باید با سرمایه‌گذاری داخلی خودکفایی کشور را ایجاد نماییم.
■    سرمایه‌های سرگردان در بانک‌ها و صرافی‌ها و غیر... باید به سمت سرمایه‌گذاری داخلی پیش رود تا بتوانیم از شرایط رکود خارج شویم.

░▒▓ تسنیم: دولت معتقد است که در اواخرسال ۹۲ و اوایل سال ۹۳ رونق در اقتصاد کشور دیده می‌شود و از رکود کاسته شده است، اما، زمانی که با صنعتگران، مردم و فعالان بازار صحبت می‌کنیم عمدتاً معتقدند سال ۹۳ شرایط بسیار سخت‌تر شده و خبری از رونق نیست؟
■    عسگراولادی: ۶ ماه اول امسال شرایط برای فعالان اقتصادی بسیار سخت بود و دولت نتوانست به موفقیت‌هایی دست پیدا کند، اما، دور نما برای ۶ ماهه دوم بهتر است. به اعتقاد بنده در حال حاضر تورم حدود ۲۷ تا ۲۸ درصد است، اما، دولت نرخ تورم را ۲۵ درصد اعلام می‌کند. اگر حرف دولت را قبول کنیم و بگوییم نرخ تورم ۲۵ درصد است بنا برسیاست گذاری‌ها قرار است این نرخ به ۲۰ درصد برسد. من چنین تصوری ندارم به نحوی که، حتی، اگر تا پایان سال به نرخ ۲۵ هم برسیم به توفیقات خوبی دست پیدا کرده‌ایم.
■    این امر در حالی است که تولید ناخالص ملی و رشد اقتصادی کشور هنوز منفی ۲ است. اگر رشد اقتصادی به صفر برسد کشور در مهار تورم در سال جاری موفق خواهد بود.

░▒▓ تسنیم: گفته می‌شود دولت در یک سال گذشته تمرکز خود را بیشتر بر کاهش نرخ تورم گذاشته است در حالی که بنا به اعتقاد فعالان اقتصادی دولت برای خروج از رکود باید سریع‌تر اقدامات خود را آغاز می‌کرد؟
■    عسگراولادی: اگر می‌خواست تورم را با تداوم رکود کاهش دهد خطرات بیشتری ایجاد می‌شد. تورم را نمی‌توان با تداوم رکود کاهش داد. رکود اگر ادامه پیدا کند و بخواهیم تورم را هم مهار کنیم ورشکستگی را به دنبال خواهد داشت که خطر آن خیلی بیشتر است. رکود و تورم در مسائل اقتصادی بسیار حساس هستند به نحوی که خرج از رکود با شکستن تورم امکان‌پذیر نخواهد بود. باید سه موضوع رکود، تورم و رشد اقتصادی با یکدیگر مدنظر مسؤلین برای اتخاذ تصمیمات قرار گیرد.
■    یکی راهکارها برای مدیریت رکود و تورم در اقتصاد کشور واگذاری شرکت‌های دولتی به بخش غیر دولتی است. هم اکنون، ۸۲ درصد اقتصاد کشور در اختیار بخش دولتی قرار دارد که این امر خوشاید نبوده و باید شکسته شود. البته، همه یازده دولت قول داده بودند که حضور بخش خصوصی و دولت را در اقتصاد به تعادل برسانند، اما، هنوز چنین چیزی اجرایی نشده و دولت عمده تصدی‌های اقتصاد کشور را بر عهده دارد. حتی، هاشمی رفسنجانی در یک دوره‌ای گفت باید سهم بخش دولت و بخش خصوصی در اقتصاد به صورت مساوی ۵۰ درصد شود، اما، هیچ وقت این موضع اجرایی نشد.
■    حال این دولت قول داده است ظرف ۴ سال آینده سهم دخالت دولت را در اقتصاد از ۸۰ به ۶۰ درصد کاهش خواهد داد امیدواریم که بتواند آن را اجرایی کند.
■    اگر دولت نتواند سهم خود را در اقتصاد کاهش دهد به اهداف خود نخواهد رسید. به اعتقاد بنده اقتصاد دولتی هیچ وقت سود آور نخواهد بود، زیرا، بخش دولتی زیاد مقید به زمان و انجام کارها در زمان مقرر نیست، اما، بخش خصوصی زمان زیادی را برای فعالیت‌های خود صرف می‌کند بنده خود در زمانی که بیشتر در حوزه صادرات فعال بودم شبانه روز به بررسی و مطالعه می‌پرداختم.
■    در این گفت‌وگو گفتن یک خاطره از ماهاتیر محمد نخست وزیر مالزی بی‌ارتباط به بحث نیست. در یکی از سفرهای ماهاتیرمحمد به اتاق بازرگانی که بنده میزبانش بودم؛ اعلام کرد که ما با شما یک اختلاف اساسی داریم. من با مردم خود شریک هستیم هیچ شرکت دولتی در مالزی وجود ندارد و همه در اختیار مردم قرار دارد و ۴۰ درصد مالیات‌ها را هم برای گذراندن زندگی دولت از بخش‌های مختلف دریافت می‌کنیم، اما، شما تمام شرکت‌ها را دولتی کرده‌اید و نمی‌توانید از آن‌ها مالیات دریافت کنید، حتی، به آن‌ها منابع هم تزریق می‌کنید، اما، در نهایت آنان زیان می‌دهند. باید این موضوع را بررسی کرده و دلایل را پیدا کنید.

