برداشت از عبدالله مرادی؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
■ موضوعات هستهای نظیر محدوده و میزان غنیسازی، آینده سایت فوردو، آب سنگین اراک و قطعنامههای شورای امنیت که محور اصلی مذاکرات را تشکیل میدهند؛ موضوعات متکثری هستند که اساساً تفسیر ایران و ۱+۵ درباره آنان از یکدیگر فاصله بسیار دارد.
░▒▓ مقدمه
■ پس از آنکه تلاشهای دیپلماتیک منجر به توافقنامه ژنو در برنامه هستهای ایران گردید، مذاکرات جامع هستهای در وین اتریش میان ایران و کشورهای ۵+۱ آغاز شد. در واقع، بر مبنای برنامه اقدام مشترک ژنو، بایستی توافقی نهایی میان ایران و ۱+۵ حداکثر ظرف مدت یک سال از توافق اولیه به دست آید که ناظر بر تضمین صلح آمیز بودن برنامههای هستهای ایران (مطابق با هدف غرب) و توافق بر یک برنامه غنیسازی با تعریف طرفین و رفع تحریمها (مطابق با هدف ایران) باشد.
■ اینک مذاکرات وین، با دستور کار تدوین چارچوبهای مذاکراتی آتی، اولین گام از روندی است که مذاکرات جامع هستهای یا گام نهایی نامیده میشود، اما، بیگمان، این گام نهایی به دلیل عمق و کثرت موضوعات اختلاف زا میان طرفین، بسیار سخت و دشوار خواهد بود.
░▒▓ مناقشات هستهای
■ اولین نکته در بررسی ابعاد مذاکرات هستهای، موضوعات و مسائل فراوانی است که میبایستی مورد توافق قرار گیرند. در نگاه ۱+۵ و بویژه امریکا آنچه اهمیت دارد، محدودسازی توانمندی هستهای ایران، برای اطمینان از عدم انحراف آن میباشد. در واقع، از منظر آنان برنامه هستهای ایران، برنامهای مشکوک به تولید سلاح هستهای است.
■ لذا ایران برای یک دوره مشخص و شاید طولانی، بایستی محدودیتهایی را بپذیرد و نیز با قبول نظارتهای بینالمللی شرایطی را برای راستی آزمایی فعالیتهای خود فراهم آورد. ایران این اقدامات را به جهت اعتمادسازی خواهد پذیرفت تا طرف مقابل نیز ایران را به عنوان عضو عادی در ان پیتی بپذیرد و تحریمهای هستهای را لغو نمایند. آنچه در مذاکرات هستهای، البته، فعلاً، مطرح است، محدودسازی توان و قابلیت راستی آزمایی آن است.
■ همان گونه که در برنامه اقدام ژنو نیز برای رسیدن به یک توافق، ایران متعهد میشد که غنیسازی اورانیوم را برای شش ماه محدود نموده و بازرسیهای درخواستی از سوی آژانس بینالمللی انرژی اتمی را بپذیرد و در مقابل، کشورهای عضو ۵+۱ و به طور ویژه ایالات متحده امریکا، در عمل و نه لزوماً در متن توافقنامه، متعهد میشدند که حق ایران برای غنیسازی اورانیوم را به رسمیت بشناسند. همچنین، برخی تحریمهای غیرنفتی و غیر مالی ایران را تعلیق نماید (۱).
■ بنا بر این، با تکیه بر مفاهیم محدودسازی، راستی آزمایی و اعتمادسازی، میتوان فهرستی از مسائل مهم میان طرفین را استخراج نمود؛ لذا، محدوده و میزان غنیسازی، تأسیسات فوردو، راکتور آب سنگین اراک، قطعنامههای شورای امنیت درباره موضوع هستهای ایران، نحوه رفع تحریمها و... از جمله موضوعات اصلی میان طرفین است. که انتظار میرود هر توافقی لزوماً شامل همه این موضوعات باشد (۲). لذا، به طور پیش فرض روشن است که هر توافق احتمالی حائز چه موضوعاتی خواهد بود.
■ تفاوتها زمانی آشکار میگردند که بر سر حد و حدود این موضوعات، در مذاکرات چانه زنی صورت گیرد. البته، وزن و میزان فاصله نظرات مذاکرهکنندگان ایرانی و غربی درباره این همه این موارد یکسان نخواهد بود. به عنوان مثال، واضح است که آینده تأسیسات فوردو و راکتور آب سنگین اراک، از موضوعات مناقشه برانگیز خواهد بود. همان گونه که ایران با صرف هزینههای اقتصادی فراوان و رشد علمی صنعتی در کشور، ظرفیتهای فوردو و اراک را فعال نموده است و لذا، نمیتواند به راحتی درباره محدودیت یا برچیدن آنها تصمیم بگیرد.
