فیلوجامعه‌شناسی

دیـ☲☷☳☶ـوارنوشت: جملات منقطع یک کاسب بازار در مورد «تاریخ» و «حکومت» و «ملت»

فرستادن به ایمیل چاپ

دکتر حامد حاجی‌حیدری؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬    یک فروشنده کیف و لوازم التحریر و کالاهای تبلیغی، وبگاه سر و ساده‌ای برای تبلیغ کالاهای خود ساخته است که بر صدر آن، پیام‌های سیاسی اش را به مشتریان سپرده، و سپس، کالاهای خود را عرضه نموده است. من چند تای دیگه از این دست بازاری ها رو دیدم.
▬    جالب توجه است؛ بخوانید:

گرامی باد یاد همه آنانکه طی ۱۰,۰۰۰ سال، صد قرن تاریخ تمدن ایران برای بقای آن و ایجاد عدالت در آن فداکاری کردند
زبان مشترک شما، چراغ وطن شماست، اگر خاموش شود، دیگر یکدیگر را نخواهید دید
مقدسترین واژه های یک ملت پیروز، وطن و هموطن است
تشیع یکی از پیشرفته ترین، کارآمدترین و صلح طلب ترین مذهب عمده و شناخته شده در جهان است
پایه های بهترین تعریف از اسلام (شیعه) بر دفاع از مظلوم بنا نهاده شده و به همین علت هیچ سلاحی برآن کارساز نیست
تاریخ پارسیان پر است از هزاران کلید برای فتح قله های افتخار در جهان
حکومت باید بر شانه های یک شبکه منطبق بر صداقت و تفاهم و منافع مشترک و برابر در سرتاسر کشور استوار گردد تا گزندی به مملکت وارد نیاید.
هموطن عزیز: خریدی که از این فروشگاه انجام میدهید هیچ ربطی به نظرات و عقاید ما ندارد و انتشار این نظرات بهیچ عنوان دلیل بر ارزانتر یا باکیفیت تر بودن اجناس فروخته شده بشما نیست پس لطفا" در خرید خود دقت فرمایید. البته آرزوی ما فراهم کردن بهترینها برای پاسخ به لطف شماست اما تقدس وطن و هموطن را با هیچ چیزی مقایسه و هم تراز ننمایید.

 

▬    البته این جملات منقطع تفصیل دارد که چنین است. این پاراگراف‌ها پشت سرهم و با فونت tahoma  و با رنگ‌های مختلف به صورت وسط چین آمده است، و معلوم است که ادامه دارد:

تعریف جدید و مدرن از حکومت بشرح زیر میباشد: حاکمی که بخواهد همه قدرت را در دست خود و اطرافیانش بگیرد در اصل محدوده و ریشه های قدرت خود را بشدت محدود میسازد، نگاهبانان او و حکومتش، جز خانواده و اطرافیانش کسان دیگری نیستند و در موقع خطر یا شک و تردید همگان به حکومت که برای همه حکومتها پیش آمده و میآید، افراد زیادی حکومت را ازآن خود نمیبینند و برای اصلاحش نظر نخواهند داد پس فقط یک راه میماند و آن سرنگونی است. اما حکومت یا حاکمی که قدرت را بین افراد بیشتری بسط میدهد (ایجاد و گسترش مجلسهای محلی و روستایی و شهری و سرانجام استانی و کشوری) در اصل ریشه های قدرتش را وسعت داده و بطور خودکار افراد بیشتری را محافظ حکومت خود میسازد، در نتیجه همه مباحث، حول محور اصلاح حکومت و نه سرنگونی آن میچرخند چراکه وجود همه آن مجالس به حکومت بند است و خطر از کشور دور خواهد گردید.

اصلاحات و صرفنظر کردن از سودهای بادآورده و قبول حقایق دردآور هستند اما مریضی که نتواند طمع خوراکیهای مضر را از خود دور سازد باید برای صدمات جبران ناشدنی و سرانجام، مرگ آماده شود.

بدون درنظر گرفتن خون 85میلیون نفری که در جنگ جهانی دوم کشته شدند و صلحی که تا امروز جهان را از چنین بلاهایی دور نگاه داشته، نمیتوانیم ادعایی در نظم جهانی داشته باشیم، یا باید فرمانبردار باشیم ویا ازبین برویم. اما با احترام به همه کشته شدگان در راه صلح جهانی و نشان دادن صداقت و شرافتمان به جهانیان، میتوانیم در برقراری نظم جهانی نقشی داشته باشیم و از مزایای بیشمار آن برای پیشرفت سرزمینمان و جهان نهایت استفاده را ببریم. شاید ساخت بناهایی در تمام شهرها برای یادبود کشته شدگان و سوخته شدگان در جنگهای جهانی و پاسداشت مظلومان این جنگ، بهتر بتواند از کشورمان محافظت کند و مشارکت فرهنگ و تمدن ما در صلح جهانی را نیز به جهانیان ثابت خواهد کرد
تشیع یکی از پیشرفته ترین، کارآمدترین و صلح طلب ترین مذهب عمده و شناخته شده در جهان است
پایه های بهترین تعریف از اسلام (شیعه) بر دفاع از مظلوم که همیشه جزو عادات ایرانیان از زمان کوروش کبیر تا امروز بوده، بنا نهاده شده و به همین علت هیچ سلاحی برآن کارساز نیست
تاریخ پارسیان پر است از هزاران کلید برای فتح قله های افتخار در جهان
حکومت باید بر شانه های یک شبکه منطبق بر صداقت و تفاهم و منافع مشترک و برابر در سرتاسر کشور استوار گردد تا گزندی به مملکت وارد نیاید.



زبان مشترک شما، چراغ وطن شماست، اگر خاموش شود، دیگر یکدیگر را نخواهید دید

بزرگترین معجزه خداوند بین دو گوش ما رخ داده! ملتی که این را بداند هرگز راهش را گم نخواهد کرد

مذهب تشیع شناختی متفاوت از اسلام است که برپایه دفاع از مظلوم بنا نهاده شده است و این پسندیده ترین رفتار در جهان است که همه دولتها برای هر اقدامی ( برقراری عدالت و حفظ حقوق ضعفا ) بر آن استناد میکنند. بدانید که اگر بتوانند این صفت را از شما بگیرند خیلی راحت شما، مذهب و کشورتان را نابود خواهند کرد.

اگر برداشت و درک از دین تهاجمی باشد براحتی میتوان آنرا خالی از معنا و مفهوم نمود و اگر فهم شما از دین بر اساس دفاع از ستمدیدگان و نیازمندان باشد نه تنها هیچ کس نمیتواند بر شما و مذهب تان خرده ای بگیرد بلکه بر تعداد حامیان شما هرروز نیز افزوده میگردد چراکه همه بدنبال عدالت هستند و عدالت است که پایداری و ثبات برای شما فراهم میآورد.



دو روز تعطیل در تقویم کشور مقدسمان کم داریم یکی روز بزرگداشت کوروش، والاترین انسان جهان که تمام تمدنهای انسانی در برابرش تسلیم شده و اذعان به حقانیت و نیکی او نمودند (هنوز هم این ستایش ادامه دارد و هرروز با کشفیات جدید بیشتر و فراگیرتر نیز میشود) و بعدی روز اتحاد همه ایالات(ساتراپی های) پارسی و تاسیس کشور عزیزمان پارس (ایران)، بزرگداشت این دو روز به جهانیان و نسل حاضر و آینده مان یادآوری میکند ما چه هویت بزرگ و مقدسی داریم

گرامی باد یاد آنانکه طی 1۰,۰۰۰ سال تاریخ ایران برای بقای آن و ایجاد عدالت در آن فداکاری کردند



سپاس کوروش کبیر را که حکومت پارس را بنیان نهاد و پارسیان را به جهانیان معرفی کرد

کوروش کبیر بما نشان داد اگر بتوانیم مانند او باشیم و برای همه اقوام و انواع بشر حقوقی برابر قائل باشیم، تمام جهانیان فرهنگ ایرانی را ارج خواهند نهاد



". . . آنگاه که بدون جنگ و پیکار (سیاست یعنی اینکه با کمترین هزینه بیشترین سود بدست آید)وارد بابل شدم، همه مردم گام های  مرا با شادمانی پذیرفتند. . . نگذاشتم رنج و آزاری به مردم این سرزمین وارد آید. برده داری را برانداختم، به بدبختی آنان پایان بخشیدم..." کوروش کبیر (نبودی که ببینی بابلیان امروز (اعراب) پس از 25۰۰سال چطور در 8سال جنگ، به سرزمین مقدست حمله کردند، فرزندانت را بخاک و حون کشیده و به محبتهای تو چگونه جواب دادند).

در تمام آیینها، مذهبها و دینها، خداوند یک نماد و یک نام خیلی معروف دارد و آن حق است و حقیقت، پس کسی که خود را بنده و برده دروغ نمیداند بنده حق و مرد خداست، پس ایمان آوریم به درستی بزرگ مرد تاریخ بشر {کوروش کبیر} و بدانیم که بزرگترین آرزویش برای ما پرهیز از دروغ است که معنی آن پرستش حق و حقیقت است(فقط در یک سنگ نوشته هفده بار از خطر دروغ سخن گفته). پس چرا به مقدسترین و ارزشمندترین عبارات به ارث رسیده از بنیانگذار وطنمان ایمان نمیآوریم و به آن عمل نمیکنیم؟ اوست که قدرتمندترین مرد جهان شد و تصمیم گرفت همه ابزار قدرتمند و ثروتمند شدن پارسیان را بر سنگ و زر و سیم ناب و حتی بر در و دیوار خانه اش!!! بنویسد (دیگر میبایست چطور حالیمان کند؟؟؟))  تا بما برسد... پس شرم بر ما که چشمانمان را بسته ایم!



کوروش کبیر تنها فرد در جهان است که همه اقوام و ملل با هر دین و اعتقادی، به حقانیت و درستی وی شهادت داده اند



چه افتخاری از این بالاتر میخواهید که جهانیان شما را پیروان کوروش کبیر، اولین تدوینگر حقوق بشر و صاحب انسانی ترین فرهنگ و تمدن جهان میدانند؟

تمام جهان قبول دارند که ملت پارس به پشتوانه آموزه های کوروش کبیر و احترام به ملل دیگر، شایستگی راهنمایی بشریت بسوی سعادت و صلح و نیکبختی را دارند، این است ارثیه ای مقدس و گرانبها که کوروش کبیر آنرا برای ملت پارس بجای نهاده و 25۰۰سال پدران و مادرانمان با نهایت ازخودگذشتگی، حفظ و دست بدست به ما ارزانی داشته اند

یادتان میآید برای تشکر از او  و زنده نگاه داشتن یادش، تا امروز چه کاری انجام داده اید؟؟؟ دریغ از یک روز یادبود برای بزرگداشت گرامی ترین و قدرتمندترین رهبر جهان و بنیانگذار ایران و موسس والاترین و گرانقدرترین حکومت آزاد و مقتدر در جهان.(روز کوروش و روزی دیگر بنام ایران (تاسیس ایران))

تعهد به کوروش کبیر و آرمانهایش چنان قدرتی به فرزندانش میدهد که همه جهان را وادار به احترام کرده و خواهد کرد اگر به چنین قدرتی چنگ نزنیم هرگز نمیتوانیم با تهدیدهای آینده مقابله کنیم

25۰۰ سال پایداری و دفاع از ایران، سند و نشانه درایت، شجاعت و اتحاد اقوام این سرزمین است

به پارسه (تخت جمشید) بروید به تخته سنگهایی که اجداد گرامیتان آنها را تراشیده و روی هم قرار داده اند دست بکشید و با آنان ارتباط برقرار کنید، از این راه انرژی و قدرتی را که آن زمان داشته اید را دوباره احساس خواهید کرد، که این زیباترین و آرامش بخش ترین احساسی است که تا کنون داشته اید، سنگ نوشته هایی را که گذشتگان گرانقدرتان برایتان به ارث نهاده اند با چشمان خود بنگرید تا ایمان بیاورید که همه کاره دنیا و قدرتمندترین و ثروتمندترین ملت جهان شما بوده اید... چرا دوباره نتوانید باشید

چه زیباست برای تجدید پیمان و ادای احترام به گذشتگان گرانقدرمان، همگی در پارسه و پاسارگاد حضور پیدا کنیم و یکدیگر را پیدا و باور کنیم، و با گذشتگانمان عهد و پیمان ببندیم که راه آنان را ادامه دهیم این تنها راه و بهترین راه سعادت و پیروزی ملت ماست، ملتی که به اصل و ریشه خود احترام گذاشته و ایمان بیاورد بی شک پیروز خواهد شد

هموطن گرامی: بر اساس آثار یافت شده از خانه های مدفون شده، در سراسر سرزمینهای پارسی، نه تنها هیچ انسانی از گرسنگی رنج نمی برده بلکه اجداد شما در زمان خود از متمدن ترین و ثروتمندترین انسانهای روی زمین بوده اند (ثابت شده هنوز هم بدون هیچ شکی ایرانیان ثروتمندترین انسانهای این کره خاکی هستند) و تعجبی ندارد که هرروز اقوام جدیدی به ایشان میگرویده و ملیت پارسی اختیار میکردند و ثروت و قدرت پارسیان را فزونی می بخشیدند

پرداختن به مسائل پوچ و بی معنی اشتباه محض و هدر دادن زمان است اما وقتی این مسائل فکر بعضی از افراد را مشغول میکند شایسته است به آنها توجه شود، شایعات بیشرمانه ای در مورد کوروش کبیر منتشر میشود که نشانه مغز مریض پخش کنندگان این شایعات است و خیلی راحت میتوان کذب بودن آنرا ثابت کرد. این افراد که این شایعات را پخش میکنند وقتی از قدرت و پول برایشان صحبت کنید نخستین چیزی که بیادشان میآید ارضای شهوتشان است چون بطور خودکار نمیتوانند موارد استفاده از قدرت و پول را بجز ارضای نفس چیز دیگری تشخیص دهند. چندی از دانشمندان تاریخ شناس از روی تشابهات اسمی حدث زده اند که شاید حاکمی مانند کوروش کبیر آنقدر شهوتران بوده که به دخترانش هم چشم داشته! فقط شنیدن این نکته که از روی تشابهات اسمی بخواهیم چنین امری را قبول کنیم مشمئز کننده است چه رسد که این مسئله در حد حدث و گمان نیز هست. عزیزان همه ما انسانیم و همه انسانها برای بقاء مجبورند فرصت شناس باشند، ما همه ذاتا" اینطور بوجود آمده ایم که اگر چیز خوبی را بشناسیم سعی میکنیم با همه وجود بدستش بیاوریم، قیمتها و ارزشها نیز بهمین صورت تعیین میشوند. در نتیجه اگر تنها و تنها فرض کنیم که حاکمی مانند کوروش کبیر تمام مسائل عظیم ترین امپراطوری جهان را کنار گزارده و از روی بیکاری چشم بد به جگر گوشه اش را داشته (کوروش کبیر روی اسب و مردانه در راه وطن اش زخم خورد و کشته شد)، آنگاه آیا نباید حساب کنیم که افراد دیگری نظیر خویشاوندان و امرای استانها و ساتراپیهای دیگر چنین کاری را تقلید نمایند؟ فکر میکنید چند دانشمند و انسان شناس و فیلسوف باهوش در خدمت بزرگترین پادشاه جهان بوده؟ لطفا" دقت کنید به صفات برترین، کوروش کبیر بزرگترین پادشاه جهان بوده و در مقام مقایسه هنوز هم هست. وقتی میگوییم بزرگترین باید توجه داشته باشیم که همواره بهترینها و منطقی ترینها در خدمت او بوده، بعلاوه اینکه پادشاهی او حدود 6۰۰ سال نیز تداوم داشته و این خود نشانه صحیح بودن اعمال و روشهای او بوده که توسط مقلدانش تکرار گردیده. اگر عملی مانند زنای با محارم غلط بوده که بوده و هست، آیا هیچ کسی یا مشاوری نبوده که این غلط را به پادشاه جهان گوشزد کند؟ فقط کمی به این امر فکر کنید. همین امروز اگر رهبر وطنمان کاری را انجام دهد که بنظرش درست است آیا پیروانش از او تقلید نمیکنند؟ اصلا" نام دیگر پیروان یک رهبر، مقلد میباشد! پس اگر بزرگترین حاکم جهان تا امروز، شنیع ترین کار را در جهان انجام میداده چطور دیگرانی که مطیع و پیرو و مقلد او بوده اند سعی نمیکردند چنین عملی را انجام دهند؟ مریضان جنسی جواب میدهند این امر طبق قانون فقط مختص پادشاه پارسی بوده! اما این فاسدان یادشان میرود که قانون بقاء مقدم بر هر قانون دیگری است اصولا" قوانین طبیعی هستند که زندگی حقیقی انسانها را شکل میدهند و قانون بقاء میگوید اگر فکر میکنی چیزی خوب بوده و برای قدرتمندتر از تو مفید است پس برای تو نیز مفید است و باید انجامش دهی پس در آنزمان اگر پادشاه پارسی با محارمش ازدواج میکرده پس همگان چه در خفا و چه در معرض عموم بی هیچ شکی میبایست از او تقلید میکرده و این کار شنیع را انجام میداده اند، همه و همه، همه مردم جهان میبایست از او تقلید میکرده اند و این یک دروغ خیلی بزرگ است که بگویید هیچکس به این امر توجه نداشته ویا نمیتوانسته این کار را انجام دهد همه محارم داشته اند پس همه میتوانسته اند این عمل را انجام دهند امروزه به چنین امری مد میگویند یعنی میبایست مد میشده. حال این مریضان جنسی که فکر میکنند قدرت و حکومت یعنی ارضای شهوت آنهم در پاکترین حکومت جهان که حقوق همه رعایت میشده!، باید سند ارائه کنند که در 25۰۰سال پیش همه مردم، مخصوصا" افرادی مانند حاکمان ساتراپیها و مردمان پولدار و قدرتمند در دیگر نقاط جهان چنین کاری را به تقلید از بزرگترین و قدرتمندترین امپراطور جهان طبق اصل بقاء انجام میداده اند. همین امروز وقتی یک هنرمند یا یک نفر پولدار در آن سوی کره زمین یک لباسی میپوشد و یا یک غذای خاصی میخورد یا یک روش زندگی خاصی را دنبال میکند خیلی ها میلیونها خرج میکنند تا مثل آنها شوند پس اگر اینطور میبود اثرات اینگونه تقلیدها حتی تا امروز میبایست در تمام جوامع بشری مشاهد میشد همانند کلمات و رسومی که حتی در اروپا و سایر نقاط جهان از پادشاهی پارسیان به ارث مانده است و حتی خیلی از اروپاییان و انگلیسیها و امریکاییها هنوز سعی میکنند رمز و رموز تداوم و قدرت پادشاهان پارسی و دیگر پادشاهان را بیابند و از آن برای تداوم تسلط شان بر جهان استفاده نمایند پس مقلدان حتی هنوز هم درحال تقلید هستند و اگر چنین چیزی صحت داشت شک نکنید برای تحقیق هم که شده از آن در جامعه شان استفاده میکردند. کوروش کبیر یک منحرف یا یک دزد و مریض روانی نبوده که اگر کاری به او نسبت داده میشده همگان خود را از آن کار دور کرده و مواظب باشند آن کار را نکنند، کوروش کبیر قدرتمندترین و موفق ترین انسان روی کره زمین بوده که همه آرزوی یادگیری از او را داشته اند تا از آن طریق زندگی خود را بهبود ببخشند. بر حقانیت موسس کشورتان شک نکنید. بدانید و مطمئن باشید اینها یک مشت دروغ از سوی کسانی است که چشمانشان قدرت دیدن شگفتیهای فرهنگ و تمدن شما را ندارد و وقتی تصور میکنند ما مثل خودشان خسیس و تنگ نظر هستیم و همه دستآوردهای این تمدن را بنام خود میخوانیم و قصد داریم از آنها برای نابودی دیگران استفاده کنیم، آنگاه میگویند دیگی که برایمان نمیجوشد بگذارید تا سر سگ درآن بجوشد. اینطور است که بدشان نمیآید تمام اثرات تمدن پارسی را نابود کنند چون نژادپرست و خودپرست و خودخواه هستند و فکر میکنند ما هم مثل آنها هستیم. و وقتی برایشان ثابت میکنید خیلی از کلماتشان و رسومشان ریشه پارسی دارد خونشان بجوش میآید! چون نمیخواهند هیچ کس در جهان بجز آنها خوشنام و برجسته و مطرح باشد. برای آگاه ساختن این افراد باید از بلند نظری و همه جانبه نگری خود استفاده کرده و از مولانا و دیگر اندیشمندانمان کمک بگیریم که همه را یکسان و انسان میبیند و اختلافها در دین و نژاد و فرهنگ را منابعی شگرف و زیبا برای پیشرفت همه انسانها و پی بردن به شگفتیهای آفرینش میبینند نه منبعی برای جنگ، کشتار و رقابت خشونت آمیز.