░▒▓ تسنیم: با توجه به این‌که حضرت عالی فعالیت گسترده‌ای در حوزه خشکبار دارید آیا صادارت غیر نفتی کشور در ۶ ماه نخست امسال مطلوب بوده است یا خیر؟
■    عسگراولادی: امسال وضعیت صادارت غیر نفتی خوب بود، زیرا، دولت یازدهم در سال گذشته به عنوان دولت تدبیر و امید فعالیت خود را آغاز کرد که همین امر دل بسیاری از افراد را امیدار به آینده نمود. البته، چند مورد از تدبیرهای دولت یازدهم اجرایی شد و رئیس جمهور در ملاقات‌های متعدد خود از کشورهای مختلف و حضور در سازمان‌های بین المللی و مذاکرات ۵+۱ بسیاری از امیدها در دل فعالان اقتصادی ایجاد کرد.
■    درچند سال اخیر سفارت ایران در برخی از کشورها برای صادرکنندگان بسته بود، اما، هم اکنون، سفرا صادرکنندگان را در سفارت با کمال میل قبول می‌کنند.
■    آمارها نشان از آن دارد که صادرات کشور در زمان انقلاب اسلامی در مرز ۳۰۰ میلیون دلار بود که در سال ۵۸ به ۵۰۰ میلیون دلار رسیده است. این امر در سال ۹۲ به ۴۳ میلیارد دلار رسید که امیدواریم امسال براساس برنامه ریزی‌ها به ۵۰ میلیارد دلار صادارت دست پیدا کنیم.

░▒▓ تسنیم: آیا پیش بینی ۵۰ میلیارد دلار صادرات آن هم تا پایان سال امکان‌پذیر است؟
■    عسگراولادی: بله. ۴۸ میلیارد دلار صادرات که قطعی شده است اگر یک ذره دریچه تحریم‌های بانکی هم کم بشود، حتی، از مرز ۵۰ میلیارد دلار هم صادارت کشور را عبور خواهیم داد.

░▒▓ تسنیم: به نظر نمی‌رسد دولت در بحث تجارت سیاست‌ها را بیشتر واردات محور قرار داده تا صادارت؟
■    عسگراولادی: نه. دولت دلش نمی‌خواهد که واردات محور باشد، اما، یک گرفتاری‌های کوچک بین المللی هم وجود دارد. به عنوان نمونه، زمانی که می‌خواهیم نفت خود را بفروش برسانیم طرف تجاری که خواستار خرید نفت کشور است می‌گوید در ازای پول نفت من به شما کالا می‌دهم. این همان شرایطی است که کشور چاره‌ای جز واردات برخی از کالاها را نداشته باشد.
■    اما در واردات کالاها باید به جای دریافت کالاهای مصرفی تمرکز خود را بر واردات ماشین آلات و مواد اولیه انجام دهیم تا در راستای آن کارنجات کشور به فعالیت خود ادامه دهند اینجاست که دولت باید به جای واردات کالاهای مصرفی واردات مواد اولیه و ماشین آلات را در صدر فعالیت‌های خود قرار دهد.

░▒▓ تسنیم: مسؤولان در حوزه واردات اقدام به حذف طرح شبنم و ایران کد نموده‌اند و، حتی، تأکید بر تسهیل ثبت سفارش هم دارند یا برخی از کالاهای ممنوعه همانند خودرو را آزاد کرده‌اند با این تفاسیر باز هم معتقدید که سیاست‌های وزارت صنعت، معدن و تجارت واردات محور نیست؟
■    عسگراولادی: طرح شبنم از اول طرح خوبی بود، اما، درگیر مسائل رانتی شد به نحوی که بعداً برگه‌های این طرح در سطح بازار با قیمت‌های ارزان بفروش می‌رسید و متقاضیان به راحتی می‌توانستند با نود هزار تومان این برچسب‌ها را خریداری کنند. در مجموع، با انحراف این طرح بهتر بود که اصلاًاجرا نشود.

