فیلوجامعه‌شناسی

”تأملات جعفری“ در علم دینی/ تصحیح ارتباط ذهن با واقعیات

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشت آزاد از مرحوم محمد تقی جعفری در شرح نهج‌البلاغه؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


• مباحث و تحقیقاتی که درباره پدیده شناخت به وسیله محققان مطرح می‌شود، به طور مستقیم تنظیم و تصفیه شناخت را مورد اهتمام قرار نمی‌دهند، این تنظیم و تصفیه در هر دو قلمرو باید انجام گیرد: قلمرو درک کننده و قلمرو درک شونده.

░▒▓ قلمرو درک‌کننده
• قلمرو درک کننده، عبارتست از حواس و وسائل کمکی که برای توسعه و دقت بیشتر در واقعیات ساخته می‌شوند. و همچنین، ذهن بشری که از شناخت‌های حاصله از حواس و ابزار کمکی بهره‌برداری نموده آن‌ها را وارد قلمرو علم و معرفت‌های جهان‌بینی می‌نماید.
• اهمیت تصحیح کار حواس را از آنجا می‌توان فهمید که شناخت واقعیت‌های مربوط به حواس، محصول ارتباط آن‌ها با واقعیت‌ها است. کم‌ترین اختلال در حواس، بدون تردید واقعیت را دگرگون نشان خواهد داد، چنان که فلاسفه گذشته می‌گفتند: «هر کس یک حس از دست بدهد، علمی را از دست داده است». و روشن است که از دست دادن یک علم مساوی است با نقص رابطه با واقعیتی که به وسیله آن علم امکان پذیر می‌باشد.
• تصحیح و تنظیم کاری‌های حسی به طور طبیعی مربوط به بهداشت اعضای مربوط به آن‌ها است. تردیدی نیست در این که تنظیم و دقیق ساختن حواس هر اندازه هم که عالی بوده باشد، به آن درجه از دقت نمی‌رسد که همه واقعیات را آن چنان که هستند و در همه شرایط به ذهن آدمی منتقل بسازند، زیرا وضع ساختمان اعضای حس دارای کیفیت مشخص می‌باشد و دگرگون کردن آن‌ها مساوی مختل ساختن آن‌ها است. یک تنظیم دیگر که درباره فعالیت‌های حواس باید انجام بگیرد، مدیریت درونی است که باید کار حواس را تنظیم نماید.
• این مدیریت اساس کارش این است که هدف‌گیری‌ها و انتخاب وسایل را برای به دست آوردن آن هدف‌ها و جلوگیری از تلف شدن بیهوده ارتباط حواس با محسوسات، طوری انجام بدهد که اگر از هر ارتباطی نتیجه‌ای حاصل شود، بتوان آن نتیجه را به عنوان یک مقدمه صحیح در پیش برد شناخت به کار برد.
• یکی دیگر از کارهای مدیریت درونی این است که برای تقلیل مختصات موضع‌گیری حواس کاسته و به تماشاگری آن بیفزاید، البته چنان که در مبحث مربوط به «شیئی برای خود و شیئی برای من» توضیح داده خواهد شد، این بازیگری به حد صفر نمی‌رسد. این تنظیم و تصفیه در دستگاه‌هایی که برای گسترش و دقت بیشتر در تماس حواس با واقعیات ساخته می‌شوند، ضرورت جدی دارد، اگر چه همه دستگاه‌های نشان دهنده نیز بازتاب مخصوص به هویت خود را با واقعیات در تماس می‌گذارند.

░▒▓ قلمرو درک‌شونده
• تنظیم و تصفیه حواس و دستگاه‌ها، برای ارتباط با واقعیات شرایط «لازم» هستند، ولی برای تحصیل شناخته‌ای مفید «کافی» نمی‌باشند، موقعی این شرایط، به حد کافی می‌رسند که تنظیم و تصفیه ذهن و فعالیت‌های آن که کارگاه اصلی شناخت است، با حد اکثر دقت انجام بگیرد.
• قلمرو ذهن با نظر به تعدد نیروهای متنوع و فعالیت‌های گوناگون و تأثرات مهم، مانند جنگلی بسیار بزرگ است که پر از انبوه درختان متنوع و چشمه‌سارها و جانوران و تپه‌ها و معادن گوناگون است، که در حالات عادی مانند دورنمایی است که نمودهایی بسیار ناچیز از خطوط و اشکال و رنگ‌های مقابل دیدگان ناظر را نشان می‌دهد و بس؛ نیروی تجسیم‌های گوناگون، حافظه با امکان ثبت یک میلیون میلیارد اطلاع، نیروی تعقل‌های تنظیمی و تجریدی و مقایسه‌ای، نیروی زیبایابی‌های بسیار متنوع، قدرت تذکر (یادآوری) فعالیت‌های تداعی معانی. جریان اندیشه‌های هدف‌دار، اصول بدیهی و نظری و پیش ساخته رسوب شده، تأثرات ته‌نشین شده در ناخودآگاه و غرایز و صدها نیرو و امکان فعالیت‌هایی که با دگرگون شدن موضع‌گیری‌ها و دگرگونی واقعیات به فعلیت می‌رسند.
• در درون آدمی، مانند همان جنگل انبوه است که ذهن آدمی در موقع تماس با واقعیات با یک کانال باریکی با آن جنگل در ارتباط قرار می‌گیرد، اگر چه او خود این ارتباط را نخواهد، بلکه اصلاً آگاهی به آن نداشته باشد. به همین جهت است که جهان‌بینان بزرگ و همه جانبه برای لزوم تصفیه و تنظیم ذهن که کانالی با آن جنگل دارد، اهمیت حیاتی برای تحصیل شناخت قائل هستند. از قرن نوزدهم به این طرف این تصفیه و تنظیم، به فراموشی سپرده شد و در نتیجه، به جای آن‌که دانشمندان و صاحب‌نظران، جهان و اجزای آن را درک کنند، ذهن خود را در مسائل مورد تحقیق تجزیه نموده و به جای آن‌که ارتباط ذهن را با جنگل درون به وسیله کانال تنظیم منطقی نمایند، در محدودیت‌های اسف‌انگیز تخصصی (که دارای بعد مفید هم هست) خود را به محاصره انداختند. در نتیجه، جهانی که برای هر دانشمند مطرح می‌شود، اگر چه در رشته تحقیق خود، بسیار ژرف‌نگر است، ولی بسیار کوچک‌تر از آن جهانی است که درون او می‌خواهد. این ژرف‌نگری گسیخته از جهان، مانند خیره شدن به یک دانه شن در لب اقیانوس بیکران است که خیره شونده بخواهد حس اقیانوس‌شناسی خود را با آن یک دانه شن اشباع نماید. این حقیقتی است که نیوتن به آن اعتراف نموده است.
مآخذ:...
هو العلیم

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.