دکترحامدحاجیحیدری/ الهامنصرتی
گزارش رساله پایاننامه/رتبه اول تحقیقات علوم انسانی تهران/جشنواره محقق حلی 1390
← فایده خواندن این متن میتواند این باشد که ما را تکان بدهد.
← اگر از دنیا، فقط لذت و عشق و حال را گرفتهایم،
← اگر حرف حق زیردست خود را نمیشنویم،
← اگر ستم بر ستمدیدگان را نمیبینیم،
← اگر کاممان در مقابل صاحبان ”زر و زور و تزویر“ به حق باز نمیشود،
← اگر فکر خود را جز به تمشیت امور روزمره به کار نمیاندازیم،
← اگر غم هدایت خلق خدا و استضعاف مستضعفین را نمیخوریم،
← اگر فقط به فکر ”منافع شخصی“ یا ”منافع ملی“ هستیم،
← اگر به فکر آن نیستیم که بود و نبود ما به حال این دنیا فرقی بکند،
← اگر به این راضی شدهایم که یک زن یا مرد ”معمولی“ باشیم و سرمان به کار خودمان باشد،
← اگر با گذر این همه سال از انقلاب و جنگ، آرد خود را الک کردهایم و الک خود را آویختهایم، ...
← فایده خواندن این متن میتواند این باشد که ما را تکان بدهد.
← و البته، اگر میخواهیم این مطلب را بخوانیم، باید کمی کمتر روشنفکر باشیم.
← یعنی، خود را برای شنیدن چند ”تیکه آبدار“ آماده کنیم.
← بيتفاوتها، پنج صفت تحقيرآميز دارند: انگار ”حيوانند“ و ”كورند“ و ”كرند“ و ”لالند“ و ”بيعقلاند“.
← و ”بیتفاوت“ها، هر چند که نماز بخوانند و روزه بگیرند، بر آستانه آتش نشستهاند و ”عرق میریزند“!
----------------------------------------
وَ مَثَلُ الَّذِينَ كَفَرُوا كَمَثَلِ الَّذِي يَنْعِقُ بِما لا يَسْمَعُ إِلاَّ دُعاءً وَ نِداءً صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لا يَعْقِلُونَ
بقره/171
----------------------------------------
← “دُعاءً“ به معناي خواندن از نزديك و ”نِداءً“ براي خواندن از راه دور است.
← در اين آيه، دو تشبيه است: يكي تشبيه دعوت كنندهي حقّ، به چوپان. و ديگري تشبيه كافران، به حيواناتي كه از كلام چوپان چيزي جز فرياد نميفهمند. يعني اي پيامبر! مثال تو در دعوت اين قومِ بيايمان به سوي حقّ و شكستن سدهاي تقليد كوركورانه، همچون كسي است كه گوسفندان و حيوانات را براي نجات از خطر صدا ميزند و آنها اين پيام را درك نميكنند. زيرا چشم و گوش دل آنها بسته شده و در واقع، كر و لال و نابينا هستند.
← ارزش چشم و گوش و زبان، به آن است كه مقدّمهي تعقّل باشد؛ ”صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لا يَعْقِلُونَ”. راه شناخت، پرسيدن، گوش كردن و ديدن همراه با تفكّر است.
در نتیجه...
• بهرهي 52. تعقل نكردن در دعوت دعوت كنندگان حق و باطل، جامعه، روابط اجتماعي، و فرد را به سوي وضعيت سكولار سوق ميدهد.
• بهرهي 53. تفكر ننمودن در جهان و علل و حكم نهفته در آن، جامعه، روابط اجتماعي، و فرد را به سوي وضعيت سكولار سوق ميدهد.
• بهرهي 54. بيتفاوتي در قبال حق و دعوت حق، جامعه، روابط اجتماعي، و فرد را به سوي وضعيت سكولار سوق ميدهد.
← تا کنون، پنجاه و چهار رهنمود از مصحف شریف آموختیم. صد و سی و یک رهنمود دیگر باقیست. تا پایان ساخت این الگو برای فهم عوامل بیدینی با ما همراه باشید...
مآخذ...
هوالعلیم