░▒▓ تسنیم: در مورد ایران کد چه مسایلی مطرح بود؟
■    عسگر اولادی: یک اصل کلی در اقتصاد دنیا وجود دارد که اگر ما به آن سمت نرویم به نتایج مطلوب دست نخواهیم یافت. براساس این اصل حاکمیت دولت قابل احترام است، اما، قیومیت دولت وحشتناک است و باید از بروز آن جلوگیری کرد. به صورت کلی ما با قیومیت و عاملیت دولت مخالفیم، اما، حاکمیت آن را قبول داریم. اگر بخواهیم به سمت اقتصاد ازاد برویم باید این موضوعات را مد نظر قرار دهیم چراکه اقتصاد آزاد یعنی، همان حرف اولیه‌ای که گفتم کاهش تصدی دولت در بخش اقتصادی.
■    اگر دولت قرار باشد سهم ۸۰ درصدی خود را در اقتصاد به ۹۰ درصد برساند طرح شبنم و ایران کد طرح‌های درستی هستند، اما، اگر می‌خواهیم تصدی دولت را کاهش دهیم باید این طرح‌ها حذف شوند. به اعتقاد بنده انحصار و قیومیت دولتی باید شکسته شود. امام (ره) هم بر این موضوع تأکید داشتند و مدام می‌گفتند که دولت باید کاری را که مردم می‌توانند انجام دهند را به آن‌ها واگذار کند.

░▒▓ تسنیم: در چند سال گذشته اقتصاد از دست مردم و بازار به سمت دولت و سیاستمداران رفت و از آن طرف مردم هم سیاست‌مدار شدند به اعتقاد شما چرا این اتفاق افتاده و چرا دولت به سمت فعالیت‌های اقتصادی پیش رفته است؟
■    عسگراولادی: زمانی که مردم دیدند برای اداره زندگی خود باید با فلان مدیر بانک پیوند داشته باشند وگرنه قادر به دریافت وام نخواهند بود خود را مقید کردند که بانک و سیاست را بشناسند. به اعتقاد بنده مردم متمایل به مسائل سیاسی نبودند، اما، دولت آن‌ها را مجبور کرد تا به این سمت حرکت کنند. در شرایط فعلی تمام سرنخ‌ها در اختیار دولت قرار دارد و مردم مجبورند برای انجام کارهای خود به مسائل سیاسی خود را گره بزنند.
■     این روزها در کسب و کار زمانی موفق هستی که بتوانی دولت را در قسمتی که احتیاج داری بخری وگرنه نمی‌توان کارها را به جلو برد. اقتصاد ۸۰ درصدی باید شکسته شود مردم باید در اقتصاد حضور داشته باشند تا رانت‌ها کم شود. این همه برجی که در شهر وجود دارد متأسفانه برای عوامل دولتی است.
■    من معتقدم، حتی، بیمه‌های اجتماعی که یک نهاد خوب و لازم است حق تجارت، ساختمان داری و کارخانه داری ندارد. پول برای کارگر است و باید درحساب بانک گذاشته و بهره دریافت کشود.

░▒▓ تسنیم: یعنی، به اعتقاد شما شرکت‌های تابعه سازمان تأمین اجتماعی نباید وجود داشته باشند؟
■    عسگراولادی: بله. همه باید تعطیل شوند. بیمه‌های اجتماعی باید بیمه‌های اجتماعی باشند حق بنگاه داری و زمین داری ندارد. البته، باید سرمایه و قدرت مالی کافی را داشته باشد تا بتوانند آن‌ها را در بانک مرکزی برای دریافت بهره‌های مناسب سپرده گذاری کنند، تا در نهایت به فعالیت خود و خدمت به کارگران بپردازند. در حال حاضر بیمه‌های اجتماعی بیشتر به فکر کارخانه داری هستند تا کارگر. برای بانک‌ها هم این موضوع مطرح است و آنان نباید به بنگاه داری مشغول باشند. هیچ بانکی حق ندارد غیر بانک داری کار دیگری انجام دهد.

░▒▓ تسنیم: صرافی‌ها چی؟
■    عسگراولادی: صرافی‌ها هم باید در مسیری که بانک مرکزی برای آنان تعریف کرده فعالیت کنند البته، اگر ارز تک نرخی شود دیگر احتیاجی به صرافی‌ها نیست.

