فیلوجامعه‌شناسی

پنج دلیل برای آنکه کالای شما ارزش سابق را نداشته باشد

فرستادن به ایمیل چاپ

اقتباس دیگری از جف هیدن


• بسیار دیده‌اید،...
• خیلی دیده‌اید افرادی را که به میزان بالایی از اقبال مشتریان و مخاطبان عادت می‌کنند، و پس از مدتی، وقتی دیگر آن اقبال سابق را نمی‌بینند، شروع می‌کنند به بد و بیراه گفتن به مخاطبان و مشتریان که آنها فرق دوغ و دوشاب را تشخیص نمی‌دهند و اگر می‌فهمیدند، می‌آمدند سراغ من، و بد زمانه‌ای شده است و از این جور حرف‌ها.
• خب؛ این نوع حرف‌ها اگر درست هم باشد، مشکلی از مشکلات «مرد اقبال برگشته» حل نمی‌کند، تازه، در بسیاری از موارد، درست هم نیست.
• اگر «مرد اقبال برگشته»، خوب دقت کند، متوجه می‌شود که خود اوست که در گذشته مانده است و چیزی از کیفیت‌های جدید نمی‌داند.
• در این طور مواقع، می‌توان پنج «شاید» را در مقابل «مرد اقبال برگشته» قرار داد، و او را به زندگی امیدوار کرد:

░▒▓
1. شاید آنچه شما انجام می‌دهید، و فکر می‌کنید که محصول آن، یک کالای منحصر به فرد، با کیفیت، و برآور نیازهای ارزشمند مشتریان است، به سهولت، قابل تقلید و همانندسازی است. می‌توان به سادگی، شیوه‌ها، قواعد و مراحل تهیه آن کالا یا خدمات را اقتباس کرد، حتی آن را بهبود بخشید، و به کالایی رسید که دیگر با این همه اقتباس و وصله و پینه، ارزان‌تر از کالای شما قابل عرضه به بازار باشد.
░▒▓
2. شاید درک و برداشت شما از کیفیت کار، با درک و برداشت مخاطبان از یک کار پر کیفیت متفاوت باشد. برای انتخاب یک کالا، باید آن کالا «خوب»  باشد. و یک کالای «خوب» را هر کسی مطابق نیازهایش تعیین می‌کند. پس، گاهی شما فکر می‌کنید که محصول با کیفیتی تولید می‌کنید، اما مشتریان که اصل ماجرا هستند، با شما هم نظر نیستند.
░▒▓
3. شاید مجموع کالا و خدماتی که عرضه می‌کنید، برای مخاطب، جالب و مورد نیاز نباشد و فقط بخشی از آن قابل استفاده است. ممکن است مصرف‌کنندگان، کل پکیج کالا و خدمات شما را نخواهند، و تنها حاضر باشند برای بخشی از آن هزینه پرداخت کنند. در اغلب مواقع، بسته‌بندی محصولات، منافع شما را تأمین می‌کند، نه لزوماً منافع مشتریان را.
░▒▓
4. شاید نمی‌دانید که مشتریان، خریدار «کالا»ی شما هستند نه «هنر» و «نبوغ» شما. مخاطبان، کار شما را به عنوان یک «کالا» در نظر می‌گیرند. اتوماسیون و صنعتی شدن، خیلی از کیفیت‌ها و مهارت‌ها و هنرها را به «کالا» تقلیل داده است. و باید بدانید که قواعد انتخاب یک «کالا» با قواعد هورا کشیدن برای «هنر» و «نبوغ» متفاوت است. اگر شما به کیفیت کار خود و مهارت، به عنوان یک «هنر» و نبوغ نگاه کنید، نه یک کالا، دیر یا زود به مشکل «اقبال برگشتگی» و افسردگی و دیوانگی دچار خواهید شد. مواظب خودتان باشید!
░▒▓
5. شاید نمی‌دانید که مشتریان راه‌های بهتری برای پیش بردن اهداف و نیازهای خود پیدا کرده‌اند و شما خبر ندارید. تکنولوژی در بسیاری مواقع، کمک کرده است که مخاطبان شما بتوانند خودشان جایگزین‌هایی برای کالای شما با دردسر کمتر بیابند، یا حتی بسازند. تکنولوژی به ما کمک کرده است که کارهای عجیب و غریبی انجام دهیم. آن هم به سهولت و سرعت. بنابراین، معلمی که فکر می‌کند اطلاعات ذیقیمتی برای شاگردانش دارد، ولی اقبال و ذوقی از آنان نمی‌بیند، شاید نمی‌داند که درست وقتی احساس می‌کند اطلاعات بی‌رقیبی به شاگردان می‌دهد، خود شاگردان مشغول خواندن صفحاتی از وب هستند که ده برابر آن اطلاعات را به سرعت و دقت در اختیار آنها می‌گذارد.

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.