با اقتباس از جان بالدونی
■ اغلب مدیران از آنچه مطلعاند نمیترسند.
■ بیشتر از آنچه مطلع نیستند، هراسناکاند.
■ صحبت کردن با نیروها، شیوه مهمی برای مطلع شدن از آن چیزهایی است که باید بدانید. مطلع شدن از اتفاقات درون تیم و حتی چیزهایی در مورد نظر مخاطبان.
■ این کار، مستلزم توان برقراری مناسبات و ارتباطات خلاق انسانی است.
■ چند نکته را به یاد داشته باشید، بد نیست:
░▒▓ 1. سر حرف رو شما باز کنید
• زیاد دیده میشه که مدیران یه اتاقی برای خود دارند و در آن سنگر میگیرند، مبادا کسی اونا رو ببینه!
• فقط بعضی از نیروها با آنان ارتباط دارند.
• این نوع رفتار، پیام مخربی برای دیگرانی دارد که با آنها مرتبط نیستند؛ این پیام که «آنها مهم نیستند». «من فقط با کسانی که مهماند ارتباط دارم».
• این طور نباشید.
• بهترین محیط کار، یک سالن باز است که با پارتیشنهای کوتاه بخشبندی شده باشد،...
• و شما، به عنوان مدیر تیم، آن وسط، یک پارتیشن داشته باشید که فقط گاهی بتوانید در آن را ببندید، ولی اغلب، در آن باز باشد تا نیروهای شما بتوانند «بیایند و بروند».
• به علاوه، تمرین کنید که سر حرف رو باز کنید. این کار، احتیاج به تمرین دارد.
░▒▓ 2. یاد بگیرید که خط ارتباطی را باز نگه دارید
• به شرطی ارتباط استمرار مییابد، که طرفین، اقلاً در برخی موضوعات، احساس توافق کنند.
• یکی از ویژگیهای مدیران و رهبران واقعاً برجسته آن است که وقتی با کسی صحبت میکنند، وانمود میکنند که با مهمترین آدم دنیا مشغول صحبت کردن هستند.
• این کار، به نیروهای شما اعتماد به نفس میدهد، و ایمان آنان به مدیر و رهبر خود را تحکیم میکند.
░▒▓ 3. سؤالات خوبی بپرسید
• برای آن که مخاطب شما احساس راحتی کند، بهتر است از او سؤال بپرسید تا هم مطمئن شود که حواستون هست، اهمیت میدهید، و در حین طرح سؤال شما، فرصت کند تا ذهن خود را مرتب کند.
• سؤال سخت نپرسید. مثلاً بپرسید که به کدام بخش از دستور کارهای روزانهاش بیشتر علاقمند است. یا نظر او را راجع به فلان اتفاق روز بپرسید.
░▒▓ 4. بیش از اینکه بگویید، بشنوید
• پس از آن که سر حرف را باز کردید، خیلی مهم است که دست نگه دارید، و زنجیره سخن را قطره قطره و منقطع کنید.
• گوش کنید که او چه میگوید.