░▒▓ تسنیم: در برخی از موارد صرافی‌ها می‌آیند پول را یک ماه زودتر از بازرگانان می‌گیرند و در حساب خود سپرده گذاری می‌کنند و یک ماه..
■    عسگراولادی: این کار غلط است صرافی بنگاه سود جویی نیست صرافی باید ارزی که از بانک مرکزی دریافت می‌کند را به متقاضیان ارائه دهد. ما می‌گویم دولت به بانک‌ها بگو بانکداری کنند، اما، بنگاه داری نکنند، اما، هیچ کس به این حرفا توجه نمی‌کند. بانک‌ها و صرافی‌ها باید به ماهیت خود بپردازند و از وظایف خود دور نشوند.

░▒▓ تسنیم: هم اکنون، چند درصد از صادارت کشور به صورت سنتی انجام می‌شود؟
■    عسگراولادی: ۴۰ درصد صادارت کشور به صورت سنتی انجام می‌شود.

░▒▓ تسنیم: یکی از دغدغه‌های بازاریان این موضوع است که چرا دولت در بخش بازار یابی بیشتر مسؤولیت را متوجه افراد کرده و خود اقدام چشمگیری را برای تسریع در فعالیت‌های صادارتی انجام نمی‌دهد شما دلیل این امر را چه مواردی می‌دانید؟
■    عسگراولادی: بازار یابی یک اشکال کوچک آن هم در بودجه دولت دارد. دولت باید بستر لازم را برای حضور بیشتر فعالان تجاری کشور در عرصه بین المللی ایجاد کند در این میان سفارتخانه‌های ایران در نقاط مختلف دنیا می‌توانند یک بازوی توانمند باشند. اجرای این امر نیازمند هزینه اندکی است، اما، تبلیغات در روزنامه‌های خارجی هزینه زیادی را می‌طلبد که دولت قادر به پرداخت این مبالغ نیست. البته، در این مسیر اتحادیه و اتاق‌های بازرگانی نیز وظایفی دارند به نحوی که اتاق‌ها می‌توانند به کمک دولت آمده و بستر ارتباط میان خریدار و فروشنده را فراهم آورند.

░▒▓ تسنیم: چند سفارتخانه و رایزن اقتصادی کشور کا در دنیا این کارها را انجام می‌دهند؟
■    عسگراولادی: این موضوع تازه آغاز شده است و دولت قبلی چنین مواردی را برای بازاریابی محصولات ایرانی در سطح بین المللی به کار نمی‌گرفت. البته، در دوره ریاست جمهوری آقای خاتمی و رفسنجانی هم شرایط برای فعالیت‌های بازرگانی تا حدودی بهتر بود، اما، در دوره احمدی نژاد شرایط برای فعالان اقتصادی بسیار سخت شد. البته، مشکل دیگر انتخاب رایزن‌های بازرگانی توسط امور خارجه بود که همین امر باعث می‌شد تا افراد فاقد تخصص برای این مسؤولیت انتخاب شوند خوشبختانه با تصمیمات مناسب قرار است از این به بعد رایزن‌های بازرگانی توسط وزارت صنعت، معدن و تجارت انتخاب شوند که این موضوع در تسهیل مبادلات تجاری کشور با طرف خارجی بسیار مؤثر است. عدم آشنایی رایزن‌های بازرگانی به زبان نیز یکی دیگر از مشکلات فعالان اقتصادی است که به اعتقاد بنده این موضوع نیز لااقل به صورت مقدماتی برطرف شود.

░▒▓ تسنیم: یک ماه پیش شما در اتاق بازرگانی تهران به سفرهای تجاری اتاق اعتراض کردید در همین زمینه این پرسش مطرح است که چرا در سفرهای اتاق امکان حضور جوانانی که تازه به حوزه صادارت وارد شده‌اند وجود ندارد اشکال کار کجاست؟
■    عسگراولادی: من هم به همین موضوع اعتراض داشتم که چرا اتاق در سفرهای تجاری خود گزینشی عمل می‌کند. به اعتقاد من در سفرهای تجاری باید نمایندگان تشکل‌ها حضور داشته باشند تا بتوانند شناخت درستی از بازار و خریداران خود پیدا کنند. حتی، به دولت هم اعتراض دارم که چرا در سفرهای وزراء یا رئیس جمهور نماینده چندین بخش اقتصادی را نمی‌برند چرا ۲۰۰ نفر را با خود همراه می‌کنند که عمده آن‌ها دولتی هستند.
■     در اقتصاد تجاری بسیار مهم است که تجار و فعالان اقتصادی همراه شخصیت‌های مطرح کشور به رایزنی بپرداند مخصوصاً اگر در قالب هیأت دولت بایدطرف تجاری حساب ویژه‌ای به تجار ایرانی خواهد داشت.

