برداشت از مینو بدیعی؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
■ آن زمان سرویس اجتماعی (روزنامه کیهان) حوزه خبری نداشت، در قالب سرویس گزارش لایی اجتماعی در میآوردیم. دبیر سرویس لایی اجتماعی روزنامه آن زمان شاهرخ صداقتیان، از بچههای دانشکده و دو سه سال بالاتر از ما و همدوره علیاکبر قاضیزاده بود که بعدها کار روزنامهنگاری را در کیهان رها کرد؛ اما، خب قلم خوبی داشت. آن زمان لایی خیلی اهمیت داشت، صفحاتی بود مثل زیر پوست شهر که گزارشهای مختلفی در آن کار میشد.
■ یک صفحه داشتیم درباره مشاغل از یاد رفته یا چیزهای خواندنی دیگر یا صفحه هنر روز. سرویس گزارش به رغم داشتن ۱۵ نیرو حوزه خبری نداشت. ما صفحه اصناف داشتیم که گزارشهای اجتماعی درباره اصناف تهیه میکردیم. پنجشنبهها روزنامه ما خیلی پر و پیمان بود و خیلی به آن اهمیت داده میشد، میگفتند باید تنوعش زیاد باشد و خلاصه روی مطالب این صفحات خیلی کار میشد. باید بگویم صفحاتی به نام خانواده و زن نیز وجود داشت که مسؤول این صفحات دوست عزیز و گرامی من شادروان ثریا صدر دانش بود که بسیار بانوی فهیمی بود و همسرش شادروان هوشنگ حسامی نیز از منتقدان بنام هنری بود. تیراژ روزنامه «کیهان» در روز ۲۲ بهمن به ۱٬۲۰۰٬۰۰۰ نسخه رسیده بود. البته، مردم بعد از پایان اعتصاب ۶۳ روزه برای گرفتن روزنامه ریخته بودند در حیاط روزنامه، رحمان هاتفی ایستاده بود کنار پنجره و برای مردم روزنامه پرتاب میکرد و مردم در هوا میگرفتند. صحنهای که من هر چه یادم میافتد فکر میکنم در تاریخ مطبوعات ایران دیگر تکرار نشدنی است و عکسهای آن باید قطعاً در آرشیو روزنامه کیهان هنوز موجود باشد. چاپخانه کیهان آن روزها تا ساعت ۱۲ شب کار میکرد و به چاپ سوم و چهارم هم میرسید و تیترها مدام تغییر میکرد. ما هر روز اخبار و عکس افراد دستگیر شده را چاپ میکردیم.
برداشت از دنیای اقتصاد
هو العلیم