فیلوجامعه‌شناسی

کالهون5/جنبش‌های اجتماعی نوین؛ استمرار در دفاع به جای حمله

فرستادن به ایمیل چاپ

کرایج کالهون


به عقیده نظریه پردازان، «جنبش‌های اجتماعی قدیمی»، آرمان‌گرا بودند و تلاش می‌کردند از طریق غلبه بر روابط سلطه و استثمار کل جامعه را از نو بسازند. در مقابل، «جنبش‌های اجتماعی نوین»، به دفاع از حوزه‌های خاصی از زندگی می‌پردازند؛ مطالبات آن‌ها محدودتر و در عین حال، کمتر قابل چون و چرا کردن است. در اینجا، نظریه «جنبش‌های اجتماعی نوین» اشاره ارزشمندی به اهمیت دفاع از زیست-جهان‌های خاص و ارتباط آن‌ها با مطالبات بی‌چون و چرا دارد، ولی این اشاره ارزشمند با ادعاهای تاریخی گمراه کننده همراه شده است. این نظریه‌پردازان گمان می‌نند که سوسیالیسم، یک پروژه اتوپیایی فراگیر است. جنبش‌های اجتماعی نوین، از این «ضعف انرژی‌های اتوپیایی» پدید آمدند، و مظهر تأکید غالباً محافظه‌کارانه نوین بر دفاع از روش‌های به خطر افتاده زندگی بودند.
                ولی، واقعیت دقیقاً بر عکس این پندار نظریه‌پردازان است. جنبش کارگری نیز به اندازه «جنبش‌های اجتماعی نوین»، در بیشتر مبارزاتش، دفاعی عمل کرده و بندرت به دنبال بازسازی کامل اجتماع بوده است. چپ سنتی، همیشه در تاریخ خود، معمولاً به انرژی‌های اتوپیایی بدگمان بوده است. هر چند این انرژی‌ها، گاه و بی‌گاه فوران کرده‌اند. در واقع، «چپ سنتی»، در اواخر سدۀ نوزدهم طی دوران تثبیت و نهادینه شدن جنبش «پسااتوپیایی» شکل گرفت؛ چپ سنتی، جایگزین شکوفایی اولیه جنبش‌های اتوپیایی‌تر شد و لقب سنتی را به خاطر مقاومت در مقابل جنبش‌های نوین، نه فقط در دهه 1960، بلکه در اوایل سدۀ بیستم و پس از آن کسب کرد. در واقع، چپ جدید (و در معنای کلی‌تر، «جنبش‌های اجتماعی نوین») را بیشتر می‌توان تلاشی برای بازیابی انرژی‌های اتوپیایی اوایل سدۀ نوزدهم در نظر گرفت. این جنبش‌ها، از آن‌جایی که در پیوندهای زندگی روزانه و اجتماعات ریشه داشتند، غالباً در اهداف خود، رادیکال و حتی اتوپیایی بودند.
                آن طور که ضرب‌المثل می‌گوید، «بهترین دفاع حمله خوب است»، لذا تشخیص لحظات دفاعی جنبش‌های عمومی سدۀ نوزدهم از لحظات حمله آن دشوار است. در واقع، این لحظات، غالباً به شکل دو روی یک ایدئولوژی اتوپیایی جلوه می‌کنند. ریشه دیدگاه‌های اتوپیایی (یا بخشی از جذابیت آن‌ها)، اغلب در سنت‌های دینی و/یا تصورات مربوط به دوران طلایی صنعت‌گران یا کشاورزان کوچک است که به تازگی نابود شده است. در همین حال، این آرمانشهرها، با بسیاری از گرایش‌ها و خصوصیات جامعه معاصر در تنش و تقابل بودند. خط حایلی بین کناره‌گیری از این دنیا برای آماده شدن برای دنیای دیگر، یا حفاظت از زندگی سالم‌تر، و کناره‌گیری به منظور ایجاد الگویی که بتواند روابط اجتماعی را در سطح عام‌تر تغییر دهد، وجود نداشت. بررسی نحوه ریشه گرفتن جنبش‌های اجتماعی اوایل سدۀ نوزدهم، از مسائل و پیوندهای زندگی روزمره و دفاع از روش‌های ارزشمند زندگی اهمیت زیادی دارد، و باید در نظر داشته باشیم که پندار ما طوری نباشد که این امر آن‌ها را ذاتاً محافظه‌کار و از انرژی‌های اتوپیایی محروم ساخته است. این خاستگاه‌ها، موجب رادیکال شدن بسیاری از جنبش‌ها شدند، حتی وقتی که این جنبش‌ها برنامه‌های جامعی برای بازسازی جامعه نداشتند.

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.