برداشت آزاد
• امیل دورکیم توصیف امانوئل کانت از اصول تنظیمکننده تجربه (مقولات ذهن) را به عنوان اصولی تغییرناپذیر، عام و استعلایی، رد میکند.
• در نظر دورکیم، این اصول، تاریخمند هستند. از سنخ نمادهای اجتماعی هستند. به بیانی دیگر، ”بازنمودهای جمعی“اند.
• معرفتشناسی اجتماعی دورکیم، در سه اثر اصلی او بسط یافته است: ”مقولهبندی ابتدایی: مساهمت در مطالعه بازنمودهای جمعی جمعی“ (1903) با همکاری مارسل موس، ”صور ابتدایی حیات دینی“ (1912) و ”پراگماتیسم و جامعهشناسی“ (14-1913).
• او، سلسله سخنرانیهایی در سوربون در باب ”پراگماتیسم و جامعهشناسی“ در خلال سالهای 1913 و 1914 ایراد کرد. این خط فکری از مقاله مقدماتی ”بازنمودهای جمعی“ (1989) آغاز شد، و با تأثر از ویلیام جیمز به ”صور بنیانی حیات دینی“ رسید. دورکیم نوعی پراگماتیسم امریکایی را معرفی کرد که به طور خاص، در کارهای ویلیام جیمز مشهود بود. این سخنرانیهای نه چندان مشهور، دستمایههای اساسی نظریه معرفت دورکیم و رابطه معرفت با جامعهشناسی را نشان میدهد.
• در فرجام قرن نوزدهم، پراگماتیسم امریکایی نظریهی اصلی معرفت در فرانسه بود. پراگماتیسم در تفسیر دورکیم، توأمان، همراه با تحسین و تشکیک بود. دورکیم، با این تحلیل از پراگماتیسم، امیدوار بود که از پس بدبینی شوپنهاوری به معرفت برآید سنخی از عقلگرایی را به روی خود بگشاید.