حامد دهخدا؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
■ رهبران گروههای فعال در سیاست ما، این روزها، بیشتر متوجه کادر سازی و جذب افراد مؤثر و پر نفوذ در تشکل خود هستند، تا بدین وسیله سطح اثرگذاری تشکل خود را بالا ببرند. کشمکشی که بر سر جذب، عالی مقامان سید حسن خمینی و علی اکبر ناطق نوری بین دو جناح مطرح وجود دارد، از این سنخ است. تشکلهای سیاسی به داشتن مهرههای سیاسی با نفوذ اصرار ویژه دارند.
■ بله؛ ... کادر سازی مناسب در احزاب و جذب بهترین مهرههای نافذ در سازمانهای سیاسی امروز، یکی از اهم اقدامات لازم برای حفظ توان نهادهای سیاسی است که خلأ اجرای درست آن احساس میشود، اما، این، تنها یک عامل نجات سازمانهای سیاسی نیست؛ در شرایط بسیار متحول و پیچیده امروز که با بی حس و حالی سیاسی مردم نیز همراه شده است، سازمانهای سیاسی، برای باقی ماندن باید سطح توش و توان نوآوری در خود را به طرز محسوس و معنا داری بالا ببرند، طوری که بتوانند اعتماد کم رنگ شده مردم به اثر بخشی سیاست در زندگی روزمره و ملموس خود را بالا و بالاتر ببرند.
■ در شرایط عمیقاً متحول شونده امروز که زندگی روزمره هر یک از مردم به معمایی مستقل تبدیل شده است، بدیهی است که آگاهی سازمانهای سیاسی از وجهه نظر و رفتار قشرها و ردههای مختلف مردم نسبت به مسائل اجتماعی و فرصتهای موجود و راه حلهای ممکن، نقطه آغاز بهتری در مقایسه با این حجم مفرط تمرکز بر جذب چهرهها است، اما، حتی، دانستن نظر مردم کافی نیست، بلکه باید دید روشنی در مورد علل و شرایط شکل گیری این نظرات اطلاع و تحلیل داشته باشید. به عنوان یک لیدر سیاسی، اگر انتظار دارید مردمتان متفاوت باشند، اگر انتظار دارید پذیرای رفتارها و ارزشهای جدیدی گردند، پس، باید از «چرایی» و لزوم این رفتارها آگاه باشید.
■ این شناخت تنها از طریق برقراری یک دیالوگ و گفتار دو طرفه و پایدار بین شما و مردمتان قابل تحقق خواهد بود. کسب دادههای برگرفته از کنشهای فرهنگی مردم، و جلب اطلاعات رفتاری بیان کننده عقاید و اعمال مردم ضرورت دارد، اما، تمامی اینها تنها با جلب مشارکت مستمر مردم میسر خواهد شد، و در نهایت، شما خواهید توانست از دیدگاههای مردم به عنوان محرکی برای نوآوری سیاسی و ایجاد خط مشیهای خلاقانه در سیاست استفاده کنید.
■ در این جا به پنج روش استفاده از مشارکت مردم به عنوان محرک نوآوری میپردازیم:
░▒▓ ۱. دریافت مشورت از نخبگان و دانشمندان
■ وقتی تصمیم به جلب مشارکت مردم در فرآیند نوآوریهای سیاسی گرفته میشود، استفاده از نظرات نخبگان و دانشمندان علاقمند به سیاست (مانند اساتید علوم انسانی)، یا نخبگانی که مردمی تر هستند، و به سلایق عامه وقع بیشتری مینهند (مانند فیلم سازان یا خوانندگان)، منجر به صرفه جویی در زمان نوآوران سیاسی میشود.
■ زمانی که دانشمندان در جریان تحقیقات علمی، به نحو سیستماتیک از گروهها و قشرهای مختلف جامعه اطلاعات جمع میکنند، در سمینارها و نشستهای مختلف این اطلاعات را به معرض قضاوت میگذارند، و با دادههای دیگر مقایسه میکنند، و هر چه بیشتر، با روشهای شناخته شده در آکادمی، دانش خود را دقیق تر مینمایند، آنها بصیرتی خواهند داشت، که به خوبی قادر است شکافها و کاستیهای موجود در ایدهها و خط مشیهای سیاسی حزب و تشکل شما را بهبود بخشند.
░▒▓ ۲. جمع آوری منظم اطلاعات از کف جامعه
■ گاهی نخبگان، محافظه کار میشوند. معمولاً، کسانی که به عنوان «نخبه» به رسمیت شناخته میشوند، از جایگاههای بالای اجتماعی برخوردار میگردند، و رفته رفته از برهوت نشینان قعر جامعه بی خبر میشوند. ولی سیاست، عبارت از اتحاد برای بهبود حال مردم است، و از قضا، کسانی که حالشان عمیقاً و به فوریت به بهبود نیازمند است، همان برهوت نشینان هستند.
■ هر چند برخی نخبگان، میتوانند از برج عاج خود پایین بیایند و مسائل مردم را ببینند و به نحو علمی بیان کنند به این امید که برای این مسائل راه حلهای سیاسی پیدا شود، ولی، تشکلهای سیاسی برای آن که از تحولات عظیم قعر جامعه عقب نیفتند، باید برای سنجش منظم کف جامعه، ساز و کار جداگانه تدبیر کنند.