■ مقامات امریکایی نیز صریحاً این دو مرکز را با نیازهای عملی ایران بیارتباط خوانده و آن دو را در چارچوب برنامه نظامی ایران ارزیابی میکنند (۳). در کنار موضوعات هستهای فوق، البته، باید از تلاش امریکا بر گنجاندن مواردی دیگر در لیست مذاکرات، که آنها را نگرانیهای جامعه جهانی مینامد، هم یاد کرد.
■ هرچند صریحاً وزیر خارجه جمهوری اسلامی، مذاکرات گام نهایی را منحصر در مسأله هستهای میخواند؛ اما، امریکا با این ادعا که فعالیتهای نظامی ایران در راستای پروژه موشکهای بالستیک دارای کلاهک هستهای میباشد، خواستار گنجانده شده موضوع توان موشکی ایران در مذاکرات است.
■ همچنین، امریکا، حمایت ایران از سوریه، حزب الله لبنان و حماس در فلسطین را به حمایت از تروریسم تعبیر و متهم میکند و آن را نیز به مذاکرات هستهای پیوند میزند (۴). لذا، مجموعهای از موضوعات دشوار وجود دارد که با نگرش واقعگرایانه، چشم انداز مذاکرات گام نهایی را تیره و کدر نمایش میکند.
░▒▓ موضوعات روی میز مذاکره
░▒▓ ۱. میزان و محدوده غنی سازی
■ در تمام سالهای گذشته که مذاکرات هستهای در جریان بوده است، مسأله بنیادین مذاکرات، توان ایران برای غنیسازی اورانیوم بوده است؛ که البته، در کانون بهانه جوییهای غرب نیز قرار دارد. ایران اینک ۱۹ هزار سانتریفیوژ فعال دارد، که همواره آن را به عنوان نقطه ثقل توانمندی هستهای غیرقابل تعلیق دانسته است.
■ سانتریفیوژهای فعال در سایت نطنز، غنیسازی ۵ درصد برای رفع نیاز سوخت نیروگاهی و سانتریفیوژهای سایت فوردو، غنیسازی ۲۰ درصد را برای رفع نیاز راکتور تحقیقاتی پزشکی تهران انجام میدهند، اما، بهانه جوییهای غرب بر این امر استوار است که غنیسازی در سطوح بالاتر و رسیدن به غنیسازی ۹۰ درصد برای ساخت بمب اتمی، از جمله برنامههای ایران است که بایستی از آن جلوگیری نمود؛ لذا، طبق ادعای ۵+۱، محدودسازی و راستی آزمایی برنامه غنیسازی، بایستی از انحراف برنامه جلوگیری کند.
■ همان گونه که جورج شولتز و هنری کیسینجر میگویند؛ یک توافق باید توان و ظرفیت غنیسازی ایران را به سطحی محدود کند که تنها برای مصارف صلح آمیز کارایی داشته باشد و بازرسیها نیز باقی ماندن ایران در این سطح را تأیید کند (۵). در آخرین موضعگیری، وندی شرمن، معاون وزیر خارجه امریکا، در اسرائیل تأکید کرد: در توافق نهایی هستهای، ایران میتواند به غنیسازی اورانیوم برای مصرف داخلی بپردازد. درخواست نابودی غنیسازی داخلی ایران غیرمنطقی است. معیار موفقیت مذاکرات هستهای با ایران، عدم کسب بمب اتمی توسط این کشور است (۶).
■ از دید کارشناسان غربی، اینکه هیچ سانتریفوژی فعال نباشد، بسیار خوب خواهد بود؛ اما، با توجه به غیرواقع بینانه بودن این هدف، آنان استدلال میکنند؛ در صورتی که ایران برنامه غنیسازی برای تولید سلاح را کلید بزند، بین ۴ تا ۹ هزار سانتریفیوژ باید چند ماه فعالیت کنند؛ لذا، تعداد سانتریفیوژهایی که مورد توافق قرار گیرند را بایستی به شدت کاهش داد.
