حامد دهخدا
░▒▓ ورم که نه، انفجار تورم
• بر اساس آمار بانک مرکزی قیمت مرغ نسبت به هفته گذشته با ۳.۷ درصد افزایش به ۵ هزار و ۳۶۶ تومان رسیده که نسبت به هفته مشابه ماه قبل ۱۰.۷ درصد و هفته مشابه سال قبل تا ۷۳ درصد افزایش داشته است. همچنین قیمت گوشت گاو و گوساله بیاستخوان نیز افزایش داشت که با نیم درصد افزایش نسبت به هفته قبل به ۱۷ هزار و ۶۷۰ تومان رسیده و قیمت گوشت گوسفند با استخوان نیز بیش از ۲۲ هزار تومان را تجربه کرده است. سبزیهای تازه نیز با بیشترین میزان افزایش ۱۰.۱ درصدی را تجربه کرده است. قیمت گوجه فرنگی با ۳۳ درصد افزایش ۱۲۸۰ تومان، خیار با ۱۵.۴ درصد افزایش هزار و ۴۵۶ تومان، پیاز با ۶.۴ درصد افزایش به ۶۱۵ تومان، کدوی سبز با ۸.۷ درصد هزار و ۱۲۰ تومان و بادمجان با ۷.۳ درصد افزایش به هزار و ۵۱۳ تومان رسیده است. بر اساس این گزارش، برنج وارداتی غیر تایلندی کیلویی دو هزار و ۷۰۰، قیمت داخلی درجه یک با ۴.۱ درصد افزایش به ۴ هزار و ۴۳۵ و برنج داخلی درجه دو به ۳ هزار و ۱۱۰ تومان عرضه شده است. قیمت هر شانه تخممرغ (حدود ۲ کیلوگرم) نیز نسبت به هفته قبل افزایش داشته و به قیمت ۴ هزار و ۸۹ تومان عرضه شده است. حبوبات نیز از این افزایش قیمت بینصیب نبوده، نخود کیلویی ۳ هزار و ۸۸۶، عدس ۳ هزار و ۸۰، لوبیاچیتی ۴ هزار و ۸۹، لوبیا چشمبلبلی ۳ هزار و ۴۳۲، لوبیا سفید ۴ هزار و۳۲، لوبیا قرمز ۳هزار و ۹۰۵ در بازار تهران به فروش رفته است.
• هم گرانی و هم تورم، این روزها بدجوری وَرَم کرده است.
• و مدیران، در آرامشاند ...
• در حالی که رقم رسمی تورم، در حال حاضر، از هر معیاری بالاتر رفته است... بر اساس هر معیاری... نرخ سود سپرده و اوراق مشارکت یا هر چیز دیگر...
• ...مدیران، در آرامشاند.
• نخبگان این جامعه، باید خم به ابرو بیاورند و امر به معروف و نهی از منکر کنند.
• ولی امروز، شکاف و فاصله میان نخبگان و مردم، امری مسجل است. مدیران، رسمیترین کارمنداناند، و مدتهاست که دیگر شبیه اقشار آسیبپذیر نیستند.
• مدیرانِ امروز، با پاداشها و حقِّ ویژه و حق مأموریت و پاداش و...، خود را از حضیض وضع و اوضاع کاسب جزء و کارگر و کارمند قراردادی جدا کردهاند.
• آنها در آرامشاند و کلید ماجرا در این است که آنها حواسشان خیلی به خودشان است.
• خیلی حواسشان خیلی به خودشان است.
• خب؛ در تأمل راجع به احوالات این مدیران، غرق شدم در این که بواقع، کجای کار آنها مقصر این بیتوجهی آنان به حال دیگران است.
• آنها از فرط توجه به خود و موقعیت خود، ملاحظه نمیکنند که این همه افزایش که اکنون نرخ تورم را ۲۲٫۲ درصد رسانده چه آسیبهایی به زندگی این مردم خواهد زد.
• آیا شخصیت «مدیر»، متوجه نمیشود که شمار دخترانی که بظاهر سر خیابان منتظر تاکسی هستند، زیاد شده است؟
• آیا شخصیت «مدیر»، متوجه اعصابهای به هم ریخته مردم کوچه و خیابان نیست؟
• چه خانوادههایی که به هم میریزد...
• چه شرافتهایی که زیر پا گذاشته میشود...
• و چه استطاعتهای ضروری و اولیه که رنگ میبازد.
• چرا شخصیت «مدیر» اینها را درک نمیکند؟
• من فکر میکنم که شخصیت «مدیر»، فرصت کافی برای توجه به احوال دیگران ندارد. او به قول فروید، رفته رفته به یک خودشیفته تبدیل شده است.
