نیکولو ماکیاولی در «گفتارها»
• تفکر درباره عظمتی که آتن در خلال یک صد سال بعد از آزاد کردن خود از حکومت ستمگر پیسیستراتوس (Pisisitratus) به دست آورد، شگفت انگیز است؛ و باز شگفتانگیزتر از آن، اندیشیدن درباره عظمتی است که روم بعد از آن که از شر پادشاهانش خلاصی یافت، حاصل کرد. علت این امر روشن است؛ زیرا این خیر عموم بوده، نه آسایش و رفاه فردی، که موجب عظمت شهرها شده است. و تحقیقاً خیر عموم، در هیچ حکومتی، غیر از حکومت جمهوری مورد توجه قرار نمیگیرد، زیرا هر آنچه [کارگزاران جمهوری] انجام میدهند، برای نفع عامه است، و چنان چه از قضا اقدام آنها گزندی به یک یا چند نفر برساند، شمار کسانی که آن اقدام به سودشان صورت میگیرد، چندان بسیار هست که [حقاً] بتواند کاری را، ضمن اینکه انجامش برای چند نفری خوشآیند نیست، به سود خود انجام دهند...
• روم، از آغاز، آزاد و مستقل بود و… نه حاصلخیزی خاک، نه مجاورت دریا، نه پیروزیها و نه عظمت امپراطوری، هیچکدام نتوانست در خلال چندین قرن، آنها را به فساد بکشاند و فضایلی را که آنان حفظ کردند، بیش از فضایلی است که در حکومتهای جمهوری دیده شده است…
• فقط آن شهرها و کشورهایی که آزاد هستند، میتوانند به عظمت برسند. نفوس در آن شهرها و کشورها بیشتر است، زیرا زناشوییها آزادانهتر سرمیگیرد و امتیازات بیشتری را برای شهروندان قائل میشوند؛ و مردم هر گاه بدانند که میتوانند از کودکانشان نگهداری کنند، و هر گاه بدانند که فرزندان از حق ارث محروم نخواهند بود، و هر گاه بدانند که اولاد آنان نه تنها آزاد زاده خواهند شد و برده نخواهند بود، بلکه اگر دارای استعداد و فضیلتی باشند میتوانند به مقامات بلند دولتی برسند، آن گاه، با دلخوشی بیشتری صاحب فرزند خواهند شد. نیز، در کشورهای آزاد، میبینیم که ثروت، خواه ثروتی که نتیجه فرهنگ کشور باشد، یا ثروتی که محصول صنعت و هنر آن، به سرعت رو به فزونی میرود. زیرا همه با مسرت، داراییشان را چند برابر میکنند و تلاش مینمایند تا به چیزهایی که میتوانند از لذت تملکش به آسودگی برخوردار شوند، دست یابند. از این رو، آدمیان برای افزایش ثروت شخصی و ملی که در نتیجه پیروی از یک روش بسیار مطلوب افزایش مییابد، با یکدیگر به رقابت میپردازند.