■ جوفی جوزف، مدیر سابق بخش منع تکثیر شورای امنیت ملی امریکا، میگوید: ایران احتمالاً، درخواست خواهد کرد ده هزار دستگاه سانتریفیوژ در حال فعالیت را برای خود حفظ کند. این تقریباً، همان تعداد سانتریفوژی است که نصب شده، اما، راه اندازی نشده است (۷). در مقابل، اما، کارشناسان هستهای موسسه علوم و امنیت بینالمللی اعلام کردند؛ ایران به طور کلی، نباید بیش از چهار هزار دستگاه سانتریفیوژ نسل اول داشته باشد (۸).
■ مورد دیگری که در گام نهایی مذاکرات بدان پرداخته خواهد شد، برنامه غنیسازی ایران از حیث مکان و سطح غنیسازی است. این به معنای غنیسازی، صرفاً در سطح ۵ درصد و تجمیع کل برنامه در نطنز و البته، تعطیلی فوردو خواهد بود. در این راستا وندی شرمن، مذاکره کننده ارشد امریکایی، تلویحاً از ضرورت بسته شدن تأسیسات فوردو و اراک سخن گفت:
■ ما میدانیم که ایران نیازی به داشتن استحکامات و تأسیسات زیر زمینی غنیسازی مانند فوردو ندارد... برای یک برنامه صلح آمیز هستهای به یک رآکتور آب سنگین در اراک احتیاجی نیست. هر چند محمد جواد ظریف بلافاصله نسبت به گفتههای خانم شرمن عکسالعمل نشان داده و اظهارات وی را بیارزش نامید و تأکید کرد توان هسته ایران غیرقابل مذاکره است و چنین سخنانی میتواند مانع رسیدن به یک راه حل باشد (۹).
■ اما واقعیت آن است که این مسأله از مسائل فوقالعاده دشوار مذاکرات آتی خواهد بود. در حالی حفظ غنیسازی اورانیوم در داخل خاک کشور، برای رفع نیازهای توسعهای، حفظ توانمندی ۵ درصد به شکل کامل و ادامه فعالیت فوردو با پذیرش نظارتها، از جمله خطوط قرمز ایران هستند؛ طرف مقابل بر مسائل اصلی چون کاهش شمار سانتریفیوژها، محدودیت غنیسازی به ۵ درصد و محدودیت توان کیفی سانتریفیوژها تأکید دارد (۱۰). لذا، چالش اصلی در مذاکرات نهایی درباره قید «تعریف مشترک» از غنیسازی است، که در برنامه اقدام مشترک آمده است.
■ چنانچه بعیدی نژاد، مذاکراهکننده ایرانی، میگوید: آنها برای پذیرش غنیسازی ایران اعلام کردند که نیاز دارند حدود و ثغوری برای برنامه هستهای ایران در نظر بگیرند. بنا بر این، اصرار آنها بود نه ما. ولی، این قید از نظر ما مترادف همان صلح آمیز بودن برنامه است... ما هم معتقدیم، چالش عمده ما با ۱+۵ در آینده، بر سر «تعریف مشترک» یک برنامه غنیسازی است؛ به طوری که هر دو طرف آن را بپذیرند، اما، اینگونه نیست که آنها برای ما به طور یک جانبه چیزی را تعریف کنند یا بگویند برنامه غنیسازی ما باید چگونه باشد. طبیعی است که ما تعریف و محدودههای پیشنهادی را که به برنامه هستهای صلحآمیز کشور لطمه بزند، به هیچ وجه نخواهیم پذیرفت (۱۱).
░▒▓ ۲. آب سنگین اراک
■ اگر چه مدتهاست توجه غرب بر فعالیت غنیسازی اورانیوم ایران و انباشت اورانیوم غنی شده در کشور متمرکز بوده است، اما، اخیراً پیشرفت در ساخت راکتور آب سنگین اراک نیز، نگرانیهایی را برای غرب به وجود آورده است. در ادبیات مقامهای امریکایی این موضوع کاملاً شفاف است که برچیدن راکتور آب سنگین اراک و همچنین، برچیدن کامل تأسیسات فوردو، از جمله خواستهای آنان از مذاکرات هستهای است (۱۲).
■ مبنای ادعای فوق و تأکید مقامات غربی بر اراک آن است که پروژه تکمیل نشده راکتور آب سنگین اراک، که با هدف تولید ایزوتوپهای دارویی آغاز شده است، به دلیل تولید پلوتونیوم از سوخت مصرف شده آن، میتواند به سرعت در مسیر ساخت سلاح هستهای نیز به کار رود. البته، واقعیت آن است که این راکتور دست کم یک سال با فعال شدن فاصله دارد و، سپس، باید ۱۲ تا ۱۸ ماه کار کند تا برای نخستین بار میزان پلوتونیوم لازم برای سلاح هستهای را تولید کند.
