برداشت آزاد از مرحوم محمد تقی جعفری در شرح نهجالبلاغه؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
• بشر، برای توسعه ارتباط معرفتی خود با جهان هستی، به ساختن وسایل و ابزار دقیقتر و عالیتر اقدام نموده و به موفقیتهای بسیار چشمگیر نائل شده است. میکروسکپ و تلسکوپ و دیگر وسایل بسیار ظریف و عالی را تعبیه نموده، حتی موجودات و پدیدههایی را که مثلاً با چشم طبیعی دیده نمیشوند، میبیند.
• این وسائل و ابزار، از آن جهت که نمودها و روابط بیشتری را از جهان هستی برای ما قابل درک میسازد، نه تنها برای ما مهم است، بلکه امروز با نظر به باز شدن ابعاد انسانی و سطوح طبیعت، از اهمیت حیاتی برخوردار میباشد.
• ولی آنچه که در باره این وسائل و ابزار مربوط به مسأله شناخت است، اینست که این ابزار به هر درجه از عظمت و دقت هم که برسند، به هیچ وجه نمیتوانند دخالت حواس و شرایط درونی خاص ما را بکلی حذف نموده، ذهن ما را به شکل یک آیینه محض در آورند که واقعیتها را آن چنان که هستند، در درون ما منعکس شوند.
• دلیل این مدعا سه مسأله است:
o مسأله یکم. اینست که این ابزار و ادوات، با دست بشر ساخته، و تابع حذف و انتخاب بشر در اجزاء و روابط عالم هستی است؛ به این معنی که میکروسکوپ برای نشان دادن ذرات بسیار کوچک که با چشم غیر مسلح دیده نمیشوند، ساخته شده است، برای این که ما میخواهم آن میکروبها را ببینیم و شکل و هویت و کار آنها را که میتوانند از راه میکروسکوپ وارد ذهن ما شده و به شناخت ما در باره میکروبها کمک کنند، بدانیم.
o مسأله دوم. آنچه را که وسایل و ابزار در اختیار ما میگذارند، همراه با بازتاب و عکسالعمل هویت خود آن وسایل و ابزار میباشد که در اصطلاح فلسفه مغرب زمین «Casual Charachteristics» مینامند و ما آن را «کیفیت علتپذیری» مینامیم. به عنوان مثال: پدیده حرارت را پشم به طور خاص منعکس میکند، چوب به طور دیگر، بدن آدمی، جیوه، چرم، سیمان، خاک، سنگ... . هر یک از این موجودات، اطلاع خاصی از حرارت به ما میدهد که بستگی به هویت و کیفیت آن دارد. ذرهبین یک مجموعه با شکل خاصی نشان میدهد، و اگر اندک تغییری در ذرهبین و واحدهای مجموعهای که در موقعیت خاص ذرهبین دخالت میورزند، صورت بگیرد، نتیجه کار آن دگرگون خواهد گشت.
o مسأله سوم. چنین فرض کنیم که وسایل و ابزار مصنوعی در هنگام منتقل ساختن اطلاعات برای ما، کمترین واکنش و بازتابی نداشته و میتوانند واقعیات را دست نخورده از دالان خود عبور بدهند؛ بالاخره، تحویل گیرنده آن اطلاعات، حواس و ذهن آدمی است. بدین ترتیب، باز با همان مسأله که در بحث «وسایل و ابزار حسی شناخت» مطرح کردیم، روبرو خواهیم شد: که یک کلید از جهان برونی، قفلی را که در درون باز خواهد کرد؛ قفلی که مشخص با ساختمان و ترکیب مشخص نیست. در واقع، مقولاتی در ذهن فعال میشوند و موضوع شناسایی را تفسیر میکنند.
ادامه دارد...
مآخذ:...
هو العلیم