دکتر حامد حاجیحیدری؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
░▒▓ قضیه
■ فهم ناپذیری نسلی...
■ به نظر میرسد که شتاب دگرگونی ها، بویژه در سایه فضای تکنولوژی ارتباطی عمیقاً متحول شوندهای که با آن مواجه هستیم، به طرز قریبی، موجب شده است که نسل ها در درک یکدیگر با مشکل اساسی مواجه شوند. نسل بدون رایانه، در فهم نسل رایانه مند با مشکل مواجه است. نسل رایانهای ویندوزی با نسل رایانهای اندرویدی دچار نحوی سوء تفاهم است، و نسل متکی به اینترنت نسل سوم و چهارم تلفن همراه و تکنولوژی ابری، دست به گریبان نحوی بیگانگی با پیشینیان است.
■ اگر ظهور هر تحول رسانهای را به عنوان نقطه آغاز یک نسل قلمداد کنیم (و بدین ترتیب تعریف جدید از نسل ارائه دهیم)، آن گاه آن چه به شکل نحوی انقطاع نسلی مکرر به نظر میرسد، طوری است که انگار از علوم اجتماعی هم برای ایجاد مفاهمه بین نسلی کار زیادی بر نمیآید، چرا که رسانهها به طرز بنیاد افکنی در کار زیر و رو کردن بسیاری از ارکان زیست اجتماعی هستند.
■ در این شرایط، یک پیشنهاد جذاب میتواند این باشد که هر نسل علم اجتماعی مخصوص به خود را دارد. به تعبیر دیگر، نظر به دگرگونیهای روزمره در تکنولوژی ارتباطی که کم و بیش کل زیست بشری را تحت تأثیر خود قرار میدهد، بینشی که از تحلیل یکپارچه یک نسل به دست میآید، از دانشی که محصول عمق پژوهی های تاریخی است، مفیدتر، نافع تر و نزدیک تر به مقاصد عملیاتی به نظر میرسد.
░▒▓ برهان
■ با توجه به شتاب دگرگونیهای عظیم در زندگی انسانی و اجتماعی، که در آن، مدام بسیاری از استمرارها و سبک ها و نهادهای زیست فردی و اجتماعی منقرض میشوند، کارآمدترین شیوه تحلیل و برآورد فردی و اجتماعی، تحلیل «چرخههای حیات نسلی» (Generation Life Cycle) است.
■ این ادعا، بسیار بزرگ و عمده است، و آن این که «نسلشناسی» را به عنوان جایگزینی برای علوم اجتماعی و رفتاری معرفی میکند. از دیدگاه ما، این، مهمترین چیزی است که با توجه به تحلیل «چرخه حیات نسلی» باید بر آن تمرکز کرد.
■ البته ادعای تحلیل چرخه حیات نسلی این نیست که انقطاعهای نسلی، دو دوره تاریخی را قیاس ناپذیر میکند، یا کلاً قوانین عمومی علوم اجتماعی و رفتاری را بی اعتبار مینماید، بلکه ادعا این است که آن قواعد عمومی باید در ظل شرایط نسلی نو به نو، مجدداً تحلیل شوند، مجدداً وزن دهی گردند، و از آن ها نتایج تازهای گرفته شود.
■ مطابق تعریف، «چرخه حیات نسلی» اشاره دارد به «الگوهای زندگی مرتبط روحیهها، نهادها، ساختارها و فرهنگهای اجتماعی که تحت تأثیر تغییرات نسلی قرار دارند». هر نسل، متأثر از سلسلهای از اتفاقات تأثیر گذار، همچون انقلاب یا جنبش ها یا چهرههای نافذ فرهنگی، روحیهها، نهادها، ساختارها و فرهنگهای خاصی مییابد که تا حد زیادی ویژه آن نسل است، و به زندگی آن نسل رنگ و بوی خاصی میبخشد. بر این اساس، نمیتوان برای مفهوم «نسل»، طول و دوره زمانی کاملاً معینی از قبل ده سال و سی سال و چهل سال، مشخص نمود، بلکه نسل ها را عمدتاً باید بر مبنای رویدادهای عطف تاریخی-رسانه ای، تاریخ گذاری کرد. هر تکان حاصل از ظهور رسانهای جدید، نقطه عطفی است که نسلی جدید را رقم میزند.