■ از سوی دیگر، ایران تاسیساتی برای فرآوری مجدد سوخت مصرف شده در این راکتور ندارد تا از آن پلوتونیوم برای تولید سلاح استخراج کند. نکته دیگر اینکه پس از توافق ژنو، بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی اجازه بازرسی از این سایت را یافتهاند.
■ علی اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی، نیز در اظهاراتی تأکید کرد: ایران میتواند برای رفع نگرانیهای بینالمللی، طراحی راکتور اراک را تغییر دهد (۱۳). لذا، آینده فعالیت راکتور آب سنگین اراک که میتواند کاربرد دوگانهای داشته باشد، یک از موضوعاتی است که در جریان مذاکرات هستهای ایران و گروه ۱+۵ مورد توجه بسیاری قرار خواهد گرفت.
░▒▓ ۳. رفع تحریمها علیه ایران
■ واضح است از جمله خواستهای اساسی ایران، رفع تحریمهای ظالمانه بینالمللی، چندجانبه و یکجانبهای است که از سوی امریکا بر علیه ملت ایران تحمیل گردیده است. طبق برنامه اقدام مشترک، در گام نهایی به طور همه جانبه تحریمهای هستهای شورای امنیت سازمان ملل متحد، تحریمهای چندجانبه و تحریمهای ملی برداشته و گامهایی برای دسترسی به حوزههای تجاری، فن آوری، مالی و انرژی، بر مبنای یک برنامه تنظیمی اتخاذ میشود.
■ ایران دستیابی به ۱۰۰ میلیارد دلار اموال بلوکه شده خود در بانکهای خارجی و پایان دادن به تحریمهای سنگین، بویژه در حوزه نفتی و بانکی، را هدف گذاری کرده است. بنا بر این، رفع تحریمها در بسته جامع، که همه موضوعات مطروحه را در بر خواهد گرفت، نیز قرار خواهد داشت. ولیکن در این میان موضوع اصلی به روند رفع تحریمها، به لحاظ حجم و زمان، و نیز الزام طرف مقابل به برداشتن تحریمهایی هستند که اساساً از منابع گوناگونی اعمال شدهاند.
■ تحریمهای شورای امنیت، تحریمهای اتحادیه اروپایی و تحریمهای یکجانبه امریکا (رئیس جمهور و کنگره) هر کدام از منبعی متفاوت صادر شدهاند که به نظر میرسد روند رفع آنها، حتی، در صورت موفقیت مذاکرات جامع و حسن نیت جمهوری اسلامی ایران، با مشکلاتی همراه خواهد بود. چه اینکه احتمالاً، کشورهای غربی در زمینه دست کشیدن از این اهرم به این زودیها محتاط خواهند بود.
■ در واقع، امریکا و اروپا با رویکرد استکباری خود تلاش دارند که تا زمانی که از پایبندی ایران به تعهدات جدیداش خود به طور قطعی اطمینان حاصل نکردهاند، برخی تحریمها را حفظ کنند. در این زمینه کنث پولاک، تحلیلگر موسسه بروکنیگز، میگوید: پروتکل الحاقی پیمان منع گسترش تسلیحات کشتار جمعی (NPT) در حالی که ایران توان غنیسازی اورانیوم را حفظ کرده و برنامه محدودی برای انجام آن داشته باشد، به تنهایی کافی نیست. تنها در صورتی که تحقیقات با تهدید تحریمهای شدید همراه شود، میتواند ثمربخش باشد.
■ اگر تحریمها به سادگی برداشته شوند، ممکن است ایران دیگر فشاری احساس نکند تا سهم خود را از معامله به انجام برساند. مخصوصاً به این دلیل که بسیار دشوار است به شورای امنیت بقبولانیم که یک کشور تعهدات بینالمللی خود را نقض کرده است تا تحریمها را بر آن تحمیل کند یا از نو تحریمهای لغو شده را اعمال کند. به این دلیل، بهتر است تحریمها را سر جای خود باقی بگذاریم و آنها را برای دورههای قابل تجدید نظر به حالت تعلیق درآوریم. به این ترتیب، هر وقت که ایران مظنون به تقلب شد، تنها یک وتو از طرف امریکا، انگلستان یا فرانسه لازم است تا بلافاصله تحریمها را سر جای خود بازگرداند (۱۴).