آثار یافت شده بر اثر سیلی که چندسال پیش در جیرفت رخ داد ثابت نمودند نخستین تمدن پیشرفته در جهان، نه در بابل و بین دو رود، بلکه در جیرفت بنیان نهاد شده! و حتی نسل اروپاییان نیز از ایران به اروپا و روسیه مهاجرت نموده اند.

پاسداری صحیح از رسوم و یادگارهای اجدادمان، جزو هویت ماست و کسانی که تصور باطل نابودی هویت پارسیان را داشته باشند فقط به جرائم احمقانه خود اضافه میکنند

حکومت ما باید در دوستی هایش هم هزاران زیرکی و دقت داشته باشد چه رسد که بخواهد با کسی دشمنی هم داشته باشد. دشمنی با هیچ کشوری به منفعت یک ملت آینده نگر نیست. هنر در پاسداری از صلح و حفظ آرامش است وگرنه راه اندازی دعوا و هیاهو آسان است

وقتی تصور می کنید حاکمان شما از شما نیستند و مسئول اشتباهاتی که در کشور رخ میدهد فقط آنانند!!!، در اشتباه و تسلسلی مرگ آور گرفتار میشوید، چراکه همیشه تقصیر را به گردن آنها میاندازید و هرگز سعی نمیکنید خود را عوض کنید، مسئول، شما مردمید ریشه شمایید و حاکمان شما نتیجه افکار و تصورات شمایند، وقتی مسئولیت همه چیز را برعهده حاکم میگذارید یعنی هرم قدرت را بر نوکش استوار کرده اید! در نتیجه حاکم بدون چاره مجبور میشود برای نگاهداری یک هرم برعکس! که هرلحظه ممکن است بیافتد!، از همه امکانات و سرمایه کشور استفاده نماید و به اینصورت همه سرمایه و توان کشور که باید در راههای پیشرفت همه جانبه صرف شود بهدر میرود و اگر هم پیشرفتی حاصل شود یک بعدی و بقیمت از دست رفتن هزاران فکر خلاق و سرمایه های ارزشمند دیگر خواهد بود(مانند شوروی و کل بلوک شرق سابق). مردم یک کشور باید نخست، میخ حاکمیت خود را بکوبند سپس بدنبال افرادی برای حکومت بگردند و آنگاه آن افراد، حتی برای بهترین پیشرفتها در مملکت هم حق نخواهد داشت بتنهایی تصمیم بگیرند.

اگر مردم ما از همان روزهای اول که مدرنیته به ایران آورده شد بصرف اینکه کار خوبیست دست حاکم را باز نمیگذاشتند تا همه تصمیمات را خود بگیرد امروز خیلی جلوتر بودیم، مردم ما میبایست فقط از طریق تاسیس هزاران مجلس کوچک و بزرگ اراده شان را بر حکومت تحمیل میکردند (روحانیون سنتی اعتراض کردند اما کمتر کسی گوش کرد، همین حالا هم بعضی فتواهای آنروز آنها را عجیب میخوانیم (آب لوله کشی و غیره)، درحالیکه این فتواها در باطن نشانه اعتراض و صدای درد ناشی از اصطکاک سنت با مدرنیته دیکته ای بود. توجه نکردن حاکم و روشنفکران برنخواسته از توده مردم و فرنگ رفته به این صداها، آنهارا بلندتر کرد و روزی که صدای انقلاب شنیده شد دیگر خیلی دیر شده بود، اما امروز دیر نشده ما مسئولانی را داریم که باطنا" بهتر حرف مردم را میفهمند چرا که سر بک سفره زمین مینشسته و با مردم غذا خورده و از بطن همین جامعه برخواسته و صدای آنان بوده اند از هوش سرشارتان استفاده کرده و راه صحبت و تحمیل اراده تان را بر حکومت، در ریش سفیدی و اتحاد بیابید نه با زور و نفی حاکم و حکومت) کوشش کنید با همفکری و همیاری، هرم قدرت، بر قاعده اش، یعنی هزاران مجلس محلی، روستایی و شهری استوار باشد، به اصل خویش بازگردید به پارسه و پاسارگاد بروید و عهد خود را با بنیانگذار وطن عزیزتان تازه و محکم کنید تا خود و یکدیگر را باور کنید.

اگر دو کشور اشتباهها و خسومتهای یکدیگر را دائم داد زده و یادآوری کنند نتیجه ای جز جنگ و مرگ و نابودی برایشان ببار نمیآید. ملت ما و امریکا بعنوان انسانهایی که در یک زمان و یک زمین زندگی میکنیم، نور یک خورسید بر ما میتابد و از یک هوا تنفس میکنیم، مشترکات بسیاری داریم و سیاست حکم میکند با کمک گرفتن از کارشناسان و دانشمندان علوم اجتماعی، این مشترکات ارزشمند را برای یافتن راههای ارتباط با نیرومندترین و ثروتمندترین مردم جهان بکار بریم تا بتوانیم در صلح و امنیت بسربرده و رشد و پیشرفت کنیم، شرافت و حقیقت جویی برای همه مردمان جهان ستودنی است پس بیاییم چنین نکاتی را در تاریخ آمریکا به آنان یادآوری کرده و حماسه های هردو کشور را برای رهایی از چنگ ظلم و زور ارج نهیم(ملت آمریکا نیز مانند ما یک ملت انقلاب کرده است)، بدین صورت میتوانیم از امنیت و ثبات برای پیشرفت مردم باهوشمان استفاده کنیم و نسل آینده را از خود پشیمان نسازیم

اگر فرماندهان و افسران نظامی ایالات متفرق و درجنگ شمال و جنوب آمریکا، شرافت و وطن را سرلوحه شغل خود قرار نمیدادند و طمع قدرت و ثروت را فدای خوشبختی مردمشان نمیکردند و دست از جنگ برنمیداشتند نه تنها ایالات متحده ایی بوجود نمیآمد، بلکه هرگز پشتیبانی و اتحاد همه اقشار مردم را نمیداشتند و قدرتمندترین و ثروتمندترین کشور جهان نیز ساخته نمیشد، و آنان امروز باداشتن هزاران چاه نفت و گاز و ثروتهای دیگر در فقر و بدبختی و تفرقه بسر برده و اروپائیان برآنان حکومت میکردند و دیگر پولشان پایه پولهای جهان نبود!



نگاه هشیارانه برای قضاوت در فاجعه های جنسی مشخص میکند، مقصران اصلی در این اتفاقهای هشدار دهنده قوانینی هستند که جلوی تخلیه صحیح غرایز خدادادی! مردم را گرفته و مسبب انحراف آنها میشوند، نه مردمی که به اشتباه به غریزه خدادادی خود عمل میکنند، اگر یک پلیس راهنمایی یک سمت جاده ای دوطرفه را ببندد و رانندگان را به سمت خلاف حرکت اتومبیلهای دیگر! (نوامیس مردم) هدایت کند آیا بعد از ایجاد تصادف حتمی، رانندگان باید مجازات شوند؟ مجازات شدید مقصران ظاهری، مسئله را حل نکرده و از نوامیس مردم نیز هیچ محافظتی بعمل نمیآورد بلکه باید موجبات وقوع جرائم را از بین برد.



اگر حکومت و افرادی که به قدرتهای مالی و اقتصادی رسیده اند نتوانند مجالس محلی و شهری و استانی (شبکه ای فعال از منابع قدرت اجتماعی) را تاسیس و ایجاد کنند، هم پولهایشان و هم قدرتشان در عرض مدت کوتاهی از بین خواهد رفت چراکه پولها و فرصتهای اقتصادی آنها در مقابل پولها و فرصتهای اقتصادی که میتواند در آینده به مملکت وارد شود هیچ خواهد بود و نه تنها خونهای همه فدا شدگان در راه وطن بلکه همه زحمات و زجرهایی که این مردم کشیده اند برباد فنا خواهد رفت و در هیاهوی ورود ثروتهای زودگذر گم شده و تاریخ دوباره تکرار خواهد شد، حال آنکه اگر توانمندان امروز بتوانند این مجالس را ایجاد و حمایت کنند و مردم را در شهرها و محله ها در ثروتهایشان شریک کنند، یک قدرت تمام نشدنی برای حفظ ثروت خود و ثروت مردم و استقلال کشور ایجاد خواهند کرد. اگر به مردم فرصت مشارکت در ثروتتان را بدهید فردا محافظ ثروتی که هردو در آن شریک هستید خواهند بود و اگر اینکار را نکنید همه بطرف غریبه ها خواهند رفت(پول شما در مقابل پولهای چاپی انها هیچ هیچ هیچ است) و همه چیز برباد خواهد رفت



دولتی که بدهکار باشد همیشه فراری و متهم است و چه بخواهد و چه نخواهد دستش به دزدی آلوده خواهد شد، اما دولتی که طلبکار باشد همیشه حاضر و جوابگو خواهد بود پس دست سرمایه داران و ثروتمندانتان را از اسلحه کوتاه و در تجارت باز کنید و آنان را در سرمایه گذاری روی ثروتهای وطنتان یاری دهید، بدون طمع به سرمایه شان به آنان کمک کرده و مشورت دهید تا بتوانند سرمایه شان را با موفقیت در وطن خودشان بکار بیاندازند، باید سرمایه های های عظیم این مملکت خصوصی شود و دولت فقط از راه طلب مالیات به ملت خدمات دهد (دولت طلبکار)،  ما باید توجه نماییم فروش نفت خام توسط دولت که دولت را بدهکار به مردم و شرکتها میکند تا امروز برای ما فقط ضرر ببار آورده، آقای مصدق در زمان مبارزه اش بفکر انتقام قاجارها از پهلوی ها بود و ثمره مبارزه اش را با انتقام آلوده نمود، شاید اگر فقط یک ذره بفکر مردم میبود آنگاه نتیجه مبارزه اش ایجاد دمکراسی و پیشرفت مملکت میشد نه ببار آوردن دیکتاتوری، مصدق بود که شاه کم تجربه را به سمت دیکتاتوری هدایت کرد، مصدق بود که نتوانست از حمایت میلیونی مردم استفاده کند و دمکراسی را از راه معامله و سیاستمداری برای ایران به ارمغان بیآورد، اگر مصدق سیاستمدار بود در کنار شاه جوان و تنها، که پدرش را نیز تازه از دست داده بود و نیاز به افراد دلسوز و قابل اعتماد در کنار خود داشت میماند با کمی نرمش و واقع بینی و فراموشی رفتار گذشتگان(کارهای اشتباه و زیاده روی هایی که رضا خان با قاجارها کرد) و بکار بردن اندکی دور اندیشی  و دلسوزی برای وطن، میتوانست ارمغانی بسیار عظیم برای ملتش فراهم کند اما نکرد چون فقط بفکر انتقام بود. عزیزان بفکر جانهایی که برای این وطن فدا شده باشید بفکر وطن باشید و سعی کنید به اندازه سهم خودتان به وطنتان خدمت کنید و کنار بروید و توقعی هم از هیچ کس نداشته باشید و همیشه از فکر انتقام دور بمانید، باور کنید این میشود یک ثروت تمام نشدنی برای شما تا آخر عمر، لذت واقعی و تمام نشدنی با پول بدست نمیآید با خدمت بدست میآید و در هیچ شرایطی هم ازبین نخواهد رفت، اگر میخواهید به وطن خود خدمت کنید هرگز این خدمت را با انتقام آلوده نکنید چون هم خود را دیر یا زود نابود میکنید و هم زحمات و فداکاریهای ملت تان را.

خیلیها سعی میکنند درسی را که 28 مرداد بما داد با شلوغکاری و داد و بیداد طور دیگری جلوه دهند (حتی رسانه های خارجی) و ما را از آن دور کنند اما نتیجه آن این است: اگر خواستید واقعا" برای وطنتان گامی بردارید خالص باشید اما خیلی باهوش و فرصت طلب! این یعنی نخست به هیچوجه بخود مغرور نشوید و فکر نکنید حمایت گسترده مردم همیشه وجود خواهد داشت! حمایت گسترده مردمی یک شانس و فرصت طلایی برای مدتی محدود است و هرگز برای زمان طولانی باقی نخواهد ماند مانند یک قالب یخ، باید آنرا سریعا" برای پیشرفت وطن خرج کنید یعنی آنرا برای خریدن فرصتهای بهتر مصرف کنید یعنی مجبورید آنرا از دست بدهید اما نه مثل مصدق کروبی و خاتمی و موسوی، باید با آن معامله نموده و برای ملتتان تاجایی که میتوانید درقبالش از طرف مقابل فرصتهای پیشرفت بخرید باید بفکر سود باشید(هرچند اندک) نه انتقام شخصی! آقای موسوی بعد از آخرین هشدار رهبر چه فکری کرد؟ انتقام؟ یا معامله برای کسب برتری و سود برای ملت و حکومت هردو، یک نتیجه برد برد؟! فردای آنروز چه شد؟ جواب خونهای ریخته شده بعداز 18 تیر و 28 مرداد را کسانی باید بدهند که میتوانستند از آن وقایع جلوگیری کنند اما نکردند یک مثال خیلی روشن و ساده موضوع را روشن میکند، اگر شما بخواهید از یک نقطه به نقطه دیگری با اتومبیل خود بروید و کاری را انجام دهید که بنفع شخص سوم (ملت) باشد و در این حرکت بی دقتی کنید و با یک عابر پیاده تصادف کنید یقه چه کسی را باید بگیرند؟ شما یا عابر پیاده یا ملت را؟(جواب، انگلیس و آمریکا نیست لطفا" بفکر مغلطه نیافتید) بله این جواب خیلی ساده است، کسی که اقدام به حرکت دادن اتومبیلش نموده! حالا میخواهد آن کس هر کسی باشد و حمایت میلیونی هم داشته باشد مهم نتیجه کار است نه شروع و نیت کار یا حرفهای امیدوار کننده! اصلا" اگر حرفهای امیدوار کننده زده نشود که حمایتی بوجود نمیآید و نیت هم که در دل هر شخصی پنهان است پس میماند نتیجه! که کم تجربه ها فکر میکنند با جنگ و دعوا و شاخ و شانه کشی و انتقام حاصل میشود و دانایان آنرا از راه معامله و معامله و معامله بدست میآورند.

پس اگر کینه ای هستید و معامله هم بلد نیستید خودتان را سیاستمدار ننامید و در فعالیتهای سیاسی شرکت نکنید حتی اگر حمایت میلیونی هم بدست آوردید، شما را بخدا در خانه تان بنشینید و مردم شریف و وطندوست ایران را بکشتن ندهید و باعث درجا زدن این کشور نشوید.

-----------------

کشور ما به این نتیجه رسیده که فروش ذخایر خام این مملکت و تصاحب سهام کارخانه های عظیم توسط حکومت، فقط و فقط فساد و رکود و اسراف و بی بندوباری اقتصادی و بدبختی برای ملت و البته برای خود حکومت بوجود میآورد.

اگر در کشوری، هم پول و هم قدرت در دست حکومت باشد بدبختی ملت اش تضمین شده است

اگر بهره برداری از ذخایر خام کشور فقط توسط یک نظام اجتماعی وسیع متشکل از هزاران نماینده محلی، روستایی، شهری و بعد استانی و در مجموع و انتها، کشوری قیمت گذاری شود و بدون دخالت دولت و حکومت، از طریق مزایده بمدتهای معلوم برای بهره برداری در اجاره کارآفرینان و متخصصان با هوش و باتجربه در کارخانه های خصوصی قرار گیرد و دولت فقط از راه مالیات خرجش را درآورد مشکلات کشور بتدریج حل خواهد شد، هیچ دولتی و هیچ سیاستمداری نمیتواند از عهده تجارت برآید. حکومت باید نخبگان اقتصادی را در سیاستهای اقتصادی بکار گیرد نه در کارهای اقتصادی، هرکسی برای کاری ساخته شده، با وارد کردن دستوری نخبگان اقتصادی به مدیریت کارخانه های دولتی و منابع سرمایه گذاریهای عظیم هم کار درست نمیشود بلکه کثافتکاریها بیشتر و گسترده تر هم میشود و همه کارمندان دولتهای آینده نیز فقط به فکر رقابت برای بدست آوردن این منابع، یعنی پولهای بی زبان مردم، بوده و مملکت و شرافت و ناموس و اطلاعات و حتی وطنشان را هم فدای تصاحب میز ریاست خواهند کرد. باید هر کس سر جای خودش نشسته و کارش را انجام دهد، هزاران سال است که این مملکت بهمین منوال کارش راه افتاده و همیشه دولت از بازاریان و تجار (نخبگان اقتصادی) مالیات میگرفته و خرج مردم میکرده حالا نفت و گاز پیدا شده، خوب بشود، این هم یک نوع سرمایه است و تاجر و مرد و زن نخبه اقتصاد لازم دارد نه رئیس جمهور و کادر اداریش!

