فیلوجامعه‌شناسی

جمع‌بندی و نقد کتاب «جامعه‌شناسی دینی» دکتر غلامعباس توسلی(یک)؛تقدیم و چشم‌انداز کلی

فرستادن به ایمیل چاپ

حامد دهخدا


این گفتار به بررسی کتاب «جامعه‌شناسی دین‹ـی›»، نوشته‌ی دکتر غلامعباس توسلی، که در تهران، به همت انتشارات سخن با شمارگان 3300 نسخه منتشر گردیده است، اختصاص دارد. این بررسی، علاوه بر مطالب مندرج در کتاب مذکور، مستظهر به گفتگوی نگارنده با دکتر غلامعباس توسلی نیز هست. به ویژه از آن رو که در این گفتگو ایشان اعلام فرموده‌اند که در پی تجدید نظر در کتاب مذکور هستند، این «بررسی و نقد» مفید به نظر می‌رسد. همچنین نسخه‌ی مقدماتی این مقاله در اختیار دکتر توسلی قرار گرفته و توضیحات ایشان لحاظ گردیده است.
     دکتر غلامعباس توسلی، استاد دانشگاه تهران، اخیراً یکی از دوره‌های درس جامعه‌شناسی دین را در رده‌ی کارشناسی ارشد اداره نموده‌اند و حدوداً یک سال بعد، کتاب «جامعه‌شناسی دین‹ـی›» در غیاب ایشان و به همت دو تن از دانشجویان ایشان (شاغل به تحصیل در دانشگاه آزاد اسلامی) منتشر ساختند. گر چه کتاب مذکور، نخستین کتاب ایرانی منتشره در زمینه‌ی جامعه‌شناسی دین نیست، اما بی‌تردید نخستین متن درسی موضوع این شاخه‌ی جامعه‌شناسی در ایران است. پس فتح بابی است و از این بابت بس مغتنم و جای سپاس.
     تا این هنگام کتاب وزین و گران‌قدر «جامعه‌شناسی دین»، از ملکم همیلتون به عنوان منبع اصلی در زمینه‌ی جامعه‌شناسی دین برای دانشجویان ارائه می‌شد، که همچنان قابلیت حفظ موقعیت پیشین را دارد. در عین حال کتاب «جامعه‌شناسی دین‹ـی›» دکتر توسلی از دو جهت می‌تواند به عنوان یک منبع ویژه و البته جانبی مورد استفاده قرار گیرد؛ یکی از باب پرداخت مفصل‌تر به برخی نظریات کلاسیک و اولیه‌ی جامعه‌شناسی دین و دوم، به علت داشتن مباحثی در زمینه‌ی «جامعه‌شناسی دین اسلام». برجستگی و اهمیت اصلی کتاب دکتر توسلی فتح باب پرداختن به موضوع «جامعه‌شناسی دین اسلام» است. از نظر دکتر توسلی جامعه‌شناسی دین به ویژه از دو منبع مطالعات مردم‌شناسی در جوامع ابتدایی و بررسی‌های برخی جامعه‌شناسان در جوامع مسیحی ملهم بوده است. از این روست که «مطالعات جامع و بی‌طرفانه در مورد جامعه‌ی آسیایی و به خصوص دین اسلام اندک است» (ص.6.).

      هر چند تعامل مؤثری میان چهارچوب نظری جامعه‌شناسی دین و پرداختن به «جامعه‌شناسی دین اسلام» در کتاب موضوع وجود ندارد و این بخش از کتاب کمتر بر یک موضع تئوریک پاینده مبتنی بوده است، پرداختن ایشان به جامعه‌شناسی دین اسلام مآلاً باعث تأثیراتی بر موضع‌گیری نگارنده در زمینه‌های عمومی جامعه‌شناسی نظری دین شده است. چنان که ایشان «هدف دین را به لحاظ انسانی، رشد و تعالی و رساندن انسان‌ها به سرحد کمال» می‌دانند. هر چند که این مطالب بویژه در مورد دین اسلام ابراز گردیده است و پشت‌گرم به برخی مقدمات کلامی در اثبات دین اسلام است، اما از جهت وارد کردن مؤلفه‌ی مهم «تعالی» در تعریف دین، می‌تواند الهام بسیار مهمی را برای خواننده‌ی ایرانی پدید آورد. قبلاً این مؤلفه در کار تامس لاکمن مورد توجه قرار گرفته بود، اما ابرام بر آن توسط یک جامعه‌شناس دین در ایران می‌تواند به حوزه‌ی گفتگویی جامعه‌شناسی دین در ایران بسیار مؤثر باشد.
    