■ لذا میتوان پیش بینی کرد که قصد طرف غربی از تعیین مدت زمانی طولانی برای گام نهایی -که برخی منابع ادعا کردهاند که طرف غربی به دنبال آن است که دوره اجرای گام نهایی عددی دو رقمی مانند ۲۰ سال باشد- حفظ فشارها بر ایران خواهد بود. تا در کنار رژیم نظارت و بازرسی، حداقل میزانی از اهرم تحریم نیز همچنان فعال باقی بماند. قابل پیش بینی است که طرف غربی لغو تحریمهای اصلی بانکی و نفتی را به روزهای آخر گام نهایی موکول کند، و این بدان معناست که اقتصاد ایران باید زمان بیشتری را با این تحریمها سر کند.
■ از طرف دیگر، میتوان این استدلال را نیز مطرح کرد که گذر ایران از موضوع هستهای، جمهوری اسلامی را در غرب آسیا به بازیگری بدون رقیب بدل خواهد نمود که بیش از همه متحدان منطقهای عرب و صهیونیست امریکا از این مسأله به شدت دلخور خواهند بود. حفظ بخشی از ساختار تحریمها، در دوره زمانی طولانی مدت اجرای گام نهایی توافق، پیام واشنگتن به ریاض، تلآویو، ابوظبی و دیگران است که امریکا آنها را تنها نگذاشته است.
■ لذا ضروری است که دیپلماسی جمهوری اسلامی و مذاکراهکنندگان هستهای ضمن لحاظ کردن خواستههای ایران – که شامل خواسته رفع تحریمهاست- در صدر موضوعات میز مذاکره، اجازه تداوم سیاست مهار ایران را به طرف غربی ندهند.
░▒▓ ۴. بررسی قطعنامههای شورای امنیت
■ شورای امنیت سازمان ملل متحد تاکنون، پنج قطعنامه الزامآور مبتنی بر فصل هفتم منشور ملل متحد – با هدف حفظ صلح و امنیت بینالملل- درباره برنامه هستهای ایران صادر کرده که عبارتند از، قطعنامههای شماره ۱۷۳۷، ۱۷۴۷، ۱۸۰۳ و ۱۸۳۵ و ۱۹۲۹. از منظر طرف غربی، این قطعنامهها لازمالاتباع هستند. موضع ایران در قبال این قطعنامهها از گذشته همواره تأکید بر غیرقانونی و غیرحقوقی بودن آنها بوده است.
■ ایران به درستی تأکید کرده است که این قطعنامهها بنیان حقوقی ندارند و آنچه به صدور آنها انجامیده، مسائل سیاسی بوده است. با این حال، شورای امنیت این قطعنامهها را صادر کرده و طبق حقوق بینالملل، اجرای این قطعنامهها بر تمامی اعضای سازمان ملل متحد لازم است.
■ به عنوان مهمترین موارد، شورای امنیت در قطعنامه ۱۷۴۷ در ۲۴ مارس ۲۰۰۷، به جمهوری اسلامی ایران ۶۰ روز مهلت داد تا با تبعیت از این قطعنامه و در خواستهای قطعنامه ۱۷۳۷، که پیش از آن تصویب شده بود، به فعالیتهای «حساس اتمی» خود، از جمله غنیسازی اورانیوم پایان دهد (۱۵).
■ در نهایت، قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت سازمان ملل متحد، در ۹ ژوئن ۲۰۱۰ به تصویب این شورا رسید که تحریمهای اقتصادی شدیدی را علیه ایران وضع کرد. بر اساس این قطعنامه، ایران نباید از هیچ فعالیت تجاری مرتبط با غنیسازی اورانیوم و دیگر مواد هستهای یا فناوری دیگر کشورها بهرهمند شود و تمامی کشورها میبایست از انتقال هرگونه تانک، خودروهای زرهی، هواپیماهای جنگی، هلیکوپترهای تهاجمی، توپخانه کالیبر بالا، کشتیهای نظامی، موشک و سیستمها و قطعات مرتبط با آنها به ایران خودداری کنند.
■ بر اساس این قطعنامه ایران بایستی ساخت تمام مراکز غنیسازی اورانیوم یا تأسیسات اتمی آب سنگین را متوقف و از ساخت تأسیسات مشابه خودداری کند (۱۶). در واقع، تعطیلی بیقید و شرط و فوری فعالیتهای غنیسازی اورانیوم در ایران و منع تجارت هستهای و نظامی با ایران، ترجیع بند این قطعنامه هاست.
