برداشت آزاد از ملوین دفلور و اِوِرِت دنیس
• یکی از قدیمیترین توضیحات در مورد رفتار بشر این است که مردم به گونهای رفتار میکنند که معتقدند واقعی و عینی است.
• علاوه بر این، افراد پذیرفتهاند که این دانش عملی و عینی، که شامل اعتقادات و ادراکات و معانی است که برای واقعیتها قائلاند و واکنش آنها به این واقعیتها، باید از یک منبع اجتماعی و در یک روند ارتباطی اعتبار یابند.
• هر دو اصل یاد شده از زمانهای بسیار دور، یعنی حداقل چهارصد سال قبل از میلاد مسیح، برای دانشمندان آن روز، روشن بود. افلاطون با تأکید بر «کلیات» و ماهیت مکالمهای اعتبار آنها در کتاب «جمهوری» این برداشت از نحو برخورد ما با واقعیت را احراز کرد.
• امروزه، ما هنوز با دنیا و مسائل آن، بر پایه دانش حاصل از منابع اجتماعی برخورد میکنیم.
• ولی، بر خلاف مردم زمان افلاطون، امروزه رسانهها را به صورت ستون فقرات کسب چنین دانشی در اختیار داریم.
• معنای این سخن آن است که هر یک از ما با کلماتی سر و کار داریم که معنای دقیق آنها، بستگی به آن دارد که رسانهها، چه تصویری از آنها ارائه میدهند. چه سان آنها را ارزیابی میکنند، و به طور کلی، برای کلماتی که به کار میبریم، چه تفسیری قائل میشوند.
• میتوانیم بپرسیم که این روند پیچیده چگونه شکل میگیرد؟ به عبارتی دیگر، معانی لغات چگونه توسط وسایل ارتباط تودهای دگرگون میشوند، یا معانی قدیمی تثبیت میشوند.
• وقتی که شاهد برنامههای متنوع رسانهها هستیم، مطالبی میخوانیم، میشنویم یا میبینیم. همه اینها، میتوانند معنایی برای کلمات جدیدی که میشنویم بسازند.
• تجربه تماس با رسانهها، حتی میتواند درک ما را از معنای کلماتی که قبلاً میدانستیم، تغییر و شاخ و برگ دهد، و این کار با افزودن معنای جدیدی به واژههای قدیمی مانند توفان صحرا، ایدز و جنگ ستارگان انجام میشود.
• بدین وسیله، کلماتی که دارای معانی مرسوم هستند، مفهوم و معنای جدید نیز مییابند. به عنوان مثال، در گزارشهایی که رسانهها درباره رایانهها پخش میکنند، از کلماتی نظیر «میل» و «کلید» استفاده میشود که دارای معانی متفاوت با اصل معنای آن است که به صورت مرسوم میدانیم. همین موضوع در مورد گزارشهای مربوط به رویدادهای ورزشی صادق است؛ واژههایی نظیر «حمله»، «دفاع»، یا «حرکت انفجاری» (برای مواردی که بازیکنی از چنگ حریفان خود میگریزد). همه اینها، ارتباط جزیی با معانی اصلی خود دارند.
• استفاده از برنامههای رسانهها میتواند رابطه بین کلمات آشنا و معانی مرسوم آنها را با تکرار لغت و معناهای جدید، پایدار سازد.
• بنا بر این، رسانهها به ما زبانی را عرضه میکنند که هر روز پیچیدهتر میشود، و لغات آن، معانی غنیتری مییابد، تغییر میکند، و گاهی حتی با توجه به معانی قبلی که از آنها سراغ داریم، کاربران زبان را سردرگم میسازد.
• اکنون که وسایل ارتباط جمعی به درک ما از لغات شکل میدهند، شاید عجیب هم نباشد که به اعمال و رفتار ما هم معنا و شکل جدیدی بدهند.
• مراحل اساسی تکوین الگوی تحلیلی «رابطه کلمه معنی» که رسانهها آن را انجام میدهند، به شرح زیر چکیده میشوند:
۱. رفتار افراد مختلف، درباره اشیاء یا اوضاع مختلف و یا حوادث، توسط معانی مختلفی که برای آنها قائل میشوند، شکل میگیرند. رسانهها از طریق دستکاری معانی و زبان، نقش غیر مستقیم، ولی نیرومند و بارزی در شکل دادن به اعمال و رفتار ما دارند.
۲. رسانهها با ارائه وقایع عینی، اشیاء یا حوادث یا اوضاع مختلفی را به نحوی تشریح میکنند که یک بر چسب خاص (نمادهای زبانی همانند کلمات) به معانی میزنند.
۳. عضوی از گروه مخاطبان، این معانی را دریافت میکند، و با توجه به تفاسیر شخصی، معانی دریافتی را به خاطر میسپارد یا قدری تغییر میدهد. معالوصف، معانی اطلاق شده توسط رسانهها را هماهنگ با حوادث اطرافش میسازد و بدین صورت آنها را پایدار میسازد.
۴. پس از این مراحل، اشخاص با زبانی که رسانهها معنای جدیدی را برای لغاتش ساختهاند، صحبت میکنند. در این نحو مکالمات، کلماتی که از رسانهها گرفته شده است، یا عیناً مورد استفاده واقع میشوند، یا شاخ و برگ مییابند، یا قدری تعدیل میگردند.
۵. این نوع دخل و تصرف رسانهای در روابط اجتماعی و بین فردی، یکی از مهمترین ابزار بسط و تعدیل و تغییر رسوم فرهنگی و قالب معنای زبان رایج در جامعه امروزی است.
مآخذ:...
هو العلیم