فیلوجامعه‌شناسی

ــ̓ ̓ـکوتیشن: سن آگوستین درباره طریقت یزدان برای صلح

فرستادن به ایمیل چاپ

سن آگوستین در «شهر خدا»


• حال باید توجه داشت که خداوند متعال، آن سرور مشفق ما، در دو فقره از فرامین بزرگش، به بندگان یاد داده است که آفریدگار و همسایه خود را دوست بدارند.
• مفهوم این فرمان بواقع این است که باید سه چیز را همواره دوست بداریم: خدا همسایه و خودمان را؛ زیرا حقیقت امر این است که بنده دوستدار خدا، اگر در عین حال، نفس خود را نیز دوست بدارد، مرتکب اهانتی نسبت به مقام الوهیت نگردیده است.
• اما لازمه حب خدا این است که بنده دوستدار، نه تنها خود به انجام این وظیفه کمر بندد، بلکه به علت همان عشق و محبتی که نسبت به خدا دارد همسایگان را نیز به دوست داشتن وی (خدای معبود) تشویق کند.
• نیز، از اینجا که دوست داشتن خدا مفهومش دوست داشتن همسایه است، پس بر ذمه او فرض است که در تأمین وسایل زندگانی  همسایه از بذل هیچ گونه کمک دریغ نورزد. مفهوم فرمان الهی در این مورد مسلماً چنین است (و چنین باید تعبیر شود) که بنده دوستدار، به هر میزان که نفس خود را دوست می‌دارد، همسایه را نیز باید به همان میزان دوست بدارد و عین این محبت را نسبت به اهل بیت (زنش، بچه‌هایش، خانواده‌اش) و نیز نسبت به تمام افراد انسانی مبذول دارد. و در قبال این خدمتی که به همسایه می‌کند، بحق، می‌تواند انتظار داشته باشد که او نیز در لحظه نیاز شرط دوستی و همسایگی را بجا آورد و با وی معامله متقابل نماید.
• از این قرار، با اجرای فرامین الهی به نحوی که تفسیر شد، بشر در محیطی صلح‌آمیز که ناشی از توافق و سازگاری وی با تمام جهانیان است به سر خواهد برد.
• فرمان خداوند بدین گونه است که بنده وی اولاً به هیچ انسانی نباید آزار رساند، و ثانیاً، تا آنجا که مقدورش باشد، باید به همه انسان‌ها کمک نماید. و در قلمرو اجرای این فرمان، اقربا و خویشاوندان خود وی اولویت دارند، و آن‌ها هستند که باید در درجه اول از توجه و عنایت او بهره‌مند گردند. به این ترتیب، مقامی که بنده فرمان‌بردار خدا در جامعه انسانی برای خود احراز می‌کند، توأم با نظم آن جامعه، وسایل بیشتری برای تمتع و بهره‌مند شدن از مواهب حیات در اختیارش می‌گذارد، و به همین دلیل است که پولوس قدیس می‌فرماید: «هر آن کس که خویشاوندان خود را آسوده نسازد و برای اعضای خانواده‌اش وسایل راحتی تأمین نکند، بحقیقت، منکر ایمان مسیح و از کافر بدتر است».
• زیرا که پایه صلح و آرامش خانوادگی، چیزی جز استقرار نظم در آن خانواده نیست، و این، حکومتی است که در آن بزرگان خانواده و کسانی که وسایل راحتی و اعاشه اعضای خانواده را فراهم می‌کنند، به صورت فرماندگانی در می‌آیند که اوامرشان بر باقی اجزای خانواده مجری است. مثلاً اوامر شوهر نسبت به زن، اوامر والدین نسبت به اطفال، و اوامر اربابان نسبت به خدمتگزاران. و آن عده از افراد انسانی که وسایل معیشت و راحتی آن‌ها تأمین شده است، از تأمین‌کنندگان این وسایل اطاعت می‌کنند؛ زن‌ها از شوهران، کودکان از والدین، و خدمتگزاران از اربابان خود. اما در خانواده انسان مؤمن (آن رهرو سرای آخرت)، خدمتگزاران حقیقی، بواقع، همان فرمانروایان ظاهری هستند؛ زیرا حکومت این گونه زیردستان مؤمن به هیچ وجه معلول غریزه جاه‌طلبی یا حب قدرت نیست، بلکه ناشی از پیوندی است که در حین اجرای دقیق یک وظیفه به وجود آمده است. حکومت آن‌ها، آمیخته به غرور و تحکم نیست، بلکه شفقتی است توأم با نوازش.

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.