برداشت از آنا پلاچیو، وزیر خارجه سابق اسپانیا
▬ اظهارات باراک اوباما در مورد اینکه مذاکرات «مشارکت تجاری و سرمایهگذاری فراآتلانتیک» به طور جامعی آغاز خواهد شد، در دو سوی اقیانوس اطلس هیجاناتی ایجاد کرده است.
▬ پس از وقفهای که به نظر میرسید این مذاکرات را در هالهای از ابهام قرار داده باشد، این اظهارات امید دست یافتنی بودن توافق تجارت آزاد بین امریکا و اتحادیه اروپا را زنده کرده است.
▬ با وجود اینکه مفسرین و سیاست گذاران به وجود چالشهای متعدد در رابطه با این توافق اشاره کردهاند، اما، از اظهارات جان کری در برلین، که اولین سفر خارجی وزیر امور خارجه امریکا از زمان انتصابش بود، میتوان دریافت که روند کلی آن حاکی از خوشبینی است، اما، برای اینکه این مذاکرات به دلیل موضوعات حساسی مانند یارانهها و امنیت غذایی دچار وقفه نشود، فعالان سیاسی ابتدا باید دور هم جمع شوند تا اختلافات اساسی را حل و فصل کنند. اگر چنین رویکردی با دخالت مداوم مقامات ارشد همراه شود، این قرارداد میتواند به نتیجه برسد.
▬ مزایای اقتصادی توافق تجارت آزاد میان اقتصادهایی که روی هم بیش از ۵۰ درصد تولید جهانی را تشکیل میدهند و تقریباً، ۴ تریلیون دلار سرمایهگذاری بین مرزی را جذب میکنند، کاملاً واضح است. به علاوه، چنین توافقی میتواند تحول بیشتری در روابط کشورهای دو سوی اقیانوس اطلس ایجاد کند.
▬ توافقنامه تجاری جاهطلبانه دو سوی اقیانوس اطلس که کاملاً با استانداردهای سازمان تجارت جهانی همخوانی دارد و پذیرای طرف سوم معامله نیز است، باید عملکردی فراتر از زمینه چینی برای یک «ناتوی اقتصادی» داشته باشد. در واقع، این توافقنامه باید مبنایی برای یک حوزه تجارت آزاد ایجاد کند که کل منطقه اقیانوس اطلس را در بر بگیرد و کشورهایی از افریقا تا امریکای لاتین عضو آن باشند. اجرای توافقنامه تجاری امریکا- اتحادیه اروپا در روابط کشورهای دو سوی اقیانوس اطلس که به واسطه بحران حوزه یورو مخدوش شده بود، انرژی تازهای ایجاد خواهد کرد.
▬ در اواسط دهه ۹۰ میلادی که سیاستگذاران میخواستند شکل تازهای به روابط امریکا- اروپا بعد از جنگ سرد بدهند، جنبشی برای تشکیل یک منطقه آزاد در دو سوی اقیانوس اطلس به نام TAFTA تشکیل شد، اما، فرسودگی امریکا پس از انعقاد توافقنامه تجارت آزاد امریکای شمالی با کانادا و مکزیک (NAFTA)، همراه با افزایش حمایت از تولید داخلی در آن زمان، TAFTA را تحتالشعاع قرار داد. اقدامات اخیر در سال ۲۰۰۷ به دلیل مخالفتهای سیاسی، بخصوص در مورد استانداردهای بهداشت و امنیت هم به نتیجه نرسیدند.
▬ اما به نظر میرسد فضای کنونی مساعدتر باشد. بهبود وضعیت اقتصادی که ناشی از چنین مشارکتی است، به شدت به دو سوی اقیانوس اطلس وابسته است. در امریکا، تجارت آزاد میتواند یک پیروزی سیاسی مهم برای اوباما تلقی شود و حمایت هر دو حزب کنگره را به دنبال داشته باشد. در ضمن، مذاکرات فرصتی را برای اروپا به وجود میآورد تا شرایط خود را از نوسان یکنواخت مدیریت بحران به دستورالعملی حقیقی برای رشد تغییر دهد.
