دکترحامدحاجیحیدری/ الهامنصرتی
گزارش رساله پایاننامه/رتبه اول تحقیقات علوم انسانی تهران/جشنواره محقق حلی 1390
← گفتیم که حقیقت دینداری، از دیدگاه مصحف شریف فرقان کریم، ”اسلام“ و ”تسلیم“ است، و لاجرم، حقیقت بیدینی،... خب معلوم است،...
← امير مؤمنان علي علیه السلام، در گفتاري كه در كلمات قصار نهج البلاغه نقل شده، حقيقت ”تسلیم“ را ضمن بيان عميقي روشن فرموده است:
----------------------------------------
لَاَنسبنالاسلامنسبةلمينسبهااحدقبلي:الاسلامهوالتسليم،والتسليمهواليقين،واليقينهوالتصديق،والتصديقهوالاقرار، والاقرارهوالاداءوالاداءهوالعمل.
(نهج البلاغه، كلمات قصار، كلمه 125؛ و اصول كافى، ج.2، ص.45 با كمى تفاوت)
----------------------------------------
← در اين عبارت، امام علي علیه السلام ميفرمايند: ميخواهم اسلام را آن چنان تفسير كنم كه هيچ كس نكرده باشد، سپس شش مرحله براي اسلام بيان فرموده است.
← نخست ميفرمايد: اسلام همان تسليم در برابر حق است،...
← سپس اضافه ميكند “تسليم” بدون يقين ممكن نيست (زيرا تسليم بدون يقين، تسليم كوركورانه است، نه عالمانه). ...
← بعد ميفرمايد: يقين هم، تصديق است (يعني تنها علم و دانايي كافي نيست، بلكه به دنبال آن، اعتقاد و تصديق قلبي لازم است). ...
← سپس ميفرمايد: تصديق همان اقرار است (يعني كافي نيست كه ايمان تنها در منطقه قلب و روح انسان باشد، بلكه با شهامت و قدرت بايد آن را اظهار داشت). ...
← سپس، اضافه ميكند: اقرار همان انجام وظيفه است (يعني اقرار تنها گفتگوي زباني نيست بلكه تعهد و قبول مسؤوليت است)؛ ...
← و در پايان ميفرمايد: انجام مسؤوليت، همان عمل است (عمل به فرمان خدا و انجام برنامههاي الهي)، زيرا تعهد و مسؤوليت، چيزي جز عمل نميتواند باشد، و آنها كه نيروي خود را در گفتگوها، طرحها، جلسات و انجمنها و مانند آن صرف ميكنند و فقط حرف ميزنند، نه تعهدي را پذيرفتهاند، و نه مسؤوليتي و نه از روح اسلام آگاهي دارند”.
← اين، روشنترين تفسيري است كه براي اسلام در تمام جنبهها ميتوان بيان كرد (تفسير نمونه، ج.2، ص.471).
o بهرهي 2: تسليم و تعبد كوركورانه و نه عالمانه، جامعه، روابط اجتماعي، و فرد را به سوي وضعيت سكولار سوق ميدهد. افراد در يك جامعه براستي ديندار، بايد اصول عقايد خود را چنان مستحكم بنا كنند كه با يقيني بيش از آنچه از تجربه شخصي خود يا آزمون علمي دانشمندان به دست آمده، به درستي دستورات دين خود معتقد باشند.
o بهرهي 3: اگر اعتقادات ديني به حدي سست باشد كه افراد پايبندي و استقرار لازم براي ابراز آن را نداشته باشند، جامعه، روابط اجتماعي، و فرد را به سوي وضعيت سكولار سوق ميدهد.
o بهرهي 4: اگر اعتقاد ديني به ايجاد احساس مسؤوليت و تعهد در افراد در قبال تحقق عقايد، دستورات و اعمال ديني منجر نشود، جامعه، روابط اجتماعي، و فرد به سوي وضعيت سكولار تمايل مييابند. خصوصاً افراد ديندار بايد خود را در قبال جامعه، سياست، رفتار صالح ديگران مسؤول بدانند. اگر در جامعه كم كم شرايطي پيش آمد كه در آن، افراد به سرنوشت جامعه و ديگران اهميت ندادند و بيشتر به فكر شرايط و اقتضائات خود بودند، آن جامعه به سوي وضعيت سكولار سوق مييابد.
o بهرهي 5: اگر اعتقادات ديني در حد عقيده و اظهار بماند، ولي مردم عملاً به آن ملتزم نباشند و از دستورالعملهاي ديگري براي هدايت زندگي خود استفاده كنند، جامعه، روابط اجتماعي، و فرد به سوي وضعيت سكولار سوق مييابند.
← تا کنون، پنج رهنمود از قرآن کریم آموختیم. صد و هشتاد و چهار رهنمود دیگر باقیست. تا پایان ساخت این الگو برای فهم عوامل بیدینی با ما همراه باشید...