░▒▓ چشم‌انداز عمومی

 کتاب به دو قسمت تقسیم شده است؛ در بخش اول، نگارنده به جامعه‌شناسی عمومی دین پرداخته است و در بخش دوم، جامعه‌شناسی دین اسلام را مورد اهتمام قرار داده است.
     پس از پیشگفتار، فصلی به عنوان «برخی عوامل مؤثر بر رشد جامعه‌شناسی دینی»، به طرح مسأله‌ی جامعه‌شناسی دین و ابرام بر اهمیت آن پرداخته است. در فصل «شیوه‌ی تحلیل دین از دیدگاه جامعه‌شناسی»، بیش از آنکه به موضوع روش‌شناسی جامعه‌شناسی دین پرداخته شود، یک سیر کلی از نظریه‌های جامعه‌شناسی دین ارائه شده است. سپس در فصل «تعریف دین و قلمرو جامعه‌شناسی دینی» برخی تعاریف از دین ارائه شده‌اند؛ همچنین در این بخش موضوع مهم دنیوی شدن در یک سطح‌بندی سه‌گانه‌ی شبه دابلری مطرح شده است. در فصل «نقش‌های تخصصی دین و رابطه‌ی دین و اجتماع»، قلمرو جامعه‌شناسی دین به بررسی اجتماع دینی در رابطه با اجتماع کلی و بررسی خود اجتماعی دینی منقسم شده است. در فصل «بررسی نظریه‌ی کارکردی دین»، برخی دیگر از نظریات جامعه‌شناسی دین مورد بررسی قرار گرفته‌اند که علاوه بر یینگر و اودِآ با دیدگاهی کارکردگرایانه، پیتر برگر و تامس لاکمن که هیچ یک کارکردگرا نیستند را در کنار دیدگاه‌های مارکس، انگلس، ورزلی و فروید بررسی نموده‌اند. در این کتاب مفهوم کارکردگرایی کاملاً مبهم است و روشن نیست که آیا منظور از کارکردگرایی، کارکردگرایی مصطلح جامعه‌شناسی، یعنی کارکردگرایی دورکیمی است و یا نو واژه‌ای است که هر نوع پرداختن به فایده‌های روان‌شناختی دین را نیز کارکردگرایی می‌داند. این شیوه‌ی کاربرد مفهوم «کارکردگرایی» نه در جامعه‌شناسی عمومی و نه در جامعه‌شناسی دین متداول نیست و موجب سردرگمی خواننده می‌گردد. به ویژه از آن رو که این ابهام در کاربرد معنای اصطلاحی و تحت‌اللفظی «کارکردگرایی» باعث شده است که برخی انتقادات عمومی وارد بر کارکردگرایی کلاسیک دورکیمی را به افرادی مانند پیتر برگر وارد کنند (ص.108.)، باعث خبط و خطاهایی در کار دکتر توسلی شده است.
     در ادامه، فصل «دین در جامعه‌های کوچک»، در قسمت اول به موضوع دین در جوامع اولیه می‌پردازد و سپس نظریات ناظر بر کارکرد غیر محافظه‌کارانۀ دین را مطرح نموده‌اند که مآلاً انتقاداتی به رهیافت کارکردگرایی کلاسیک نیز محسوب می‌شود. در فصل دین و دولت در مسیحیت، ضمن بررسی دو نظریه‌ی ترولش و رادنی اشتارک در این باب، انواع روابط دولت با دین و دین با دولت مورد بررسی قرار گرفته است. در فصل «دین در جوامع صنعتی» به ویژه تأثیر عوامل صنعتی‌شدن، شهرنشینی، مهاجرت و طبقات اجتماعی بر گرایش‌های دینی و فرقه‌ای مورد بررسی قرار گرفته است. در نهایت در بخش جداگانه‌ی «معرفی آثار پایه‌ای و پیشگام در جامعه‌شناسی دینی»، در بررسی دیدگاه‌های امیل دورکیم در کتاب «صور ابتدایی حیات دینی»، به طرح فصول اولیه‌ی کتاب در مورد مفهوم دین و برخی دیدگاه‌ها در مورد روش مناسب جامعه‌شناسی دین سخن گفته شده است، دیدگاه‌های ماکس وبر در مورد اخلاق پروتستانی و روح سرمایه‌داری با تفصیل آورده شده است و دیدگاه‌های کلاسیک مارکسیستی در جامعه‌شناسی دین یکسره برکنار داشته شده‌اند.
