دکتر حامد حاجیحیدری؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
▀█▄ مطلب ۱.
▬ وقتی بیبیسی و روزنامه شرق و روزنامه اعتماد، به یک اتفاق تمرکز کنند، موجب دغدغه میشود. بالاخره، ما از مرداد ۱۳۳۲ و تیر ۱۳۷۸ و خرداد ۱۳۸۸، نسبت به موضوعاتی که علاقه بیبیسی و شرق و اعتماد را جلب کنند، نگران میشویم، یا لااقل در مورد آنها احتیاط میکنیم.
▬ جماعتی «ترولیست» نوجوان، که خود را «دهه هشتادی» مینامیدند، در یک مرکز خرید جمع شدند، و وقتی بیبیسی، «آنها را پوشش داد»، و بعد، روزنامههای اعتماد و شرق، کوشش کردند که رقم آنها را لااقل تا دو هزار نفر «برآورد» کنند، آن وقت معلوم شد که جماعتی مشغول داغ کردن درازگوش هستند! «شرق»یها، بلافاصله با عالیمقام، عباس عبدی، مصاحبهای ترتیب دادند و این تیتر را از گفتار او درآوردند که «باید از آن استقبال شود». بیبیسی و شرق و اعتماد، برای «ترولیستها» هورا کشیدند، و این با تجربهای که ما از ۱۳۳۲ و ۱۳۷۸ و ۱۳۸۸ داریم، میتواند مایه نگرانی باشد.
▬ این رویداد، دستپخت «شبکه» بود؛ آواتارهایی در شبکههای مبتنی بر موبایل، قرار و مداری تنظیم کردند و آنجا جمع شدند، تا در جریان یک «تخریب اجتماعی» که کسبه مرکز خرید را کلافه کرده بود، اعلام موجودیت کنند. تصاویر، حکایت از هزار نفر هم نداشت، ولی بیبیسی و شرق و اعتماد، کوشیدند تا کف جمعیت را به دو هزار نفر تخمین بزنند، و وقتی تقلای این سه مشهود باشد، باید نگران بود.
▀█▄ مطلب ۲.
▬ موضوع جدید، «تخریب اجتماعی» مبتنی بر شبکههای تلفن همراه و نسل جدید اینترنت است. اصطلاحاً به افراد (یا ماشینهای) «تخریبگر» یا «اوباش» در بستر اینترنت، «ترول» اطلاق میشود، همان طور که به افراد یا نیروهای «تخریبگر» در زندگی انضمامی، «ترور» اطلاق میشود، و منشأ هر دو واژه فرانسوی است. ملهم از مفهوم مهم «ترول»، یا «بزن در روی اینترنتی» یا «اوباشیگری اینترنتی»، «ترولیسم»، مفهوم تازهای است که میتواند در ردیف مفهوم قدیمیتر «تروریسم»، مورد توجه تحلیلگران اجتماعی قرار گیرد.
▬ توضیح این که، پس از وقوع انقلاب فرانسه، در دوره اولویت ارزش آزادی بر سایر ارزشها، «تروریسم» به مفهوم «وحشتافکنی به شیوه بزن در رو»، پدید آمد. در آن زمان، سوء استفاده هولناک از مفهوم آزادی، دوران «ترور» را رقم زد. این، برای نخستین بار در طول تاریخ بود که یک نیروی اعمال زور غیر از دولتها، انحصار نمایندگی قدرت عمومی در کاربرد خشونت را مورد تهدید جدی قرار میداد. بدین ترتیب، «ترور»، به یک نیروی سیاسی جدید و مؤثر تبدیل شد که فرقش با نیروهای سیاسی دیگر در «بزن در رو» بودن آن بود؛ هیچ راهی برای مهار معقول آنها از طریق «قانون» شناخته نمیشد.