کارمندان دولت از بالاترین تا پایینترین همگی کارشان راه اندازی کار مردم و حساب و کتاب است نه فعالیت اقتصادی، هیچوقت یک وزیر و رئیس دولتی نمیتواند مانند یک نخبه اقتصادی از فرصتها استفاده کرده و سود ببرد تنها کاری که میتواند انجام دهد این است که جیب خود و اطرافیانش را تا جایی که میتواند از راه آبرومندانه! (بی سر و صدا) پر کرده و چند سال بعد میزش را به نفر بعدی واگذار کند و حتما" و حتما" و حتما" این کار را میکند کرده و خواهد کرد تا ابد تا ابد و تا ابد، در حالی که اگر این تجارت در دست نخبگان اقتصادی شرکتها (هیئت مدیره و سهامداران از طریق بورس و بیشتر سهام در دست سهامداران خصوصی و نه وابسته به حکومت و دولت) باشد نه تنها خیلی خوب اداره و قانونی دست بدست میشود بلکه بمحض رانت خواری و دزدی همه چیز افشا میشود چون هم چندین هزار سهامدار مواظب هستند و هم یک دولت، برای گرفتن مالیات خودش هم که شده با تمام قدرت به حساب و کتاب این شرکتها میرسد، پس هیچ چیزی گم نشده و پیشرفت علمی و اقتصادی هم بشدت و با تمام قدرت جلو خواهد رفت و همه مشکلاتمان خیلی سریع حل میشود، بهمین راحتی است اما باید از سرمایه داران و سرمایه گذاران حمایت کرده و حکومت را از هر طریق ممکن مجبور کنیم دست از سرمایه های این مملکت بکشد و آنها را به صاحبان اصلیش مردم و مدیران شرکتهای عظیم برگرداند البته قسمتهای پراکنده ای از این کار برای امتحان انجام شده و نتیجه هم داده اما اراده ای برای شروع عظیم این کار در حکومت ما دیده نمیشود و شاید کمی هشدار برای خصوصی سازی فراگیر لازم باشد! باید هرچه زودتر سهامهای تمام شرکتهای پالایشگاهی و استخراج نفت و گاز، مجانی یا بقیمت خیلی پایین بمردم واگذار شود باید به همه مردممان سهام اختصاص بدهیم نه یارانه! مردم را وارد تمدن امروز کنید آنان را در تاریکی و نادانی نگاه ندارید. لازم نکرده نفت خام هم بفروشیم، کسانی که سرمایه های عظیم دارند را به مردم معرفی کنید اما ازقبل قوانینی را بتصویب برسانید که این افراد جوابگوی منبع سرمایه هایشان (تا امروز) نباشند (اگر در آینده تصمیم گرفتند برای وطنشان یا راحتی وجدانشان قدمی پیش بگذارند که بهتر اما در این وضعیت دشوار اقتصادی حساب کشی فقط استرس آنها را بیشتر میکند و نتیجه آن فرار سرمایه است که بصلاح مردم و مملکت نیست اما نام و مشخصاتشان و میزان دقیق ثروتشان حتی در خارج باید کاملا" افشا شود، این یعنی هرکس هر قدر پول دارد باید برای دولت و فعالان اقتصادی مشخص شود.  و از این به بعد باید نظم اقتصادی بهتری را فراهم نماییم که اگر کسی یک شبه پولدار شد که خیلی هم خوب است و نشانه ذکاوتش است اما این پول میبایست از درست درآمده باشد یعنی سودش به مردم و دولت هم رسیده باشد. بتدریج زندانهای کشور به جای داشتن معتادان و دزدان محتاج و خلافکارانی که از روی بیکاری، بی هدفی و احتیاج، خلاف کرده اند پر از کسانی خواهد شد که سعی نموده اند از دادن مالیات فرار کنند! و به اینصورت جامعه بسوی امنیت و هدفهای بزرگ پیش خواهد رفت و کم کم سرمایه های خارجی و افکار نو و خلاق که همیشه بدنبال یک جای امن میگردند بسوی کشور سرازیر خواهند شد.

در قدم بعد شرکتهای عظیمی که از خصوصی سازی فراگیر در کشور ساخته خواهند شد بعد از تکمیل و راه افتادن، پایه های اصلی اقتصاد کشور میشوند آنان چنان درآمدی را نصیب کشور خواهند کرد که فکرش را هم نمیکنید و حکومت چنان درآمدی را از مالیاتها دراختیار خود خواهد دید که هرگز در تاریخ ایران دیده نشده و هیچ کس تصورش را نیز نمیکرده،اگر به صدمیلیارد دلار درسال میگویید پول، در اشتباهید چون این میزان پول فقط خرج یک ایالت (ساتراپی ایران و پارس) مثل خراسان یا کردستان یا خوزستان باید باشد بیکاری فقط در عرض یکی دو سال از بین خواهد رفت و کشور به کارگران خارجی نیاز پیدا میکند. در گام بعدی، این شرکتها با اتحادهای استراتژیک و زد و بندها بین خود به بیرون از کشور نگاه کرده (قوانین ضد تراست و ادغام در داخل کشور لازم است تا در داخل کشور شرکتهایی بوجود نیایند که نتوان کنترلشان کرد در بیرون اما این ادغامها برای رقابت با شرکتهای چند ملیتی لازم است) و میتوانند در زیرساختها و زیربناهای همسایگان کشور نیز سرمایه گذاری کنند و به این صورت به همسایگان نیز برتری مطلق ایران در منطقه اثبات میشود و این علاوه بر سودی است که هم به همسایگان میرسد و هم از طریق این شرکتهای عظیم به کشورمان ایران وارد خواهد شد، بیخود نبود که بمحض پیوستن آلمان شرقی به آلمان غربی، دولت آلمان سراسیمه و یک شبه و بهر قیمتی حتی مجانی، (یک مارک آلمان!) همه شرکتهای آلمان شرقی را به حراج گذاشت و از زیر خرج و مسئولیت آنها خیلی سریع بیرون آمد و تصمیم گرفت فکرش را فقط به سیاست و اخذ مالیات مشغول کند نه به سر و کله زدن با هزاران مدیر و کارگر! اصلا" راستش را بخواهید علت اصلی ریزش اقتصاد شرق هم همین کاغذ بازیها و سرو کله زدن با کارگر و کارفرما بود و در این فرصتی که شرقیان مشغول این کارهای بیهوده بودند، غربیها با تقسیم درست مالیاتهای اخذ شده بین مردمشان رفاه آنان را تظمین کرده و با انداختن طمع رقابت کنترل شده بین شرکتهای خود و فقط اخذ مالیات از آنان، یعنی آسانترین و بی دردسر ترین راه درآمد برای حکومت!!! توانستند گوی رقابت رفاه ملی و پیشرفت اقتصادی را یکجا از شرق ببرند و زیر پای شرق یکدفعه خالی شد و هیچ کاری از آنان برنیامد. این درسی است برای حکومت ما که هرچه زودتر دست از فعالیتهای اقتصادی بردارد و ظرف چند سال آینده ایران را گلستان کند. دولت آمریکا و همه دولتهای غربی میتوانند ظرف چند روز همه شرکتهایشان را بخرند و باصطلاح ملی کنند اما همه میدانند از فردای آنروز حس رقابت در آمریکا از میان رفته و دولت بجای دست در جیب گذاشتن و پرداختن به سیاست، زیر بار کاغذبازیها و درگیری با کارگران و کارخانه ها خرد میشود و بزرگترین اقتصاد جهان با تمام اقتدارش ظرف چند سال بدست خودش نابود خواهد شد! بهمین خاطر است که آنها از اقتصاد ملی همیشه فراری هستند چون میدانند این یک سم شیرین است

همیشه و در همه حالات هرگونه فعالیت اقتصادی، یک قمار است که صلاح نیست هیچ حکومت و دولتی به آن وارد شده و سرنوشت یک ملت را به آن پیوند زده و هم خود و هم کشورش را به بیراهه برده و نابود کند، حکومت باید تلکه بگیر باشد و همیشه و همیشه و همیشه در همه حالتها سود کند حتی اندک. نخست شاید این سود کم بنظر آید اما با مشورت با فعالان دلسوز و اقتصاد دانان و اخذ مالیات از بیشتر معامله گران و گذشت زمان و کسب تجربه این سود قطعی بالاتر رفته و اقتصاد شفافتر شده و کمتر کسی میتواند از پرداخت مالیات فرار کند و با پیشرفت اقتصاد هم درآمد دولت بیشتر شده و هم مردم و کارآفرینان سود بیشتر میبرند، اما قبل از آن باید کم کم فعالان اقتصادی و سرمایه داران با ذکر نامشان مشخص شوند و اگر در نیروهای مسلح یا دولت مشغولند استعفاء داده و واقعا" بصورت خصوصی و بدون هیچگونه ارتباط با دولت مشغول کارشان شوند چراکه هرگونه ارتباط با دولت موجب رانت خواری شده و همه این زحمات بهدر رفته و همه سرمایه گذاران را مایوس کرده و از پایین تا بالا همه سعی خواهند کرد از پرداخت مالیات طفره روند، در نتیجه درآمد دولت کاهش یافته و دوباره دولت مجبور به بنگاهداری شده و تمام زحماتمان بهدر میرود و به خانه نخست باز خواهیم گشت! پس اگر این کار را شروع میکنید باید اول سرمایه داران شناسانده شوند و از ارتباط با دولت و حکومت منع شوند.



کل معنی اقتصاد در یک جمله این است: چگونه میتوان از بخش خصوصی بیشترین مالیات را اخذ کرد و برای مردم خرج کرد بطوریکه پیشرفت بخش خصوصی کند یا متوقف نشود. وقتی در مملکت ما مالیات اخذ نمیشود چون بخش خصوصی درآمد اصلی در کشور را در اختیار ندارد که بتواند مالیات پرداخت کند در نتیجه نمیتوان با اخذ مالیات درآمد اصلی کشور را حاصل نمود. این یعنی ما اصلا" اقتصاد نداریم! که بخواهیم اصلاح اش کرده یا رشدش دهیم!

---------------

همه ما باید مواظب کلیشه سازیها باشیم، خیلیها با همین پوششها و کلیشه سازیها توانسته اند مردمشان را فریب دهند مثلان چون فلانی کاخ داشته پس ظالم بوده و چون شاه یا خان بوده پس حرف هیچ کس دیگری را گوش نمیداده و به همه ظلم میشده یا همه بدبختیهای ما زیر سر خارجیهاست، و قومیتهایی که ما از آنها بدمان میآید چون به ما معترضند پس حتما به آنها متصلند. مردم ما باید توجه نمایند که هیتلر با کلیشه سازی درمورد یهودیان و دیگر کشورها، توانست یک جنگ جهانی راه بیاندازد و شصت تا هشتادوپنج میلیون انسان را بکشد و بسوزاند، و اگر متفقین وارد جنگ جهانی نمیشدند صلح در جهان پایدار نشده و شمار کشته ها از میلیاردها گذشته بود (بعلت پیشرفت سریع دانش کشتار) و حتی وجود امروز تک تک ما هم زیر سئوال میبود، پس برای تحقق صلح و رسیدن به پیشرفت با دید همه جانبه و کامل به سخنان گوش کنید و قبل از قبول آنها چند یا چندین روز فکر و حلاجی شان کنید و بعنوان مثال اشتباهات مردمان پیشرو در جهان را با خدماتشان مقایسه کنید، نمیتوان سر خود را پایین انداخت و از کربلا گذشت و به سرزمینهای دیگر رسید در زمانی که جنگ جهانی اول و دوم به اتمام رسیده و ابرقدرتهایی که صدها بار میتوانند حیات را روی زمین نابود کنند، بر روی متر به متر جهان تصمیم میگیرند. چرا سی سال است در کشورمان هیچ کس در هیچ مقامی از خدمات میلیونها انسانی که برای رسیدن به آزادی فقط در جنگ جهانی دوم کشته شده اند تقدیری نکرده و چرا هیچ بنا و یادبودی از این خدمات برای حداقل تشکر از برقراری صلح در جهان و یادبود کشته شدگان از همه کشورهای جهان در راه صلح و آزادی که ما هم از آنها بهره برده و هر روزه میبریم در خاکمان ساخته نشده؟ بنایی برای همه کشته شدگان جنگ جهانی دوم و حتی بنایی جدا برای کشته شدگان یهودی بعنوان مظلومترین قوم در این جنگ

یهودیانی که طمع کشورگشایی را نمیتوانند از خود دور کنند هیچ فرقی با هیتلر ندارند چراکه آنها هم آبروی دین یهود را برده و قومشان را در معرض بی اعتنایی اقوام و ملتهای دیگر قرار میدهند و این بدترین موقعیت برای یک قوم است چراکه اگر یک نفر دیوانه ای مانند هیتلر پیدا شود و آنها را نفی کرده و برایشان کلیشه سازی کند شرایط عملا برای مورد حمله قرار گرفتن آنها مساعد شده و در بی اعتنایی دیگر ملتها، در معرض خطر نابودی قرار میگیرند و وقتی ملتهای دیگر بیدار میشوند که دیگر کار از کار گذشته. در ضمن این قوم نباید فکر کنند داشتن اسلحه و پول و سرمایه همیشه بکمک آنها خواهد آمد و تنها چیزی که امنیت را برای هر قوم و ملتی تضمین میکند میزان ارزشهایی است که آن قوم و ملت نزد اقوام و ملتهای دیگر دارند.

قبول است که اگر امروزه فقط و فقط از کشته شدن یهودیان در جنگ جهانی دوم در جهان صحبت شود نیز خود یک کلیشه سازی و ظلم به دیگر کشته شدگان در راه آزادی است و هیتلر، نابودی یهودیان را بهانه ای برای حمله هایش کرده بود و منظور اصلی اش کشورگشایی بود! (چراکه بعضی از یهودیانی را که لازمشان داشت زنده میگذاشت!) اما در حقیقت بدترین نوع بلا بر سر آنان نازل شد و یهودیان اصلا" نمیدانستند چکار کرده اند که باید کشته و سوزانده شوند؟؟؟ از این منظر و بهرحال تا زمانی که در جهان درمورد این مردمان که از یکی از مظلومترین مردمان در خلال جنگ جهانی دوم بشمار میروند کلیشه سازی شده و انکار میشوند، کشورهای بزرگ و ابرقدرت طبق پیمانهایی که برای صلح جهانی امضاء کرده اند و احترام به گوناگونی اقوام و حق  همه انواع بشر برای زندگی، وظیفه دارند از آنها محافظت کرده و یا اسباب دفاع از خود را در اختیارشان بگذارند و این عملی منطقی و درست است. یک فرصت تاریخی برای کشورمان خیلی خیلی مهم و سرنوشت ساز خواهد بود، اینکه خیلی از یهودیان اغلب جامعه ای بسته دارند و در هرجایی که زندگی میکنند خیلی دوست ندارند با دیگران یا دیگر ادیان بیآمیزند این خصوصیت آنهاست آنها دوست دارند اینجوری باشند و اینجوری زندگی کنند و سطح روابطشان را با دیگر مردم در حدی معین نگاه میدارند نمیشود از ایشان انتقاد کرد و نباید هم. اگر فرزند شما چنین خصوصیتی داشته باشد سزاوار بی خانه ماندن است؟ خیر، این بعضی از مردم جهانند که مانند هیتلر فکر میکنند. ما نیاز داریم یاد بگیریم چگونه با دیگران زندگی کنیم و فرصت تاریخی اینست که بیشتر یهودیان اتفاقا" نگاه مذهبی دارند و در کتاب مذهبی و تاریخشان هم لطف کوروش بزرگ (موسس کشور عزیزمان) به آنها ذکر شده و این بخاطر آداب و اخلاق و رفتار و عاداتی است که ما صاحب آن هستیم  اما بعللی خودمان از آن بی اطلاع مانده ایم. ما اصولا" و درهیچ برگی از تاریخمان نژادپرستی و برده داری نکرده و قلبهای رئوفمان و جوانمردیمان و رهبران فرهنگیمان مانند فردوسی بزرگ و دیگر اندیشمندانمان هرگز اجازه چنین اعمال کثیفی را بما نمیداده اند ما تنها مردمی هستیم که یهودیان در ته قلبشان بما بیشتر از دیگر مردمان جهان اعتماد دارند!!!، همه میدانند در 25۰۰ سال پیش ما آنها را از آوارگی و بردگی نجات دادیم، سرزمینشان را به رسمیت شناختیم، با دادن وامهای کلان و فرستادن نیرو و ابزار کار کمکشان کردیم آنرا دوباره بسازند و آنها را با احترام به آن سرزمین برگردانده و با قدرت برخاسته از امپراطوری عظیممان آنها را از شر دشمنانشان محفوظ داشته ایم و این کار را برای همه دیگر اقوام نیز انجام داده ایم. تداوم حکومت کوروش کبیر بیش از 5۰۰سال! نشان دهنده درستی اینگونه رفتار و نظرات بوده. ما همیشه در تمام تاریخمان حتی در تاریخ مذهبیمان! ثابت کرده ایم پشتیبان مظلومان در جهان هستیم و این را از کوروش بزرگ و اجداد گرامیمان به ارث برده ایم  که نشانه بزرگی، قدرت و شجاعت ماست حتی مفاهیم اسلامی که ما آنرا به جهانیان معرفی کرده ایم بر پایه دفاع از مظلوم (قتل عام 72 انسان تشنه بهمراه خانواده شان توسط هزاران سرباز سر تا پا مسلح) بنا نهاده شده و بدون آن فرق زیادی با تعاریف دیگر نمیکند، بله یهودیان و همه اقوام ستم دیده دیگر در کنار ایرانیان اصیل، ایرانیانی که با خودپرستی به انسانهای دیگر نگاه نمیکنند اتفاقا" بیشتر از سایر مردمان جهان احساس امنیت و آسایش میکنند، این عادت در ژنشان ثبت شده حتی بدون آنکه خودشان از آن آگاه باشند، این یک دید تاریخی و حتی مذهبیشان است و این را هم نمیشود ازبین برد و عجب سرمایه و هدیه ای، برای صعود به قله های قدرت و افتخار، از طرف اجداد عزیزمان، که سربسته و مهر و موم مانده و هنوز باز و استفاده اش نکرده ایم چراکه ثابت میکند در اصل فاتح اصلی جنگ جهانی دوم ما بوده ایم!!!!!!!!!!! چون اگر مردم جهان بما و فرهنگ ما توجه میکردند امروز جهان رنگ دیگری داشت اگر هیتلر تاریخ ایران و محبتهای کوروش بزرگ به همه اقوام را درک میکرد و آن را بعنوان یک فرصت قلمداد مینمود امروز جهان خیلی خیلی بهتر و امن تری داشتیم. این فقط یکی از هزاران گنجهایی است که در کتاب تاریخ دو هزار و پانصد ساله تا ده هزار ساله تان برایتان به امانت نهاده شده و هنوز استفاده اش نکرده اید.