     اما در بخش دوم کتاب که به جامعه‌شناسی دین اسلام پرداخته شده است، در نخستین فصل متن سخنرانی نگارنده در انجمن اسلامی مهندسین راجع به رابطه‌ی دین و دولت در شرایط تاریخی ایران آورده شده است. در این قسمت ضمن بیان تعریف دین و حکومت، نوع‌شناسی انواع روابط دین و حکومت (که چندان مستظهر به تقسیمات غنی مندرج در فصل دین و دولت در مسیحیت نیست)، تنش میان دین و حکومت را در تاریخ اجتماعی ایران به بحث می‌نشیند. در این فصل در مورد میزان پرداخت متفکران در طول تاریخ فلسفه و الهیات اسلامی مطالبی آمده است و یک چشم‌انداز کلی به تاریخ سیاسی تشیع در ایران به ویژه پس از صفویه آمده است. در نهایت بنا به استدلالاتی رأی نگارنده، به رغم افرادی مانند مرحوم دکتر حمید عنایت و دکتر حسین بشیریه، بر آن استوار می‌شود که اسلام (و به ویژه اسلام شیعی) با دموکراسی مدرنیستی نه تنها ناسازگار نیست، بلکه استعلای اسلام در روزگار جدید مستلزم آمیختگی آن با ارزش‌های دموکراتیک است.
     در فصل «نقد مفهوم اسلامی و سرمایه‌داری»، در موضوع «شرق‌شناسی»، مطالبی شامل تعریف و کلیات، نظریات کلاسیک بوسوئه، مونتسکیو، هگل، مارکس و انگلس، اقتصاددانان سیاسی دوران ویکتوریا، نظریات معاصر گیب و باون، ماکس وبر و رودنسون و بالأخره تیپولوژی عمومی نظریات «شرق‌شناسی» به درون‌گرا، برون‌گرا و تلفیقی («دیالکتیک درونی و برونی») آمده است. آنچه در این فصل از مفهوم «شرق‌شناسی» مراد دکتر غلامعباس توسلی بوده است، نه معادل اصطلاح «شرق‌شناسی» که متعلق به ادوارد سعید و دارای بار فلسفینظری خاصی است، بلکه به طور کلی به مطالعات متفکران غربی در مورد شرق اطلاق می‌شود.
     در فصل «مسلمانان در جهان»، نه «مسلمانان جهان» که «مسلمانان قفقاز» به لحاظ زمینه‌های تاریخی، جمعیتی و کمی هم مردم‌شناختی مورد بررسی قرار گرفته‌اند. در این بررسی توجه ویژه معطوف به ترک‌های آذری بوده است و سایر اقوام گرجی، کردی، تاجیک و… مورد عنایت نبوده‌اند. به طور کلی به نظر می‌رسد که متن این فصل به نحو فاحش و روشنی ناقص و بریده است. مثلاً عنوان فصل بررسی «مسلمانان در جهان» است، اما تنها به قفقازی‌ها پرداخته شده است، یا عنوان «1- ترک‌های آذری» (ص.356.) خواننده را منتظر عناوین مسلسل بعدی می‌کند، اما این انتظار نافرجام باقی می‌ماند و با ختم مباحث مربوط به آذری‌ها کلاً بحث «مسلمانان در جهان» خاتمت می‌یابد.
     در فصل پایانی، بررسی و نقد سیر جنبش اسلامی معاصر، با تأکید بر یک برداشت مدرنیت‌محور سید جمالی انجام می‌شود و به این اتکاء تلقی نقاد مدرنت و غرب که طی دهه‌های اخیر ملهم از کارهای افرادی مانند علامه محمد اقبال لاهوری، پروفسور سید حسین نصر و جلال آل احمد در حوزه‌ی فکری ایران غالب بوده است، مورد نقادی کوبنده و شدید قرار می‌گیرد.
     کتاب در پایان با ضمایم منابع و مآخذ جامعه‌شناسی دین، فهرست اعلام اشخاص و اماکن و فهرست موضوعات خاتمه می‌یابد. متأسفانه این ضمایم دقیق طراحی نشده‌اند. مثلاً آدرس بسیاری از کتاب‌هایی که در داخل متن به آن‌ها ارجاع داده‌شده‌اند در این فهرست وجود ندارد (در ادامه‌ی این مقاله به برخی موارد این مشکل اشاره شده است). همچنین به رغم آنکه در صفحات 121118 از کتاب به آراء ورزلی (یا به گفتار دکتر ”ورسلی“) پرداخته شده است، اما در فهرست اعلام هیچ اشاره‌ای به آن نشده است.