▬ در بستر شبکه و اینترنت و ضمایم آن نیز، چهرههایی ظهور کردهاند که فرقشان با دیگر «پرسونا»ها، «بزن در رو» بودن آنهاست. روش آنها این است که حملاتی را صورت میدهند و بعد «ناپدید میشوند». حرکات «ترول»ها، بعضاً در دنیای انضمامی نیز استمرار پیدا میکند، و نوع تازهای از «تخریب اجتماعی» به شیوه «بزن در رو» را پدید میآورد، که یک نمونه آن، رویدادی بود که مورد استقبال بیبیسی و شرق و اعتماد قرار گرفت.
▀█▄ مطلب ۳.
▬ پس، در نوع رویدادهایی که یک نمونه کوچک چند صد نفره آن را شاهد بودیم، یا آن رویدادی که با عنوان «آزادی یواشکی» چند سال قبل رخ داد، مهمترین نکته، خصلت «ترولیستی» و «بزن در رو»یی آنهاست. آنها مانند تروریستها، در مورد اجتماع و سیاست و فرهنگ، موضع و تدبیر مشخص و آیندهنگرانهای ندارند، طوری که بشود آشکارا موضع خود را در اجتماع انضمامی یا سایبر مطرح کنند و با تبدیل شدن به یک نیروی سیاسی مشروع و معقول، ایدههای خود را پیگیری نمایند. و چون این نیروها، برای درمان مسائل متنوع اجتماع اعم از مسائل پیچیده حقوقی، اقتصادی، مدنی، سیاسی، و فرهنگی، راه حل روشنی ندارند، به اعتراضات «مذبذب» روی میآورند. آنها بدون اتکاء به اصول همهشمولی که متضمن همدردی برای درد و رنج انسانها باشد، و بتواند همراهیهای اجتماعی و سیاسی معقولی را برانگیزد، به «بزن در رو»یی روی میآورند.
▬ «اجتماع واقعگرا»، چه در ساحت «انضمامی» و چه در فضای «سایبر»، باید به سوی استقرار و تکامل «قانون» پیش برود تا واقعاً بتواند در بهبود اوضاع، تفاوت ایجاد کند. در ضعف حکمرانی قانون، اجتماع به سوی «تخریب» رهسپار خواهد شد، چرا که «قانون برای تهذیب ملت است». کسانی چون عالیمقام عباس عبدی، که مستمر و لاینقطع، اعلام کردهاند که به دنبال «جنبشی کردن» فضای کشور هستند، بارها نشان دادهاند که از خروج اوضاع از ریل و مسیر قانونی خویش استقبال میکنند. نقطه کلیدی در رویدادهای ۳۲ و ۷۸ و ۸۸ هم همین الحاح بر خروج اوضاع از مسیر قانونی بوده است.
▬ من، تا حدی، امثال روشنفکرانی چون عباس عبدی را در هر سه مقطع تاریخی فوق مقصر میبینم؛ آنها در مصائبی که به این کشور میرود مقصر هستند. کشور، خود به خود اصلاح نمیشود و نیاز به طرحهای معقول دارد، خصوصاً اگر پای نوجوانان و جوانانی که ادعا میکنند «دهه هشتادی» هستند در میان باشد. روشنفکر نمیتواند بدون طرحهای معقول، و به نحو غیر مسؤولانه، و بدون توجه به «تخریب اجتماعی» که این نحو حرکات ایجاد میکنند، از این حرکات «استقبال» کند و دیگران را نیز به «استقبال» فراخواند. نه؛ نمیتواند ...
مأخذ:صبحنو
هو العلیم
شاید اینها دنبال «بزن و در رو» نیستن. بهخصوص مبتنی بر اندیشههای کاستلز در شبکههای خشم و امید، که درباره «اشغال فضا» صحبت میکنه.
در واقع اینها با اشغال پیدرپی فضاهای گوناگون، حضورشون رو از حالت «در رو» به حالت «حضور همیشگی» تبدیل میکنن. و یا مثلا میتونن تو هر لحظه حضورشون رو از حالت مجازی به حالت فیزیکی تبدیل کنن و «مرئی» بشن.
و اساسا چرا فکر میکنید «جنشی کردن فضای کشور» کار نامعقولی هست؟