░▒▓ تسنیم: اهمیت اتاق‌های مشترک در چیست؟ و اتاق‌های مشترکی همانند ایران و چین یا ایران و روسیه چه فعالیت‌هایی را برای بازرگانان خرد انجام می‌دهند؟
■    عسگراولادی: بازرگان خرد اگر در اتاق‌های مشترک عضو شود از امتیاز هیأت‌ها برخوردار خواهد شد، اما، در مجموع، اتاق‌های مشترک بازوی مشورتی کشور محسوب می‌شوند و ارتباط با سفارت خانه‌های و گروه‌های اقتصادی دوطرف تجاری را مهیا می‌کنند.
■    تهیه هتل برای گروه‌های اقتصادی یا آشنا نمودن طرف‌های تجاری با تعرفه و شرایط صادرات و واردات دو کشور از دیگر وظایف اتاق‌های مشترک به شمار می‌آید.

░▒▓ تسنیم: بحث اتاق مشترک ایران و چین شد این موضوع فاینانس چین واقعاً چیست؟ در حال حاضر ۸۰ طرح ملی به خاطر همین موضوع متوقف شده است شما به عنوان رئیس اتاق مشترک ایران و چین دلایل این مشکل را چه عواملی می‌دانید؟
■    عسگراولادی: فاینانس چین متوقف نشده است. حتی، در سفر اخیر آقای لاریجانی ریاست مجلس شورای اسلامی به چین نیز این موضوع مورد بررسی قرار گرفته است و طرف چینی قبول کرده است که از محل پول ایران در چین که حدود ۱۸ میلیارد است تا دو برابر یعنی، ۳۶ میلیادر دلار فاینانس بدهد. برای این فایناس باید طبق قانون ۲۰ درصد در کشور تأمین ریالی صورت گیرد. حال فعالان اقتصادی چنین ریالی ندارند و بانک مرکزی نیز این منابع را تأمین نمی‌کند.

░▒▓ تسنیم: چرا؟
■    عسگراولادی: چرایی این موضوع را باید از بانک مرکزی بپرسید.

░▒▓ تسنیم: یک بحث‌هایی شنیده شده مبنی بر این‌که کسانی در دولت فعلی قصد دارند یک سری از کشورهای اروپایی را جایگزین چین کنند؟
■    عسگراولادی: این موضع سیاسی است و من کلاس سیاسی بلد نیستم، اما، در کلاس اقتصادی بله؛ زمانی که کشور بخواهد در دراز مدت با طرف چینی فعالیت کند این موضوع طبیعتاً عصبانیت کشورهای اروپایی را به دنبال خواهد داشت.

░▒▓ تسنیم: در بحث روسیه هم این موضوعات مطرح است و، حتی، براساس شنیده‌ها جدیداً از سوی برخی دستگاه‌های دولتی هم اخلال‌هایی برای روابط تجاری ایران و روسیه در حال شکل‌گیری است؟
■    عسگر اولادی: بله ما یک قرارداد دراز مدت بیست ساله‌ای با روسیه صحبت کرده‌ایم با رقم سنگین ۳۰ میلیارددلاری. این موضوع جلو رفت، اما، هنوز اجرایی نشده است به اعتقاد بنده مشکلات این قرارداد بیشتر بانکی است، اما، مشکلات ژئوپولوتیک هم بی‌تأثیر نیست. در مجموع، با روسیه از نظر اردوگاه غرب به صورت محدود فعالیت می‌کنیم، زیرا، کشورهای اروپایی نمی‌گذارند فعالیت تجاری کشور با روسیه وسعت پیدا کند. بگذارید همان حرف قبلی خود را تأکید کنم اگر فعالیت اقتصادی خود را با روسیه و چین وسعت دهیم باید بداخلاقی‌های غرب را به گونه‌ای جبران کنیم.

░▒▓ تسنیم: به هر حال، تجریه ثابت کرده که روسیه و چین در بلند مدت قابل اعتماد‌تر از کشورهای اروپایی هستند.
■    عسگراولادی: نه نمی‌توانیم بگویم قابل اعتماد‌تر هستند در بلند مدت باید با نگاه حفظ منافع خود مراودات بین المللی خود را با کشورهای مختلف انجام دهیم. حتی، حاضریم براساس حفظ منافع کشور با غرب نیز روابط داشته باشیم.