■ بر اساس برنامه اقدام مشترک، از «» ممکن است بین گام اول و گام نهایی، گامهایی برای پرداختن به قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل وجود داشته باشد که هدف نهایی از آنها پایان رضایت بخش رسیدگی به مسأله برنامه هستهای ایران در شورای امنیت خواهد بود. چرا که، در گام نهایی باید تمام تحریمهای مرتبط با برنامه هستهای علیه جمهوری اسلامی ایران از جمله تحریمهای شورای امنیت لغو شوند؛ لذا، این پرسش مطرح است که در گام نهایی مذاکرات، چه تصمیمی درباره قطعنامههای شورای امنیت اتخاذ خواهد شد؟
■ البته، احتمالاً، قدرتهای غربی با آسانی حاضر به نفی یا به کنار نهادن قطعنامههای شورای امنیت، که اساس آن بر محور ابر قدرتها و حق وتوی آنان قرار دارد، نخواهند شد. از این رو، قابل پیش بینی است که بحثهایی جدی در خصوص قطعنامههای شورای امنیت در مذاکرات جامع صورت پذیرند. البته، پرداختن به قطعنامههای شورای امنیت، به اراده سیاسی طرف غربی بستگی خواهد داشت.
■ اگر اراده طرف غربی واقعاً به دنبال توافق جامع با ایران باشد، طبعاً نگاه خود به قطعنامهها را تعدیل خواهد کرد و مذاکرهکنندگان با نادیده گرفتن قطعنامههای شورای امنیت، گامهای اعتمادساز ایران را مقدم بر خواست تعلیق قطعنامهها میکنند (۱۷). در غیر این صورت پرداختن به قطعنامههای شورای امنیت به دلیل صراحت در تعلیق کامل فعالیتهای هستهای ایران، عملاً مذاکرات جامع را به شکست خواهد کشاند. در این زمینه و با توجه به عدم صراحت برنامه اقدام ژنو، بایستی تفسیر مضیق از توافق در دستور کار مذاکرهکنندگان ایرانی باشد.
░▒▓ ۵. برنامه موشکی ایران
■ واقعیت آن است که جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده امریکا در سه سطح روابط دوجانبه، منافع منطقهای و بنیادهای هویتی، تضاد قابل توجهی دارند. به گونهای که نمیتوان و نباید این تضاد را صرفاً در عرصه هستهای خلاصه نمود. در واقع، موضوع هستهای زاییده تضاد ایران و امریکاست، نه اینکه مسأله هستهای باعث اختلاف ایران و امریکا شده باشد؛ لذا، تضاد ایران و غرب ادامه خواهد یافت، حتی، اگر یک پیمان هستهای نهایی وجود داشته باشد.
■ در نگاه غرب، یک واقعیت نگرانکننده وجود دارد و آن اینکه، تهران با استراتژی منسجم و متکی بر قدرت نرم و سخت خود، از خلیج فارس تا شرق مدیترانه، و از افغانستان تا شرق آسیا، به بسط نفوذ خود و محدود کردن اهداف امریکایی میپردازد (۱۸). این تضادها برگرفته از هویت بینادین دو کشور نیز هستند؛ به گونهای که اوباما رئیس جمهور امریکا در نشست مرکز «سابان» گفت:
■ این رژیمی است که وقتی به قدرت رسید، سوگند یاد کرد با امریکا، اسرائیل و با بسیاری از ارزشهای خوب ما مخالفت کند (۱۹). لذا، لیستی از مشکلات ایران و امریکا در حوزههای حقوق بشر، مبارزه با تروریسم، روند صلح خاورمیانه، بحران سوریه و بحرین و... وجود دارد. جان کری، وزیر خارجه ایالات متحده، در این رابطه بیان داشته است که اگر ایران به حمایت خود از دولت سوریه و حزب الله ادامه دهد، تحریمها کاهش نمییابند (۲۰).
■ لذا به طور قطع میتوان بر این نکته تأکید کرد که مسائل فوق، مذاکرات هستهای را تحت تأثیر میگذارند و در بیاعتمادی طرفین بسیار موثرند؛ حتی، اگر به عنوان موضوعی مجزا در میز مذاکرات مطرح نباشند؛ لذا، از هم اکنون، زمزمههایی مبنی بر قرار داشتن موضوع حقوق بشر، توان موشکی ایران و حمایت از آنچه غرب تروریسم میداند، در مذاکرات جامع وجود دارد.
