فیلوجامعه‌شناسی

عوامل‌مؤثر‌بر‌شكل‌گيري‌وضعيت‌اجتماعي‌و‌فردي‌سكولار‌از‌ديدگاه‌قرآن‌کریم‌(29)/ پیران‌بچه

فرستادن به ایمیل چاپ

دکترحامدحا‌جی‌حیدری/ الهام‌نصرتی


گزارش رساله پایان‌نامه/رتبه اول تحقیقات علوم انسانی تهران/جشنواره محقق حلی 1390

----------------------------------------
وَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ أُولئِكَ هُمُ الصِّدِّيقُونَ وَ الشُّهَداءُ عِنْدَ رَبِّهِمْ لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَ نُورُهُمْ وَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآياتِنا أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَحِيمِ  اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَياةُ الدُّنْيا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زِينَةٌ وَ تَفاخُرٌ بَيْنَكُمْ وَ تَكاثُرٌ فِي الامْوالِ وَ الاوْلادِ كَمَثَلِ غَيْثٍ أَعْجَبَ الْكُفَّارَ نَباتُهُ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَراهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ يَكُونُ حُطاماً وَ فِي الاخِرَةِ عَذابٌ شَدِيدٌ وَ مَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوانٌ وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلاَّ مَتاعُ الْغُرُورِ
حديد/20-19
----------------------------------------

