برداشت آزاد از ملوین دفلور و اِوِرِت دنیس؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
• ویلیام مِی، وسایل ارتباط تودهای را پس از کلیسا و مدارس، سومین وسیله و قدرت بزرگ آموزشی در تاریخ نامیده است. از این قرار، به زعم او عمکرد رسانهها را باید بر اساس عملکرد آموزشی آنان سنجید. از وسایل ارتباط تودهای، به عنوان یک قدرت آموزشی، توقع این است که راه درست زندگی را بیاموزند. چگونه رفتار کنند، چطور لباس بپوشند، و چه جور موهای خود را درست کنند و نهایتاً روابط خود را با دیگران چگونه تنظیم کنند. این، شرح خوشبینانه و مؤدبانه از وضعیت وسایل ارتباط تودهای است.
• وقتی افرادی از کشورهای ماوراء بحار و سرزمینهای دور، به امریکا میآیند، اغلب برنامهها و مطالب رسانههای این کشور را شایسته تماشا نمییابند. زیرا، اینگونه برنامهها را پشت خط قرمزی میدانند. یا حتی پخش ماهوارهای اینگونه برنامهها در کشورهای دیگر، نیز اغلب ناشایست و وقیح تلقی میشود.
• رسانهها، صرفنظر از این که چه برنامهای اعم از اخبار یا سرگرمی را پخش کنند، در هر حال، حاوی تصاویر و پیامها و ارزشهایی هستند. منتقدان اظهار عقیده میکنند که حاکمیت امریکا بر وسایل ارتباط تودهای، پیامدهای منفی بر کشورهای دیگر و فرهنگهایشان دارد. امریکا دارای بزرگترین سیستم ارتباطی در جهان است، تقریباً غیرقابل اجتناب است که فرهنگ امریکایی تأثیر زیادی بر سایر نقاط جهان داشته باشد.
• کانادا در همسایگی امریکا، به شدت تأثیرات تصاویر و پیامهای رسانههای امریکا را تقبیح کرده است و بخصوص از تأثیر تصاویر تلویزیونی امریکا بر «فرهنگ عوام» و خصوصیات فرهنگی مردم کانادا، ناراضی است. بنا بر این، مقامات کانادا تأکید دارند که شبکههای تلویزیونی کانادا به جای این که تولیدات امریکایی را بخرند و آنها را دوباره پخش کنند، برنامههای تولید محلی این کشور را پخش کنند. کاناداییها استدلال میکنند که ادبیات آنها، هنرشان و به طور کلی، میراث فرهنگیشان توسط برنامههای رسانههای امریکا که از طریق ماهواره، شبکههای تلویزیونی، اینترنت و سایر وسائل ارتباطی در داخل کانادا عرضه میشوند، تهدید میگردد، و به طور کلی موجودیت آنها بدین طریق هدف قرار میگیرد.
• با قاطیعتی بیش از کانادائیها، برخی از رهبران آسیایی، فیالمثل در سنگاپور و چین، سعی در ممنوعیت ایستگاههای ماهوارههای زمینی یا بشقابهای ماهوارههای خانگی دارند و به دنبال طراحی و نصب نرمافزارهایی هستند که برخی برنامههای اینترنت را برای شهروندانشان غیرقابل دسترسی سازند و در واقع، به دلایل سیاسی و فرهنگی آنها را سانسور کنند. یکی از مقامات رسمی چین، در این زمینه به ما گفت: «اقدامات ما دلایل خیلی سادهای دارد. نمیخواهیم فرهنگ و ارزشهای ما مورد تهاجم فرهنگی غرب واقع شود». این اظهار عقیدهای است که بارها و بارها در کشورهای دیگر آسیایی نیز شنیده شده است.
• این خشم و ناراحتی از تصاویر امریکایی در کشورهایی که در صدد مدرنیزاسیون و غربیسازی اقتصادشان هستند، و نیز، در کشورهای دیگری که اغلب مسلمان هستند، صد چندان میشود. برخی از این کشورها متحدان سنتی غرب بودهاند، اما آنها نگران آنند که نگرشهای خاص مسلمانان در مورد لباس، آرایش مو و رفتار فردی و اجتماعی تهدید شود و در نهایت از بین برود و ارزشهای غربی جایگزین آنها شود. برنامههای رسانههای امریکایی در برخی از کشورهای مسلمان، باورهای مذهبی و اعتقادات اخلاقی مردم را متزلزل کرده است.
• رهبران کشورهای در حال توسعه که اغلب آنها فقیر هستند، نگران این مطلبند که برنامههای تلویزیونی، فیلمهای سینمایی و محصولات ویدیویی و موسیقیایی امریکایی، باعث ایجاد تقاضا برای مصرف اقلامی شوند که مردم اساساً نیازی به آنها ندارند و حتی در صورت عرضه، نمیتوانند هزینه آنها را بپردازند. مردم، ناگهان خواستار ابزار بازی، غذاهای خاص، لباسهای ویژه، و جواهرات گرانقیمت و وسایل الکترونیک متنوع میشوند.
• در همان حال، مدافعان فرهنگ امریکایی، چنین استدلال میکنند که تولیدکنندگان آنها مجبورند تولیدات خود را تبلیغ کنند و به دنبال بازاری برای فروش آنها باشند. وانگهی، اغلب مسؤولان وسایل ارتباط تودهای محلی هستند که محصولات امریکایی را اعم از تولیدات تلویزیونی و سینمایی میخرند. امواج ماهوارهای و اینترنت، از مرزها میگذرند و مهمانی ناخوانده میشوند و همه جا حضور پیدا میکنند. آنها هر جای این جهان باشند، میتوانند با بینندگان و شنوندگان محلی ارتباط برقرار نمایند و تأثیر اغلب مخرب خود را بگذارند.
مآخذ:...
هو العلیم