     به رغم فضایل مذکور در بدو مقاله، امری منجر شده است تا نگارنده‌ی حقیرِ این «خامه‌ی خام»، موضوع این مقال را منحصراً به «بازسازی» کتاب موضوع اختصاص دهد. به نظر می‌رسد که کتاب «جامعه‌شناسی دین‹ـی›» از بسیاری جهات دارای عناصر و مصالح مغتنمی است، اما به لحاظ مفصل‌بندی این مصالح با یکدیگر و تولید یک بنای نظری منسجم با دشواری مواجه است.
     معضل مفصل‌بندی و انسجام‌دهی به مطالب به ویژه در سه سطح قابل توجه و محرز به نظر می‌رسد؛
    
1) یکی در خود عنوان کتاب است که به نظر می‌رسد در حوزه‌ی جامعه‌شناسی ایران برخی چالش‌ها را فرا روی ادغام و جایگیری کتاب مذکور در مکان اصلی خود ایجاد نماید. در حوزه‌ی گفتمانی جامعه‌شناسی ایران تفاوت عمده‌ای میان «جامعه‌شناسی دینی»  (در این ترکیب،  «دینی» صفت «جامعه‌شناسی» است)  و «جامعه‌شناسی دین» (در این ترکیب، «دین» مضاف بر «جامعه‌شناسی» است) به چشم می‌خورد.
     «جامعه‌شناسی دینی» آشکارا یک فلسفه‌ی اجتماعی متمایز است که در تلاش است تا نشان دهد که گزاره‌های دینی از مبنای فلسفه‌ی علم دارای واقع‌نمایی و بنابراین قابل استفاده در مقدمات استدلالات نظری جامعه‌شناسی هستند. از سوی دیگر با ابرام بر آنکه قضاوت‌های ارزشی موجود در علوم اجتماعی باید روشمند شوند، بر اعتبار اخلاقی دین به لحاظ فلسفی برای حمایت این قضاوت‌های ارزشی اصرار دارند. افرادی مانند مرحوم شهید مطهری، دکتر علی شریعتی، دکتر ابوالحسن تنهایی، کلوپ فکری پژوهشکده‌ی همکاری حوزه و دانشگاه و… در این زمینه مقالات و کتاب‌هایی را ارائه نموده‌اند.
     «جامعه‌شناسی دین» که آقای محسن ثلاثی برای عنوان کتاب ملکم همیلتون مناسب دیده‌اند و این عنوان در حال حاضر جا افتاده است، اشاره به شاخه‌ای مضاف بر جامعه‌شناسی عمومی دارد که موضوع آن پرداختن به یک نهاد اجتماعی، یعنی دین است، همچنان که «جامعه‌شناسی انحرافات اجتماعی»، «جامعه‌شناسی فرهنگ»، «جامعه‌شناسی ادبیات» یا «جامعه‌شناسی معرفت» حوزه‌های خاصی، مضاف بر جامعه‌شناسی عمومی تلقی می‌شوند.
     گر چه کاربرد اصطلاحاتی مانند «جامعه‌شناسی سیاسی»، «جامعه‌شناسی شهری» و… در ایران به ویژه به خاطر تأثر جامعه‌شناسی ایران از حوزه‌ی فکری جامعه‌شناسی فرانسه مرسوم گشته است و در واقع به لحاظ ادبی «غلط‌های مصطلحی» محسوب می‌شوند، اما لزوم عدم کاربرد «جامعه‌شناسی دین‹ـی›» به جای «جامعه‌شناسی دین» هم از جهت جلوگیری از ادامه‌ی ارتکاب «غلط‌های مصطلح» و هم از جهت باز گذاشتن فضا برای حوزه‌ی گفتمانی «جامعه‌شناسی دینی» (به معنایی که وصف آن رفت) در کنار «جامعه‌شناسی دین» حائز اهمیت است.
    