░▒▓ تسنیم: یعنی، به اعتقاد شما جایگزین کردن صلاح نیست؟
■    عسگراولادی: نه جایگزین نمی‌کنیم ما با همه دنیا به جزء اسرائیل آزادانه فعالیت تجاری داریم، حتی، با امریکا هم در حال فعالیت هستیم به نحوی که حجم مبادلات تجاری امریکا با کشور ما در سال جاری حدود ۶۰۰ تا ۷۰۰ میلیون دلار بوده است. در حال حاضر با ۲۰۰ میلیارد دلار با سراسر دنیا رابطه تنظیم شده داریم در این شرایط کشورهای غربی باید از بی‌تأثیر بودن اعمال تحریم‌ها بر ضد کشور درس گرفته از بداخلاقی‌های خود دست بردارند.

░▒▓ تسنیم: اخیراً روسیه هم مورد تحریم غرب قرار گرفته است و در پاسخ به آن تحریم‌ها اعلام کرده که محصولات غذایی و کشاورزی را از اروپا خریداری نمی‌کنم، اما، گویا ایران در لیست روسیه برای خرید این محصولات نیست؟
■    عسگراولادی: اتفاقا روسیه به سمت ما آمده است، ایران، ترکیه، مصر، پاکستان و هندوستان در رأس لیست روسیه قرار دارند. منتها ترک‌ها در بازار روسیه از ایران جلو‌تر هستند و دفاترهایی را تأسیس کرده‌اند، اما، دولت ما به خاطر اقتدار مالی اقدام به تأسیس دفاتر در روسیه نکرده است.

░▒▓ تسنیم: اتاق بازرگانی ایران و امریکا چرا هنوز تأسیس نشده است؟
■    عسگراولادی: نمی‌دانم این موضوع را از آقای نهاوندیان بپرسید. من خیلی سعی کردم که، اما، نشد.

░▒▓ تسنیم: شما در یک جایی از آقای نهاوندیان گله کرده‌اید که دیوار محکمی به دور خود کشیده است؟
■     عسگراولادی: بله گله کردم آقای نهاوندیان رئیس التجار ما بود، اما، بعد از پذیرش مسؤولیت در ریاست جمهوری یک دیوار بزرگ به دور خود کشیده که نمی‌توانیم او را ببینیم.

░▒▓ تسنیم: قرار بود آقای نهاوندیان در دولت حامی بخش خصوصی باشد؟
■     عسگراولادی: بظاهر می‌گوید من حامی بخش خصوصی هستم، اما، وقتی ما نمی‌توانیم او را ببینیم چیزی هم مشاهده نمی‌کنیم.

░▒▓  تسنیم: نقش آقای نهاوندیان را در تصمیمات اقتصادی دولت تا چه میزان پررنگ می‌دانید؟
■     عسگراولادی: نقش خوبی دارد.

░▒▓ تسنیم: حضور نهاوندیان در دولت برای بخش خصوصی تأثیرگذار هم هست؟
■     عسگراولادی: بله تأثیر گذار هم هست البته، معاون اول رئیس جمهور آقای جهانگیری هم خیلی تلاش دارد که شورای عالی صادرات تصمیمات مناسبی را برای این بخش اتخاذ کنند که بنده قدردان او هستم.

░▒▓ تسنیم: قرار بود بانک ایرانی در چین تأسیس شود چی شد؟
■     عسگراولادی: سیاسی شد! من مبتکر این موضوع بودم، اما، موفق نشدم، حتی، با چند سرمایه‌گذار ایرانی هم در این رابطه صحبت کردم، اما، در نهایت موفق نشدم بانک مرکزی را راضی به این کار کنم.
■     از این‌که وقتی را در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار دادید متشکرم.
مأخذ:تسنیم
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در دوشنبه, 24 شهریور 1393 ساعت 15:52

پاورقی‌های ”مرور نکات آموزشی در فعالیت سیاسی“/۶/چهار گام برای بهبود فرهنگ تشکیلاتی

فرستادن به ایمیل چاپ

حامدادامه مطلب... دهخدا؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


░▒▓ طرح مبحث
■    حزب اسلام گرای عدالت و توسعه ترکیه، در جریان انعطاف‌های فوق العاده توانسته است خود را به نسل پنجم برساند. دموکراسی ها آتش به پا می‌کنند، و ضمن سوزاندن توان ها و ظرفیت ها، تنها برای جریان‌های سیاسی که توان نوآوری فوق العاده خود را حفظ کنند، امکان بقا باقی می‌گذارند.
■    تشکل‌های سیاسی امروزی، چه کوچک و چه بزرگ، تلاش می‌کنند تا میزان نوآوری خود را افزایش دهند، تا بدین ترتیب، در فضای آتشین و هولناک رقابت‌های دموکراتیک، توش و توان بقای خود را حفظ کنند. نکته آن است که در احزاب سیاسی امروز دنیا، شمار اندکی از آن ها توانسته اند در ایجاد و مدیریت ایده‌های نوآورانه موفق شوند، و حزب اسلام گرای عدالت و توسعه ترکیه یکی از آن‌هاست. در واقع، حفظ نوآوری در سطح نیروهای سیاسی کار شاق و دشواری است.
■    با افزایش سهولت طرح ایده‌های نوآورانه سیاسی بر بستر شبکه، کاملاً واضح است که در سیاست عملیاتی، ایجاد تمایز و کسب مزیت رقابتی فقط می‌تواند در سایه نوآوری مستمر ایجاد شود.

