برداشت آزاد از سید یاسین اسدی؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
░▒▓ یک تذکر:
▬ اتهامات دایر بر فساد، که ذیلاً به کشورها نسبت داده میشود، متکی به شاخصهایی است که لزوماً توسط مؤسسات بیطرف تهیه نمیشود و اغلب ابزارهای اندازهگیری آن، نه شاخصهای عینی، بلکه نظرسنجی از مردم یا کارشناسان در مورد میزان شفافیت و فساد هر کشور است.
▬ به همین دلیل، در شاخصهای مؤسسات جهانی که در مورد فساد و شفافیت منتشر میشود، اغلب کشورهای غربی وضع مناسبی دارند که با شناخت ما از وضعیت نفوذپذیر دموکراسیها و جایگاه ویژه شرکتها و انحصارها، بعید به نظر میرسد.
▬ در هر حال، نظر به اهمیت موضوع «فساد» (بیگمان این موضوع، مهمترین موضوع اقتصاد و سیاسی و اجتماعی حال حاضر جهان است)، توجه به هر دستاوردی در این زمینه میتواند الهامبخش باشد. با تحفظ به این متن بنگرید.
▬ در سالهای اخیر بویژه از دهه ۱۹۹۰، پدیده فساد مالی توجه بسیاری از جهانیان را به خود جلب کرده است.
▬ در بسیاری از کشورها از توسعه یافته و در حال توسعه، کوچک یا بزرگ، بازارگرا و غیربازاری فساد مالی سبب شده دولتهایی سقوط کنند، دولتمردانی برجسته سمتهای خود را از دست بدهند و، حتی، در برخی موارد طبقات سیاسی جابهجا شوند. انتظار میرود با افزایش فساد مالی هزینههای دولتها به سوی کارهایی کشیده شود که در آن شفافیت کمتر و امکان بهرهمند شدن از درآمدهای غیرقانونی بیشتر باشد. در همان حال با افزایش فساد مالی گرایش به اجرای پروژههای بزرگ و سرمایهبر افزایش مییابد که از این نظر، کشورهای در حال توسعه، بسیار مستعد فساد هستند.
▬ پژوهشهای مختلف انجام گرفته نشان میدهد که رابطه فساد مالی و هزینههای دولت به گونهای است که با افزایش فساد مالی هزینههای دولت در بخش آموزش و سلامت به گونهای معنادار کاهش مییابد و در نتیجه، هزینههای نظامی و هزینههای مربوط به کالاهای با تکنولوژی بالا و نیز هزینهها در زمینه رفاه و امنیت اجتماعی مورد توجه قرار میگیرد.
▬ در اکثر کشورهای در حال توسعه که دارای درجه بالایی از فساد هستند، نقش دولت در آن انکارناپذیر است. به گونهای که در این کشورها یا خود دولت از مؤلفههای اصلی فساد بوده و ساختار فاسد دارند یا اینکه به دلیل ضعف در ساختار، عملکرد و عدم توان کنترل بر فعالیت بخشها و گروههای مختلف در مبارزه با فساد ناموفق هستند. بنا بر این، در کشورهای در حال توسعه، ارتباط فساد و ساختار و عملکرد دولت بسیار معنیدار است.
▬ کشورهای که به عنوان نمونه، معرفی شدهاند معنیداری این ارتباط را نشان میدهند. به طوری که در این کشورها دولت و ساختار سیاسی از علل اصلی فساد میباشد به این ترتیب، که خود درگیر فساد بوده یا به دلیل ضعف در عملکرد به این پدیده دامن زده است.
۱. هائیتی
▬ پلیس اصلیترین عامل فساد در هائیتی است. اگر چه در تمامی ساختار دولت در هائیتی فساد وجود دارد، اما، به دلیل ارتباط نزدیک پلیس با مردم و درگیری روزانه مردم و پلیس، فساد در ساختار پلیس تأثیر عمیق بر زندگی مردم عادی گذاشته است.
۲. میانمار
▬ در این کشور که دارای ساختار حکومت دیکتاتوری است، فساد در تمامی بخشها واضح و قابل درک است. عملکرد این دولت بر اساس منطق مشت آهنین بوده و توسط گروهی از نظامیان توتالیتر اداره میشود، اجازه هیچ نوع نارضایتی و ابراز ناخرسندی داده نمیشود. برای دسترسی به پایهایترین خدمات دولتی، مردم مجبور به پرداختهای خارج از روال و غیرقانونی به ارائه دهندگان این خدمات هستند.
