برداشت آزاد از سید عابدین نورالدینی؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
■ خب! قرار نیست و اکنون، زمان آن نیست که بخواهیم تحقق پیشبینیها درباره تبعات گارد باز دولت در مناسبات خارجی را گوشزد کنیم، ولی، به هر حال، به نظر میرسد لایههای مختلف جامعه نسبت به رویکرد وزارت امور خارجه در حوزههای خارجی نگاهی مردد دارند. به هر حال، ما در حال آزمون الگوی یک جریان سیاسی مشخص در حوزه سیاست خارجی هستیم که البته، اگر مبدعان، حامیان و متصدیان آن قائل به صداقت باشند بزودی نتایج آن برای عموم واضح و ملموس خواهد شد. در مقابل، این الگو، یک الگوی دیگر همواره در جمهوری اسلامی ایران بویژه در حوزه سیاست خارجی مطرح بوده و آن الگوی مقاومت است. به هر حال، به نظر میرسید جامعه نیاز به یک دوره آزمون الگوی فعلی - ولو کوتاهمدت- در سیاست خارجی داشت تا در حوزه بیرونی، نظام و مردم به یک جمعبندی نهایی و انسجام برسند. اکنون، به مرور بستر و پایههای این انسجام در حال شکلگیری است. در کنار این موضوع، اما، به نظر میرسد نمای بیرونی این تصمیم و جهتگیری نظام چندان مناسب و مساعد نبوده است. به عبارتی پیام این اقدام جمهوری اسلامی ایران، نه تنها آنگونه که باید دریافت نشد، بلکه برداشت متفاوتی از آن صورت گرفت. البته، رفتار برخی مقامات دولت و برخی اظهارنظرهای نادرست هم در شکلگیری این ذهنیت بیرونی تأثیرگذار بود. کاملاً مشخص است و برای این استدلال میتوان گزارههای شهودی و اثباتی متعددی آورد که ایالات متحده به عنوان محور ۱+۵ و عامل اصلی مقابله و مخالفت با ایران، برآورد خطرناک و نادرستی از نتیجه انتخابات ۲۴ خرداد ۹۲ و جهتگیری نظام برای دور جدید گفتوگوهای هستهای دارد.
■ این جمله گزاف باراک اوباما که «روحانی محصول تحریمهاست» را باید همواره مورد توجه قرار داد؛ رئیسجمهور امریکا اکنون، معتقد است تشدید تحریمها، یعنی، سازوکار او در قبال ایران جواب داده و تا سطح انتخاب رئیسجمهور اثرگذار بوده است. البته، در ایجاد این ذهنیت، خود دولتیها نیز نقش داشتهاند. جهتگیری آقای روحانی در انتخابات ۹۲ و چینش شعارها و ادبیات تبلیغاتی وی پیام اثرگذاری تحریمها را مخابره میکرد. آقای رئیسجمهور، حتی، پس از انتخاب نیز این رویه را ادامه داد. وقتی گفته میشود خزانه خالی است در واقع، وجه دیگری از گزاره اثرگذاری تحریمها برای امریکاییها نمودار میشود. به هر حال، اکنون، هیأت حاکمه امریکا به اثرگذاری تحریمها در ایران معتقدند و فقط سادهلوحان میتوانند باور کنند آنان از تحریمها چشمپوشی میکنند.
■ شاید مهمترین سؤالی که اکنون، مطرح است، این باشد که آقای روحانی آیا از عواقب چنین اظهارنظرهایی بیخبر است؟ و از بیان آن دنبال چیست؟
■ به مرور شاید جواب این سؤالات آشکار شود، اما، به هر حال، میتوان با قطعیت گفت آقای روحانی اشتباه میکند! امریکاییها غیرقابل اعتمادند. شاید در دیدارهایی که مقامات این دولت با مقامات همسایه ترکمان برگزار کردهاند، این واقعیت بارها از سوی نخستوزیر یا وزیر خارجه ترکیه اذعان شده باشد. آنچه لااقل طی چند سال اخیر در منطقه رخ داد، میتواند یک کلاس آموزش بویژه در حوزه نحوه تعامل با امریکا باشد. پیام اصلی انقلابهای اخیر منطقه «بیاعتمادی به امریکا» است.
■ از سوی دیگر، چه دلیلی وجود دارد که تصور شود امریکا حضور جریان فکری فعلی بر مسند قدرت را در ایران ترجیح دهد؟ وقتی امریکاییها به این باور میرسند که تحریمها در ایران رئیسجمهور عوض میکند، آیا نسبت به منتخب متعهد میشوند یا به ابزار تغییر؟ امریکاییها توافق ژنو را محصول اثرگذاری تحریمها میدانند. این را هزاران بار تاکنون، گفتهاند از رئیسجمهور تا دیگر سطوح. آنها گفتهاند «تحریمها ایران را پای میز مذاکره آورده است». بنا بر این، آنها بیشتر از آنکه به شخص متکی باشند به عوامل تغییر وابستهاند. البته، تأکید میشود این معادله برآورد امریکاییهاست. در معادله امریکاییها تحریمها باید بماند. آنها، حتی، برچیدهشدن همه برنامه هستهای ایران را بهای کمی در مقابل، رفعتحریمها میدانند.
■ اکنون، که به غلط این آدرس به امریکاییها داده شده که تحریمها اثرگذار است، آنها تحریمها را ستون فقرات برنامههای فشار خود علیه ایران میدانند. شاهد دیگری برای اینکه نشان داده شود رویکرد آنان نه تعامل، بلکه دشمنی است، برجسته کردن سایر بهانهها برای فشار بر ایران است. اکنون، که توافق ژنو برطرفکننده نگرانیهای هستهای امریکاست، پس، دلیل دیگر اظهارنظرها و فشارها به ایران چیست؟ چرا همزمان موضوع حقوق بشر مطرح است. چرا وزارت خارجه جان کری به رغم مذاکرات هستهای، فشار به بهانه حقوق بشر را علیه ایران کلید میزند؟ چرا اشتون با مهره اصلی غرب در ایران در موضوع حقوق بشر دیدار میکند؟ جواب همه اینها یکی است؛ حقوق بشر بخشی از پازلی است که امریکا برای ایران چیده است. پازلی که اظهارات دیروز بانکیمون و انتقادات حقوق بشری او از رئیسجمهور نشان داد؛ آقای روحانی باید بیشتر از قبل حواس خود را جمع کند. اکنون، بهانههای امریکا علیه خود آقای روحانی نیز استفاده میشود. امریکا برای پیگیری اهداف بلندمدت خود نه آقای روحانی - که وابستگی او به جمهوری اسلامی قابل تشکیک نیست-، بلکه دوستان نزدیک خود را نیز به چشم ابزار مینگرد. ابزاری که زمینهساز اهداف بلندتر و اصلی خواهند شد. امریکا هیچ قراری با کسی ندارد! پس، وقتی اشتون مهرههای امریکا در ایران را کوک میکند، آقای رئیسجمهور باید بیشتر از دیگران نگران شود.
■ ***
■ اینکه تحریمها اثرگذار است یا نه قابل بحث نیست، اما، این موضوع که انقضای تحریمها چه زمانی است، مهمترین و اصلیترین بحث در این حوزه است. این جمله جان کری را بخوانید و قضاوت با شما. او پس از توافق ژنو به کنگره رفت تا درباره توافق توضیح دهد. او گفت: «تحریمها ایران را وادار به تسلیم نمیکند و ادامه این وضعیت موجب تفرقه بین امریکا و شرکای اروپایی خواهد شد».
مأخذ:وظن امروز
هو العلیم