2) در سطح دوم، از آنجا که قالب بررسی‌های کتاب مذکور به روشی تطبیقی بین نظریات گوناگون است، مشکل نا مستند بودن مطالب به عنوان یک معضل جدی خودنمایی می‌کند. گر چه در پایان هر فصل فهرستی از منابع آورده شده است، اما این فهرست غالباً ربط اندکی به مطالب مندرج در داخل متن ندارد و شماره‌های آن گویای مکان‌هایی در داخل متن نیست. این مشکل از سویی باعث شده است تا تحقیق در پاره‌ای از مدعیات نویسنده در مورد برخی نظریه‌پردازان از طریق مراجعه به مستندات ناممکن شود و هم شائبه‌ی آنکه این کتاب مجموعه‌ای از ترجمه‌های آزاد بدون ارجاع است نزد برخی ناظران قوت بگیرد. در کتاب «جامعه‌شناسی دین‹ـی›»، علاوه بر مسائل فوق، ابهام در ایراد ارجاعات منجر به آن شده است که اشتباهات برخی دیگر از نویسندگان به آقای دکتر توسلی نسبت داده شود.

3) در سطح سوم، عدم تناسب محتوای برخی فصول با مطالب مندرج در آن‌ها نیز، گاه کاملاً واضح می‌شود. این مشکل به ویژه شاخص کتاب اخیر دکتر توسلی است و در کتاب‌های قبلی ایشان رؤیت نشده است. به عنوان مثال فصل «نظری به شیوه‌ی تحلیل دین از دیدگاه جامعه‌شناسی دینی»، غیر از تعریض ابتدایی در مورد نوع رابطه‌ی میان فلسفه‌ی دین و جامعه‌شناسی دین و اشاره‌ی نهایی به موضوع دین‌نگاری، شامل سیر نظریات کلاسیک اولیه در زمینه‌ی جامعه‌شناسی دین است. همچنین فصل نظریه‌ی کارکردی غیر از نظریات یینگر و اودآ به بررسی دیدگاه افرادی اختصاص یافته است که هیچ‌گاه در عرف جامعه‌شناسی عمومی و جامعه‌شناسی دین «کارکردگرا» تلقی نشده‌اند و چهارچوب مفهومی همین کتاب هم در مورد این مقوله‌بندی چندان روشن نیست.
     همچنین طرز چینش مطالب در کتاب و تقدم و تأخر فصول و مطالبِ خردتر نیز با مشکل مواجه است. ادامه‌ی این مقال اختصاص دارد به بازسازی انتقادی مطالب مندرج در کتاب «جامعه‌شناسی دین‹ـی›» که به نحو ذیل تجدید ساختار شده‌اند. به نظر می‌رسد که با اعمال این ترتیب، مواضع نظری و مفهومی لازم برای هر بحث، قبلاً در مباحث پیشین، «در حدی که ادوات و عناصر کتاب اجازه می‌دهد» فراهم می‌آید. بدیهی است که فصل‌بندی ذیل در چهارچوب مواد اولیه و اطلاعات موجود در کتاب موضوع بحث تهیه گردیده است؛
    