■ البته، دکتر ظریف تأکید کرد که در مذاکرات وین، چارچوب ما آن چیزی است که در توافق آمده و تنها موضوعات مربوط به برنامه هستهای قابل مذاکره است، اما، هنوز درباره همه مسایل و جزییات به توافق نرسیدیم. در واقع، بحث بر سر برنامه موشکی ایران و اینکه این موضوع جزء دستور کار مذاکرات گام نهایی باشد یا خیر، سایه سنگینی را بر فضای مذاکرات وین گسترانده بود؛ موضوعی که ابتدا از سوی وندی شرمن در کمیته روابط خارجی سنا مطرح گردید.
■ این در حالی بود که اساساً مبنای شکلگیری مذاکرات در نشست ژنو، بحث بر سر موضوع هستهای و تحریمهای ظالمانه علیه ایران بود، و موضوعات دیگر، از جمله موضوع برنامه موشکی ایران، به هیچ وجه در دستور کار این گفتگوها قرار نداشت. شرمن در نشست خبری پس از مذاکرات وین، بر علاقه امریکا برای طرح مباحث موشکی تأکید کرد: در قطعنامههای شورای امنیت به موشکهای بالستیک با قابلیت تحویل سلاحهای هستهای اشاره شده است.
■ در بند قابل اجرای ۹ قطعنامه ۱۹۲۹ آمده: که ایران به هیچ گونه فعالیتی که به موشکهای بالستیک با قابلیت پرتاب سلاحهای هستهای مربوط باشد، و از جمله پرتاب با فناوری موشکهای بالستیک، دست نخواهد زد. بنا بر این، اگر قرار است به تمامی قطعنامههای شورای امنیت رسیدگی شود، این مسأله باید به نحوی مورد رسیدگی قرار گیرد (۲۱).
■ پیش از آن نیز رئیس جامعه اطلاعاتی امریکا، در تازهترین گزارش خود به کنگره اعلام کرد: ارزیابی سازمانهای اطلاعاتی امریکا این است که ایران از موشک به عنوان وسیله پرتاب کلاهک هستهای احتمالی خود استفاده خواهد کرد (۲۲). البته، زمینه این اتهامات در گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی در ماه مه سال ۲۰۰۸، در قالب مطالعات ادعایی ایران و بر اساس نقشههایی که گفته میشد از یک لپ تاپ ایرانی به سرقت رفته است، فراهم گردید. در بند ۳۵ گزارش فوق آمده است:
■ آژانس همان گونه که از سوی شورای امنیت سازمان ملل مطرح شده، همچنان از ایران میخواهد به مسأله مطالعات ادعایی مربوط به پروژه نمک سبز، آزمایش مواد منفجره و طراحی محفظه کلاهک موشک، که میتواند جنبه نظامی داشته باشد، رسیدگی کند. پس از آن در عمده گزارشات آژانس طی سرفصلی مشخص، اتهام ابعاد احتمالی نظامی برنامه هستهای مطرح شده و از ایران خواسته است برای از بین بردن وجود ابعاد نظامی احتمالی، برنامه هستهای خود شفافسازی کند.
░▒▓ جمع بندی
■ از مهمترین دستاوردهای دور نخست مذاکرات توافق جامع هستهای در وین، که البته، پذیرش دو طرف برای گفتگو در چارچوب مشخص برای به موفقیت رساندن مذاکرات گام نهایی است. تعیین چارچوب از آن جهت حائز اهمیت است که «موضوعات مطرح در مذاکرات»، که به منظور رسیدن به یک توافق نهایی درباره آنها بحث میشود، مشخص و اولویت گذاری خواهند شد. و لذا، ادامه مسیر مذاکرات در این چارچوب و بر مبنای مفاد برنامه اقدام مشترک به پیش خواهد رفت.
■ البته، چنانچه اشاره شد موضوعات متکثری وجود دارد که اساساً تفسیر ایران و ۱+۵ درباره آنان بسیار از یکدیگر فاصله دارد. موضوعات هستهای نظیر محدوده و میزان غنیسازی، آینده سایت فوردو، آب سنگین اراک و قطعنامههای شورای امنیت، محور اصلی مذاکرات را تشکیل میدهند؛ که البته، اختلافات فراوانی درباره آنان وجود دارد.
■ از طرف دیگر، ایران مسأله برنامه موشکهای بالستیک را خارج از دستور مذاکرات میداند، اما، طرف غربی بیمیل نیست که این مسأله را نیز در دستور کار مذاکرات بگنجاند؛ لذا، واقعیت آن است که فرآیندی پیچیده و دشوار با چشم اندازی نامشخص، در پیش روی جمهوری اسلامی ایران قرار دارد.
