دکتر حامد حاجیحیدری؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
▬ جمعه، صبح ده مهرماه، نشست مقدماتی «سازمان مردم نهاد شبکه دیدبان شفافیت و عدالت» برگزار شد. در این نشست مختصر و مفید، انگیزهها و تحلیلهای اصولی هیأت مؤسس با «همراهان اقدام برای شفافیت و عدالت» مطرح گردید. اعضای هیأت مؤسس، شامل آقایان احمد توکلی، سید مرتضی نبوی، الیاس نادران، حسین نجابت، پرویز سروری، محمود فرشیدی، اسماعیل کوثری، احمد امیرآبادی فراهانی، محمد حسین حسین زاده بحرینی، و محمود دهقان بودند.
▬ در این جلسه، دکتر احمد توکلی، ضمن معرفی معنا و اهداف این «سمن دیدبان شفافیت و عدالت»، گفت که میخواهد مانده عمر خویش را مصروف مبارزه با فساد در این قالب کند. در حالی که اصرار دکتر احمد توکلی بر ابرام مسأله فساد، دیو فساد را بزرگ و بزرگتر نشان میداد، دکتر فرامرز رفیعپور، در یک سخنرانی، با تأکید به دو نکته «امید»ها را بازگرداند. او از یک طرف گفت که اگر سنجشهایی در زمینه فساد، وضع عمومی کشور در مقایسه با ممالک پیشرفته را پس نشان دهد، باید دانست که مشاهدات عینی از وضع و حال آنان نشان میدهد که آنها شیوههای پیچیدهای از سوء استفادههای اقتصادی و سیاسی را سازمان دادهاند که لاجرم فساد خویش را کهتر نشان دهند. او به تفصیل، موضوع را در مورد مثال الحاق ناصواب یونان به اتحادیه اروپا مبرهن ساخت. همچنین، از یک دیدگاه داخلی اصرار کرد که بخش مهمی از مناسبات و روابط غیر رسمی که از یک دیدگاه غیر بومی ممکن است فساد قلمداد شود، در فرهنگ وطن ما فسادآمیز نیست، بلکه کار راهانداز است. بنابراین، نخستین سمن مبارزه با فساد در ایران، نباید به تله ناامیدی و همچنین رویارویی با ظرفیتهای سازنده و نه مفسده انگیز فرهنگ بومی بیفتد.
▬ هر دو سخنرانی پر بار و آموزنده بود، و شمار متعددی از صاحبنظران دیگر در آن جمع بودند که اگر مجالی برای سخنرانی مییافتند، کلام آنان نیز بیگمان آموزنده میبود. من هم نکاتی در ذهن داشتم که در آن جمع بزرگ از افراد خوشفکر، فرصتی برای طرح آنها نمییافتم. خود برازندهتر میدانستم که آنان سخن بگویند، نه من. پس، تصمیم گرفتم تا سه نکتهای را که از پیش آماده کرده بودم تا در آن محفل مطرح کنم، اینجا بگویم، امید که مؤثر واقع شود.
░▒▓ نخستین موازنه
▬ برداشت من این است که هر برنامه مبارزه با فساد باید در نقطهای از موازنه بین سه مطلب قرار بگیرد، تا حرکتی مستمر و مؤثر را سامان دهد.
▬ نخستین مطلب، همان است که دکتر فرامرز رفیعپور، به شیوهای دیگر فرمودند. این که مبارزه با فساد، نباید ناامید کننده باشد، چرا که با بزرگ جلوه نمودن دیو فساد، تیغ مبارزان نیز رنگ ناامیدی میگیرد و کند میشود، و این، بوضوح اقدامی مثبت نیست. علاوه بر آن که مثبت نیست، واقعی هم نیست. در واقع، در نسبت با شرایط سیاسی و اقتصادی کشور ما، در میانه انواع و اقسام تحریمها و محذورها که ما را وادار به دور زدن زیرزمینی محدودههای سیاسی و اقتصادی میکند، و اقتصاد شفاف را برای ما تا اندازه زیادی دشوار کرده است، باز هم، میزان عملی فساد در کشور ما از بسیاری ممالک منطقه و حتی فرا منطقه کهتر است.
▬ در سیر مبارزه با فساد در تاریخ پیش و پس از انقلاب نیز پیشرفتهای انکارناپذیری رخ داده است. از پرونده غلامحسین کرباسچی که عملاً دادگاه و حکمش تحت فشار دولت و مجلس اصلاحات قرار گرفت، تا امروز که فرزند رئیس جمهور پیشین به دادگاه گسیل میشود، و حکم دادگاه تحقق مییابد، مسیری رو به پیش پیموده شده است؛ هر چند که اذعان داریم که گامهای پیموده شده کافی نیست، و اصلاً کافی نیست، و حتی شبیه کافی هم نیست، ولی توجه به مسیر مثبت پیموده شده، رمق حرکت به جوانان میبخشد.