دشمنانی که ضربه های جبران نشدنی به شما وارد میکنند همانهایی هستند که سعی در نابودی یا سرقت تاریخ پرافتخارتان دارند همانهایی که فقط ظرف 24ساعت پس از پیدا شدن سنگ نبشته شاخآب پارس(خلیج فارس) با تیشه به جانش افتاده و نابودش میکنند، فقط ظرف 24ساعت! میبینید چقدر فعال و گوش بزنگند؟



کشور ما در شرایطی قرار دارد که میبایست با آرامش و دوری از هرگونه درگیری به راه خود ادامه دهد و میدانیم اگر از این راه باریک بسلامت گذر کنیم، راه آینده بمراتب فراختر و راحتتر خواهد بود

بیاد داشته باشید وجود یک مجلس 3۰۰یا 4۰۰نفری برای یک کشور 8۰ میلیون نفری، سیاست و مشارکتی ضعیف است که شایسته یک ملت فوق ثروتمند با ده هزار سال تاریخ شهرنشینی ثبت شده، نیست. باید مردم از روستاها نمایندگانشان را به شهرها فرستاده و از مجالس شهری نمایندگانی برای مجلسهای استانی انتخاب شوند و آنگاه مجلسهای استانی نمایندگان مجلس کشوری را انتخاب کنند و قوانین با نظارت همه مجالس وضع شوند، این است قدرتی که کمتر گزندی به آن میرسد و هیچ دشمنی حریف آن نشده و خریدن و تهدید چندین هزار نماینده نیز ممکن نیست، در نتیجه هر نماینده، آنچنان قدرت و پشتیبانی از شهر و استان و حتی روستایش دارد که حرفش باندازه حاکم کشور وزن خواهد داشت، اینجاست که میتوانید بگویید این مملکت صاحب دارد و گرگان درنده نخواهند توانست گزندی به زندگی فرزندانتان در آینده برسانند. هرکس بتواند در حکومت امروز ایران قدمی به این سو بردارد نامش در تاریخ ایران و در کنار نیک ترین استوره های پارسیان ثبت خواهد شد و سزاوار مصونیت تمام عمر از اشتباهات گذشته بوده و شایسته تقدیر و تشکر است. یاد او در تاریخ ایرانیان همیشه زنده خواهد ماند

کشور یعنی مردمی وطن دوست و اقوامی متحد، که توافق دارند با زبان و قوانینی مشترک باهم زندگی کنند، نه حقوق بگیران و استخدام شدگانی که دلشان میخواهد!؟ تا آخر عمر خود! برآنان حکومت کنند

بزرگترین ثروت یک ملت، وطن و هموطن است همان ثروتی که خداوند نیز قبل از دینش به آنها عطا کرده

نباید ترسی از اتحاد پارسیان در خارج از مرزهای کنونی ایران داشته باشیم چراکه دلایل خیلی زیادی را میتوان برشمرد که امکان ندارد چیزی از خاک امروزمان کم شود که از آن جمله این است که امروزه دیگر چیزی از خاک سرزمین پارس باقی نمانده که بتوان آنرا جدا کرد و اگر همین امروز ایران فعلی را به صد قسمت هم تقسیم کنیم امکان ندارد کردها یا آذریها یا لرستانیها و بقیه اقواممان در هریک از این قسمتها نباشند! و یا نخواهند باشند و این اقوام آنچنان با هم آمیخته شده اند که دیگر امکان ندارد قسمتی از خاک باقیمانده مان را فقط بنام یک قوم بنامیم، لذا این بهترین فرصت است که اقواممان را تشویق به بیشتر کردن روابطشان با همزبانان همسایه کرده تا کم کم امکانات الحاق سرزمینهای از دست رفته مان فراهم آید.

امروز نوبت ما ایرانیان است تا با گسترش سریع و بی وقفه زبان مشترکمان در منطقه پارس، اخبار و شادیها و جشنهایمان را با این زبان با آنها قسمت کنیم



روسیه نیز  مانند دیگر همسایگان ما کشوری مهم است و ارتباط ما با آنها و یادگیری از همدیگر میتواند برایمان صلح پایدارتری بهمراه بیاورد، آنها همیشه علاقمند به فرهنگ و تمدن چند هزار ساله ما بوده اند و اگر هوش مسئولین ما یاریشان کند! میفهمند روابط مردم ما با مردم روسیه چه منافع باورنکردنی برای آینده کشورمان خواهد داشت

تلویزیونهای پرقدرت جهان چشم امید به صدا و سیماهای کشورهایی دارند که هنرمندان خودشان را کوچک شمرده، مورد توهین قرار داده و بزرگترین و پرطرفدارترین وشادی آورترین سریالهای ساخت خود را به مردمشان میفروشند و در تلویزیون ملی شان نشان نمیدهند و مردمشان را بعداز تخریب روحیه، بسوی دیدن تلویزیونهای خارجی راهنمایی میکنند

پول، قدرت نظامی و دانش، میوه و نتیجه هستند اما ریشه پیشرفت در یک ملت، سلامت روانی و انرژی روحی مردان و زنان آن کشور است، اگر میخواهید یک ملت را به زانو درآورده و نابود کنید شادی را برآنان حرام کرده و روح و روانشان را تخریب کنید تا بتوانید بتدریج هویت و انگیزه پیشرفت و رقابت و حتی زندگی را از آنان گرفته و نابودشان کنید، که این نامردانه ترین راه نابودی یک ملت است و گناهی نابخشودنی!



ایران یعنی زبان، باورهای دینی و سنتهای شاد ایرانی، وقتی این سه ضعیف شوند مردم و کشور ایران ضعیف میشوند

براستی زمانی که در کشورمان افرادی را داریم که به سنتهای پارسی که هویت پارسی و دلیل ایرانیت ما هستند، توهین میکنند دیگر چه نیازی به دشمن داریم؟ و اگر خارجیها را دشمن پنداریم، آیا هیچکدام از آنها هرگز چنین جرات و جسارتی داشته اند که به این اندازه به اصل و ریشه ایران و ایرانیت ضربه بزنند؟ یا آنکه برعکس، همه آنان به تقدس و والایی فرهنگ و هنر ایرانی اعتراف کرده و در مدح آن کتابها نگاشته، موزه ها ساخته و خرجها کرده اند؟ پس افرادی که با سنت و فرهنگ و هنر شاداب و جشنهای پارسی سر جنگ و دشمنی دارند براستی همان شیاطینی هستند که صاحبان اصلی این آب و خاک را هیچ میپندارند



اولین درسی که استادان به دانشجویانشان باید یاد دهند این است که علمی که یاد خواهند گرفت اسلحه ایست که اگر درست بکار برده نشود میتواند نه تنها خودشان بلکه ملتشان را هم نابود کند، آنان نباید فکر کنند چون میدانند فتوسنتز چگونه روی میدهد پس شایستگی مدیریت دارند، به این خاطر یک ملت نیز نباید به صرف مدارک دانشگاهی و علمی اشخاص به آنها اجازه ریاست و حکومت دهند، یک چوپان بیسواد اما باتجربه، خیلی خیلی بهتر از یک دانشمند دود چراغ خورده میداند چگونه میتوان از گوسفندان نجیب و بیدفاع دربرابر گرگان بیرحم و همیشه گرسنه دفاع کرد



ملتهایی که دائم در جنگند همیشه زیردستند، اگر به تاریخ ملل ضعیف نگاه کنید کمتر اثری از دفاع میبینید! آنها پیروزی را فقط در جنگ و غلبه بر دیگر ملل میبینند و بعد از هر پیروزی بسرعت بسوی نزول و شکست پیشرفته و اشغال شده اند. علت اینست که دفاع، سیاست میخواهد، شرف و انسانیت میخواهد و ذکاوت نیاز دارد، جنگ مانند خراب کردن است فقط یک کلنگ و اگر تازی باشید یک شمشیر، اما دفاع و سیانت از فرهنگ و تمدن و شرافت یک ملت، صبر و سیاست و دانایی میخواهد، به این خاطر است که ما یک ملت چند هزارساله هستیم و به آن افتخار میکنیم، درود و پیروزی بر ایران و ایرانیان باهوش و شجاع و سیاست دان و صبور



آن چیزی که آمریکاییان را از استعمار نجات داد و آنها را قدرت نخست جهان کرد، این بود که تصمیم گرفتند دیگر با خودشان نجنگند!!!! و بین طمع و وطن، وطن را انتخاب کردند و دیدید که موفق شدند



هنر، عالی ترین و مقدس ترین نتیجه آفرینش و تکامل انسان است (ممکن است در آینده ثابت شود مغز انسانهای هنرمند در برخی جهات تکامل یافته تر است!) اثرهای هنری ماندگارترین ارثیه یک ملت و بهترین راهنماهای مردم هستند، بطوریکه اثرهای هنری ما علت و دلیل ادب و ایرانی بودن ما هستند و هنرمندان وطندوست، ثروت و دستآوردهای یک مملکت بشمار میروند حال اگر یک حکومت آبش با هنرمندان کشورش در یک جوی نمیرود، حل مشکل در سخنگویی حکومت با هنرمندان و تلاش برای درک آنان است نه نابودی و تارومار کردن و مایوس کردن آنان، مثلا" آمریکا فقط با فیلمها و دستآوردهای هنریش میتواند با مردم جهان ارتباط برقرار کند و نه تنها زبان ملی اش را گسترش میدهد، بلکه تاثیر گزاریهای فیلمهای آمریکایی خیلی از اشتباهات این کشور را در جهان زیر پوشش قرار داده است.

سیاست یعنی حداکثر استفاده از ظرفیتها و امکانات، نه هدر دادن آنها



تا زمانی که یاد نگیریم از اساسی ترین دلیل پیشرفت انسان یعنی زبان استفاده کنیم، در جهالت و نادانی و فقر  و تفرقه میمانیم. سبب ناکامی همه حرکتهای تغییر دهنده در نحوه اداره کشور یا مشارکت بالاتر مردمی، توجه نکردن به این امر بسیار ساده است، شما انسان خلق شده و در قرن بیست و ششم پارسی متولد شده اید! در قرنی که انسانها یاد گرفته اند با استفاده از مغز فوق پیشرفته شان و زبان و تارهای صوتی شان با یکدیگر ارتباط برقرار کنند، شاید اگر آهوها میتوانستند با شیرها صحبت کنند، راههای بسیاری برای سیر کردن شکم شیرها یافت میشد و از توحش فاصله پیدا میکردند، به همین دلیل، البته با احترام به بعضی نظرات آقایان موسوی و کروبی، آنان برای ابراز عقاید و نظرات خود، نتوانستند راه درست را بیابند و به طرفداران خویش نشان دهند تحقق هیچ عقیده و خواستی ناممکن نیست اما نحوه مطرح کردن آن مهم است، اصلا" سیاست نیز چیزی جز این نیست! سیاست یعنی آنکه بدون جدل و با کمترین هزینه مقاصد خود را به پیش ببرید، با صحبت، نه با پرخاشگری و شعار و داد و بیداد، با درک متقابل و برآورده کردن خواستهای هردو طرف، نه با جدل و دعوا، و سرانجام با ایجاد گروهها و تشکلهایی که باهم صحبت کرده و برای آینده ایران مشکلات را بیابند و آنها را با همکاری و نه دعوا،حل نمایند، ملت ایران نیازمند حل مشکلاتشان هستند نه گرفتارشدن در مشکلات بیشتر، باور کنید هیچ کشوری، حتی کشورهای دوستمان، از جنگ داخلی در کشورمان ضرری نمیبینند و ناراحت نمیشوند بلکه این فقط ملت ما هستند که ضرر میکنند، هردو طرف. شاید اگر این عزیزان بعداز دوروز شعار دادن، طرفدارانشان را به صحبت و تبادل نظر با یکدیگر و حتی با مخالفان! که انها نیز اتفاقا" هموطنانشان هستند! و شکل دادن گروههای اجتماعی و مجالس روستایی و شهری و بعد استانی و سرانجام کشوری که شالوده اتحاد ملی اند، فرامیخواندند، خونی ریخته نمیشد و از تفرقه و یکسونگریهای بعدی هم جلوگیری میشد



عربها برای بار دوم علیه ایران بطور کامل متحد شدند و برای کشتن ایرانی و تجاوز به جان و مال و ناموس ایرانیان، به خاکمان حمله کردند، تمام عربها بدون کوچکترین درنگ و تاملی برای هجوم به خانه هایمان متحد شدند آنها حاضر شدند به کشوری حمله کنند که حق حاکمیت تمام اعراب بر سرزمینهایشان، و زنده بودن مردمشان را برسمیت میشناخت درحالیکه این سرزمینها بنام ما در تاریخ ثبت شده و سندش هم در سرزمینهایشان یافت شده یکی از استوانه های حقوق بشر در بابل و اسناد دیگر در اردن و مصر یافت شده اما ما هیچ ادعایی روی سرزمینهای آنها نداشته ایم و نداریم

عربها حتی بیشتر از اشغال وطن عزیزمان، حرص و ولع کشتن فرد فرد ما و نابودی فرهنگ پارسی را داشته اند و برای تحقق این امر بیشترین کمک را به یکدیگر نموده اند و فکر نمیکنم هرگز و هرگز در طول تاریخشان برای امر دیگری اینطور یکصدا و متحد شده باشند!



اگر قرار است کسانی که برای متجاوز به ایران کف زدند و متحدا" در تجاوزشان به ایران از سلاح غیر متعارف استفاده کردند و بر سر جوانان عزیزمان بمبهای شیمیایی ریختند را مقصر ندانیم و کسانی را که به آنها این بمبها را فروختند محکوم کنیم پس بجای قاتلان، باید چاقو فروشان و سلاح فروشان را بجرم قتل محاکمه کنیم. ما نباید هیچ برگی از تاریخمان را مخفی کرده یا لاپوشانی کنیم چراکه تاریخ تکرار میشود و اگر برای این اتفاقات آماده نباشیم دوباره این خاکها برسر فرزندانمان فرود خواهد آمد آیا این چیزی است که میخواهید برای فرزندانتان به ارث بگذارید؟

فقط و فقط 2۰ سال از این حقیقت گذشته و ما آن را فراموش کرده ایم ما خیلی زود ضجه های مادران ایرانی بر جنازه های تکه تکه شده جوانانشان را فراموش کردیم خیلی زود یادمان رفت عربها چطور فرزندان عظیم ترین و عادلترین تمدن جهان بشریت را به اسارت بردند و به مرزهایمان هجوم آوردند و شهرهایمان را به آتش کشیدند و اموالمان را غارت کردند و چطور با بمب شیمیایی جوانانمان را زجرکش کردند، بیایید همه اینها را فراموش کنیم، آخر آن مادران دیگر مرده اند یا نسیان گرفته اند و تمام بدنهای عزیزانمان نیز دیگر تبدیل به خس و خاشاک شده و حالا میتوانید آنها را که پشیمان هم نیستند و مایملکمان و حتی آبهای سرزمینیمان را هم بنام خود میخوانند دوستان و برادرانتان بدانید، آخر امروزه تجاوز و خونریزی و کشتار هم جزو رسوم برادری و همسایگی شده آیا این شمایید فرزندان کوروش کبیر امپراطور جهان؟

بهترین محافظت از کشور در سایه تبادلات وسیع فرهنگی و مردمی بین کشورهای منطقه بوجود خواهد آمد چراکه بگفته دکتر علی شریعتی کسانی در جنگ شرکت میکنند و یکدیگر را میکشند که یکدیگر را نمی شناسند و معمولا" کسانی که همدیگر را میشناسند به دلایل پوچ راضی به کشتن یکدیگر نمیشوند و در جنگها شرکت نمیکنند و وقتی کسی راضی به شرکت در جنگ نشود سیاستمداران ترجیح میدهند راهی برای صلح بیابند.

منظور از عربها کسانی نیستند که بزبان عربی صحبت کرده یا در کشورهای عرب زبان زندگی میکنند بلکه منظور فرهنگی از آنان است که ملل دیگر را نفی میکند و شایسته نابودی یا بردگی میداند

رادیکالیسم عربی هرگز در هیچ امری و هیچ موردی جز حمله به پارسیان، نتوانسته آنها را یکدست و یکصدا کند مخوب است با تبادلات فرهنگی ریشه دار این رادیکال اندیشی بی معنی را از بین ببریم.

راه تصحیح ایدئولوژی عربی تغییر آن و آموزش فرهنگ پارسی به آنان است و برای این امر (در کنار نیروی دفاعی بازدارنده) نیاز شدید به رسانه های پرقدرت و تاثیرگذار داریم

ما فرهنگی داریم که شایسته نفوذ در تمام فرهنگهای جهان را دارد اما متاسفانه نه تنها آنرا در منطقه بکار نبرده ایم بلکه در خیلی از موارد فرهنگهای دیگر در حال تسلط بر این فرهنگ بیمانند هستند.

نباید فراموش کنیم نفوذ فرهنگی به اندازه قدرت رزمی و دفاعی میتواند بازدارنده باشد

.............................