░▒▓ فرهنگ تشکیلاتی
■    سازمان‌های سیاسی، با پایبندی‌های قطعی ایدئولوژیک، و برقراری نسبت با احساسات و پایبندی‌های هواداران، راه دشواری برای نوآوری‌های قهرمانانه دارند. از این قرار، بزرگ‌ترین چالش‌های پیش روی تشکل ها برای تبدیل شدن به یک تشکل نوآور، تغییر «فرهنگ تشکیلاتی» فعالان سیاسی برای پذیرفتن نوآوری است.
■    برای موفقیت نوآوری به عنوان یک هدف تشکلی، «فرهنگ تشکیلاتی» باید به گونه‌ای تغییر کند که پذیرای ریسک و عدم قطعیتی باشد که در نوآوری نهفته است؛ این نیز به این نحو میسر است که آن ها بتوانند با مهارت و حکیمانه، مدام، مسائل اصلی را از مسائل فرعی متمایز کنند، و آمادگی پذیرش نوآوری در تاکتیک‌های فرعی را به خود بقبولانند.

░▒▓ چهار گام برای بهبود فرهنگ تشکیلاتی
■    «فرهنگ تشکیلاتی» را می‌توانیم به عنوان مجموعه‌ای از نگرش ها، تجارب، اعتقادات و ارزش‌های تشکیلاتی تعریف نماییم. وقتی یک فعال سیاسی به یک تشکل ملحق می‌شود، معمولاً، خود را با فرهنگ آن تشکل منطبق می‌نماید، و دیگران را نیز جهت انطباق با این فرهنگ تشویق می‌کند. در سایه این فرهنگ است که می‌تواند روابط پایداری با دیگر اعضا برای رسیدن به اهدافش برقرار سازد.
■    در برخی از تشکل ها، این فرهنگ به قدری قوی و تأثیرگذار است که به نوعی، به عنوان هویت افراد تلقی می‌شود. به زبان ساده، یک فرهنگ تشکیلاتی نیرومند، می‌تواند فعالان سیاسی متحد را  با مجموعه‌ای از اهداف و ارزش ها یک سو نماید.
■    با پذیرش اهمیت «فرهنگ تشکیلاتی»، چهار گام بسیار تأثیرگذار را برای بهبود «فرهنگ تشکیلاتی» در جهت نوآوری، پیشنهاد می‌نماییم:

░▒▓ ۱. هیأت رهبری تشکیلات باید به نوآوری اعتقاد داشته باشند
■    مهم‌ترین کمک به یک تشکل سیاسی برای دست زدن به نوآوری‌های خیره کننده‌ای از آن دست که در حزب اسلام گرای عدالت و توسعه ترکیه رخ داد، رهبری ارشد تشکل است. آن چه در حزب عدالت و توسعه روی داد، در درجه اول، توان فوق العاده تیم رهبری حزب در حرکت ماهرانه از نجم الدین اربکان تا عبد ا.. گل و رجب طیب اردوغان و احمد داوود اوغلو است.
■    اگر صدر تشکل، به اهمیت نوآوری واقف باشد، و به صورت مداوم، نیاز به نوآوری را تأیید کند، و از ایده‌های جدید حمایت نماید، زمینه‌های فرهنگی در میان هواداران تا حدود زیادی تسهیل خواهد شد.
■    در اغلب تشکل‌های سیاسی، مشکل این جاست که با این که رهبران سیاسی از نیروهای فعال در تشکل، درخواست نوآوری دارند، ولی در عمل، خود در صدر هرم، تغییرات اندکی را می‌پذیرند. بدون تعهد و التزام قوی در نیروهای ارشد تشکل، نوآوری، قوی و ریشه دار نخواهد بود، و یک تمرکز ناپایدار در سرمایه گذاری برای تغییر در ایام انتخابات ملاحظه می‌شود.
■    یکی از دلایلی که رهبران ارشد به گفته خود به حمایت از نوآوری پایبند نیستند، این است که آن ها یک انتظار غیر واقعی از دوره نتیجه بخشی طرح‌های نوآورانه دارند. اکثر طرح‌های نوآوری چند سال نیاز دارند تا توسعه یافته و مراحل بلوغ و رشد خود را طی نمایند، و در نهایت، به نتیجه برسند؛ بنا بر این، به زمان قابل ملاحظه‌ای نیاز دارند، ولی، مدیران ارشد، اغلب، فقط به فکر انتخابات هستند؛ در این گونه موارد، فعالان سیاسی جوان، باید با دید باز و مثبت، به ترسیم خستگی ناپذیر چشم انداز آینده بپردازند، و این برآوردهای خود را مستمراً بروز کنند.

