برداشت آزاد
• امیل دورکیم نیز ریشههای فکریاش را از یونان باستان گرفته است.
• این مسأله، وقتی قابل فهم است که دیدگاه او در باب جامعهشناسی، و نظریههایش درباره ماهیت انسان، همبستگی اجتماعی، مسائل اجتماعی، و اندیشه سیاسی او را در متن زمینهی شکلگیری آنها مورد بررسی قرار دهیم.
• از رساله دکتریاش در مورد مونتسکیو، تا آثار بعدی در مورد تقسیم کار، آنومی و خودکشی، از نظریههایش در مورد همبستگی مکانیک و ارگانیک و عدالت اجتماعی، تا متون درسی اخیر وی در مورد تعلیم و تربیت اخلاقی و اجتماعی، جملگی مرتبط با آموزههای یونان باستاناند، و چشمانداز اجتماعی او را شکل دادهاند.
• تمامی نظریه اجتماعی او، از یک سوی، مبتنی بر فلسفهی سیاسی ارسطو است، و از سویی دیگر، متکی بر اخلاق کانتی و اگزیستانسیالیسم آرتور شوپنهاور.
• در آثار معرفتشناختی متأخر دورکیم، پولیس آتنی، جوهر و بنمایهی ایدههای صوری در مورد آگاهی و بازنمودهای جمعی را در اختیار او قرار داده است.
• همان طور که دومنیک لاکاپرا مینویسد، قطعاً، اندیشه دورکیم به دلیل قرار گرفتن در نقطه اوج و استمرار فلسفه کلاسیک، به آغازگاه علوم اجتماعی مدرن بدل شده است.