■ یک نکته مهم دیگر در این ارتباط آن است که بسیاری از مردم، در نقش تکنسینهای ماهر اجتماعی و سیاسی، مشغول حل و فصل عملی مسائل پیچیده محلی در اطراف خود هستند که در این حل و فصل، دانش مردمی گران قدری نهفته است. مثلاً، در شرایطی که کشور با بحران اقتصادی مواجه است، بسیار جالب خواهد بود اگر راه حلهای فعالان اقتصادی محلی برای عبور از بحران را بررسی کنیم و از درون آنها خط مشیهای عمومی برای کشور اقتباس نماییم. پس، مردم، اغلب، تکنسینهای ماهری هستند که زندگی اجتماعی را به خوبی تمشیت میکنند و دانش نهفته در کرد و کار آنها میتواند برای تحلیل گران و برنامه ریزان اجتماعی و سیاسی بسیار اثر بخش باشد.
░▒▓ ۳. اجرای پیش آزمون شده و پله پله خط مشیها
■ در شرایط اجتماعی و سیاسی بسیار پیچیده و متحرک ما، علاوه بر ابداع راه حلها و خط مشیها، کالیبره کردن و تدقیق نمودن راه حلها طوری که دقیقاً در خورد مسائل محلی باشد، اهمیت مییابد. نمیتوان یک راه حل کلی مانند پروژه مسکن مهر را به همه موقعیتهای محلی به طور یکسان اعمال کرد، بلکه باید نسخههای انطباق یافته آن را با اقتضائات محیطی تجویز نمود. برای این منظور، نیاز به مشارکت مردم فعال دارید. با داشتن گروهی از مردم فعال و نظر دهنده و غیر بی تفاوت، خطر اشکالات کوچک از بین میرود.
■ گاهی اشکالات کوچک، برنامههای سیاسی بزرگ را زمین گیر میکنند. در صورت عدم اقبال مردم به راه حلهای سیاسی که گاه با یک اصلاح کوچک در خورد مردم میشود، داشتن انتظار انجام فعالیتهای اساسی واقع بینانه نیست.
░▒▓ ۴. نگرش طولی به سیاستها
■ با بهره مندی از نگرشی طولی (در طول زمان) نسبت به تغییرات رفتار و باورهای مردم، بینش بهتری نسبت به شناسایی عوامل تسهیل کننده و بهبود دهنده زندگی جامعه خواهید داشت. اگر در نظر دارید ارزشها، واژگان و مهارتهای جدیدی برای مردم تعریف کنید، باید درک و شناختی عمیق از شخصیت آنها در طول زمان داشته باشید.
■ آگاهی از عادات مردم به نظر کافی نیست، چرا که این عادتها هوشمندانه و در انطباق با اقتضائات متحول محیطی تغییر میکنند. پس، با شناسایی روند تکامل عادات مردم میتوانید تأثیر بسزایی در ایجاد تغییرات آتی داشته باشید. در این حالت، استفاده از دادهها و اطلاعات گذشته مؤثر است.
■ مهم تر از همه این که با اعمال دقت بیشتر به دادههای طولی، محرکهای ایجاد تغییر در عادات مردم به راحتی قابل شناسایی خواهد بود. با در اختیار داشتن چنین اطلاعاتی قادر خواهید بود تصمیمات مؤثری نسبت به ایجاد تغییر در ایدهها و خط مشیهای سیاسی بگیرید.
░▒▓ ۵. حلقه بازخورد تنگاتنگ
■ اغلب از مردم انتظار ارائه بازخورد وجود دارد؛ مثلاً سیاستمداران تصور میکنند که مردم از اقدامات آنها راضی هستند، چون اعتراضی نمیکنند، اما، واقع آن است که بسیاری از مردم امروز، بویژه در قشر متوسط شهری، حس و حال اعتراض نسبت به هر تصمیم نامساعدی را ندارند، و اغلب، تنها وقتی کارد به استخوان رسید فریاد میکشند.
■ وانگهی، بسیاری از مردم از تأثیرات محتمل بازخورد سیاستها اطلاعی ندارند، و باور نمیکنند که اعلام نظر مخالفشان بتواند تغییر ملموسی در سیاستها ایجاد کند، بنا بر این، اغلب انگیزه چندانی برای اعلام بازخورد خود از سیاستها ندارند. از همین جا، معلوم میشود که یک گروه فعال سیاسی، برای آن که مردم را به مشارکت بیشتر در طراحی سیاستها فرابخواند، میتواند به آنها اطمینان دهد که اعلام نظر آنها منجر به نتیجه شده است. مثلاً، وقتی شما با تلفن ۱۳۷ شهرداری تهران تماس میگیرید و نظر و انتقادی در مورد مدیریت شهری مطرح میکنید، نه تنها میبینید که نظر شما معمول شده است، بلکه یکی دو روز بعد با شما تماس گرفته میشود و بازخورد شما از اقدامات انجام شده سنجیده میشود. این اصرار و الحاح بر گرفتن بازخورد سیاستها از جانب مردم، باید در همه سطوح و خصوصاً در سازمانهای سیاسی و حزبی به امری متداول تبدیل شود.
■ با استفاده از ابزارهایی نظیر ایجاد گروههای نظرخواهی، به نحو اثربخشی میتوانید تأثیر نظرات مردم و دادههای حاصل از آن را نسبت به شکل دهی اعمال تغییرات در ایدهها و خط مشیهای سیاسی اثبات نمایید. با ایجاد حلقه بازخورد صمیمانه تر، مردم احساس مثبتی داشته و در نهایت احتمال افزایش میزان مشارکت وجود خواهد داشت. اولین هدف برای بالا بردن سطح نوآوری در سازمانهای سیاسی، انطباق بیشتر تصمیمات سیاسی با شرایط بسیار متغیر این روزگار است، و در صورتی که مردم از به اشتراک گذاری نظراتشان احساس خوبی داشته باشند، بهتر و بیشتر مشارکت خواهند کرد (توأم با اقتباس آزاد و انشائی از برت تاکر).
● ادامه این مباحث را در همین پاورقیها دنبال کنید...
مأخذ:رسالت
هو العلیم