۳. عراق
▬ مبالغ عظیم کمکهای خارجی به این کشور، در راستای نوسازی و نیز مبالغ عظیمی که توسط نیروهای نظامی داخلی و خارجی صرف میشود و نیز عدم ثبات در ساختار سیاسی آن موجب شده است که زمینه بروز فسادهای گسترده در بخشهای مختلف وجود داشته باشد. بنا بر این، کشور عراق که دلیل اصلی بروز این وضعیت در آن عدم ثبات ساختار سیاسی است باید در نظر داشته باشد که ثبات در ساختار حکومت، این کشور را به سمت اهداف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی آن نزدیکتر میکند.
۴. گینه
▬ گینه در سالهای اخیر در بحران سیاسی قرار داشته است. اعتراضات مردمی در مقابله با رییسجمهور این کشور که به صورت انحصاری قدرت را در دست دارد، موجب بروز تنش و درگیریهای شدید بین مردم و حکومت شد. وجود این شرایط دولت را هرچه بیشتر غیرپاسخگو نموده و زمینه فسادهای گستردهتر را فراهم نموده است. بیشترین میزان فساد در این کشور در بخش معدن، خصوصاً معدنهای آلومینیوم این کشور رخ میدهد.
۵. سودان
▬ جدای از بحرانهای سیاسی و درگیری بین گروههای مختلف، بخش نفت این کشور، مستعدترین بخش برای بروز فساد است. جایگزینی شرکتهای نفتی کانادایی و چینی مثال خوبی در این زمینه است. عمده تولید نفت سودان که سومین تولیدکننده نفت در افریقا است عمدتاً توسط شرکتهای کانادایی صورت میگرفت، این شرکتها به دلیل وضعیت نامناسب حقوق بشر و شدیداً آلوده بودن صنعت نفت به فساد، فعالیت خود را در این کشور پایان دادند. شرکتهای چینی جایگزین این شرکتها شدند.
۶. کنگو
▬ وجود منابع طبیعی سرشار در این کشور به حجم و گستردگی فساد وسعت بخشیده است. معادن مس و سرشار طلا و نیز کلتان، ماده نادری که در ساخت تلفن همراه مورد استفاده قرار میگیرید از این جمله میباشند. عدم ثبات سیاسی و وجود خشونت به این وضعیت دامن میزند.
۷. چاد
▬ راهاندازی پروژه خط لوله نفتی چاد-کامرون که توسط بانک جهانی تأمین مالی و توسط کنسرسیوم نفتی اکزون موبیل اجرا میشد، با این فرض بود که میتواند از حجم فقر و گرسنگی این دو کشور بکاهد، اما، کمکهای ارسالی برای اجرای این پروژه که حدود ۳۰ میلیون دلار بود در کمال ناباوری توسط دولت ادریس دبی صرف هزینههای نظامی و خرید تسلیحات شد.
۸. بنگلادش
▬ نبود تعامل مناسب بین حکومت و مردم منجر به بروز برخوردهای سرکوبگرانه با مردم شده است و باعث فساد در سطوح مختلف حکومت خصوصاً در نظام حقوقی و چرخههای سیاسی شده است. که به تبع باعث درگیر شدن بخش خصوصی در فرآیند فساد برای برخورداری از امتیازات دولتی شده است. وضعی که در آن بخش خصوصی در صورت ارتباط با نهادهای دولتی میتوانند عملکردی موفق داشته باشند.
۹. ازبکستان
▬ ازبکستان، فسادآلودترین کشور بر جای مانده از اتحاد جماهیر شوروی است. کشوری که همواره غرق در آشوب، ناآرامی و فساد بوده است. گروههای باقیمانده از حکومت کمونیستی شوروی سابق همواره به دنبال حفظ رویکرد چپ به ساختار سیاسی بودهاند، بنا بر این، همواره با استفاده از روشهای مختلف به خصوص غیرقانونی به دنبال اهداف خود بودهاند. این شرایط منجر به آن شده که شهروندان برای انجام کارهای خود از طرح دعاوی در دادگاهها و نام نویسی در مؤسسات آموزشی تا کسب مجوزهای کسب و کار نیاز به پرداختهای غیرقانونی داشته باشند.
۱۰. گینه استوایی
▬ گینه استوایی کشوری است کوچک که به نسبت دارای ذخایر عظیم نفتی است، وضعیت فساد در این کشور بغرنج است. هر چند فعالیت شرکتهای بینالمللی در این کشور خصوصاً شرکتهای نفتی همچون اکزون موبیل تا حدودی این وضعیت را کم کرده است، اما، هنوز ساختار حکومت غیر پاسخگو و نامسوولانه است. شرایط تا قبل از فشارهای بینالمللی به گونهای بود که بیشتر درآمدهای نفتی صرف مخارج شخصی افراد حکومتی میشد، اما، اکنون، به دلیل وجود نظارت بینالمللی ساختار فساد بهینهتر شده است!