• باید حواسمان به خودمان باشد، ولی نه اینطور که این مدیران، حواسشان به خودشان است.
░▒▓ آسیبشناسی شخصیت «مدیر»
• شخصیت «مدیر»، باید خیلی حواسش به خودش باشد. البته نه از آن بابت که خود را پر و بال دهد، بلکه باید مدام خود را سرکوب کند تا «حق» را به جای «خود» زیارت کند.
• مدیری که خود و زندگی خود را زیاد ببیند، صحنه اسفبار انتظار سرخیابانی این دختران را نمیبیند. تنها چنین مدیری است که از دیدن این صحنهها هلاک نمیشود. خیلی خونسرد به مدیریت خود ادامه میدهد.
• شخصیت «مدیر» حرفهای امروز، بیش از هر چیز، متکی بر نوعی «خود»اندیشی مستقل از جهان شده است.
• شخصیت «مدیر»، تصور میکند که خودش به این جایگاه رسیده است، و آنچه بدان رسیده، حقِ «طبیعی» اوست. لذا میتواند برای همه، تصمیم بگیرد.
• هر چه شخصیت «مدیر»، قویتر و قدرتمندتر و نزدیکتر به مراکز قدرت و ثروتمندتر باشد، تصور میکند که با قدرت بیشتری که دارد، میتواند واقعیت را بسازد و برای واقعیت تصمیم بگیرد.
• و سپس، میخواهد به قویترین حد ممکن، دست یابد.
• شخصیت «مدیر»، هر چه قدرتمندتر باشد، خطرناکتر میشود. برای او واقعیت عینی، ارزش و اعتبار چندانی ندارد.
• به جایی میرسد که تنها و تنها میتواند نسبت به آنچه در ذهن خود دارد، بیندیشد و جهان را از دریچۀ همان امور ببیند.
• شخصیت «مدیر»، به آن دلیل که خود را از واقعیت جهان، مستقل و برتر میانگارد، نسخه دیگران را میپیچد. با آنها به مثابه اشیاء و موضوعات تحلیل نگاه میکند. نمیتواند با آنان همدلی حاصل کند و مآلاً نمیتواند «منصف» باشد (نمیواند خود را به جای دیگری قرار دهد).
░▒▓ فرجام
• فکر میکنم که حالا میفهمیم که چرا امام سید روح الله موسوی خمینی (ره)، تا این پایه به توجه به «نفس» البته از باب «تهذیب نفس» توجه داشت. و مدام میگفت «تهذیب نفس»... «تهذیب نفس»... «تهذیب نفس»... «تهذیب نفس»... «تهذیب نفس».... خصوصاً به مدیران و مسؤولان و سیاستورزان.
• توجه به و تأمل در «خویشتن»، و تسلط به خود، و حساب کشیدن از «آن غریبه»، موجب قرب به حضرت حق، رسیدن به مقامات عالی، رسیدن به مقام «یقین» و «طمأنینه»، بیاعتنایی به «واقعیت»های دنیایی و «آشفتگیهای» آن، همگی ملازم با تزکیۀ «شخصیت» و دستیابی به نفس زکیهای است که مهمترین ویژگیِ آن، عظمت و قدرتمندی در شناخت حقیقت و نوعی «سکینۀ قلبی» است تا بتواند، در صورت لزوم، برای تغییر «واقعیت» آشفتۀ جهان، گامی بردارد.
• بنا بر این، در تفکرِ توحیدی، نوعی شخصیت یا «خویشتن»ِ خدامحور شکل میگیرد.
• شخصیت «مدیر»، بر اساسِ طرحی توحیدی، برای نقشآفرینی در جایگاهی خلق شده است که بایستی در طول زندگیِ خویش، با طی مراحلِ کمال، به آن برسد. لذا «مدیر»، باید به تأملِ در نفس و خلوت با خویش و شناختِ خویشتن، اقدام ورزد. شخصیت «مدیر»، بایستی با تزکیۀ خود و زدودنِ حبّ دنیا و واقعیتهایِ مادیِ آن، به مراحل «بالاتر» کمال دست یابد.
• معالوصف، اگر چه شخصیت «مدیر»، باید نسبت به واقعیاتِ مادیِ دنیا بیاعتنا گردد، اما نباید نسبت به آنچه بر «خلق الله» میگذرد، بیاعتنا بوده و لذا بایستی مسؤولانه عمل نماید. هر آنچه این «خویشتن»، از واقعیت مادیِ دنیا، مزکّاتر و مقربتر باشد، در سامان امور واقعی «خلق الله»، مؤثرتر نیز خواهد بود.
مآخذ:...
هو العلیم