حامد دهخدا
• تظاهرات...
• تظاهرات کردن، به یک مطالبه فراگیر بدل شده است.
• میدان «التحریر»، میدان «التغییر»، پارک «زاکوتی»، میدان «آزادی»، مقابل پارلمان،...
• بیایید قدری در ماهیت این ماجرا بیندیشیم.
• آنها که تظاهرات میکنند، به گمان من، یک خواست مشروع دارند، و یک خواست نامشروع.
• خواست مشروع آنان این است که میخواهند دیده و شنیده شوند. آنها میخواهند حرف خود را از این طریق به گوش مردم و دولتمردان برسانند. تظاهرات، این چنین، به روند مستمر مشارکت مردم در سیاست کمک میکنند. تظاهرات به معنای یک روند مداوم امر به معروف و نهی از منکر است که به اصلاح مدام سیاست کمک میکند.
• ولی خواست نامشروع آنان این است که میخواهند عملاً از طریق اعمال فشار روانی و بر هم ریختن امور، بر سایر نهادهای مدنی فایق آیند و «به هر قیمتی که شده» خواست خود را پیش ببرند.
• آنها میدانهای اصلی شهر را میبندند، و ظاهراً خیلی معصومانه میخواهند تا در میدان «التحریر»، میدان «التغییر»، پارک «زاکوتی»، میدان «آزادی»، مقابل پارلمان،... حرف خود را بزنند.
• ولی، واقع آن است که میخواهند، آن قدر زندگی مردم را مختل کنند تا به خواست خود برسند. پس در پشت یک ظاهر آرام که فقط «میخواهد حرف بزند»، نوعی خشونت نمادین نهفته است. آنها میخواهند با این کار، دیگران را به ستوه آورند و به کرنش وادارند.
• بدین ترتیب، تظاهرات، به ابزاری علیه سایر نهادهای مدنی و تمدنی تبدیل میشود.
• تظاهرات، به ابزاری تبدیل میشود که میتوان از آن علیه مردم استفاده کرد.
• بوریس یلتسین در خاطرات خود توضیح داده بود که در جمهوری روسیه در آستانه فروپاشی اتحاد شوروی، به چه سادگی، با استخدام افراد تظاهرات به راه میانداختند.
• در یک سطح دیگر، همه یادمان هست که در جریان جنبش سبز، چطور اکثریت تهرانی و طبقه متوسط که طرفدار میرحسن موسوی بود، آهنگ آن کرد تا از طریق اِعمال تظاهرات و ایجاد اختلال، رأی خود را به رأی کل کشور بچرباند. رأی خود را با فاصله زیادی به رأی کل کشور بچرباند.
• من فکر میکنم که هر چند از تبعات تظاهرات روی داده در میدان «التحریر»، میدان «التغییر»، و پارک «زاکوتی» خیلی ذوق زدهایم، اما باید فکری بکنیم.
• باید یک راه حل حقوقی پیدا کنیم؛
• باید فکری کنیم که هم از مواهب مشروع تظاهرات بهرهمند شویم، و هم پیشا پیش، جلوی سوء استفاده از تظاهرات به نام مردم و علیه مردم را بگیریم.
• میگویم پیشا پیش، چون اگر در گرماگرم تظاهرات نامشروع، فکر حقوقی درستی هم ارائه دهیم، به محافظهکاری و مخالفات با تغییر متهم خواهیم شد.
• ارکان این راه حل حقوقی باید بر دو پایه استوار باشد؛
• یکی این که باید ابزار مشروع ابراز نظر مردم، یا آن چه ملهم از تعالیم امام علی علیه السلام به آن امر به معروف و نهی از منکر مردم بر حاکم میگوییم را فراهم آوریم. پس، باید امکان تظاهرات را فراهم کنیم. مثلاً جایی مانند مصلای تهران، یا جایی شبیه هاید پارک لندن باشد که مردم بتوانند آنجا جمع شوند، و در چهارچوب ضوابط قانون اساسی، عفت عمومی و امنیت ملی، خواستهها و اعتراضهای خود را بیان کنند، از امکان پوشش رسانهای بهرهمند شوند، و بدون ایراد اتهام و افترا، صدای خود را به گوش حاکمان برسانند. و من فکر میکنم که این کار به عهده حکومت یا یک نهاد حقوقی مستقل است، نه احزاب و گروههای منفعت که نشان دادهاند که معمولاً در این مواقع صادقانه عمل نمیکنند.
• رکن دیگر این راه حل حقوقی باید این باشد که جلوی سوء استفاده از امکان تظاهرات را به نحو ظریف و بدون آن که از مواهب تظاهرات محروم شویم بگیرد. در واقع، جلوی آن چه آیت الله سید علی حسینی خامنهای به آن عنوان «اردوکشی خیابانی» اطلاق فرمودند را بگیرد.
• اگر بخواهیم از بازگشت حکمرانی به دوران «حسینقلیخانی» پیشگیری کنیم، باید هر دو کار را صورت دهیم؛ هم از امکان تظاهرات و بیان مستمر دیدگاههای رقیب حمایت کنیم و هم باید جلوی اردوکشی خیابانی را بگیریم.