مشکل این نیست که چقدر سیر یا خوشبخت هستیم، مشکل اینجاست که چرا با داشتن عظیمترین ثروتهای مادی و انسانی، سیرترین و خوشبخت ترین و البته شادترین مردم جهان، ما نیستیم؟



اگر مبنای همه کارهایتان و حتی عبادت هایتان، همراه با وطن دوستی نباشد، تا ابد بازیچه ابرقدرتها خواهید بود

کسانی که به تاریخ و گذشته شما توهین کنند به پدران و مادرانتان توهین کرده اند، پدران و مادرانی که بیش از 25۰۰سال بارها و بارها ققنوس وار، از خاکسترهای برجای مانده از تجاوزات بیرحمانه دشمنان، این وطن مقدس را دوباره ساختند و ایرانی ماندند تا این مرز و بوم بما به ارث برسد



این فقط ملتها {اربابان} هستند که میمانند و تا امروز پایدارترین ارباب جهان، ملت ایران بوده! (تقریبا زبان و نوشتاری در جهان وجود ندارد که بعد از هزار سال مردم عادییش بتوانند آنرا بخوانند و بفهمند، اما شما براحتی شاهنامه را میخوانید و میفهمید، این نتیجه فداکاریهای پدران و مادران شماست که موفق شده اند قرنها با چنگ و دندان و زیر سلطه و تاخت و تاز اعراب، مغول،و غیره، فرهنگ و تجربیات گرانقدرشان را حفظ و بشما منتقل کرده و  برایتان به ارث بگذارند، شک نکنید برای نگهداری این زبان و فرهنگ، در زمانهای سلطه، خونها و جانهای عزیزی فدا شده و همین باعث میشود فرهنگ و زبان شما مقدس باشد شاید مقدسترین فرهنگ و زبان دنیا

ثروت در یک سرزمین دو سند دارد یکی سند اعیان که بنام ثروتمندان پاک است و یکی سند عرصه که بنام ملتی است که صاحبان همیشگی آن ثروتند، اگر ثروت به خارج از کشور برود هردو سندش باطل شده اما اگر توسط افرادی در داخل کشور جمع آوری و نگاهداری شود امیدی به بازگشت آن به منبع اصلی اش وجود خواهد داشت کسانی که برای اداره کشور استخدام میشوند وظیفه دارند بین این دو سند تعادلی بوجود آورند که باعث نگاهداری و سیال شدن ثروت در داخل کشور شود تا هم ملت و هم نوابغ تجارت احساس رضایت کرده و حاضر باشند در موفقیت آیندگانشان سهیم شده و فداکاری کنند، پس به دنبال ایدئولوژی و ایسمهای خوشبختی نگردید و تجربه گذشتگانتان را چراغ راه آینده سازید و فقط تازمانی که احساس(احساستان هرگز به شما دروغ نمیگوید) میکنید عدالت در وطنتان اجرا شده و سرمایه مردمتان در داخل کشورتان حفظ میشود به حکومت و دولتمردانتان آزادی عمل دهید

ثروت میخواهید؟ زیر پایتان است و از سرتان نیز زیادتر! بهشت چهار فصل میخواهید؟ روبرویتان است! تمدن و اعتبار میخواهید؟ تا 25۰۰سال میتوانید به عقب برگردید و عظمت خود را دریابید! پس چرا اینقدر حرص میزنید و خوشبختی را از هموطنان خود محروم کرده و آنها را از موهبتهایی که مبارزان و مدافعان این خاک مقدس، برایمان به ارث گذاشته اند دریغ میورزید، شاید با نگاه کردن به فقر و درماندگی و گرسنگی هموطنان خود احساس خوشبختی و قدرت میکنید؟ اگر اینطور است پس بدانید که باید در بیمارستان روانی بستری شوید







تفرقه افکنان برای سست کردن اتحاد پارسیان اصرار دارند که به اقوام مختلف ایرانی مانند آذری تلقین کنند که آذریان جزو اقوام پارسی نیستند!!!!!!!! و اگر مثلا" واحد پول پارسیان، پارسه باشد ممکن است به بعضی اقوام پارسی بر بخورد!! و باز توضیح نمیدهند چرا باید این انتخاب به اقوامی که 25۰۰سال برای دفاع از سرزمینهای پارس فداکاری کرده و خود را پارسی میدانند بربخورد؟!! و در نهایت حماقت و پرروویی، قوم آذری! را برای این مخالفت انتخاب کردند(قومی که بلحاظ خدمات شجاعانه اش به این آب و خاک، بیشترین ادعا را بر پارسی بودن دارد)، و یادشان رفته که یک قرن هم نمیگذرد که اقوام پارسی، اتحاد و موجودیت امروزشان را، مدیون تیزهوشی، شجاعت و فداکاری هموطنان آذری خود به فرماندهی ستارخان و باقرخان شدند و این دو، نامهای خود را تا ابد در تاریخ ایران بعنوان سرداران ملی ثبت نمودند و اگر رشادت و لیاقت این قوم، بهمرام یپرام خان ارمنی و دو لشگر شجاعشان را نداشتیم، معلوم نبود، امروز چه نشانی از اتحاد اقوام پارسی وجود داشت، اتحاد و توافقی مقدس که میلیونها جان برای آن فدا شده و باعث شده تا امروز (هرچند با شرمندگی در مقابل گذشتگانمان) هسته نخستین و نام سرزمین پارس ایران امروز باقی بماند



ما اقوامی بنام ترکمن و آذری ، سیستانی و خوزستانی، مازندرانی، لرستانی و... داریم و اطلاق نام ترک، عرب، شمالی، جنوبی، کرد و فارس و غیره... به آنها، توهین و حذف قلمرو و سرزمینشان است. دلیلی وجود ندارد که اقواممان را به نام زبانشان!؟ بشناسیم و بین ملت خود فاصله ایجاد کرده و خاک و سرزمینشان(مان) را نادیده بگیریم ما پارسیان یک زبان ملی و مشترک داریم که همه از دل و جان به آن وفاداریم و آنرا مقدس میدانیم و هیچ کس نمیتواند این دلیل و مایه اتحاد پارسیان که بیش از ده هزار سال به پایش جانها فدا شده را از اقوام پارسی بگیرد، اما بلحاظ سرزمینی، اقوام متنوع و گوناگونی داریم که هرکدام یک دلیل از هزاران دلیل پایداری و دوام ملت پارس در برابر هزاران سال تجاوز به کشورمان بوده اند و این زبان مشترکمان نه تنها بما کمک میکند درک و شناخت هر قوم از جهان پیرامونش بین اقواممان گسترش بیابد و هرلحظه به اتحاد و قدرتمان اضافه شود و از گزند انواع دشمنان در امان باشیم بلکه راه اضافه کردن قدرتمندانه قلمروهای ازدست رفته مان به کشورمان است. پس مثلا" اگر برای مدت طولانی در آذربایجان زندگی میکنید و فارس زبان هم باشید نمیتوان شما را ترک یا فارس نامید شما یک آذری خواهید بود و همینطور برعکس اگر در یک خانواده آذری بدنیا آمده اید و در تهران زندگی میکنید شما یک تهرانی هستید و گفتن اینکه ترک هستید یا فارس دردی از کسی دوا نکرده و اشتباهی است که مصطلح شدنش برای اتحاد سرزمینی مان شیرین نیست پس سعی کنیم در جایی که زندگی میکنیم به اداب و رسوم آنجا خو گرفته و قوانین آنجا را رعایت کنیم و خود را آنجایی بنامیم و نام قومی مان در جاهای دیگر داد نزنیم که حساسیتها را برانگیزیم.

سراسر تاریخ تمدن بشریت ثابت میکند این مردمند که باید قدرت مطلق داشته باشند نه حاکمان، پس بدنبال مجلسها و حکومتهای محلی و ثروتمندانی قابل نظارت و بازخواست باشید تا آینده فرزندان دلبندتان تضمین شود

هویت، ریشه و پایه کشور شما در مجالس محلی و استانی جان میگیرد، پس تشکیل احزاب، قبل از تشکیل مجلسهای پرقدرت شهری و استانی، یک فریب فاحش و کودکانه بوده و موجب چپاول کشورتان میشود

اگر هزاربار هم انقلاب کرده و از نو شروع کنید نمیتوانید به اندازه مردم یک کشور یک میلیون نفری مشارکت جو، پیشرفت کنید، ریختن به خیابانها و آتش زدن و کشتار، میتواند قسمتی از عقده های سرکوب شده را تغذیه کند، اما چاهی را بوجود میآورد که عمیقتر از چاله است، در عوض کمی صبر و تفکر بهمراه نیت پاک و بی ادعا برای اتحاد و تشکیل مجالس شهری و استانی، سبب میشود هسته های فداکاری و جوانمردی در ارکان حکومت تقویت شده و جهالت و تندروی به آن راه نیابد، نیازی نیست جیغ کشیده و گلوی خود را ناراحت کنید بلکه از مغز خود کار کشیده و از بلندگو استفاده کنید، بلندگوی شما مجلس روستا، شهر و استان شماست

احزاب، مخصوصا در کشورهای عقب مانده و بسته نگاه داشته شده نمیتوانند هیچ پیوندی با مردم آن کشورها برقرار کنند و چند نفری هستند که جمع شده و بعلت نبود نظارت مردمی، و رقابت شدید درون گروهی، چه بخواهند و چه نخواهند بسوی قدرت طلبی، پولپرستی و استعمار هموطنانشان پیش میروند، آنان بتدریج در سایر ارکان حکومت نفوذ کرده و به جمع آوری سرمایه پرداخته و در موقع خطر یا فرصتی برای حذف دیگر احزاب مجبور میشوند حتی با اجانب! و خارجیان نیز وارد معامله شوند و براحتی منافع ملی را از دست بدهند

تشکیل احزاب حتی اگر در جامعه ای بسیارمدرن و تحصیل کرده هم اتفاق بیافتد، باز هم نیاز به مجالس محلی و استانی را رفع نمیکند

احزاب، میوه و نتیجه دمکراسی و حاکمیت مردمی هستند نه پایه و ایجاد کننده آن!

احزاب، دسته ها و گروهها نه برای یک ملت نان میاورند نه بفکر حفظ وطن هستند نه ناموس،اما شعارهای بسیار امیدوار کننده و مدرنی داده و حتی الفاظ جدیدی را اختراع کرده و خواهند کرد و اجازه بازخواست و کنترل، برای شما وجود نخواهد داشت پس دست خود را بر زانوان خود بگذارید و از محله و روستا و شهر و استان خود شروع کنید، افرادی را انتخاب کنید که در دسترس باشند و جوابگو که یقه شان در دسترس شما باشد. رسانه های آزاد محلی بوجود آورید و آنها را دائم به جانشان بیاندازید تا ریشه مشکلاتتان مشخص شود و آنگاه بکمک هم به حل آنها بپردازید با تشکیل مجلسهای شهری و استانی، حکومت مرکزی را مجبور به اطاعت کنید و به آنان یادآوری کنید که باید فرمانبردار، مطیع و نوکر شما باشند و شمایید که به آنها نان، شغل و اجازه ادامه مدیریت میدهید نه چند نفر مطیعان مسلحشان، و بدانید هیچ ملتی با آشوب و هرج و مرج و داد و بیداد به جایی نرسیده. آزادی و عدالت و پیشرفت، خون نمیخواهد، مغز میخواهد!

پس نخست مجالس قوی و مستقل محلی و روستایی و شهری و استانی، و بعد احزاب سیاسی. اگر این گفته را رعایت نکنید کشور را برباد خواهید داد



شرم بر ما اگر بجای توافق و بهره بردن از بهترین و غنی ترین سرزمین جهان، بر سر کوهی از ثروت بایکدیگر درافتیم و در فقر بسر بریم!!

کسانی که به سنتها و جشنهای پارسی که هویت ایران و ایرانیان هستند میتازند، هزاربار از دشمنان خارجی خطرناکتر هستند، چراکه خارجیان چشم به ثروتهای ما دوخته اند اما این افراد خائن به ایران، چشم به نابودی هویت ایرانی، اصول ایرانیت و تمامیت ایران دوخته اند

برای اینکه مردم خود را متحد کنید باید با زبان آنان برای آنان صحبت کنید، این زبان، زبان شاهنامه است، زبان شجاعت و جوانمردی و شرف و وطن پرستی، نه بزدلی و ایجاد ترس و وحشت، آنهم برای مجموعه ای از دلیرترین و باهوشترین اقوام جهان!!

همه آنچه ما داریم در وطن و نزد هموطنان ماست

اگر ثروتنمدترین فرد جهان باشید اما از کشوری فقیر باشید مردم جهان به اندازه مردمتان شما را فقیر! میبینند، پس همه باید سعی کنیم کشور و ملتی ثروتمند و خوشبخت داشته باشیم

برای تسلط یک زبان خاص بر ملتها، باید نخست آنها را ترغیب به استفاده خالص از زبان قومی شان کرد و وقتی یک زبان ضعیف را بکار بردند که در هیچ جایی مفهوم نبوده و کاربردی نباشد  آنگاه راضی میشوند به آن زبان راهنمایی شوند، درود بر پارسیان باهوش که همیشه زبان مادریشان را در کنار زبان قومیشان پاس داشته اند



ملت پایدار و خستگی ناپذیر ژاپن به هر انسانی در جهان ثابت کرده اند با دست خالی، روی آتشفشانها و صخره های روان هم میتوان پیشرفته ترین کشور دنیا را ساخت

برای پیشرفت علمی باید به دانشمندان اعتماد کرد اما برای انتخاب سیاستمداران، درجه تحصیلات هرگز نباید مدنظر قرار گیرد، چراکه حکومت، لایق مردان و زنانی باهوش، حقوقدان و آزادیخواه، عادل، شجاع و مهربان است، مردان و زنانی که میدانند نباید به پزشکان بیرحم و پولپرست، بسبب تخصصشان تخفیف دهند و اوباش و جوسازان را چطور سرجایشان بنشانند، حکومت لایق دانشمندانی نیست که عمر خود را صرف شناخت علوم کرده و زندگی مردمشان را از پشت عینک خود و در دنیای ایده آل میبینند، البته یک حاکم باهوش، بیشترین استفاده را از دستآوردها و نظریات دانشمندان کشورش خواهد کرد و بالاترین بودجه ملتش را برای آموزش و دانشگاهها درنظر میگیرد



اهمیت زبان و الفبای پارسی در منطقه، قابل مقایسه با هیچ بمب و موشکی نیست و ما برای حاکمیت برحق خود در منطقه، به دانشمندان علوم اجتماعی نیاز داریم که بتوانند این قدرت عظیم که میراث از جان گذشتگیهای پدران و مادران غیرتمندمان بوده را از طریق مطالعه روابط اجتماعی ما با هموطنان سابق مان در کشورهای هم مرزمان، اجرایی کرده و توسعه دهند، پس 1۰۰بمب اتمی، باندازه یک دانشکده کوچک علوم اجتماعی کارآمد، برای ملت ایران کارآیی ندارد.

کشور ژاپن مسئولیت پذیرترین و وطن پرست ترین دانشمندان جهان را بهمراه بهترین دانش فنی دارد اما دچار فاجعه اتمی در سطح چرنوبیل! شد و 4۰۰ سال طول خواهد کشید تا از اثرات شدید آن بیرون بیاید این فاجعه بزرگتر از چرنوبیل بود اما بیشتر صدمات آن به اقیانوس وارد شد

نیروگاه اتمی چرنوبیل، بهترین و پیشرفته ترین نیروگاه اتمی روسیه بود

اگر آینده پربار و بدون سلطه مافیاهای پول و زور،برای فرزندان خود میخواهید، هرگز ملت خود را از رسانه های آزاد محروم نکنید، چه کسی برای یک ملت دلسوزتر از خود آن ملت پیدا میشود؟ تنها راه اظهار خرد و هوش مردم در جهت خدمت به وطنشان، رسانه های آزاد و ارزان است، و اگر حکومتی، به ملت خود اعتماد نداشته باشد مجبور است به خارجی اعتماد کند!!! و خواسته یا ناخواسته، خطرناکترین دشمن برای ملتش میشود و بدون آنکه متوجه باشد مهلک تر از هر دشمن خارجی، به آن ملت ضربه خواهد زد



زنان طراحان آینده یک کشورند و مردان بثمر رساننده آن، بدون زنان هرچه مردان بکارند بی هدف، بهدر خواهد رفت و بدون مردان، هیچ ایده و آرزویی، واقعی نخواهد شد پس هیچ یک از دیگری برتر نیستند، اگر ملتی به هریک از این دو آزادی ندهد، همیشه یک پایش خواهد لنگید



منطق و عدالت میگوید هر فردی که بیشتر از دیگری تلاش و کوشش داشته باشد، لایق حقوق بیشتری است و اگر بانوان، هم در خانه داری و هم در بدنیا آوردن و نگهداری از فرزند و هم در محیط کار مشغول باشند، پس حقوق بیشتری نیز باید داشته باشند و باید همسران یا دولت، حقوقی جداگانه برای هر زن خانه دار در نظر بگیرند، ضمنا" بسب خلقت، مردان دارای رفتار جنسی تهاجمی بوده و زنان نقش منفعل تری دارند پس در نتیجه زنان در محیط کار دارای استرس و فشار کاری بیشتری هستند! و این نیز میبایست به فوق العاده های سختی کار بانوان اضافه شود. قوانین بسیاری نیز موجود است که حکم میکند هر فردی که بمدت طولانی در مکانی، بیشتر زحمت کشیده و حضور داشته باشد حقی را بهمراه مالک آن مکان بر آن مکان پیدا میکند و میتواند مبنایی برای مالکیت بیشتر بر خانه برای بانوان در تقسیمهای ارثی ایجاد کند، با توضیحات ذکر شده وقتی بانوان باهوش، شجاع و غیرتمند ایرانی از تساوی حقوق زن و مرد سخن میگویند یا مبارزه میکنند، کاملا در اشتباهند و میبایست برای داشتن حقوق بالاتر از مردان!، تلاش کنند و آنطرفتر از لب جوی را برای پرش در نظر بگیرند تا مطمئن باشند حداقل در لب جوی فرود میآیند!! و البته در آینده ای نزدیک، همینطور هم خواهد شد

بدون زن نمیتوان مردی و مردانگی را توجیه کرد همانطور که اگر همیشه شب باشد روز دیگر معنی ندارد، پس هرقدر زنان را سرکوب کرده و محدودشان کنید، مردانگی و شجاعت را در مردان خود و ملت خود نابود میکنید! آیا شکی در این دارید؟

جنس زن برای ایجاد هیجان در جنس مرد آفریده شده و این هیجان نیرویی معجزه گر در جنس مرد میآفریند که او را مجبور به رقابت و پیشرفت میکند و روشهای این هیجان آفرینی نیز هرروز تغییر میکند (مد) و این تغییر که امری خصوصی برای هر زن و دختر است مسبب و مشوق غلبه مردانی با علایق مختلف، بر مشکلات متغیر است، پس اگر نمیتوانید امنیت و استقلال دخترانی آزاد و رها با حقوقی برابر با مردان را در کشورتان فراهم کنید، اصلا" در مورد رهاشدن از شر ابرقدرتها فکر هم نکنید و بدانید بهترین خدمت به دشمنانتان و بزرگترین خیانتها به کشورتان، اسیر ساختن زنان و دختران با افکار پوچ و  احمقانه است

بانوان شما فرشتگان آزادی شمایند اگر آنها را اسیر کنید خود را در مقابل شیاطین  خونخوار، بیدفاع و اسیر خواهید ساخت

برترین سلاح یک ملت در مبارزه با دشمنانشان، برقراری عدالت در بین خودشان است، عدالت باعث بوجود آمدن اتحاد و احساس امنیت، و در نتیجه ظهور نوابغ میشود اما برقراری حکومت زور باعث برتری جویی ملت براساس زور شده و نوابغ از محیط وحشی و رقابتهای حیوانی دور میشوند و در نتیجه کشور بشدت ضعیف خواهد شد

هیچ ملت باهوشی، به گروه و اشخاصی که خود را بهر علتی، بالاتر!؟ و جدای از مردم میدانند، اجازه حکومت نمیدهند

تحریک به خروج پول و کارآفرینان و دانشمندان از یک کشور، خیانتی است که یک دشمن اشغالگر، هرگز نمیتواند بخوبی یک حکومت نادان، آنرا انجام دهد

وارد کردن نظامیان یک کشور به امور تجاری و ثروت اندوزی، تمام اعتماد مردم آن کشور را که بزرگترین پشتیبان مرزها هستند از بین میبرد، بنابراین کسی که ابزار صنعت و تجارت و کشاورزی را از مردم گرفته و در اختیار نظامیان قرار دهد، بزرگترین خیانت را در حق مردم و نظامیان باشرف کرده و بهترین دوست برای دشمنان آن کشور است

راه تامین حقوق مکفی برای نظامیان اینست که عدالت را گسترش داده و ابزارهای سفر میهمانان خارجی و جذب سرمایه را بکار بریم نه آنکه به نظامیان اجازه دخالت در اقتصاد را دهیم! و با دست خودمان انها را فاسد و حریص به مال اندوزی کنیم



راه رقابت با کشورهای دیگر و قدرتمند شدن، این نیست که جنایات شنیع و حیوانی علیه بشریت، و هولوکاست را نفی؟! کنیم بلکه برعکس، باید از راه محکوم کردن قتل عام و احترام به بشریت، یعنی همان راهی که کوروش کبیر بما یاد داده وارد شویم و بعد از داشتن هموطنانی همگی خوشبخت و ثروتمند و دانا و توانا، سهم خود را از رهبری جهان طلب نماییم.



