برداشت از گروه امرالد؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
● استراتژی شرکتی خیلی سریعتر از توسعه راهبری در بسیاری از شرکتها تکامل یافته است؛ که همین مسأله باعث به وجود آمدن بسیاری از مشکلات مدیریتی شده است: در این شرایط ممکن است شرکتها به اندازه کافی برای رشد بازارها راهبر سازمانی نداشته باشند، یا فاقد راهبرانی باشند که شایستگیهای جهانی مورد نیاز را دارد. جوردی کانالز (Jordy Canals) محقق و مشاور موسسه IESE یک چارچوب مفهومی را برای کمک به شرکتها در جهت به وجود آوردن طرحهای جدید راهبری پیشنهاد میدهد. این چارچوب بر اساس برنامههای توسعه راهبری جهانی در بسیاری از شرکتهای جهانی طرحریزی شده است.
● در زیر، ۵ وظیفه اساسی مدیران عامل تعریف شده است، همراه با چهار کلید شایستگی برای راهبری یکپارچه. هماهنگی توسعه راهبری نسبت به استراتژی شرکتی پیشقدم است و استراتژی آن به شرح زیر است. کانالز همچنین، تأکید میکند که تعهد مدیران عامل کلیدی است برای تشکیل طرحهای موفق راهبری جهانی.
░▒▓ پنج دستورالعمل برای راهبران جهانی
● با توجه به اینکه راهبران جهانی، برخلاف راهبران داخلی، باید افراد را در سطح جهانی هدایت کنند، کانالز وظایف معتبر مدیران عامل در همه فرهنگها را مشخص میکند و آنها را به پنج وظیفه اساسی تقسیم میکند:
● ۱- مأموریت و مقصود. مدیران عامل باید براساس پایه و اهداف شرکت ارتباط برقرار کنند. این وظیفه مخصوصاً برای سازمانهای جهانی که تلاش دارند کسبوکارهای مختلفی که در گوشه کنار دنیا پخش شدهاند را یکپارچه سازند، ضروری است.
● ۲- استراتژی. راهبران جهانی باید دیدگاهی از آینده شرکت را توسعه دهند. دیدگاهی که واضح و عقلایی باشد و بتواند انتظارات بالا را با تواناییهای شرکت هماهنگ سازد. تفکر استراتژیک به معنای انتخاب است و راهبران جهانی با انتخابهای بیشتری نسبت به مدیران داخلی رو به رو میشوند.
● ۳- اجرا. طبق استراتژی صنفی و مأموریت اساسی، راهبران سازمانی عملگرا و موظف به انجام کارها هستند. اجرا همچنین، شامل طراحی سازمانی نیز میشود: تمرکز بر اینکه چه کسی چه کاری انجام میدهد و کجا و نظارت بر سیستمهای عملگرایی رسمی و غیررسمی و سیستمهای کنترل مدیریت از وظایف آنها است.
● ۴- یکپارچگی. در سازمانهای جهانی، یکپارچگی افراد با سابقههای گوناگون در بخشهای مختلف کسبوکار، وظایف و مناطق جغرافیایی، واجب است. مدیران عامل باید به شرکتهای جهانی کمک کنند که در کنار هم قرار بگیرند و مانند یک تیم باهم کار کنند. درک تفاوتهای فرهنگی و کار کردن در کنار افرادی که از کشورهای مختلف هستند در شرکتهای جهانی بسیار مهمتر از شرکتهای داخلی است.
● ۵- راهبری و توسعه. توجه مقاله از این پس، بر این است که رشد راهبران آینده مخصوصاً در سازمان جهانی میتواند چالشبرانگیز باشد. راهبران جهانی آینده باید قادر به کار کردن در سراسر دنیا باشند.
░▒▓ چهار صلاحیت برای راهبران جهانی
● کانالز ادعا میکند که شایستگیهای راهبران روی وظایفی که انجام میدهند، تأثیرگذار است. او استدلال میکند که برنامههای توسعه راهبری، نباید فراموش کند که هدف اصلی یادگیری و توسعه این است که رشد حرفهای و عملکرد راهبران را در هر وظیفهای که نسبت به آن متعهد هستند، بهبود بخشد.
● کانالز از چارچوبی که شامل چهار صلاحیت اصلی مورد نیاز برای راهبران جهانی است؛ استفاده میکند:
● ۱- دانش: شامل اطلاعات، اندیشهها، الگوها و ایدههایی که راهبران جهانی باید داشته باشند یا به آنها نیاز دارند، است که شامل الگوهایی برای شناخت سراسر دنیا و آشنایی با کشورهایی که سیستمهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مختلفی دارند، میشود.
● ۲- تواناییها: این مورد شامل تحلیل و ترکیب، حل مشکلات، تصمیمگیری، عملگرایی، راهبری، مدارا کردن با پیچیدگیها و ابهامات و طراحی سازمانی است.
● ۳- مهارتهای میان فردی. مهارتهای میان فردی به راهبران کمک میکنند که مدیریت کنند، تعهد داشته باشند و به افراد انگیزه دهند و عدالت، احترام، ارتباط، کار تیمی، آزادی، حساسیت فرهنگی و قدردانی برای تنوع را وارد رابطههای خود با افراد کنند.
● ۴- نگرشها: اینها ویژگیهای شخصی هستند که عملکرد و رفتار راهبران را شکل میدهند و اساس رابطههای آنها را با دیگران معلوم میکنند. بر پایه مزیتهای قدیمی، الگوی کانالز به یکپارچگی، فروتنی، خودآگاهی، کنترل خود، قدرت و اعتدال در رفتارهای راهبران توجه میکند.
░▒▓ مفاهیمی درخصوص طرحهای راهبری جهانی
● کانالز میگوید: «توسعه راهبری جهانی یکی از اولین نیازها برای موفقیت درازمدت شرکتهای جهانی است و باید از مهمترین برنامههای مدیرانعامل باشد».
● او میگوید: درحقیقت موفقیت طرحهای راهبری جهانی وابسته به تعهد مدیران عامل است. این به آن معنی است که نهتنها مدیرعامل باید در برنامهها حضور داشته باشد، بلکه باید نقش مهمی نیز در طراحی و برنامهریزی طرحها داشته باشد و در آخر آنها را ارزیابی کند.
● مدیریت خوب کمک میکند که از هماهنگی مأموریتهای شرکت، فرهنگ، استراتژی و طرحهای توسعه راهبری اطمینان حاصل کنند. مدیران اغلب از الگوهای کسبوکارها و رقابت آنها با یکدیگر سخن میگویند. کانالز در این باره معتقد است که: «ما باید الگویی از راهبری جهانی را در نظر بگیریم که کمک میکند شایستگیهای مورد نیاز استراتژی شرکت توسعه یابند».
برداشت از دنیای اقتصاد
هو العلیم