برداشت آزاد
• امیل دورکیم، در 1887، تدریس دانشگاهی را در دپارتمان فلسفه دانشگاه بوردو، با تأکید بر علم اجتماعی و مقدمات تعلیم و تربیت آغاز کرد.
• در همان جا بود که اولین سخنرانی را از سلسله سخنرانیها درباره علم اجتماعی، و همبستگی اجتماعی آغاز کرد.
• همچنین، در آن جا بود که بر دو تن از دوستان فیلسوفش، آلفرد اسپیناس و اکتاو هملین تأثیر گذارد و سبب گرایش آنها به جامعهشناسی گردید.
• فرد سومی که در این جریان قرار گرفت، ژرژ رودیۀ ارسطوپژوه بود. او بعدها به دورکیم دو کرسی فلسفه سیاسی ارسطو و اخلاق نیکوماخوسی را پیشنهاد داد.
• دورکیم در مقالهای در 1900، که درباره ماهیت جامعهشناسی در قرن نوزدهم انشاء شده بود، نوشت: «نظریههای افلاطون و ارسطو در باب صورتهای متنوع سازمان سیاسی، میتواند به عنوان اولین مساعی در علم جامعهشناسی تلقی شود».
• او سال بعد نیز سلسله سخنرانیهایی را در مورد قرار داد اجتماعی روسو ارائه داد.
• مجموعاً آثار او در مورد روسو و مونتسکیو، بصیرتهایی به ما نسبت به مبانی اولیه جامعهشناسی، ریشههای آن در یونان باستان، و فلسفه اجتماعی فرانسه قرن نوزدهم میبخشد.
• بخش پیشاجامعهشناسانهی نیرومند دیگر در کار دورکیم، متأثر از امانوئل کانت است.
• اثر معرفت شناسانهی کانت، نقد عقل محض، و فلسفه اخلاق او که در نقد عقل عملی بسط یافته است، به همان اندازه که مبنای نظریه معرفت دورکیم قرار میگیرد، مبنای دیدگاه او درباره اخلاق و همبستگی اجتماعی نیز هست.
• تلفیق علایق دورکیم به یونان باستان، اقتصاد سیاسی، فلسفه اجتماعی فرانسه، فلسفه نوکانتی، و اگزیستانسیالیسم آلمان، وی را مهیای بسط دیدگاههایش درباره جامعهشناسی و علم اجتماعی نمود.