فقط در آرامش است که منطق خود را نشان میدهد و پیشرفت حاصل میشود



تشکیل گروههای کوچک محلی و ایجاد حکومتهای محلی برمبنای وطن(پارس) و هموطن(پارسیان)، و تشکیل ایالات متحده پارس نشانه بدست گرفتن مالکیت خاکی است که در آن زندگی میکنیم و اجدادمان برای حفظ آن و تحویل آن به ما، هزاران فداکاری کرده اند و امروز این خاک، میراث برحق ماست، و ما یعنی همه مردم ایران نه گروهی خاص

همه مردم جهان آرزوی تغییر و عوض شدن حال و روزشان بسمت پیشرفت را دارند این قانون طبیعت است اما یادشان میرود پایه های هرم قدرت و حکومت در کشورشان بهرحال خود مردم هستند! و نخست باید خودشان را تغییر دهند و بعد منتظر تغییر در حال و روز خود و حکومتشان باشند، با تغییر در نوک هرم قدرت در حکومت، یک چرخه یکنواخت انجام میشود و پیشرفتی حاصل نمیشود. (حقیقت کمی تلخ است!)

هیچ دین و هیچ خدایی، امنیت و سلامت و خوشبختی شما را در دنیا تضمین نکرده و اینطور نیست که اگر کسی مسیحی یا مسلمان شد پس خوشبخت یا پولدار شود دینها فقط راه را بما نشان میدهند، و این وطن است که میتواند جایگاه دین و حافظ سرمایه و سرپناه شما و ناموستان باشد و فقط دست هموطن است که میتواند یاریگر شما باشد

بزرگترین ثروت شما، اعتماد شماست به یکدیگر

هیچ کس نمیتواند بر اعتماد مردم به یکدیگر قیمت بگذارد پس دشمن بسیار خطرناک یک ملت، بدنبال برسمیت شناختن خود است از راه طرد کردن بقیه مردم و انداختن تفرقه بین آنها، آنان کسانی هستند که خود را جدای از مردم! و یا بالاتر از آنها میدانند پس بدنبال خوشبختی یا خدمت به مردم نخواهند بود بلکه به چپاول و فقیر کردن و ضعیف کردن هرچه بیشتر آنها میپردازند و ملت را متفرق و بی اعتماد بیکدیگر میخواهند تا ادامه حکومت خود را تضمین کنند و عملکرد آنان ادامه پیدا خواهد کرد و کشور هر روز ضعیف و ضعیفتر میگردد، تا جایی که فرصت طلایی برای دشمنان خارجی فراهم میشود تا براحتی بر کشور سلطه پیدا کنند، این دقیقا اتفاقی بود که برای عراق(صدام) و افغانستان(طالبان) روی داد

زبان مشترک مقدس است چراکه با آن میتوانید یکدیگر را درک کنید، از نیازهای هم بااطلاع شده و آنها را پاسخ دهید و یک ملت یکپارچه را تشکیل دهید، زبان مشترک شما هم وسیله ای است برای پیشرفت هم سلاحی است برای دفاع و هم ابزاری برای اتحاد و هم خاری در چشم دشمنانتان که شما را متفرق و وابسته بخود میخواهند

برای تسلط یک زبان بر ملتها، باید نخست آنها را ترغیب به استفاده خالص از زبان قومی شان کرد و وقتی یک زبان ضعیف را بکار بردند که در هیچ جایی مفهوم نبوده و کاربردی نباشد  آنگاه راضی میشوند به زبان مورد نظر راهنمایی شوند

ملتهایی که دولتهایی بی اطلاع دارند همیشه در فقر باقی خواهند ماند

میزان خط فقر باید با توجه به ثروتهای ملی تعیین شود نه با مقایسه با کشورهای دیگر، در کشوری با ثروت ایران خط فقر 2۰میلیون تومان در ماه است


فرمان بزدلانه شلیک مستقیم به مردم بیدفاع و بی سلاح، جنایت است و ربطی به قانون و اطاعت از مافوق و زشتی یا زیبایی یا خوبی و بدی ندارد افراد نادانی مانند هیتلر و صدام و قذافی این را نمیدانستند، پس نتیجه اش را تجربه کردند

قذافی نمیدانست حتی کنترل یک کلاس درس هم با زور و توسری امکان ندارد، چه رسد به یک مملکت! این بدان معنی است که وقتی عرصه به زورگویان تنگ میآید، براستی فکر آنان باندازه یک معلم هم کار نمیکند! درنتیجه خیلی زود در سراشیبی سقوط قرار میگیرند

صحبتهای رهبر بشدت ترسیده و دیوانه شده لیبی، که آرزوی تفرقه و جنگ قبیله ای در کشورش را دارد و درحالی که صدها هموطن را کشته، خود را آماده شهادت!!؟؟  معرفی میکند، نشان میدهد اگر نظامیان و اطرافیان عاقل چنین افرادی، ساکت نشسته و آنها را تنها نگذارند، باید وطن و وظیفه خود را فراموش کنند و آماده دیدن آشوب، تفرقه و در خون غلتیدن صدها ویا هزاران نفر از هموطنان خود باشند



اعلامیه ارتش عاقل، باشرف و وطن پرست مصر حاوی این نکته بوده که اگر ما یک نفر از هموطنانمان را بکشیم، مشروعیت ما از بین خواهد رفت این حرف کاملا صحیح است چراکه این ملتها هستند که ارتش را ساخته و اداره میکند و این برای حفظ جانشان و اتحادشان است نه بلای جانشان!، دشمنان مصر منتظر شلیک مسلسلهای نظامیان مصر بودند، اگر اینطور میشد میدیدیم چطور مردم مصر که تشکیل دهنده همین ارتش هستند، مایوس شده و متفرق میشدند و بزرگترین سد در مقابل جاه طلبیهای دشمنان مصر ازبین میرفت.

اگر ملتی، پول فشنگها و حقوق نظامیانشان را پرداخت میکنند، پس حق دارند حمایت و پشتیبانی آنها را بخواهند و نظامیان یک کشور پول میگیرند که از حاکمیت مردمی پاسداری کنند نه حاکمیت فردی و گروهی

هموطن عزیز متنی ویژه  که در ذیل میخوانید نظر شخصی اینجانب میباشد و برپایه تجربه ملتمان از شور و هیجانهای بیهوده و خطرناک نوشته شده، بیاد داشته باشید خیلی چیزها در دنیا راحت بدست میآیند اما نگاه داشتن آنها بسیار مشکل است، لطفا متن زیر را در کمال آرامش و بدون درنظر گرفتن رخدادهای زمانی مرور کنید:
دیده ایم که انقلابهای رنگینی که رخ داده اند تا امروز آنچه مردمشان انتظار داشته اند را به آنها نداده اند و حتی نوعی برگشت به عقب نیز داشته اند! ، علت این ناکامی آنست که فقط با داد و بیداد و شعار و براندازی نظامها، هیچ پیشرفتی در حال و روز ملتها پیش نمیآید، بلکه آنچه کشور را قوی کرده و دشمنان را از شما دور میکند، تغییر در خود شما و تشکیل گروههای کوچک و حکومتهای محلی در درون جامعه شماست، و هرآنچه که باعث میشود به هم اعتماد کنید و یکدیگر را بهتر بشناسید، شما برای داشتن آینده ای زیبا برای فرزندان و وطنتانتان فقط و فقط  یک راه دارید، باید یکدیگر را بشناسید و به هم اعتماد داشته باشید، و بدانید اعتماد از آسمان برایتان پایین نمیافتد، باید آنرا بوجود آورید و برایش زحمت بکشید و صبر و تحمل داشته باشید و برای اینکار از هوش سرشارتان استفاده نمایید :ما، هسته ملت پارس (ایرانیان امروز)، یک نقص یا غفلت تاریخی داریم که باید در دانشگاههایمان بادقت به آن رسیدگی شود. ما بسبب داشتن فلاتی مرتفع و آفتابی کافی بعلاوه آبیاری پیشرفته در باغهای کم آب اما پرآفتاب و در تنیجه قند و ویتامین کافی در میوه ها و پیدا کردن آتش بسبب وجود گاز در سرزمینهای پارس و ارج نهادن به آتش و نگاهداری دائم از آن و در نتیجه پختن غذاها (یکی از مهمترین علل جهش سریع انسان به سطوح بالاتر ضریب هوشی که امروزه ثابت گردیده) از امنیت غذایی بیشتری برخوردار شدیم، در نتیجه اجباری به استفاده از خشونت برای نیازهای روزمره نمیدیدیم درحالیکه بیشتر جوامع که امنیت کمتری احساس میکردند یا در محیطی حریصانه تر زندگی میکرده اند، روی به خشونت آوردند خشونتی که هنوز بعضی از آنها هرجه میکنند نمیتوانند در جوامع و فیلمهایشان آنرا حذف کنند و در اصل بنوعی ارثی شده است! اما با کمک ما و توجه به فرهنگ و فیلمهای ایرانی میتوانند از آن خلاص شوند،ما اغلب مواقع اگر مورد هجوم واقع نمیشدیم، ملتی سیر و قانع بوده ایم پس به امور فراتر، انسانی تر، پیشرفته تر و عالی تر مانند حقوق انسان و زیباییهای طبیعت پرداخته ایم و به این خاطر است که فرهنگ و هنر ما سرشار از عشق و شناخت (عرفان)و غرق شدن در زیباییهای جهان و درک حقایق معنوی آن است، ما پارسیان همیشه ثروتمندترین و البته مورد هدفترین ملت جهانو بیدفاعترین ملت جهان بوده ایم، اما متاسفانه نیازی به همکاری شدید و همیاری برای حفظ بقاء نمیدیده ایم!!، برعکس ،نیاز بعضی جوامع برای زنده ماندن، همبستگی و پشتیبانی شدید از یکدیگر در برابر رقیبان غذایی بوده و این حس اجدادی، امروز هم که غذای کافی دارند در آنها وجود دارد!!! طمع و حرص فراوان در عین ثروت و سیری.
در هر حال امروز ما مجبوریم برای باقی ماندن در عرصه رقابت موجود و امروزی، بواسطه فناوری پیشرفته با استفاده از هوش سرشار خود سعی کنیم همبستگی و انسجام در مردم خود بوجود آوریم و بدانیم تنها راه نجاتمان حل این نقص ارثی و غفلت تاریخی مان است و بعداز آن میتوانیم جهانیان را با عرفان و انسانیت آشنا کنیم تا دیگر در جنگ و خشونت بسر نبرند با این وصف چیزی که جهان امروز بدنبال آنست ما از 25۰۰سال پیش تا امروز به آنها معرفی کرده ایم!
در دوران پادشاهی 3۰سال پیش، شاید برای رفع این نقص تاریخی، دوره های پیشاهنگی برای دانش آموزان کم سن و سال ایجاد شده بود، در این دوره ها کودکان ایرانی یاد میگرفتند که قابلیتهای خود را در داخل یک گروه به اجرا بگذارند و در رقابتهای گروهی بازخوردها یا عکس العمل دیگران را متوجه شوند و یاد میگرفتند چطور در یک گروه مشخص، صحبت و عمل کنند تا هم گروهشان امتیازات بیشتری را بگیرد و هم اتحاد و انسجام در گروهشان حفظ شود، (چیزی که در جوامع غربی، بطور ارثی بین نسلهایشان انتقال یافته)کودکان ایرانی با این آموزشها یادمیگرفتند چطور در اجتماع بگونه ای صحبت کنند که دیگران به آنها احترام گذاشته و اعتماد کنند و عملها و صحبتها به پرخاشگری تبدیل نشوند (قسمتی از مشکلات روانی که در جامعه امروز ما بطور وحشتناکی زیاد شده ناشی از همین امر است که ما نمیتوانیم با هم ارتباط برقرار کرده و درست با هم صحبت و رفتار کنیم) پرخاشگری چیزی است که در اجتماعات غربی خیلی کمتر از ملت ما رخ میدهد اما بیشتر بحثهای ما به جدل و دل آزردگی طرفین ختم میشود. اگر این آموزشهای گروهی ادامه پیدا کند، میتواند سرنوشت ملت ایران را کاملا تغییر دهد و این نقص 2۰۰۰ساله ما را برطرف کند. یکی دیگر از نقاط ضعف ما حکومتهای پادشاهی ما بودند، بطوریکه اگر پادشاه ما دلیر و باهوش بود کشور ما بسرعت پیشرفت میکرد، اما برعکس اگر پادشاهی ترسو و نازپرورده یا نادان داشتیم بشدت ضعیف شده و آسیب میدیدیم و این به ما ثابت میکند حکومت انتخابی(جمهوری یا جمهوری مخلوط بنفع انتخاب مردم) باثبات تر و امن تر از حکومت پادشاهی مطلق است حتی بقیمت پیشرفتهای آهسته. دلایل ذکر شده در بالا موجب ضعف شدید قدرت دفاعی ما شده و بعد از دورانهای پرافتخار 2۰۰۰سال پیش، ملت ما بشدت مورد حمله قرار گرفتند و قتل عام شدند( گفته میشود فقط در قتل عام مغولها دو سوم از نسل ایرانیان منقرض گردید، بماند حمله های اسکندر و تیمور لنگ و عربها و ...) و همین کشتارها بودند که بین ما و فرهنگ و افتخارات اجدادیمان، فاصله جدی و بسیار خطرناک ایجاد کردند، بطوریکه بدبختانه بعضی از ما حتی این افتخارات را مربوط به خود نمیدانند!!!!!! مانند کسی که پدرش قبل از پدربزرگش فوت کند و بعد از فوت پدربزرگش، از گرفتن میراث پدربزرگش خودداری کند و بگوید مال من نیست!!!))

در آینده، بی شک، گروههای کوچک، کم کم نظرات و علایق مشترکی را خواهند یافت و سرانجام به گروههای بزرگتری تبدیل میشوند و در روستاها و شهرها، آنچه میخواهند را بر حکومت استانی یا ایالتی تحمیل میکنند و با تشکیل مجلسهای استانی، حکومت مرکزی نیز در مقابل خواستهای اکثریت مردم سرفرود خواهد آورد و البته در آینده دورتر احزاب نیز تشکیل  میشوند و علاوه بر علایق اصلی و مهم دسته و گروهشان که نیازهای نخستین زندگیشان را تامین میکنند، نظرات مشترک سیاسی خود را هم ابراز میکنند، و آنگاه است که نتیجه خواهند گرفت. این میشود هرم حکومت و قدرت، حکومتی که بر پایه هایش استوار میشود نه بر نوکش، پس اگر دنبال تغییر هستید بدنبال تغییر در نوک هرم قدرت نباشید بلکه از پایه های هرم شروع کنید پایه های هرم قدرت، خود شما هستید و بعد نمایندگانی که کاملا آنها را میشناسید یا بخوبی به آنها اعتماد دارید، بله: شما باید تغییر را نخست در خود انجام دهید اگر اینطور عمل کنید هم، بی شک موفق خواهید شد و هم، خون از بینی کسی نمیآید، وطن فروشان و خیانتکاران و غارتگران نیز نمیتوانند از آب گل آلود ماهی گرفته و در میان هیاهو گم شوند، اگر حکومتی مردمی میخواهید بسیار خوب، پس پایه هایش را بسازید، از خود شروع کنید و فکر اعمال هیجانی و بیفکر را از سرتان بیرون نمایید و مواظب حرکتها و توصیه هایی که از جوانان و دانشجویان پرحرارت میشنوید، باشید (3۰سال پیش با یک جنگ 8ساله تاوان آنرا داده ایم!(انقلاب یک چیز بود اما گروگانگیری و حمله جوانان پرحرارت به خاک(سفارت) یک کشور بسیار بسیار بسیار قدرتمند و پیروز در جنگ جهانی و صاحب پایه پولی تمام پولهای جهان، یک چیز دیگر

تا وقتی که نتوانید از راه هرم قدرت مردمی تاثیری روی تصمیم های حکومت خود داشته باشید و خودتان را عوض نکنید، با آشوب و تظاهرات، هیچ پیشرفتی در زندگی شما و فرزندانتان رخ نمیدهد.

بسیاری از هموطنان مسئول شما برای خاکشان و خوشبختی هموطنانشان بدون هیچ چشم داشتی، از جانشان گذشته و دربرابر متجاوزان جنگیده اند، تکه تکه شدن و سوختن همرزمانشان را دیده اند، آنها نیز همسر و فرزند دارند، به وطنشان علاقه دارند و هرگز نمیخواهند بعد از مرگشان، فرزندان، نوه ها و نتیجه هایشان، در جامعه ای کثیف و بین دزدان و چپاولگران و وحشیان و یا زیر سلطه دشمنان ایران زندگی کنند و بی شک به شما کمک خواهند کرد، پس به آینده ای خوش دل ببندید و البته به آن اطمینان داشته باشید و اشتباهات یکدیگر را با مهربانی، صبر و حوصله و هوش، تحمل و غلط گیری نمایید.



ارتش مصر حاضر نشد بسوی ملت بیدفاع مصر شلیک کند و فهمید که صاحب مصر، مردم مصرند، نه حکومت مصر

اگر دولتها، دبیران و استادان دانشگاهها، قبل از آموزش علوم به دانش آموزانشان، وطن دوستی را به آنان یاد ندهند، مانند کشاورزانی هستند که بذرهایشان را در زمینهای بایر میکارند، و دیگرانند(کشورهای خارجی) که آنان را خواهند ربود

فرق انسان با حیوان در خلاقیت، خرد و ایده پردازی است و مرکز باروری خرد و خلاقیت در یک کشور، دانشگاه آن کشور است و از آنجا که هیچ کس نمیتواند تخیل و ایده پردازی دانشمندان را کنترل کند پس در نتیجه راهبری و هدایت افکار دانشمندان در دانشگاه امری خنده آور و دور از تمدن انسانی است

اگر میلیاردها تومان به یک وطن دوست بدهید، حاضر نخواهد بود یک هموطنش را در زجر و فلاکت و فقر ببیند. پس اگر در وطنتان فقر و بدبختی و عقب ماندگی دیدید، مشکل شما  و هموطنهای شما، نداشتن حس وطن دوستی است نه چیزهای دیگر

توهم دیوانه کننده قدرت مطلق و کشتارهای وسیع، زمانی برای حاکمانی چون اسکندر، هیتلر، استالین و قذافی پیش میآید که هم تمام پول و هم تمام سلاح در یک کشور در اختیار آن حاکم باشد و مردم آمریکا هرگز حتی در اوج امنیت مالی و نظامی، زیر بار قدرت مطلق دولت و خلع سلاح نرفتند و گول روشنفکران ترسو را نخوردند

برای حکومت،بدنبال انسان صالح و بی طمع! و درستکار که بتوانید بحال خود رهایش کنید نگردید (خداوند نیز گشت، نبود، نگردید، نیست چراکه حتی به پیامبرش نیز بزرگترین اخطارها را کرده) فقط بدنبال کسی باشید که اگر بنظر اکثریت شما، احترام نگذاشت، بتوانید اصلاح یا اخراجش کنید

غیرت یک حس انسانی است که در هر دو جنس مرد و زن بطور یکسان وجود دارد و افرادی که آن را مخصوص یک جنس میدانند نمیدانند غیرت چیست و در نتیجه احتمالا" از آن بی بهره اند!.