1) پیشگفتار

2) بخش اول: جامعه‌شناسی عمومی دین

1. طرح مسأله‌ی جامعه‌شناسی دین (شامل مطالب فصل «برخی عوامل مؤثر بر رشد جامعه‌شناسی دین»)
2. تعریف دین (شامل مطالب فصل «تعریف دین و قلمرو جامعه‌شناسی دینی» تا ابتدای مباحث دنیوی شدن (صص.7467.)، چرا که موضع‌گیری دقیق در موضوع دنیوی‌شدن مستلزم اطلاع از نظریات عمومی جامعه‌شناسی دین است که هنوز طرح نشده‌اند.)
• دین و جادو (شامل مباحث دیدگاه دورکیم و مالینوفسکی در باب جادو در فصل دین در جامعه‌های کوچک (صص.130129، 135133.)
3. تعریف و قلمرو جامعه‌شناسی دین (شامل فصل «نقش‌های تخصصی دین و رابطه‌ی دین و اجتماع»)
4. شیوه‌ی تحلیل دین در جامعه‌شناسی دین (شامل فصل «نظری به شیوه‌ی تحلیل دین از دیدگاه جامعه‌شناسی» تا بند سوم از صفحه‌ی 48 (صص.4845.) و دیدگاه‌های اوانز پریچارد مندرج در صص.139135.)
5. چشم‌انداز کلی به سیر نظریات جامعه‌شناسی دین
• نظریات کلاسیک جامعه‌شناسی دین (شامل فصل «نظری به شیوه‌ی تحلیل دین از دیدگاه جامعه‌شناسی»، به اضافه‌ی مطالب مطروح در مورد رادکلیف براون، مالینوفسکی و اوانز پریچارد مندرج در فصل «دین در جامعه‌های کوچک»)
• معرفی آثار پیشگام و پایه‌ای در جامعه‌شناسی دینی
o دورکیم؛ کتاب شکل‌های ابتدایی زندگی دینی
o ماکس وبر؛ کتاب اخلاق پروتستانی و روح سرمایه‌داری
• نظریات نوین در جامعه‌شناسی دین (شامل فصل «نظریه‌ی کارکردی دین»)
• گشایش مبنای انتقادی در مقابل رویکرد کارکردگرای کلاسیک (از صفحه‌ی 140 تا 154 از فصل «دین در جامعه‌های کوچک»)
6. دنیوی شدن: (شامل مباحث مربوط به سطوح دنیوی‌شدن از فصل «تعریف و قلمرو جامعه‌شناسی دینی» (صص.8274.) و فصل «دین در جوامع صنعتی»)
• رابطه‌ی دین و دولت در مسیحیت

3) بخش دوم: جامعه‌شناسی دین اسلام

1. «جامعه‌ی دینی مسلمان» در رابطه‌ی آن با «جامعه‌ی کلی جهانی» (شامل فصل « نقد بحث اسلام و سرمایه‌داری و شرق‌شناسی معاصر» و « گفتگو و نقد جنبش‌های اسلامی معاصر» (در این دو فصل، دکتر توسلی دیدگاه کلی خود را در مورد «جامعه‌ی دینی مسلمان» و رابطه‌ی آن با «جامعه‌ی کلی جهانی» مشخص کرده‌اند و از این بابت بر اساس الگویی که در تقسیم‌بندی مباحث جامعه‌شناسی دین در فصل «نقش‌های تخصصی دین و رابطه‌ی دین و اجتماع» آورده‌اند، این دو فصل زمینه‌ی مباحث دکتر در فصل دین و دولت در اسلام را مشخص می‌کند را فراهم می‌کنند).
2. ساختار درونی جامعه‌ی اسلامی (تخصصی شدن نقش‌ها)؛ رابطه‌ی دین و دولت در اسلام
3. ضمیمه: نظری به جامعه‌های مسلمان ماوراء قفقاز: این فصل که شامل برخی اطلاعات عمومی جمعیتی و کمی داده‌های مردم‌شناختی محدود در مورد آذربایجان است را به منظور رعایت اختصار، در این مقال بررسی نخواهیم کرد.

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.