■ مواضع مقام معظم رهبری مبنی بر عدم خوش بینی به مذاکرات نیز، متکی بر دامنه گسترده اختلافات و زیادهخواهی غرب است؛ لذا، در این شرایط بایستی همچنان تقویت ساخت درونی نظام در ابعاد گوناگون سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، بیش از پیش در دستور کار قرار گیرد. در همین راستا حمایت از تیم مذاکراهکننده هستهای و ایجاد اجماع ملی در این زمینه، بیش از هر زمان دیگری احساس میشود.
░▒▓ منابع
■ ۱- امیر احمدی، هوشنگ، خط قرمز ایران غنیسازی در سرزمین ایران است، المانیتور، ۱۲ نوامبر ۲۰۱۳.
■ ۲- در پایان متن برنامه مشترک اقدام ژنو تأکید شده است: هیچ چیزی مورد توافق نیست، تا زمانی که همه چیز مورد توافق قرار گیرد.
■ ۳- به نقل از: امیر احمدی، هوشنگ همان
■ ۴- Zarif, Maseh, Iran Action Plan is No Step Forward, irantracker. org, ۱۵january-۲۰۱۴
■ ۵- سیونه، جوزف سیرین، ۶ نکته کلیدی در توافق هستهای نهایی، ترجمه آزاده افتخاری، سایت دیپلماسی ایرانی، ۲۸ بهمن ۱۳۹۲.
■ ۶- وندی شرمن: در توافق نهایی، ایران میتواند غنیسازی کند، عصر ایران، ۰۴ اسفند ۱۳۹۲.
■ ۷- Pawlak, Justyna and Fredrik Dahl, West aims to minimize nuclear bomb risk in Iran talks, reuters, ۱۴ feb ۲۰۱۴.
■ ۸- Pawlak, Justyna and Fredrik Dahl, West aims to minimize nuclear bomb risk in Iran talks, reuters, ۱۴ feb ۲۰۱۴.
■ ۹-شهید ثالث، شهیر: مسأله هستهای سرنوشت روحانی و جهت آینده ایران را رقم خواهد زد، المانیتور، ۱۰ فوریه ۲۰۱۴
■ ۱۰- امیر احمدی، هوشنگ، خط قرمز ایران غنیسازی در سرزمین ایران است، المانیتور، ۱۲ نوامبر ۲۰۱۳.
■ ۱۱- بعیدی نژاد حمید، تشریح متن توافق ژنو توسط بعیدینژاد، دیپلماسی ایرانی، دوشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۲.
■ ۱۲- سیونه، جوزف سیرین، ۶ نکته کلیدی در توافق هستهای نهایی، ترجمه آزاده افتخاری، سایت دیپلماسی ایرانی، ۲۸ بهمن ۱۳۹۲.
■ ۱۳- صالحی علی اکبر، میتوانیم با تغییر طراحی در رآکتور اراک نگرانیهای طرف غربی را کاهش دهیم، خبرگزاری فارس، ۱۷ بهمن ۱۳۹۲:
■ ۱۴-Pollack, Kenneth M, Here's the Deal the U. S. and Iran Should Make Right Now, The Brookings Institution.
■ ۱۵- بیبیسی فارسی، گام بعدی جامعه جهانی پس از تحریمهای بینتیجه، ۲۳ می۲۰۰۷.
■ ۱۶- وبگاه شورای امنیت سازمان ملل متحد، Security Council Resolutions
■ ۱۷-Hibbs, Mark, A Year of Too-Great Expectations for Iran, Carnegie Endowment for International Peacem December ۳۰, ۲۰۱۳.
■ ۱۸-Pletka, Danielle and Frederick W. Kagan, America VS. Iran: The Competition for the Future of the Middle East, REPORT BY THE AMERICAN ENTERPRISE INSTITUTE, January ۱۳, ۲۰۱۴
■ ۲۰-کری، جان؛ در صورت ادامه حمایت ایران از حزبالله و سوریه تحریمها کاهش نمییابد. مشرقنیوز، ۱۹ آذر ۱۳۹۲.
■ -۲۱ShahidSaless, Shahir, US, Iran need to contain war of words, al-monitor, February ۱۷, ۲۰۱۴.
■ ۲۲- وندی شرمن، متن کامل نشست توجیهی با خبرنگاران در وین، ایران هستهای، ۳ اسفند ۱۳۹۲.
■ ۲۳- متن کامل برآورد اطلاعات ملی امریکا، ایران هستهای، ۲۵ بهمن ۱۳۹۲.
مأخذ:فارس
هو العلیم