جهان بشریت تا ابد به فرهنگ و ادب شما پارسیان بدهکار خواهد ماند

هر ملتي كه بر گذشته و نياكان خويش پشت كند و دستآوردهاي گذشتگان خود را بر باد نهد، تیره روزی و نگون بختی را خواهد دید

هرگز نباید اجازه دهیم هیچ دین یا اعتقادی در میانمان تفرقه ایجاد کند. تفرقه برابر با مرگ است و خداوند نیز این را برای ما نمیخواهد

اگر گروهی به آرزوهای مردم توجه کنند میتوانند حکومت آنها را در دست بگیرند و تا وقتی سعی نکنند این آرزوها و خواستها را بنفع خود تغییر بدهند، حکومت خواهند کرد.

روشن است حال و روز ملتی که بینظیرترین و عظیم ترین ثروتهای جهان را دارند و 7۰درصد آنها هم جوان (آماده کار) هستند چه باید باشد

بهترین راه خوشبختی، سعادت و پیروزی برای ملتی که  در امور شخصی موفقتر از امور جمعی هستند، ایجاد یک حاکمیت میلیونی است، یعنی یک مجلس با(حداقل) یک میلیون عضو، که با امکانات پیشرفته از شهر و روستاهای خودشان به تمام ایران حکومت کنند و بدون ترس و طمع، در کنترل مردم محله خودشان به وضع قوانین و کنترل و نظارت بر مجریان قوانین در تمام کشور بپردازند. چنین مجلسی را نه میتوان خرید و نه ترساند! فقط در این صورت است که اعتراضات محلی هم از حکومت مرکزی، بسوی مجلسهای محلی منحرف شده و استحکام و آبروی حکومت مرکزی همواره حفظ خواهد شد و این یعنی ثبات و ثبات، نخستین شرط پیشرفت یک کشور است

این توافق اقوام با یکدیگر است که موجب تشکیل یک کشور میشود، پس نمیتوان با انتصابات از سوی پایتخت، به استحکام کشور اضافه کرد. آنچه یک کشور را قدرتمند میکند توافق هرچه بیشتر بین اقوام است نه صدور دستور و انتصابات از سوی مرکز، این یعنی سیاست، و کیفیت این سیاست، هوش حاکمان انتخاب شده را نشان میدهد

درد شلاق هردو استعمار خارجی و داخلی، بر تن مظلومان و گرسنگان، یکی است

تشکیل مجلسی با هزاران عضو، خریدن یا ترساندن همه اعضای آنها را برای استعمارگران یا وطن فروشان پول پزست و خائن، غیر ممکن میکند.

یک مجلس 2۰۰ یا 3۰۰ نفره برای یک ملت هفتاد میلیونی بسیار بسیار بسیار ثروتمند، یعنی چراغ سبز به غارتگران داخلی، سودجویان و دشمنان آن ملت!

اگر عشق به وطن و هموطن در وجودمان موج نزند، بزودی گرسنه، ناتوان، فقیر و در به در و آواره خواهیم شد، بی اعتنایی به وطن یعنی لگدمال کردن تمامی امانتهایی که خداوند قبل از دین بشما داده!

اگر بخواهیم یک قدرت جهانی شویم مجبور به فکر و عمل فرادینی هستیم تا بتوانیم همه افراد ملت را متحد کنیم



بزرگترین معجزه جهان بین دو گوش شما رخ داده!

در یک چیز است که همگی مشترک هستیم، آن، وطنمان، وطن عزیزمان، ایران است، پس به ریسمان وطن چنگ بزنید، این تنها راه نجات فرزندان شماست

فردوسی، تنها و یک تنه توانست تمام فرهنگ و زبان و ایرانیت مان را از شر مهاجمان عرب، مغول و ترک نجات دهد، آیا ما غیرت و هوش و استعداد این را داریم که 7۰میلیون نفره چنین کاری را دوباره انجام دهیم!؟؟

بی هیچ شکی شاهنامه فردوسی مقدسترین و مهمترین کتاب و شناسنامه ما پارسیان است چرا که در سخت ترین و خونبارترین لحظات تاریخمان، در شکستها و سلطه های مرگ آور اشغالگران، توانسته ایم با اسطوره ها و حماسه سراییهای آن در چایخانه ها و میدانها و کوی و برزن ها، غیرت و غرور و ایرانیت مان را بازسازی کرده و باعث شده از میان خاکسترها دوباره سر برآوریم

اگر از شاهنامه دور شویم از شجاعت، جوانمردی و فرهنگ پارسی و در یک کلام از ایران دور شده ایم و راستی اگر شاهنامه فردوسی دهها بار توانسته روح زندگی را در کالبد ایران و ایرانیان بدمد، چرا اکنون نتواند راهنمایمان شده و مبنای جوانمردی، اتحاد و پیروزیهایی بس بزرگتر شود؟ اگر پیروزی جهانی میخواهید به اصل خویش بازگردید

هویت و علت یک ایرانی پیروز، شاهنامه است

حماسه ققنوس نشانه امیدواری در سخت ترین لحظات زندگی است و نشان میدهد ناامیدی نابودی است

زبان مشترک شما، چراغ وطن شماست، اگر خاموش شود دیگر یکدیگر را نخواهید

شما پارسیان تنها مردمی هستید که میتوانند کتابهای بیش از 1۰۰۰ساله شان را براحتی بخوانند و بفهمند!

اصرار اضافی روی زبانهای غیر مشترک، اتحاد تمام سرزمینمان را بخطر میاندازد و هرروز میبینیم که گوسفندانی که از گله جدا میشوند چطور به دام زبانهای غیر مانوس میافتند در حالی که کشورهای انگلیسی زبان در مدارس معمولی شان تا دیپلم، اصلا" واحد درسی بنام آموزش زبان خارجی ندارند!!!

در بین زبانهای پرکاربرد دنیا، زبان فارسی از معدود زبانهایی است که سوم شخص مفرد {او} برای مرد و زن یکی است این یعنی پارسیان در بکار بردن ضمیر برای زن مرد تفاوتی قائل نبوده اند و آنها را برابر میدانسته اند

خطرناکترین سلاح یک ملت در برابر دشمنانش اتحاد و وطن دوستی آنان است

علت اینکه حکومتها در تمام جهان، نظامیانشان را از اقتصاد دور نگاه میدارند آنست که در تفکر یک نظامی رقابت با دشمنی که به وطن حمله میکند معنی ندارد و فقط باید با دشمن جنگید و او را از خاک وطن بیرون کرد، اگر چنین افرادی وارد تجارت شوند طرف مقابلشان (رقیب تجاری) را دشمن میپندارند و چون رقابت با دشمن معنی ندارد، کار به دشمنی و تفرقه و تضعیف نیروهای مسلح میانجامد. در حالی که اصل پیشرفت در داخل یک کشور رقابت سالم و بدون خشونت است، پس نتیجه قطعی ورود نظامیان به اقتصاد، چپاول، زورگویی، فقر و سرانجام، وحشیگری و جنگ و آشوب و داخلی خواهد بود و در آخر فروش وطن!!! و هیچ حاکمی نیز دیگر نمیتواند هوسهای چندین لشکر مسلح، پول پرست و طلبکار را کنترل کند چه رسد که بخواهداز آنها مالیات هم بگیرد و برای ملت خرج کند، شاید دشمنان نیز منتظر چنین فرصتی باشند

چرا عراق در حال درجا زدن است؟ چون دعوایشان بر سر دین و مذهب است نه وطن! وطنی که آب و نانشان را تامین میکند و سرپناهشان است! هیچکس در این کشور نمیگوید چون من وطن پرست تر یا داناتر و شجاع تر و آزادیخواه تر هستم، باید حکومت کنم، آنها میگویند چون ما شیعه یا سنی هستیم و خدایمان هم گفته دینمان برتر است، پس ما باید حکومت کنیم! جالب اینکه خدای یهودیان و مسیحیان و همه دینهای دیگر نیز همین را گفته و اگر جهانیان احترام به انسانیت احترام به زندگی هر انسان با هر دین و مذهب را کنار میگذاشتند و بر این اساس عمل میکردند آنگاه چنان جنگی رخ میداد  که بعداز آن اندکی از انسانها که زنده میماندند میبایست در غارها، ادامه حیات را از حیوانات می آموختند!

اگر سرمایه ها و مغزها فرار کنند مقصد آنها کاملا" مشخص است، این دانشمندان آلمانی مهاجر بودند که کاربرد شگرف انرژی اتمی را کشف کردند و اگر حکومت آلمان توسط مردم یا نظامیان وطن پرست، کنترل شده بود امروز آلمان آقای جهان بود، این مردم و حاکمان آلمان بودند که خود، ابزار نابودیشان را به دیگران تقدیم کردند!، ثروتمندان، که منبع پولشان بودند و دانشمندان، که منبع علومشان! پول+دانش=قدرت

در حال حاضر ما حدود پنج میلیون نفر (برابر با آوارگان فلسطینی) هموطن دور از وطن اما بسیار توانا با یک تریلیارد دلار سرمایه در خارج از کشور داریم البته بدون آنکه دشمن خارجی، سرزمینمان را اشغال کرده باشد!؟

هر قدر بیشتر پول و مغز از وطنتان خارج شود، ثروتمندان جهان بیشتر برای رهبرانتان کف میزنند چرا که

قبلا برای استقبال از آنها در تمام جهان آماده شده اند!

افرادی که میگویند اعراب بعد از حمله به ایران و اروپا، صاحب علم و فرهنگ وتمدن شدند، که البته علم و فرهنگ با حمله و غارت و کشتار بدست نمیآید، نمیگویند چرا بعد از اینکه آنان به سرزمینهای خود رانده شدند چرا دیگر از علوم و تمدن و فرهنگ بدست آمده استفاده نکردند! و دوباره مانند اجداد خود در چادرها و بیابانها زندگی کردند! و چرا، و چطور شد که از این همه کشورگشایی باندازه یک اپسیلون هم فرهنگ و تمدن و فن و هنر برای خود به غنیمت نبردند؟

منظور از عربها یا خارجیان دیگر، در این وب سایت، قسمتهایی از فرهنگ آنهاست که غیر منعطف، فقیر و یکسو نگر است نه زبان و نژادشان.



تجاوز مغول ها به وطنمان و قتل عام بیش از یک میلیون شهروند ایرانی، تنها نتیجه حماقت و اشتباه یک والی کوچک در یک شهر مرزی بود

نتیجه اشتباه یک حکومت مرکزی، برای مردمش چه میزان خواهد بود؟

فقط یک فرمانده احمق وارد جنگی خواهد شد که میداند در آن پیروز نمیشود (گفته چنگیزخان مغول، موفقترین فرمانده جنگی در تاریخ بشر)



زبان مشترک مانند مرزهای خاکی یک کشور جزو ناموس مردم آن کشور است



این فقط و فقط عشق به وطن و هموطن است که میتواند همه شما را از هر دین و مذهب و قومی که باشید، متحد و ثروتمند کند طوریکه هیچ دشمنی با هیچ قدرت و ثروتی نتواند در صفوف شما نفوذ کند یا شکستتان دهد و ملتی که شکست نخورد بی شک شکست میدهد و جهانی خواهد شد

خداوند به ملتهایی نظر میکند که از نعمتهایی که از قبل دریافت کرده اند درست استفاده کرده اند یعنی همگی سیرند و در آرامش، خوشی و قدرت بسر میبرند

ملتی که تریلیاردها ثروت خدادادی را که خداوندشان مجانی و بی منت و قبل از دینش به آنها داده، لگدمال کرده و در فقر و زحمت و بیچارگی بسر بردند و قبل از رو آوردن به وطن و هموطنشان رو به روی خداوندشان بایستند و از او انتظار لطف و مرحمت چندین باره کنند، در عین حماقت، خداوند را نیز مثل خودشان فرض کرده اند !؟! بانکها هم فقط به مشتریان موفق و خوش حسابشان اعتبار میدهند و خداوند نیز به بندگان باعرضه و وطن دوست نظر میکند

از 2۰۰۰سال پیش که براثر دوری و بی اعتنایی به وطن آرمانها و نتایج و آموزه هایی که در زمان کوروش بزرگ، درستی آن برایمان ثابت شده بود و ما را به برپایی قدرتمندترین و عادلترین حکومت جهان رساند، سرزمین و شکوه و قدرت و ثروت ملی مان رو به افول گذاشته واین یعنی 2۰۰۰سال بی اعتنایی به نعمتهای خداوند، خداوندی که شما پارسیان را بعنوان امین نعمتهایش و آقای جهان انتخاب کرده بود!

کدام خدا و الهه ای را سراغ دارید که میلیاردها نعمت و ثروت را به ملتی بدهد و با کمال تعجب ببیند این ملت از هیچیک از این نعمتها اسفاده نمیکنند، در فقر و اعتیاد وبیکاری و غم بسر میبرند و قبل از اینکه شکمشان را سیر و وطنشان را آباد کنند، بر سر خداوند و اصول دین و مذهبشان با هم بحث و جدل میکنند؟ و مال و دانشمندان و نوامیسشان را ملل دیگر  به تاراج میبرند و تصور میکنید چنین خدایی اینقدر نادان باشد که باز به آنها کمک یا نظر کند؟

مردمی که نسبت به هموطنانشان و وطنشان بی اعتنا باشند پیشاپیش نابودی خود و کشورشان را رقم زده اند و خداوند نیز به کسانی که نخست به خود و وطن و هموطن خود اهمیت نمیدهند بی اعتناست



کوروش کبیر در روز فتح بابل هرگونه بردگی را نکوهش کرده و جرم دانست این نوشته در استوانه حقوق بشر ثبت شده و سند ششدانگ آدم بودن ماست. تجاوزها و کشتار بیرحمانه اعراب در هزار سال اخیر در ایران و اروپا و حتی اتحادشان در تجاوز همین 3۰سال پیش به ایران و کشتار وحشیانه و نامردانه عزیزانمان، ثابت میکند بطور قطع دین بذری است که ممکن است در زمین بایر رشد کند اما هرگز میوه و نتیجه ای در آن نخواهد داد و اصل متمدن بودن و انسان بودن است و بعد از آن دینداری

حمله اعراب به ایران و سلطه فرهنگ عربی بر فرهنگ پارسی مهمترین علت عقب ماندگی و عامل اصلی بیچارگی و بدبختی ملت ایران و فقر و کوچک شدن قلمرومان بوده و لکه ننگیست بر دامان ایرانمان که فراموش کردنش خیانت به نسل بعدی است

هر انسانی که شناسنامه و ملیت ایرانی داشته باشد و ایران را وطن خود بداند در پناه تمام ایرانیان است

گذشته و تاریخ یک ملت یعنی دستآوردها و میراث پدران و مادران یک ملت و توهین به نیاکان یک ملت توهین به مردم زنده آن است

پس هر کس گذشته و تاریخ شما را نفی کرد ، شیطانی است در میان شما که وجود امروز شما را نیز نفی خواهد کرد

25۰۰ سال پیش در زمانی که اروپائیان در معدود شهرها در منتهای تمدن پیشرفته شان، (آنطور که خودشان میگویند و به آن افتخار هم میکنند! در رم باستان در بنای کولیسیوم)،دیدن دریده و خورده شدن انسانها (برده ها)، توسط حیوانات وحشی و درنده، بهترین تفریحشان بوده است!!!
در چنین زمانی، امپراتوری عظیم پارس مهد آزادی و برابری و حقوق بشر بوده!

بنا بر  تحقیقات محققان خارجی در تمام امپراتوری ایران در هزاران لوح بجای مانده از 25۰۰سال پیش هرگز هیچ لفضی بعنوان برده،غلام و کنیز یافت نشده و

مهرهای بسیاری یافت شده که ثابت میکند خیلی از استانداران و فرمانداران و حتی فرماندهان جنگی از بانوان شیردل و باهوش ایرانی بوده اند و این دمکراسی تا امروز هم بیسابقه است

اگر برای حفظ و پیشرفت یک کشور، غیرت مردانه اهمیت دارد، پاسداری از وجود آن بعهده زنان آن کشور است، مردانگی بدون وجود زن معنی ندارد

وجودمان وهمه چیزمان از گذشتگان ماست، ناسزا و فحش به اجدادمان که پدران و مادرانمان بوده اند، جرمی نابخشودنی است



زبان مشترک مهمترین و کلیدی ترین عامل ایجاد یک کشور است. اگر خود را ایرانی میدانید زبان و الفبای فارسی را بهر قیمتی که میتوانید حفظ کنید
خیلی از کشورها در دوره های درسی اجباری، زبان خارجی ندارند! ما باید مانند خاک خود روی زبان پارسی که زبان مشترکمان است، تعصب داشته باشیم

بدانید و آگاه باشید کشورهایی که همگی باتفاق روی فرقها و اختلافات قومی شما ایرانیان از جمله زبان دست گذاشته و آنرا تبلیغ میکنند اصلا در مدارس و دانشگاههای خود تدریس زبان خارجی(آنطور که ما در مورد زبان عربی و انگلیسی داریم) را ندارند! بله درست خواندید تدریس زبان خارجی ندارند! آنها به این نتیجه رسیده اند برای حفظ یکپارچگی و قدرت و پیشرفت، نیاز به فرهنگ مشترک و زبان قابل فهم برای همه افراد کشورشان دارند و فهمیده اند زبان مشترکشان باندازه مرزهایشان اهمیت دارد

واقعیت امروز اینست که هر قومی از زبان و فرهنگ مشترک کشورش جدا شود سرانجام حتمی اش نابودی، و افتادن در دام زبان و فرهنگ مشترک بیگانه است مانند گوسفندی که از گله اش جدا و طعمه گرگ میشود

مشکل اساسی و علت اصلی عقب ماندگی مردم ایران طی هزار سال گذشته بعداز حمله اعراب و مغول این بوده که پارسیان نتوانسته اند به یک فرهنگ مشترک، قوی و مستقل از دین و سیاست تکیه کنند

بدون ساختن یک فرهنگ مشترک و قوی و شاد که عامل اتحادمان بشود و بطور قطع مستقل از سلطه فرهنگ اعراب باشد، هرگز نمیتوانیم از نابودی کشورمان جلوگیری کنیم. ما نباید خودمان را گول بزنیم و سرمان را زیر برف کنیم: همه ما میدانیم کشور عزیزمان از 25۰۰سال پیش روز به روز بطرف کوچکتر شدن و تحلیل و نابودی پیش رفته و اگر نتوانیم این روند را متوقف کنیم، سرعت نابودی ایران هر روز سریعتر خواهد شد

پاسداری از زبان مشترک فارسی باندازه درگیری تن به تن در دفاع از مرزها اهمیت دارد

فراموش کردن اهمیت زبان مشترک برابر است با هدر دادن همه فداکاریهای جنگاورانمان در دفاع از ایران و علت وجود امروز ما

برای بار دوم بعد از هزار سال، اعراب بقصد اشغال و تجاوز به خاک و ناموس پارسیان، با اتحاد کامل و غیر قابل بخشش و فراموشی، به ما حمله کردند به کشوری که روزی آنان را از ظلم و ستم حاکمانشان نجات داده بود و آزادشان کرده و راه آزاد زیستن را به آنان آموخته بود و همیشه حاکمیت آنان بر سرزمینشان را برسمیت میشناخت، اعراب برای بار دوم بر ضد ما متحد شدند و به ما خیانت و تجاوز کردند آنان ثابت کردند چالشی برای ما هستند و هرگز نباید فراموش شوند

اما روبرو شدند با تک تک مردم متمدن، دانا و غیرتمند همین کوچه و خیابان که شجاعانه در دفاع از کشورشان در خاک و خون غلتیده، تکه تکه شدند، سوختند و مسموم شدند و در عرض یک سال اعراب  را از کرده شان پشیمان کردند



بطور قطع اگر این مقدار پشتیبانی به مرزهای غربی و جنوبی کشورمان نزدیک و در دسترس سپاهیانمان نبود ما مجبور بودیم در شیراز، اصفهان، یا حتی در تهران، با هزینه های غیر قابل وصف در برابر اعراب بجنگیم. علت موفقیت دفاع ما، وطن دوستی مردم خوزستان، توام با هوش و ذکاوت سرداران گذشته و زمان جنگمان بود و باعث شد اتفاق جنگ جهانی دوم (چرچیل خطر هیتلر را به همه هشدار داد اما کسی باور نکرد!) در کشورمان تکرار نشود و جان میلیونها ایرانی نجات داده شود و این بعنوان پیش دستی در دفاع و عقب راندن دشمن در تاریخ جنگهای جهان ثبت خواهد شد و افتخار دفاع مقدس ما، به پیشبینی و تیزهوشی فرماندهان قبل و رشادت فرماندهان بعداز انقلابمان بطور یکسان تعلق دارد

مردم ما متجاوزان خارجی را بیرون کرده و زیر بار زور نرفتند
و هرگز هم نخواهند رفت و نشان خواهند داد آن هزار سال سلطه فرهنگی عربی نیز دیگر بسر آمده
و پارسیان با وفاداری به زبان و اشتراکات  فرهنگی قدرتمند و غیر قابل انکار، بزودی از شر هزارسال سلطه فرهنگ اعراب، آزاد خواهند شد

یکی از راههای قطع نفوذ فرهنگ عربی و قدرتمند شدن ایران تشکیل مجالس منطقه ای پارسی است چنین مجالس ایالتی و منطقه ای میتوانند از نو فرهنگ و رسوم هر قوم در هر منطقه از ایران عزیز را احیا کنند.

