برداشت آزاد از آریاادیب؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
▬ این اصطلاح را هنگامی به کار میبرند که با برشمردن خوبیهایی که به کسی کردهاند، یا بدیهایی که از کسی دیدهاند، او را خجالت زده کرده و از میدان به در کنند.
▬ بر خلاف تصور بسیاری از فارسی زبانان، واژهی رخ، در این عبارت، به معنی چهره و صورت نیست، و ارتباطی با این معنا ندارد. این واژه از اصطلاحات بازی شطرنج و نام یکی از مهرههای آن است.
▬ رخ، نام مرغی عظیمالجثه و افسانهای است که فیل و کرگدن را نیز میرباید و چون این مهره در بازی شطرنج اگر مانعی بر سر راه خود نداشته باشد از دور مهرههایی چون فیل و اسب را به راحتی از پای در میآورد، این نام را بر آن نهادهاند (لغت نامهی دهخدا). شطرنج بازان نیز همیشه کوشش میکنند تا این مهرهی حریف را که پس از مهرهی وزیر مهمترین مهره است، هر چه زودتر از میان بردارند و حریف را به شکست نزدیکتر نمایند. در اصطلاح بازی شطرنج هرگاه بازی کنی مهرهای را در کمین مهرهی رخ قرار بدهد تا در نخستین فرصت آن را بکشد این کار او را به رخ کشیدن مینامند (عبدالله مستوفی، کتاب شرح زندگانی من، جلد سوم، برگ ۲۴۶ ).
▬ با وارد شدن این اصطلاح در زبان عامه، هر گفته یا کاری را نیز که هدف به شکست کشاندن کسی در بحث و استدلال دنبال نماید و مایه شرمندگی وی گردد به رخ کشیدن نامیدهاند.
مآخذ:...
هو العلیم