▬ البته، قدرتهای اقتصادی نوظهور این روزها نیروی محرکی هستند که توان امریکا و اروپا را برای تحمیل استانداردهای تجارت بینالمللی به چالش میکشد.
▬ بر اساس پیشنهادهای مطرح شده، یک روش خوب برای شروع مذاکرات این است که توافقنامههای مربوط به تجارت آزاد که از قبل بین امریکا و اتحادیه اروپا وجود داشته نیز در نظر گرفته شوند، اما، موفقیت مذاکرات آتی به چیزی بیشتر از وجود جو مثبت و شروع مذاکرات فنی نیاز دارد. به علاوه، رسیدن به توافق نیازمند اراده سیاسی در بالاترین سطوح است.
▬ در امریکا، رییس جمهور و کنگره، هر دو باید دخالت کنند تا مطمئن شوند که منافع داخلی، مانند کشاورزی و هوانوردی غیرنظامی، موانعی بر سر راه توافق احتمالی نباشند. مسائل مورد اختلاف؛ یعنی، اصلاح ژنتیکی غذا، یارانهها و حقوق دارایی فکری، باید هم اکنون، توسط فعالان ارشد سیاسی حل و فصل شوند. همچنین، وارد کردن سران کنگره امریکا در مذاکرات (بخصوص جمهوری خواهان سنا که از چنین قراردادی حمایت میکنند) از همان ابتدا، شانس موفقیت را افزایش میدهد، چون این توافقنامه صرفاً پیروزی دولت اوباما تلقی نخواهد شد.
▬ اتحادیه اروپا نیز به سهم خود باید فراتر از کمیسیون اروپا را در نظر بگیرد و مستقیماً شورای اروپا و سران کشورهای عضو آن را نیز دخالت دهد. اگر چه صلاحیت انجام مذاکرات برای این توافقنامه با کمیسیون اروپا است، اما، هر گونه اقدامی در مورد مسائل کلیدی، نیازمند حمایت آشکار کشورهای عضو است. به عنوان مثال، مصالحه بر سر مسائل کشاورزی یا علائم جغرافیایی، بدون حمایت فرانسه و ایتالیا اتفاق نمیافتد. در واقع، فرانسه همیشه نسبت به اصلاحات کشاورزی و یارانههای فرهنگی انتقاد کرده است.
▬ در گزارش نهایی «گروه کار مقامات ارشد امریکا-اتحادیه اروپا برای اشتغال و رشد» که قبل از اظهارات اوباما منتشر شده بود، پیشنهاد شده بود که «پس از شروع مذاکرات، مقامات ارشد امریکا و اتحادیه اروپا به صورت دورهای با یکدیگر ملاقات داشته باشند تا پیشرفت مذاکرات را مرور کنند». این پیشنهاد بسیار خوبی است، اما، دخالت مقامات ارشد باید از همان ابتدا و قبل از شروع مذاکرات تجاری رسمی (که انتظار میرود در تابستان امسال شروع شود)، صورت گیرد.
▬ آنچه مورد نیاز است، جلسهای متمرکز در سطوح بالا است که تعدادی از رهبران سیاسی مهم را گرد هم آورد. در کنار مذاکرهکنندگان حتمی – یعنی، کارل دگوچ، دبیر کمیسیون بازرگانی اتحادیه اروپا.
▬ خوزه مانوئل باروسو، رییس کمیسیون اروپا و نماینده جدید تجاری امریکا - هرمن ون رامپوی، رییس شورای اروپا، سران کشورهای مهم اروپا و مقامات ارشد دولت باراک اوباما نیز باید در این جلسات شرکت کنند. سران کنگره امریکا نیز باید شرکت داشته باشند.
▬ یک نشست موثر، باید تمایل به حل و فصل موانع مهم بر سر راه رسیدن به این توافق را به نمایش بگذارد. چنین نشستی اگر موفقیت آمیز باشد، مبنایی برای حمایت سیاسی از مذاکرات فنی موثر و کارآمد ایجاد خواهد کرد. این کمترین چیزی است که توافقنامه کشورهای دو سوی اقیانوس اطلس برای ایجاد یک رابطه تازه، به آن نیاز دارد.
برداشت از دنیای اقتصاد
هو العلیم