░▒▓ ۲. باید رویه‌های مشخص حمایت از نوآوری تعریف شوند
■    بیشتر تشکل ها، سهواً یا عمداً افراد خلاق و نوآور را دلسرد کرده و روند افزایشی توسعه ایده‌های جدید را تضعیف می‌نمایند، زیرا، رویه‌های واضحی برای حمایت از خلاقیت و نوآوری و پاداش دهی به آنانی که ریسک ایجاد نوآوری را می‌پذیرند وجود ندارد.
■    تشکل‌های سیاسی نوآور به طرز عجیبی در عین نوآوری باید منضبط هم باشند، به این معنا که رویه‌های مشخص و منضبطی برای طرح و پی گیری نوآوری ها داشته باشند. این تشکل ها، انتظار یک همکاری فعال را از کلیه پرسنل داشته و فعالیت آنان را به نحو احسن جبران می‌نمایند.

░▒▓ ۳. باید ارتباطات میان سطوح مختلف حزب تسهیل گردد
■    سومین عاملی که می‌تواند فرهنگ تشکل را تغییر دهد، ارتباطات پایدار در کلیه سطوح تشکیلاتی است. در کنار تعهد و التزام تیم رهبری به نوآوری، ضروری است که این التزام و تعهد به کلیه فعالان تشکل و در تمامی سطوح منتقل شود؛ بنا بر این، گنجاندن نوآوری به عنوان یک هدف تشکیلاتی در قالب چارچوب استراتژی تشکل به عنوان یکی از ارکان اصلی آن و یادآوری دائمی آن به کلیه فعالان به نحوی که ملکه ذهن آن ها شود می‌تواند تأثیر به سزایی داشته باشد.
■    آن چه اهمیت دارد یک ارتباط و یادآوری مستمر است که از طریق تعدادی کانال گوناگون در تشکل صورت پذیرد. به عنوان مثال از طریق نشریه تشکل، روزنامه، گروه‌های پست الکترونیک و کلیپ‌های تصویری. در این صورت، رهبران ارشد می‌توانند به صورت مداوم اهمیت نوآوری و نقش هر یک از کارکنان در نوآوری را در هر جا و مکان یادآوری کرده و از هر فرصتی برای فرهنگ سازی در راستای نوآوری استفاده نمایند. در این صورت، رفتار هیأت رهبری نیز قطعاً با مشاهده و شنیدن نظرات اعضای حزب خود تغییر خواهد کرد.
■    ارتباطات ناپایدار یا فاصله میان رهبران حزبی و فعالان باعث دلسردی فعالان شده و زمانی که این اتفاق بیفتد، قطعاً آن ها به سمت روش‌های ایمن و کم ریسک مشارکت سازمانی در حزب سوق داده می‌شوند و خلاقیت و نوآوری در آن ها کاهش می‌یابد. در این شرایط، حتی ممکن است که نیروهای فعال سیاسی، به افراد منزوی و غیر سیاسی تبدیل شوند.

░▒▓ ۴. نوآوری به آموزش نیاز دارد
■    آموزش یکی از اجزای مهم تغییر فرهنگ است و انتظار تغییر بدون این که ابزار و آموزش‌های لازم به افراد داده شود یک انتظار غیر واقع بینانه است.
■    آموزش به فعالان می‌آموزد که چگونه روش ها، فرآیندها و ابزارها را برای نوآوری مهیا سازند، و به سادگی دلسرد نشوند. در این صورت، آموزش باید بر روش‌های خاصی برای تولید ایده و نقش ها و مسؤولیت‌های جدیدی برای مجسم کردن ایده‌ها و ارزیابی آن ها و نگرش ها و رویکردهای مورد نیاز نوآوری متمرکز گردند.
ادامه این مباحث را در همین پاورقی ها دنبال کنید...
مأخذ:رسالت
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در یکشنبه, 23 شهریور 1393 ساعت 19:36

صفحه 97 از 407