خجالت آور است تصور کنیم افرادی که خود را شاهد این همه ایثار و شجاعت و فدا شدن جانهای مردمشان در جبهه های جنگ معرفی میکنند حاضر شوند برای حفظ ثروت، مقام و یا هر علت دیگر بروی خواهران و برادران دست خالی و بی دفاعشان چماق و اسلحه بکشند و شلیک هم بکنند؟! و تصور کنند چنین مردمی که 25۰۰سال کشور و فرهنگ و تمدنشان را در برابر دشمنان بسیار خونخوار و وحشی حفظ کرده اند از آنها خواهند ترسید؟

اگر استقلال واقعی میخواهیم در هر استان ایران باید یک مجلس مانند مجلس امروز در تهران داشته باشیم یعنی مجلسی باهزاران عضو که خریدن یا ترساندنشان غیر ممکن باشد

با یافت شدن ساز و برگهای لشکر کامبیز شاه در بیابانهای مصر، برای شکاکان نیز ثابت شد که این کشور هم یکی از ساتراپیها(استانها) و قلمرو پادشاهی ما ایرانیان بوده است (کمبوجیه عربی شده کامبیز است!).

چه نیکوست روزی را که کوروش توانست ایجاد سرزمین پارس، ایران امروز را به جهانیان اعلام کند بعنوان روز تولد ایران جشن گرفته و پاس بداریم و بدانیم مقدسترین فرد برای هر ایرانی کوروش عزیز است که کشورمان و همه داراییمان از اوست

میدانیم و هرگز از یاد نمیبریم که کشور بزرگ و ثروتمندمان، و هر آنچه که ما امروز داریم، ثمره عشق و فداکاریهای نیاکان و گذشتگان ماست

موفقیتها یا شکستهای گذشتگان، ارزشمندترین گوهر و راهنما برای آیندگان وطن عزیزمان است

قدرت سلاح، اولین و مهمترین علت حفظ یک تمدن است در نتیجه مردم بیدفاع مردمی بی تمدن خواهند بود



تحریک به خروج پول و تحصیلکردگان از یک کشور، خیانتی است که یک دشمن اشغالگر، هرگز نمیتواند بخوبی یک حکومت نادان آنرا انجام دهد

آنچه که از ارثیه ای که کوروش بزرگ برجا گذاشته برایمان مانده است، نفوذ فرهنگ و زبان فارسی در تمام خاورمیانه است همه از جنوب روسیه تا بحرین و از افغانستان تا ترکیه از الفبای فارسی استفاده کرده و صحیح ترین عید جهان عید نوروز را جشن میگیرند.

امنیت واقعی با آزادی حمل سلاح و اعتماد بنفس مردم بآسانی قابل دستیابی است دقیقا" برعکس آنچه که اغلب سیاستمداران کشورها سعی در القای خطرناک بودن و ترساندن مردم از سلاح را دارند اما برای مقاصدشوم خود با دلایل ساختگی، بسرعت از آن علیه همان مردم بیدفاع اسفاده میکنند.

اگر عادلترین فردی که در جهان زائیده شده به رهبری یک کشور با مردمانی بیدفاع و بی سلاح انتخاب شود بزودی تبدیل به یک مستبد خواهد شد!



در جنگ اول جهانی، تمام ارتش آمریکا بعلت نداشتن دشمن در مرزهایش در حد چند کلانتری بود که آنها هم فقط بدنبال باقیمانده سرخپوستها بودند و بعد از این جنگ تازه فهمیدند ارتش یعنی چه و اسلحه چه کاربردهایی دارد آنها فهمیدند اسلحه یعنی قدرت و قدرت برابر است با امنیت، و امنیت است که ثروت را بدنبال میآورد، و امروز بیشتر مردم آمریکا در آزادی کامل، اسلحه دارند آنوقت ما 2۰۰۰سال است که از هر چهار طرف بهمان حمله میشود! و خاک و ثروت و ناموسمان را به تاراج میبرند! اما هنوز نفهمیده ایم اسلحه چه کاربردهایی میتواند داشته باشد و بدبختانه از آن ترس هم داریم! درحالیکه تک تک ایرانیان میبایست در برابر وحشیان طمعکار به آب و خاک و ثروتشان در برابر همسایگان و مزدوران، همیشه و حتی در نهایت امنیت هم، تا دندان مسلح و آماده باشند و هرگز در برابر هیچ کس، حتی عادلترین فرد در وطنشان نیز بیدفاع نباشند چرا که حتی یک موجود تک سلولی یا یک ویروس هم وسیله دفاع از خود را دارد و میداند باید از خود دفاع کند!

اصولا زمانی محبوبیت یک کشور و یک حکومت گسترش پیدا میکند که همه اقوام مطمئن باشند با پیوستن به حکومت مرکزی نه تنها چیزی از حقوق آنها کم نمیشود بلکه سود و امنیت آنها بیشتر  و بهتر تضمین میشود، تنها وسیله کوروش بزرگ نیز برای ایجاد سرزمینهای متحد پارسی همین بود که حق حاکمیت اقوام را بر سرزمینشان برسمیت شناخته و از آنها در برابر زورگوییهای دیگران دفاع کرد و از این راه توانست زبان و فرهنگ پارسی را از شرق تا غرب گسترانده و شگفت آورترین دمکراسی بشر را برایمان به ارث بگذارد

اگر عادلترین فردی که در جهان زائیده شده به ریاست یک کشور با مردمان بیدفاع انتخاب شود بزودی به یک مستبد تبدیل خواهد شد

هزار سال پیش اعراب خاکمان را اشغال کردند و ما خیلی زود آنها را بیرون کردیم اما طی این هزار سال نتوانسته ایم از اشغال فرهنگ عربی خارج شویم و از تمام اعیاد و مناسبتهایمان فقط و فقط عید نوروز را برایمان باقی گذاشتند، علت این بوده که مردم بیدفاع ایران قدرت برپایی یک حکومت ثابت و مقتدر را نداشته و از تمام مرزها مورد هجوم قرار داشته اند و در نتیجه نبود صلح و امنیت، اجتماعی از فیلسوفان و دانشمندان علوم اجتماعی بوجود نیامده تا فرهنگ پارسی را نوسازی کنند و ما را از چنگال فرهنگ عربی برهانند.

-زبان مشترک، فرهنگها و عادات مختلف، آرزوهای مشترک- وقتی اینها با هم در یک جامعه بدرستی به اجرا گذاشته شوند، یک الگو برای ملت و حتی جهان بوجود میآید.

وقتی ملتی اجازه دهد نیروهای نظامی به فعالیتهای اقتصادی(خرید و فروش)بپردازند و آلوده پول شوند،

دیگر نباید از آنها انتظار دفاع از کشورشان را داشته باشند، چرا که رقابت بر سر پول خیلی شیرین تر از رقابت بر سر لیاقت دفاع از کشور است

بدون موفقیت اقتصادی، اهداف اجتماعی در هیچ نقطه از جهان به ثمر نخواهد رسید. (جک ولش، مدیر جنرال الکتریک)



همین چند سال پیش شوروی همه چیز داشت غیر از پول، نتیجه این شد که همه شهرها و استانهایش را از دست داد و بسادگی تجزیه شد

وقتی هم کمی پولدار شد(پول نفت) و بعد خواست فقط یک وجب از یکی از آنها(فقط دو شهر کوچک در شمال گرجستان)را بدست آورد تمام جهان روبرویش ایستادند! و مجبورش کردند از خاک خودش عقب نشینی کند! (البته گرجستان جزو ایران بوده و البته با درست اندیشی ما، بزودی به سرزمین مادریش خواهد پیوست)

وقتی ملتی فقیر و نادان شود بی شک حاضر به فروش وطن و ناموس نیز خواهد شد، برای همین دلیل است که اشغالگری در جهان امروز سود مادی ندارد و با تعیین چند مهره در حکومتهایی مخصوصا" با ثروتهای ملی شده، میتوان براحتی تمامی دستآوردهای یک ملت را به غارت برد!

آن زمان که ملتی اجازه دهد دارایی و پولش غارت شود باید بداند که غیرت و شرافتش نیز بهمراه آن غارت خواهد شد.



افرادیکه فکر میکنند مراسم زیبا و گرانقدر چهارشنبه سوری خرافات!؟ است باید بدانند این خود آنانند که در دنیایی غیرواقعی و پر از خرافات بسر میبرند، فقط و فقط علم میتواند حد و مرز حقیقت و خرافات را مشخص کند:

علم امروز بصورت قطعی ثابت کرده که کشف آتش و پاسداری از آن مهمترین علت تکامل انسان بوده است! آتش باعث شده پختن غذا و هضم آن آسانتر شود و درنتیجه میزان انرژی تولیدی در بدن برای دستگاه گوارش اضافی شود، این انرژی اضافی بتدریج بسوی مغز سوق یافته و باعث رشد بیشتر آن شده است (در نتیجه کوچکتر شدن دستگاه گوارش و بزرگتر شدن مغز، آشکار شده که دشوارترین زایمان در کل موجودات بخاطر بزرگی اضافی مغز، مختص انسان است!)، بعلاوه آتش باعث دور ماندن انسان از حیوانات درنده مسلط بر حیات وحش نیز شده، پس بدون هیچ شک و شبهه ای، آتش یکی از مقدس ترین آفریده های خداوند برای انسان است که انسانیت و تکامل را به ارمغان آورده، پاس داشت این آفریده خداوند توسط اجداد گرانقدرمان (نه پرستش آن و نه جایگزینی آن با مقام آفریدگار) همراه باشادی، فقط یکی از هزاران دلیل برتری هوش پارسیان و بینظیر بودن فرهنگ و تمدن مقدس پارسیان است. درود بیکران بر شما پارسیان



افرادی که از جشن نوروز، چهارشنبه سوری و سنتها و جشنهای پارسی ناراحتند، موجوداتی نادان و بی عرضه هستند که مترصد غفلت مردم باهوش و شجاع ایران بوده تا نیش خود را بر ایران و ایرانی بودن بزنند و عقده های دوران حقارتشان را خالی کنند، این افراد خائن و بی وطن که بسبب نجابت اضافی! مردم ایران، هیچ ترسی از خیانت و توهین به ایران و ایرانیت و بزرگترین و ارزشمندترین سنتهای (ثروتهای) ایران ندارند و آنقدر جسارت دارند که روبروی مردم میایستند و نفرت خود را از سنتهای ایرانی و اجداد ایرانیان، بصورت علنی عنوان میکنند!، چنین افرادی شایستگی ایرانی بودن را ندارند، اینان همان نوکران دشمن هستند که بی هیچ لیاقت و استعدادی به جایگاهی مشکوک! رسیده و فقط بدنبال نفاق و آلوده کردن فضای کشور هستند تا نیات پلید اربابان خود را اجرا کنند و جیبهای خود را از راه قاچاق و تجاوز به اموال عمومی پر کنند، اینان سگان دربار استعمارگرانند که پارسشان بر آنان از روی وفاداری و فرمانبرداری است نه دشمنی!!!. هزاران درود بر دولتمردان و نیروهای وطن دوست که نمیخواهند فرزندانشان در آینده، در محیطی که چنین دزدان وطن فروشی بر آن سلطه داشته باشند، زندگی کنند و خیلی زود چنین افرادی را شناسایی کرده و گذشته ایشان را مورد بررسی قرار داده و آنان را در پیشگاه مردم ایران و 1۰ کشور پارسی که به جشن ملی و سنت و هویت پارسی شان توهین میشود، افشا و مجازات خواهند کرد



کسانی که به نوروز، مهمترین و بزرگترین سنت پارسیان توهین کرده و جرات میکنند هویت ایرانی و ایرانیت را بسخره بگیرند، به تمام میلیونها شهید وطن، از 25۰۰سال پیش تا امروز که خون آنان شاهد و سندی بر مالکیت ایرانیان بر ایران شده است، توهین کرده و باید مجازات شوند، چطور ممکن است وطن را هیچ انگارید و دست یاری و اتحاد هموطن را نداشته باشید و آنگاه بتوانید از دین و مذهب و ناموس خود محافظت کنید؟ چنین افرادی از اولویتهای نگاهداری از دین و ناموس نیز هیچ نمیدانند چه رسد به حفظ وطن.





در چند سال اخیر، برخی ها هر ساله سعی کرده اند نمونه هایی را از جنگلهای آمازون!! گرفته تا کوره دهاتهای هندوستان در برنامه هایشان جای دهند که بهار را جشن میگیرند و همیشه هم اینطور شروع کرده اند: ایرانیان عزیز، این فقط شما نیستید که آمدن بهار را جشن میگیرید، چرا باید نوروز مقدس و بسیار دقیق و محاسبه شده، که جشن میلیونها انسان متمدن، با چندین قرن قدمت و متعلق به والاترین و آزادترین امپراطوری تاریخ بشریت بوده را با های و هوی چند صد نفر در روستاهایی در دورافتاده ترین جنگلهای دنیا مقایسه کنید؟؟؟  شاید تحویل سال برای همه انسانهای کره زمین دقیقا" در یک لحظه نباشد و چند دقیقه ای برای بعضیها فرق کند، اما جهت اطلاع باید گفت نخست اینکه این یک قرارداد است چراکه فاصله زمانی این لحظه برای دورترین نقاط بلحاظ گذر کره زمین با سرعت بسیار بسیار زیاد، فقط چند دقیقه است(باندازه یک کسوف)(قبل از اینکه فرصت کنید گوشی تلفن را برداشته و نوروز را به سوی دیگر تبریک گویید) و در مقیاس کیهانی و اندازه و سرعت کره زمین بنابه قرار، لحظه ای برابر برای همه محاسبه میشود و دوم اینکه اگر بخواهید بخاطر پیشرفت علم امروزی مته بخشخاش بگذارید میتوان گفت منظور از لحظه تحویل سال برای یک اتحاد جهانی، میتواند عبور مرکزی ترین نقطه هندسی کره زمین از زمستان به بهار محاسبه شود که برآیند زمانهای شرق و غرب کره زمین میشود و بطور اتفاقی! هرسال دو کشور در دوسوی کره زمین مشمول نوروز جهانی(برآیند نوروزها) میشوند و حضور گردشگران دیگر کشورها برای جشن نوروز جهانی، در آن دو کشور میتواند فرصتهایی برای اتحاد و شناخت بیشتر انسانهای کره زمین ایجاد کند. درهر حال منظور از نوروز، اتمام زمستان سرد و رسیدن فصل بهار برای بیشتر مردم کره زمین است و نوروز میتواند مبنای یک جشن و سرور جهانی به افتخار صلح جهانی باشد.





پزشکها افرادی هستند که زندگی خود را وقف علاقه به علم و دانش خود کرده و قسم میخورند از این دستاورد برای کمک به زندگی و حیات استفاده کنند، چنین افرادی که باید  تمام حواس و هوش خود را برای نجات زندگی انسانها متمرکز کنند نمیتوانند و نباید به فکر پول ساختن باشند و نباید هیچگونه مشکل مالی داشته باشند و نباید بتوانند از راه طبابت، به ثروت اندوزی اقدام نمایند. پزشکان از اصول کسب و تجارت هیچ نمیدانند نباید نیز بدانند و اغلب بسرعت براحتی فریب خورده و بعد خود را مستحق انتقام خواهند دید و وای بروز مردمی که به چنگ انتقام پزشکان بیفتند، آنان براحتی به قاتلان بیرحمی تبدیل میشوند که شرافت و رحم و انصاف را افسانه پنداشته و درستکاری در جامعه را زیر سوال میبرند و مردم را بسرعت از مدیریت و حکومت ناامید میکنند دولت و حکومتی که نتواند پزشکان را در جامعه تامین کرده و اجازه دهد آنان به جان مردم افتاده و به امور مالی و ثروت اندوزی پردازند نمیتواند پشتیبان مردمش باشد. پزشکان نباید هیچ دستی در امور مالی بیمارستانها و مراکز درمانی داشته باشند و همه مراکز درمانی میبایست توسط صاحبان و مالکان غیر پزشک اداره شوند که بهترین حالت آن دولتی است و فقط مدیریت غیر مالی داخلی با پزشکان باشد،  باید الگوهای بهترین نظامهای پزشکی در کشورهای پیشرفته را آزمایش و اجرا کرد و باید با یک اقدام ضربتی و برای حفظ جان مردم در ایران نیز اقدام شود

اغلب پزشکان متخصص ایرانی درآمدی بیحساب داشته و ثروتی بیحساب را از کشور خارج کرده اند

مآخذ: www.iranedareh.com
هو العلیم


 

مآخذ:...
هو العلیم

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.