اصول جامعه‌شناسی نوین شهری

چاپ

دکتر حامد حاجی‌حیدری؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬    قضیه: شهرها، محکوم هستند که شهر باشند و بمانند؛ محکوم به این که جزء قطعی از اجتماع روزگار ما باشند و بمانند. آن‌ها ترکیب متنوع و در عین حال گسترده از کارمندان را در خود دارند، و این تنوع بی‌انتها که با تنوع مشاغل و فراغت‌ها همراه است، نحوی ناهمگنی فرهنگی آزار دهنده و غیر معمول و بی‌سابقه در طول تاریخ را موجب می‌شود. زمانی، شهرها شامل انبوهی از کارگران نسبتاً هم‌تقدیر بودند، ولی امروز، شهرها، بیشتر از یقه سپیدهای طورواطور تشکیل شده‌اند. در حقیقت، انقلاب ارتباطات، حیات کاملاً پیچیده و «طور به طور شده‌ای» را به شهرها بخشید. شهر، معدنی از «اطوار» مختلف شده است.
▬    اولین نکته این است که شهرنشینان، منابع مالی به دست می‌آورند تا با آن، سبک زندگی خاص خود را بسازند، و بدین ترتیب «طور به طور» شوند. کارمندان در شهرهای بزرگ، در مجموع، درآمدی بسیار بیشتر از کارگران و کشاورزان شهرستان‌ها به دست می‌آورند؛ چیزی لااقل حدود دو برابر. البته، امروز، بالا بودن دستمزدها نشانگر بالا بودن بهره‌وری نیست؛ این کارمندان، سهم متناسبی در اقتصاد ملی ندارند. مفهوم این نکته آن است که آن‌ها این درآمد را صرف بهبود بهره‌وری نمی‌کنند، بلکه آن را مصروف ساخت و ساز هویت تازه دست و پا شده خود می‌نمایند؛ مصروف سبک زندگی.
▬    نکته دوم: اصولاً، برتری شهری مانند تهران از مشروطه به بعد، به این بود که امکان کسب و پرورش مهارت‌های برتر در آن فراهم‌تر شد، ولی امروز، و در شرایط عصر اطلاعات، این شهرها چندان از این بابت صاحب مزیت نیستند، چرا که منابع اطلاعات، همه جا در دسترس هست؛ آن چه در شهرها موقعیت ایجاد می‌کند، عدم تناسب گسترده در فرصت‌های اقتصادی است که ناشی از عدم تطابق سیاست و نظام اجتماعی با شرایط عصر اطلاعات است. امروزه، مؤلفه‌های موفقیت در تهران با آن‌چه یک قرن پیش و در اولین دوره مهم شهرنشینی در تهران وجود داشت، کاملاً فرق دارد. تهران، حول بازار بزرگ شکل گرفت، و بازار، آن قدر مهم بود که نقش بانک مرکزی کشور را بر عهده گیرد و هزینه سفر ناصر الدین شاه به فرنگ را «چینج» کند. در اطراف شهر، صنایع بزرگی شکل گرفت که دسترسی آن‌ها به بازار، موجب رشد آن‌ها می‌شد. حالا، و در عصر اطلاعات، نقاط تمرکز اقتصادی در تهران نقش خود را از دست داده‌اند و تهران به مکان سکونت یقه سپیدها و اقشار متوسط تبدیل شده است. مزایای حاصل از تولید در مقیاس بزرگ کاهش یافته یا کلاً محو شده است و آن چه به جای آن مانده، پایگاه‌های اجتماعی است که پا به پای عصر اطلاعات متحول نشده‌اند، و همین، موجد ناهمسانی‌های ناعادلانه شده است، که خود را در ریخت و پاش‌های مصرف متظاهرانه جلوه‌گر می‌کند.
▬    نکته سوم: اطلاعات و ارتباطات، می‌توانند موجب حیات مجدد شهرستان‌ها شوند، ولی این، مستلزم تغییر ساختارهاست، طوری که فرصت‌های شغلی، منعطف‌تر و خلاقانه‌تر شوند، و توزیع فراغت در متن دستور کار ملی جای گیرد و دولت‌ها فعالانه به برنامه‌ریزی آن بپردازند. با این تدبیر دو گانه، یعنی توزیع مجدد فرصت‌های شغلی و توزیع مجدد فرصت‌های فراغت، می‌توانیم آمایش مجدد سرزمین را موجب شویم، ولی این تصمیمات، مستلزم اراده‌های بزرگ و دوری از سهل‌ انگاری است؛ باید عزم‌ها برای شروع تغییر پیوسته جزم شوند. باید به یاد داشته باشیم که موفقیت یا ناکامی در اقتصاد امروزی دلیلی ساده دارد: تحرک و سهولت در انطباق با شرایط، یا رکود و سستی در تبدیل اوضاع و شرایط. ما باید به سرعت مزیت‌های لازم برای این روزگار را پیدا کنیم.
▬    مطلب چهارم: بازارهای کار بزرگ‌تر در متن شبکه و بر وفق موقعیت‌های محلی، پدیده‌ای را استمرار می‌بخشند و گسترش می‌دهند که اقتصاددان‌ها آن را «هماهنگی کار» می‌نامند، به این معنا که تقسیم کار بهینه‌تر را موجب می‌شوند؛ همان چیزی که آدام اسمیت می‌خواست. قدردانی از این موقعیت، هم دشوار هست و هم دشوار نیست. دشوار هست، چون مستلزم جدا شدن از همه پیش فرض‌هایی است که از آدام اسمیت تا کنون قالب‌های افکار ما در علم اقتصاد و کلیت علوم اجتماعی و رفتاری را تشکیل داده‌اند، و دشوار نیست، چون با وجود تکنولوژی اطلاعات، ما مزیت‌های مهمی برای انطباق و شکل دادن به این شرایط خواهیم داشت.
▬    نکته آخر: شهر بزرگ لزوماً بد است، و فناوری اطلاعات کمک می‌کند تا توزیع مجدد میسر شود، و دلیلی برای بزرگ شدن شهرها نباشد. تکنولوژی اطلاعات با به میان کشیدن پای شهرستان‌های دور دست در تقسیم کارهای محلی باعث تحریک و تشویق نوآوری می‌گردد. مهم‌ترین ایده‌ها از ترکیب‌های پیش‌بینی نشده‌ای از ایده‌های موجود سر بر می‌آورند و بسترهای شبکه‌ای که این نوآوری‌های خود انگیخته در آن‌ها شکوفا می‌شوند، صرف‌نظر از موقعیت‌های جغرافیایی رشد خواهند کرد. به دلیل همین نقش خلاقیت‌های برنامه‌ریزی نشده است که تنوع اقتصادی از چنین اهمیتی در رشد اقتصاد شبکه‌ای برخوردار است. هر چه بازار کار بزرگ‌تر و متنوع‌تر باشد، یافتن شغل و حرفه مناسب و خلاق نیز راحت‌تر خواهد بود. این امر از اهمیتی حیاتی در متغیر محوری «بهره‌وری» برخوردار است، که در قلب تحلیل اقتصادی امروز قرار دارد و از دو متغیر رکود و تورم تعیین کننده‌تر شده است. حالا، شبکه یک جایگزین خوب برای شهر هاست (توأم با اقتباس‌های آزاد از ادوارد گلاسر).
مأخذ:صبح‌نو
هو العلیم

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.