░▒▓ دومین موازنه
▬ نکته بعد این است که ما باید شیوههای شفافیت و مبارزه با فساد را بازسازی و توانمند کنیم، تا بتوانند ضمن حساسیت به شرایط اجتماعی و اقتصادی خود، با تمرکز مناسب به بزنگاهها، «ظرفیتها»ی مبارزه با فساد را بهبود بخشیم. واقعیت آن است که مسیر شفافیت، در اقتصاد سرمایهداری، دشوار است، و در اقتصاد ما که نحوی سرمایهداری تحت محاصره و مستلزم پنهانکاری است، صعبتر خواهد بود. پس، ما احتیاج به بهرهبرداری از ظرفیتهای فرهنگی و انسانی خود برای بهبود نظارت همگانی و در عین حال حمایت از فعالیتهای مولد داریم.
▬ خب؛ این نکته در حد شعار مطرح بوده، ولی ما نیاز به الگوهای عملیاتی داریم. هماکنون، ظرفیتهای انسانی فراهم آمده در سالهای پس از انقلاب، در حیطههای مختلف قابلیت کاربرد و بسیج دارند، از جمله در حیطههای مربوط به تولید اطلاعات، برای کمک به بهبود عملکردها. تولید و بازسنجی انبوه شیوهنامههای ارتباط مؤثر با بازار جهانی، بازار داخلی، و همچنین کشف سوء عملکردهای زیرساختهای درونی و بیرونی برای اصلاح روندهای منفی و جریانهای مولد فساد، بهترین شیوههای استفاده از این ظرفیت انسانی بزرگ هستند. در مجموع، و در یک کلام، به نظر میرسد که برای استفاده صحیح از عملکردهای منابع انسانی در یک جامعه جوان، اتکاء بر سازمانهای محلی و کوچک تولید اطلاعات میتواند خیلی عملکردهای مولد را بهبود ببخشد.
▬ اولین سازمان غیردولتی مبارزه با فساد که به قرینه «سازمان شفافیت بینالملل»، یک سازمان مردم نهاد (سمن) است، باید بسیار به نیروهای جوان، خوشفکر، سلیم، و پرانگیزه برای تولید انبوه اطلاعات در جهت آسیبشناسی، و طراحی خط مشی اصرار بورزد.
░▒▓ موازنه آخر
▬ آخرین نکته که نتیجه مطلب اخیر است، این که «سازمان مردم نهاد + شبکه» «دیدبان شفافیت و عدالت»، عمیقاً به پشتیبانی شبکهای نیروهای جوان، خوشفکر، سلیم، و پرانگیزه خود نیازمند است و چیزی جز آنها نیست. از این قرار، باید مراقب عملکرد خود در حفظ و تعمیق اعتماد جوانان سلیم و عدالتجو باشد. اگر شخصیتهای محوری این سازمان، عملاً در منش خود متأثر از منویات غیر قابل درک یا رقابتهای خطی و جناحی رعایت انصاف را ترک نمایند، نمیتوانند از حد اکثر حمایت جوانان تشنه صداقت بهره جویند. این که در قضاوت میان دولتهای پس از انقلاب یکی را «موفق»ترین دولت، و دیگری را یکسره بیتوفیق قلمداد کنیم، آن هم دولتی که به باور غاطبهای از مردم، پاکترین کابینهای که میشناسند است، نه منصفانه است، نه حقیقی است، و نه توان جذب مشتاقان جوان عدالت را دارد.
▬ البته نفس قدردانی از خادمان مردم خوب است؛ اذعان به این که آقای هاشمی برای این ملت زحمت کشیدهاند، فینفسه اذعان بدی نیست؛ ولی اگر این اعلان در کنار بیقدر نمودن رئیس جمهور دیگری که او هم به این ملت صادقانه خدمت کرده است، و خدمات او تا پایان سال فرجامین، مورد تأیید و مساعدت و قدردانی رهبر کشور و بخش مهمی از ملت قرار گرفته است، و سیاستهای او در زمینههای فرهنگی، خارجی، و عدالت اجتماعی، در قیاس با آقای هاشمی با رهبری و خط انقلاب مساعدت و قرابت بیشتری داشته است، این عدم توازن و بیعدالتی در داوری، نه منصفانه است، نه حقیقی است، و نه توان جذب مشتاقان جوان عدالت را دارد. بویژه این جهتگیری میتواند یک «سازمان مردم نهاد + شبکه» که در پی دیدبانی شفافیت و عدالت است را از یاران صادق خود دور نماید. باید متوازن و «عدل» بود.
مأخذ:رسالت
هو العلیم