← تعبير ديگري از پنجگانه ”لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زِينَةٌ وَ تَفاخُرٌ بَيْنَكُمْ وَ تَكاثُرٌ فِي الامْوالِ وَ الاوْلادِ“، از نابغه بزرگ، شيخ بهايي علیه الرحمه، نقل شده كه فرموده است: اين پنج خصلتي كه در آيه شريفه ذكر شده، از نظر سنين عمر آدمي و مراحل حياتش مترتب بر يكديگرند، چون تا كودك است، حريص در لعب و بازي است، و همين كه به حد بلوغ مي‏رسد و استخوان‏بنديش محكم مي‌شود، علاقه‏مند به لهو و سرگرمي‏ها مي‌شود، و پس از آنكه بلوغش به حد نهايت رسيد، به آرايش خود و زندگيش مي‏پردازد و همواره به فكر اين است كه لباس فاخري تهيه كند، مركب جالب توجهي سوار شود، منزل زيبايي بسازد، و همواره به زيبايي و آرايش خود بپردازد، و بعد از اين سنين به حد كهولت مي‏رسد. آن وقت است كه ديگر به اينگونه امور توجهي نمي‌كند، و برايش قانع كننده نيست، بلكه بيشتر به فكر تفاخر به حسب و نسب مي‏افتد، و چون سالخورده شد همه كوشش و تلاشش در بيشتر كردن مال و اولاد صرف مي‌شود.
← مراحل نخستين، تقريبا بر حسب سنين عمر مشخص است، ولي مراحل بعد در افراد گوناگون، متفاوت می‌گردد، و بعضي از آنها، مانند مرحله تكاثر اموال، تا پايان عمر ادامه دارد، هر چند بعضي معتقدند كه هر دوره‏اي از اين دوره‏هاي پنجگانه هشت سال از عمر انسان را مي‏گيرد، و مجموعا به چهل سال بالغ مي‏گردد، و هنگامي كه به اين سن رسيد شخصيت انسان تثبيت مي‏گردد.
← شاید بعضي از انسان‌ها شخصيتشان در همان مرحله اول و دوم متوقف گردد، و تا پيري در فكر ”بازي و سرگرمي و معركه گيري“ باشند، يا در دوران تجمل پرستي متوقف گردد، و ذكر و فكرشان تا دم مرگ فراهم كردن خانه و مركب و لباس زينتي باشد، اينها كودكاني هستند در سن كهولت و پيراني هستند با روحيه كودك! سپس با ذكر يك مثال آغاز و پايان زندگي دنيا را در برابر ديدگان انسان‌ها مجسم ساخته، مي‌فرمايد: ”همانند باراني است كه از آسمان نازل مي‌شود، و چنان زمين را زنده مي‌كند كه گياهانشان زارعان را در شگفتي فرو مي‏برد، سپس خشك مي‏گردد، به گونه‏اي كه آن را زرد رنگ مي‏بيني، سپس درهم شكسته و خرد و تبديل به كاه مي‌شود”! ”كَمَثَلِ غَيْثٍ أَعْجَبَ الْكُفَّارَ نَباتُهُ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَراهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ يَكُونُ حُطاماً”.
← “كفار“ در اينجا به معني افراد بي ايمان نيست، بلكه به معني كشاورزان است، زيرا اصل معني ”كفر“ به معني ”پوشاندن“ است، و چون كشاورز بذر افشاني كرده و آن را زير خاك مي‏پوشاند از اين رو به او ”كافر“ مي‌گويند، لذا گاهي كفر به معني قبر نيز آمده است چون بدن ميت را مي‏پوشاند، و گاه به شب نيز ”كافر“ گفته مي‌شود چرا كه تاريكيش همه جا را مي‏پوشاند.
← در حقيقت، آيه مورد بحث همانند آيه 29 سوره فتح كه وقتي سخن از نمو فراوان گياه مي‌كند مي‌گويند: يعجب الزراع: ”زارعان را به شگفتي در مي‏آورد“ (يعني به جاي ”كفار“ ”زارع“ گفته شده) (فتح/29). بعضي از مفسران نيز احتمال داده‏اند كه منظور از كفار در اينجا همان كافران نسبت به خداوند است، و پاره‏اي توجيهات براي آن ذكر كرده‏اند، ولي اين تفسير چندان مناسب به نظر نمي‏رسد، زيرا مؤمن و كافر در اين شگفتي شريكند.
← “حطام“ از ماده ”حطم“ به معني شكستن و خرد كردن است، و به اجزاي پراكنده كاه ”حطام“ گفته مي‌شود كه همراه تند باد به هر سو مي‏دود. مراحلي را كه انسان در طي هفتاد سال يا بيشتر طي مي‌كند در چند ماه در گياهان ظاهر مي‌شود، و انسان مي‏تواند بر لب كشتزار بنشيند و گذشت عمر، و آغاز و پايان آن را در ديداري كوتاه بنگرد. سپس به بازده عمر و نتيجه و محصول نهايي آن پرداخته مي‏افزايد: ”اما در سراي آخرت از دو حال خارج نيست: يا عذاب شديد است يا مغفرت و رضا و خشنودي او“ (وَ فِي الاخِرَةِ عَذابٌ شَدِيدٌ وَ مَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوانٌ). و سرانجام آيه را با اين جمله پايان مي‌دهد: ”و زندگي دنيا جز متاع غرور و فريب چيزي نيست”! (وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلاَ مَتاعُ الْغُرُورِ).
← “غرور“ در اصل از ماده ”غر“ (بر وزن حر) به معني اثر ظاهر چيزي است، و لذا به اثر ظاهر در پيشاني اسب ”غرة“ گفته مي‌شود، سپس به حالت غفلت اطلاق شده است كه در ظاهر انسان هوشيار است، اما در حقيقت بيخبر است، و به معني فريب و نيرنگ نيز استعمال مي‌شود.
← “متاع“ به معني هر گونه وسائل بهره‏گيري است، بنابراين، جمله‌ي ”دنيا متاع غرور است“ مفهومش اين است كه وسيله و ابزاري است براي فريبكاري، فريب دادن خويشتن، و هم فريب ديگران و البته اين در مورد كساني است كه دنيا را هدف نهايي قرار مي‌دهند و به آن دل مي‏بندند، و بر آن تكيه مي‌كنند و آخرين آرزويشان وصول به آن است، اما اگر مواهب اين جهان مادي وسيله‏اي براي وصول به ارزش‌هاي والاي انساني و سعادت جاودان باشد هرگز دنيا نيست، بلكه مزرعه آخرت، و قنطره و پلي براي رسيدن به آن هدف‌هاي بزرگ است.
← بديهي است كه توجه به دنيا و مواهب آن به عنوان يك ”گذرگاه“ يا يك ”قرارگاه“ دو جهت‏گيري مختلف به انسان مي‌دهد كه در يكي مايه نزاع و فساد و تجاوز و بيدادگري و طغيان و غفلت است، و در ديگري وسيله بيدادي است و آگاهي و ايثار و فداكاري و برادري و گذشت (نمونه، ج.23، ص.349).
در نتیجه...
• بهره‌ي 103. تكذيب آيات الهي، جامعه، روابط اجتماعي، و فرد را به سوي وضعيت سكولار سوق مي‌دهد.
• بهره‌ي 104. وقتي كودكي به غفلت و بي‌خبري و لعب و بازي تقليل يابد و زمينه تربيتي براي دوره‌هاي بعدي زندگي محسوب نشود، جامعه، روابط اجتماعي، و فرد به سوي وضعيت سكولار سوق مي‌يابد.
• بهره‌ي 105. وقتي نوجواني تنها عرصه سرگرمي و دوري از مسائل جدي زندگي شود و از آن بي‌خبري زايد، جامعه، روابط اجتماعي، و فرد به سوي وضعيت سكولار سوق مي‌يابد. اين دو بهره مآلاً به نوعي موضع‌گيري تربيتي در مورد كودكي و نوجواني اشاره دارد كه بر مبناي آن تربيت الهي از مهد آغاز مي‌شود و كوشش مي‌شود تا از نخستين ساعات زندگي بشر به او پيش‌فرض‌هاي درك الهي از زندگي القا شود.
• بهره‌ي 106. اگر جواني به دوره شور و عشق و تجمل تقليل يابد، و آن را گاه جهاد و مبارزه با نفس و شياطين بيروني و دروني ندانند، جامعه، روابط اجتماعي، و فرد به سوي وضعيت سكولار سوق مي‌يابد.
• بهره‌ي 107. اگر ميان‌سالي و بزرگسالي مردمان را هنگام افزايش مال و توسعه زندگي افزودن مالي بر اموال ديگر بدانند، جامعه، روابط اجتماعي، و فرد به سوي وضعيت سكولار سوق مي‌يابد.
• بهره‌ي 108. كمي ياد مرگ، جامعه، روابط اجتماعي، و فرد را به سوي وضعيت سكولار سوق مي‌دهد.

← تا کنون، صد و هشت رهنمود از مصحف شریف آموختیم. هفتاد و هشت رهنمود دیگر باقیست. تا پایان ساخت این الگو برای فهم عوامل بی‌دینی با ما همراه باشید...
مآخذ:...
هوالعلیم

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.