■ در این دیدگاه، نسل ها به عنوان واحد تحلیل تلقی میشوند. به نحو ساده، مفهوم چرخه حیات نسلی، نوعی ثبت و تحلیل وقایع برجستهی زندگی یک فرد یا یک گروه است. مفهوم چرخه حیات نسلی، اصولاً به این معناست که افراد، گروهها، اجتماعات و جامعهها، در جریان حیات خود «حرکت» میکنند. شخص یا گروه، متولد میشود، در خاستگاه خویش رشد میکند، بلوغ و تکامل مییابد، به اقامت گاه و مکان جداگانهای میرود، به واحدهای دیگر تأثیر میگذارد، نسل جدیدی پدید میآورد، نسل جدید را به سبک خاص خود میپرورد، پیر میشود، نقش نسلی پیشین را بازی میکند، و نهایتاً میمیرد. این دورههای زندگی تأثیراتی متقابل و دو جانبه در طول زمان دارند. آن چه که نظریهی چرخه حیات نسلی انجام میدهد، تمرکز و تبیین پیامدهای جدید و خاص وارد شده بر گروه نسلی است، از جمله این که نسل چگونه عمل میکند، خود را چگونه میبیند، و چگونه خود را تطبیق میدهد و…. روشن است که مفهوم چرخه حیات نسلی، مجالی برای مطالعهی رشدشناختی یک انسان و جامعه جدید را پدید میآورد. در واقع، مفهوم چرخه حیات نسلی، اذعان دارد که هر نسل مفهوم کم و بیش خاصی از رشد و توسعه را برای خود دارد. تأملات رشدشناسی، از مفاد اساسی نظریهی چرخه حیات نسلی است.
■ گر چه رشد روحیهها، نهادها، ساختارها و فرهنگهای اجتماعی در متن نسل ها، آشکارا تحت تأثیر متغیرهای زیادی است، ولی، تمرکز نظریهی چرخه حیات نسلی معطوف به این موضوع نیست. آنچه اهمیت دارد، تأثیر رویدادهای عمده به مثابه «نقاط عطف» بر دورههای بلندمدت تر تاریخی است. و آن چه در مورد «نقاط عطف» مهم است، کشف مکانیسمهای گذار است. فی المثل، شاید بتوان فزونی خشونت خانوادگی طی دوره رکود شدید اخیر در اقتصادهای ملی را محصول واکنش مردان به فقدان فرصتهای تأمین خانوادههایشان دانست. بنا بر این، در نظریه و سیاق تحلیل در نظریهی چرخه حیات نسلی، افراد و گروهها، صرفاً حاصل جمعی از اجزای خود نیستند، بلکه نگاه به فرد و گروه، بسیار شبیه به دیدی است که زیست شناسان به ارگانیسم ها دارند. دقیقاً همان طور که سیستمهای مختلف در درون بدن انسان بر یکدیگر تأثیر میگذارند و به نوبه خود در فضا و اتمسفری به تعامل مشغول هستند، و به همان سان که تعامل مداوم آن ها خروجیهایی را تولید میکند که قابل تقلیل به صرف جمع عملکرد تک تک آن ها نیست؛ افراد و گروهها در متن اتمسفر نسل ها، هم چنین هستند.
░▒▓ ارکان تحلیل «چرخه حیات نسلی»
■ صورت بندی هر تحلیل جامع «چرخه حیات نسلی» ، باید شامل چهار دستور کار اصلی باشد:
▓ یک. تأثیر و تأثر حیات نسلی با تغییرات محیط تاریخی زمانی و فضایی
• مبحث اوّل، مربوط به مکانهای فیزیکی خاص (محیطهای بلافصل) و اعصار تاریخی است که نسل در آن ها زندگی، کنش متقابل و رشد میکند.
• رشد نسل، دقیقاً مانند رشد فردی، تحت تأثیر رویدادهای نزدیک درون نسل و نیز بسیاری وقایع تاریخی (مانند جنگ، تحولات اقتصادی، داشتن مجالی برای تحصیل یا فقدان آن و…) است. نظریهی چرخه حیات نسلی تأکید زیادی بر زمان بندی همهی این عوامل دارد.
▓ دو. تأثیر و تأثر حیات نسلی با نسلهای دیگر
• مبحث دوّم، به تأثیراتی که انتخاب ها و تجارب افراد نسل بر گزینهها و تجارب نسلهای دیگر دارد، مربوط میشود. تفاوت ها و ماجراهای زندگی یک نسل در تعامل با تغییرات محیطی، باعث تولید خروجیهای رفتاری و محدودیتهای همبسته با آن ها میشود.
▓ سه. تأثیر و تأثر حیات یک نسل با افراد مهم آن نسل
• مبحث سومی که برای نظریهی «چرخه حیات نسلی» مهم تلقی میشود، مفهوم «زندگیهای متصل» است. این مفهوم در اساسیترین سطح، شامل تأثیرات مستقیم و بلافصل یکی از اعضای نسل بر روی بقیه افراد نسل میشود.
▓ چهارم. تأثیر و تأثر حیات یک نسل با وقایع مهم آن نسل
• موضوع «زمان بندی چرخه زندگی ها»، اشاره بر زمان بندی اجتماعی رویدادهای مهم یک چرخه زندگی با توجه به توقعات هنجاری دارد. برای مثال، در افواه یک نسل، زمانی مشخص و مناسب برای ازدواج یا بچه دار شدن مطرح است، که در نسل دیگر، این زمان بندی زندگی متفاوت است. باید توجه کرد که تعریف دقیق از آن چه که زمان بندی هنجاری نام دارد، به نوبهی خود تا حد زیادی از تغییر در آداب و ارزشهای فرهنگی و بسیاری از متغیرهای دیگر تأثیر میپذیرد.
مأخذ:تسنیم
هو العلیم