برداشت آزاد
• خصیصۀ متمایز معرفتشناسی مدرن قارهای، در ابرام بر مقولات آگاهی، و نگاه سوژهمحور به حقیقت و علم و اخلاق است.
• دورکیم، با برگرفتن این مضمون محوری مدرنیستی، برای تلقی خویش از وجدان جمعی، مبنایی دست و پا میکند. این مبنا را بدواً از ژان ژاک روسو دریافت میکند و با روسو متوجه رمانتیسیسمی میشود که مغز و گوهر نیرومند آن را در آرتور شوپنهاور میجوید.
• مفهوم وجدان جمعی به قدر زیادی، همان مفهوم «ارادهی عمومی» روسو است، که البته با مفهوم شوپنهاوری «اراده» غنا یافته است. مفهوم «وجدان جمعی» دورکیم، عمق معرفتی و اخلاقی توانمندی دارد که معمولاً در مرورهای جامعهشناسان، این عمق دیده نمیشود. این عمق در مفهوم «اراده» شوپنهاور نهفته است.
• مفهوم «وجدان جمعی» دورکیم، به آگاهی جمعی و آگاهی عمومی ارجاع میدهد. این مفهوم، مبانی جامعه را در ارزشهای جمعی و همبستگی اجتماعی، فرهنگ و نهادهایش جست و جو میکند. بدینترتیب، دورکیم، جامعه را رمانتیکوار، به عنوان سیستمی منسجم از ایدهها و نمادها دیده میشود.
• در عین حال، جامعه، ذهن جمعی خود را در قواعد مشترک اخلاقی نمودار میسازد که به عنوان نیروهای جبری و محدودیتهای اجتماعی بر افراد سایه افکندهاند. قبل از «من» هستند و پس از «من» هم خواهند بود.
• باورهای عمومی و وفاق اخلاقی با ایجاد یک وحدت اجتماعی، تأثیر خود را میگذارند؛ وحدتی که مبتنی بر ایدههای فراگیر و جهانشمول و الزامهای فردی است. گشودن بحث دورکیم در این سطح نیامند توجه به آراء شوپنهاور است. خواهیم دید. ...