۱۱. ساحل عاج
▬ جنگ داخلی این کشور افریقایی را به دو قسمت شمال و جنوب تقسیم نموده است. مخالفان مسلح حکومت خواستار تشکیل حکومت ائتلافی هستند که تمامی مردم در تشکیل آن شرکت داشته باشند. این کشور مزیت نسبی خوبی در تولید محصولات کشاورزی دارد، اما، بیشتر درآمد حاصل از تولید محصولات کشاورزی توسط سیستم سیاسی آن تصاحب میشود.
۱۲. کامبوج
▬ فساد در تمامی ساختار اجتماعی این کشور نفوذ کرده است. تاکنون، هیچکس در این کشور به دلیل فساد تحت پیگرد قرار نگرفته است. در دادگاهی که اعضای گروه خمر سرخ در آن محاکمه میشدند خبرهایی درز کرد که پرداختهایی به قاضی دادگاه صورت گرفته است تا رأی دادگاه را به نفع این گروه صادر کند. پرداختهای غیرقانونی برای انجام امور روزمره در این کشور حالت عادی پیدا کرده است.
۱۳. بلاروس
▬ ولادیمر لوکاشنکو، سیاستمدار کمونیست باقی مانده از اتحاد جماهیر شوروی یکه و تنها این کشور را اداره میکند. وعده و شعار انتخاباتی او هنگام انتخابات سال ۱۹۹۴ مبارزه با فساد و خویشاوندسالاری در ساختار حکومت بود، اما، پس از انتخاب شدن این وضعیت بهبود نیافت، بلکه تشدید شد. حتی، این وضع در بین مسوولان حکومت شایع و به نوعی به روال عادی تبدیل شد.
۱۴. ترکمنستان
▬ ترکمنستان کشور آسیایی بر جای مانده از اتحاد جماهیر شوروی در ردههای بالای فهرست کشورهای آلوده به فساد قرار دارد. هرچند که این کشور دارای قوانین مربوط به مبارزه با فساد است، اما، به علت ناکارآیی آنها و نیز عدم وجود ساختارهای مناسب و اراده و عزم جدی در مبارزه با فساد موفق عمل نمیکند و منجر به همهگیری فساد شده است.
۱۵. تاجیکستان
▬ ترانزیت مواد مخدر تولید شده در افغانستان از تاجیکستان تهدید و خطری است که ثبات این کشور و فرآیند توسعه آن را با خطر جدی مواجه کرده است. از این جهت که این کشور را درگیر مناقشات و پیامدهای ناخوشایند این مسأله میکند. پیامدهای همچون فساد، خشونت و تخریب ساختار اقتصاد از آن جمله است. این وضعیت موجب ایجاد گروهها و باندهایی میشود که برای کسب سود حاصل از این فعالیتها حاضر به انجام کارهای غیرقانونی میشوند.
۱۶. سیرالئون
▬ هرچند که در این کشور کمیسیون ضد فساد وجود دارد، اما، به باور اکثر مردم این کشور، فساد در تمامی ردههای دولتی وجود دارد. این کشور یکی از عمدهترین تولیدکنندگان الماس است. فیلمی در مورد این کشور تحت عنوان «الماس خونی» ساخته شده است که گویای وضعیت حاکم در این کشور بود.
۱۷. پاکستان
▬ به نظر سازمانهای بینالمللی، پاکستان در مبارزه با فساد به پیشرفتهایی دست یافته است، و دولت قدمهای موثری در فرآیند مبارزه برداشته است. اگر چه عملکرد آن در مواقعی به صورت ظاهرسازی بوده و در واقع، هدف آن مبارزه با فساد نبوده، اما، از آنجا که ساختار سیاسی بعد از ژنرال مشرف به سمت دولت ائتلافی گام برداشته، انتظار بهبود در فرآیند مبارزه با فساد میرود.
۱۸. نیجریه
▬ نیجریه، یکی از کشورهای در رده بالای فساد بود که در سالهای اخیر به دلیل تلاشهای پرزیدنت اوباسانجو وضعیت آن بهبود چشمگیر یافت. او با ایجاد یک سازمان اقتصادی که وظیفه اصلی آن مبارزه با فساد بود که توسط گروهی از مسوولان رده بالا و به سرپرستی وزیر تجارت آن اداره میشد، توانست تحولی در مبارزه با فساد به وجود آورد. این موسسه با موظف کردن سازمانهای مختلف به انتشار ساختار بودجه و هزینه خود باعث ایجاد شفافیت در عملکرد نهادهای دولتی شد.
