دکترحامدحاجیحیدری/ الهامنصرتی
گزارش رساله پایاننامه/رتبه اول تحقیقات علوم انسانی تهران/جشنواره محقق حلی 1390
← در جریان عصر سازندگی، ”زهد“ تغییر معنا داد.
← به این معنا شد که دنیا داشته باش، زیاد هم داشته باش، اما به آن وابسته نشو!
← معنایی که انگار پیشوایان دینی تا پیش از عصر سازندگی، خردورزی لازم برای فهم آن را نداشتند!
← وقتی این معنای تازه را فهمیدی، آن وقت سبک زندگی تازهای باب کن.
← سپس، خرید کن، تا چرخ توسعه بگردد.
← بدین ترتیب، در کنار سایر متمولان، جماعتی ”روحانی کاتولیک“ پیدا شدند که معلوم نبود این کنز و مال را برای چه میخواهند.
← آبروی تاریخی ”زی طلبگی“ ”روحانیت سادهزیست“ را بردند.
← چون فضیلت ”زهد“ را نفهمیدند.
← چون ”مغز دنیا“ را نفهمیدند.
← در کنار سایر متمولان، شرایط فکری را پدید آوردند که مبارزه با مفاسد اقتصادی به اولویت اول هر نوع تلاش صادقانه برای نجات این کشور تبدیل شد و همچنان این مبارزه بیفرجام مانده است.
← چون ”مغز دنیا“ را نفهمیدند.
----------------------------------------
وَ ما أُوتِيتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَمَتاعُ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ زِينَتُها وَ ما عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ وَ أَبْقي أَ فَلا تَعْقِلُون
قصص/60
----------------------------------------
← در قرآن مجيد، از دنيا و زندگاني دنيا با تعبيرات مختلفي ياد گرديده و انسانها را از اقبال به آن و اغفال در برابر آن بر حذر داشته است، از جمله (تفسير نور، ج.9، ص.80):
← o زندگي دنيا، مايهي غرور و اغفال است. ”وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلاَ مَتاعُ الْغُرُورِ“ (حديد/20)؛
← o دنيا، بازيچه است. ”وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلاَ لَعِبٌ وَ لَهْوٌ“ (انعام/32)؛
← o دنيا، اندك و ناچيز است. ”فَما مَتاعُ الْحَياةِ الدُّنْيا فِي الاخِرَةِ إِلاَ قَلِيلٌ“ (توبه/38)؛
← o دنيا، غنچهاي است كه براي هيچ كس گُل نميشود. ”زَهْرَةَ الْحَياةِ الدُّنْيا“ (طه/131)؛
← o دنيا، عارضي است. ”عَرَضَ الْحَياةِ الدُّنْيا“ (نساء/94 و نور/33)؛
← o زندگي دنيا، براي كفّار جلوه دارد. ”زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا الْحَياةُ الدُّنْيا“ (بقره/212)؛
← o مال و فرزند، جلوههاي دنيا هستند. ”الْمالُ وَ الْبَنُونَ زِينَةُ الْحَياةِ الدُّنْيا“ (كهف/46)؛
← o چرا آخرت را به دنيا ميفروشيد؟ ”اشْتَرَوُا الْحَياةَ الدُّنْيا بِالاخِرَةِ“ (بقره/86)؛
← o چرا به دنياي فاني و محدود، راضي ميشويد؟ ”أَ رَضِيتُمْ بِالْحَياةِ الدُّنْيا“ (توبه/38)؛
← o چرا به دنياي كوچك و زودگذر شاد ميگرديد؟ ”فَرِحُوا بِالْحَياةِ الدُّنْيا“ (رعد/26)؛
← o چرا دنيا را به آخرت ترجيح ميدهيد؟ ”يَسْتَحِبُّونَ الْحَياةَ الدُّنْيا عَلَي الاخِرَةِ“ (ابراهيم، 3)؛
← o چرا به دنياداران خيره ميشويد؟ ”لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلي ما مَتَّعْنا بِهِ“ (حجر، 88)؛
← o چرا فقط بهدنيا فكر ميكنيد؟ ”لَمْ يُرِدْ إِلاَ الْحَياةَ الدُّنْيا“ (نجم، 29)؛
← o آيا دنياگرايان نميدانند كه جايگاهشان دوزخ است؟ ”وَ آثَرَ الْحَياةَ الدُّنْيا، فَإِنَّ الْجَحِيمَ هِيَ الْمَأْوي“ (نازعات، 38).
در نتیجه...
• بهرهي 97. غرور و اغفالي كه از بازي با زندگي دنيا برميخيزد، جامعه، روابط اجتماعي، و فرد را به سوي وضعيت سكولار سوق ميدهد. دنياپرستي، آخرت فروشي (براي اهداف دنيوي كه در چشم افراد بزرگ جلوه ميكند) و نپرداختن حق فقرا، دنيا را براي افراد و جامعه به يك دام بدل ميكند كه اعتقادات آنها را نابود ميكند.
← تا کنون، نود و هفت رهنمود از مصحف شریف آموختیم. هشتاد و هشت رهنمود دیگر باقیست. تا پایان ساخت این الگو برای فهم عوامل بیدینی با ما همراه باشید...
مآخذ:...
هوالعلیم