حامد دهخدا
░▒▓ باب یکم. مقدمه
• اگر اصولگرایان بخواهند رقابت سخت سیاسی که از این روزها، تا انتخابات آتی مجلس، و از آن مهمتر، تا انتخابات آتی ریاست جمهوری جریان دارد را واگذار نکنند،...
• خوب گوش کنند.
• خوب گوش کنند.
• خوب گوش کنند.
• دو دستور کار برای نجات اصولگرایان...
• آنها که به این دو کارکرد تمرکز کنند، و این دو، فقط این دو را به خوبی به انجام رسانند، برنده دو انتخابات سرنوشتساز آتی خواهند بود.
• .......
░▒▓ باب دوم. برهان
• موضوع انتخابات و مردمسالاری و رکن اساسی عملکرد آن، یعنی «حزب»، در كشور ما، موضوع غامضی است.
• اصلاحطلبان كه داعیه حزبگرایی و دموکراسیخواهی داشتند نیز از پس این داعیه برنیامدند.
• نشد...
• نگرفت...
• البته بخشی از مشکل برمیگردد به اینکه «حزب» و «حزب»گرایی در ایران، نوعی واردات نتراشیده و نادقیق است.
• ولی...
• ولی به نظر من، احزاب در همه جای دنیا، یک گیر کارکردی دارند که طراحان اولیه دموکراسی به آن توجه داشتهاند، ولی به نسخه آنها عمل نشده است.
• خب؛ ما میدانیم که جان لاک، وقتی شاکله دموکراسی لیبرال حزبی را پی ریخت، دموکراسی را بر چهار پایه استوار کرد که دموکراسیها در این روزها، یکی از آن «چهار پایه» را ندارد. از این روست که دموکراسی «سه پایه»، «تعادل» ندارد.
• تصور جان لاک از تفکیک قوا در دموکراسی این بود که دموکراسی پایدار بر قوه مقننه، اجرائیه، قضائیه و «فدراتیو» متکی است.
• مقصود او از قوه فدراتیو، آن قوهای است که همبستگی و انسجام یک ملتدولت را در طول زمان حفظ میکند؛ به لحاظ کارکردی، چیزی شبیه ولایت فقیه ما. به باور او، به اتکاء وجود چنین قوهایست که دولتهای دیگر میتوانند به کشور اعتماد کنند و با آن قرارداد منعقد کنند، چرا که فرض بر آن است که سه قوه دیگر میآیند و میروند، ولی قوه فدراتیو، نسبتاً پایدار است و بیانگر پایداری و استمرار اخلاقی ملتدولت.
• بر مبنای چنین تصوری از یک مردمسالاری پایدار، کلیت دموکراسی و هر جزیی که بخواهد در این دستگاه پایدار بماند، باید با دو نقطه پایدار در این ساز و کار، ارتباط مناسبی برقرار کند.
• از یک سو با «قوه فدراتیو ملتدولت»، ارتباط مناسبی داشته باشد، و از سوی دیگر، بتواند نسبت مستمری با «مردم» برقرار نماید.
• امروز که با شما صحبت میکنم، اغلب احزاب دنیا شرط اول را ندارند، هر چند که به حکم حزب بودن، سعی میکنند که شرط دوم را داشته باشند.
• پس، اگر از من بپرسید که چرا دموکراسیهای امروز پایدار نیستند، دو دلیل میتوانم ذکر کنم. یکی اینکه قوه فدراتیو در تفکیک قوای آنها مغفول مانده، و در ثانی، احزاب، ارتباط مؤثری با مردم ندارند.
• در ایران هم...
• در ایران هم مشکل اساسی حزبهای اصلاحطلب و غیراصلاحطلب در دو چیز بوده است که عملاً شکست آنها در دموکراسیخواهی نیز اینچنین رقم خورد. آنها از یک سو نتوانستند ارتباط خوبی با مردم برقرار کنند، و از سوی دیگر، نتوانستند با قوه فدراتیو این جمهوری، که در مقام ولایت فقیه متبلور است، نسبت مؤثری برقرار نمایند.
• و اگر...
• و اگر اصولگرایان بخواهند رقابت سخت سیاسی که از این روزها، تا انتخابات آتی مجلس، و از آن مهمتر، تا انتخابات آتی ریاست جمهوری جریان دارد را واگذار نکنند، قطعاً یک گام مهم آنها فعال کردن واقعی یک حزب فراگیر و تمام و کمال و پر و پیمان اصولگراست و...
• ...و برای این منظور، باید بتوانند روی دو دستور کار تمرکز کنند:
• اول، اینکه حزب و ساز و کار منظمی را برای ارتباط با جامعه، چه در مرکز و چه در پیرامون برقرار کنند، و تبادل فعال و مؤثری از اطلاعات را بین خود و مردم برقرار نمایند.
• و دوم، باید بتوانند با قوه فدراتیو جامعه، یعنی شخصیت نابغه و فوقالعاده هوشمند ولایت فقیه، آیتالله خامنهای، همچنین افراد و گروههای مرجع در لایههای مختلف اجتماعی ارتباط منظمی برقرار کنند و ابزار تعادل مؤثری باشند میان این «قوه فدراتیو» مغفول مانده دموکراسیهای امروز، و «مردم».
• آنها که به این دو کارکرد تمرکز کنند، و این دو، فقط این دو را به خوبی به انجام رسانند، برنده دو انتخابات سرنوشتساز آتی خواهند بود.