۱۹. قرقیزستان
▬ تغییر و تحول و انقلابهایی که در گرجستان و اکراین رخ داد، این امید را در قرقیزستان زنده کرد که آنها نیز میتوانند با روی کار آوردن یک دولت مردمی به نیاز پاسخگویی رهبران خود دست یابند. این امر تحقق نیافت؛ زیرا، ساختار قدرت دوباره توسط گروهی قبضه شد و از اهداف مردمی آن فاصله گرفت. بنا بر این، نتیجه انقلاب این کشور چیزی جز آشوب و ناامنی نبود.
۲۰. کنیا
▬ ساختار فساد در کنیا به صورت مزمن درآمده و جزئی از ساختار آن شده است، اما، به اذعان سازمانها و نهادهای بینالمللی درگیر مبارزه با فساد، مردم این کشور به دلیل فعالیتهای نهادهای داخلی و خارجی در راستای مبارزه با فساد هوشیار گشتهاند و این امید وجود دارد که با هوشیاری مردم بتوان از حجم و گستره فساد در این کشور کاست.
۲۱. آنگولا
▬ این کشور که جدیدترین عضو اوپک میباشد به وضعیتی دچار شده که در آن قسمت اعظم از درآمد نفتی آن توسط مسوولان و دستاندرکاران رده بالای دولتی تصاحب میشود. غالب این درآمدها توسط این افراد صرف مخارج گروههای فشار که اکثراً مسلح هستند، میشود که هدف از وجود آنها گسترش فضای خشونت و ارعاب در راستای حفظ منافع گروههای حاکم بر این کشور و نیز تداوم بقای آنها در ساختار قدرت و حفظ ساختار سیاسی بسته آن است.
۲۲. ونزوئلا
▬ هوگو چاوز در هنگام انتخابات در سال ۱۹۹۸ با انتخاب شعار کمک به طبقات پایین درآمدی و فقرا توانست در انتخابات پیروز شود؛ اما، بعد از انتخاب شدن عمل به این شعار انتخاباتی را در قالب کمک به افرادی از این گروههای درآمدی که به حفظ و بقای سیاسی او در قدرت کمک میکنند، پیگیری کرد.
▬ به عقیده سازمان جهانی شفافیت، بیشتر درآمد نفتی این کشور در مسیرهای غیرقانونی در راستای منافع افراد خاص در ساختار حکومت هزینه میشود. ساختار پارلمان این کشور نیز به گونهای است که توان نظارت بر دولت را ندارد. همچنین، ساختارهای نظارتی دیگر یا وجود ندارند یا اینکه عملکرد ضعیف دارند. ساختار پلیس این کشور نیز به گونهای شده که بسیار مستعد فساد است، چون گروههای مختلف سیاسی سعی در استفاده ابزاری از پلیس در راستای اهداف سیاسی خود دارند.
۲۳. نیجر
▬ انتخابات ریاستجمهوری و پارلمانی نیجر در سال ۱۹۹۹ این امید را در دل مردم افریقا زنده کرد که مبارزه سیاسی و قدرت طلبی گروهها در کارزار انتخابات مشخص میشود.
▬ اما دولتی که از این انتخابات سر برآورد انتظار مردم این کشور را در رابطه با از بین بردن فضایی سیاسی ملتهب و خشن را که حاصل حکمرانی دولتهای نظامی بود، برآورده نکرد؛ فضایی که به دلیل ساختار نظامی آن، دولت خود را ملزم به پاسخگویی در رابطه با عملکرد خود نمیداند و بنا بر این، زمینهساز گسترش فساد میشود.
۲۴. اکوادور
▬ مهمترین مشکل این کشور که موجب تعمیق فساد شده است نظام حقوقی و قضایی و نیز عملکرد دولت به خصوص در بخش عمومی است. انتظار میرود ساختار قضایی با عملکرد خود در صف اول مبارزه با فساد باشد، اما، اگر این نهاد خود بخشی از فساد باشد، مبارزه با فساد فرآیند بغرنجی خواهد بود. همچنین، وضعیت پارلمان و گروههای سیاسی نیز چندان تعریفی ندارد که موجب تعمیق شرایط نابسامان فساد در این کشور شده است.
برداشت آزاد از دنیای اقتصاد
هو العلیم