دکتر حامد حاجیحیدری؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
░▒▓ قضیه
■ انقلاب اسلامی ایران، با جهان سخن میگوید، و در متن یک ارتباط جهانی تعریف میشود. سخنرانی رئیس جمهور اسلامی ایران در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، به میزان سخنرانی رهبران طراز اول جهان بیننده داشته است، و یحتمل، از این پس نیز خواهد داشت.
■ این، یکی از شواهدی است که تصدیق میکند که روی سخن پیام انقلاب اسلامی، به رغم بسیاری از نظامهای سیاسی دیگر، جهانی است و مردم جهان، از سمت ایران، شیوه و آئین جدیدی را جستجو میکنند.
■ به نظر نمیرسد که اتکاء صرف به شم و ذکاوت و تیزهوشی رئیسجمهوری که با مردم جهان سخن میگوید، راه حل پایداری برای استمرار مواجهه جهانی انقلاب اسلامی باشد. برنامهریزی عملکرد جمهوری اسلامی، مستلزم عمل جهانی اندیشکدههای ایرانی، جهت راهبری اقدامات جهانی انقلاب اسلامی ایران است.
░▒▓ برهان
■ انقلاب جهانی، نیازمند چیزی بیش از زدن برچسب «جهانی» بر انقلابی است که دامنه فعالیتهای فرهنگی و تاریخی و سیاسیاش، عملاً فراتر از مرزهایش «کشیده میشود».
■ تعبیر «کشیده میشود» را عامداً به کار بردم، چرا که انقلاب اسلامی، خصلت امپریالیستی ندارد و نباید داشته باشد؛ این، پیام فرهنگی انقلاب اسلامی است که فرهنگ و میراث تاریخی و سیاسی انقلاب اسلامی را به چهارگوش دنیا جلب میکند، و از آنها انرژی و انگیزه میگیرد و به آنها «فرهنگ» میبخشد.
■ انقلاب اسلامی، بیش از آن که یک انقلاب سرمایهدارانه، یا انقلاب نانطلب کارگری باشد، یک انقلاب «فرهنگی» است؛ یک انقلاب فرا+هنگی است؛ فرا+گروهی است؛ فرا+جامعهای است؛ فرا+وطنی است؛ خدایی است.
■ آن چه جهان را آماده اتحاد با ایران میکند، چیزی از سنخ جهانیسازی سرمایه، یا جهانیسازی نانطلبی کارگری نیست؛ دیدگاه توحیدی انقلاب اسلامی است که باید مایه اتحاد ملل جهان با ایران گردد.
░▒▓ حال، چه باید کرد؟
■ سیاست فرهنگی برای یک انقلاب جهانی، پیچیدگیهای تازهای را به سیاستگذاران مسلمان دیکته میکند؛ سیاستهای فرهنگی داخلی، بیشتر متکی بر فرهیختگی و تجربه شخصی سیاستگذاران هستند، ولی سیاستهای فرهنگی که مردم جهان را مخاطب قرار میدهند، باید بر محتوای فرهنگی مخاطبان اتکاء داشته باشند. ذهن فردی که با رهبری داخلی آشنا بوده و در این ساختار تجربه دارد، ممکن است قادر به تطبیق خود با چالشهای سیاستهای فرهنگی جهانی نباشد. در نتیجه، درک، ردهبندی، و تفسیر محتوای متنوع فرهنگهای ملل، کاری لازم برای سیاستهای فرهنگی جهانی است.
■ یکی از مشخصههای کلیدی محتوا یا موقعیتهای کلی که سیاست فرهنگی جهانمقیاس در آن غوطهور میشود، «پیچیدگی» است؛ تنوع بیشتر، چند بعدی شدن فعالیتهای فراتر از مرزها، ذینفع و ذینظرهای بیشتر، فشارها و بیثباتیهای رقابتی افزونتر، افزایش پیچیدگی و ابهام، و ضرورت بیشتر انعطافپذیری و یکپارچهسازی رفتاری؛ شرایط تعدد و تکثر دیدگاهها، وابستگی متقابل، ابهام، و بیثباتی، همگی پیچیدگیهای مضاعفی را پدید میآورند که فقط از طریق سازماندهی درک و تفسیر پیچیدگیها قابل حل و فصل است، نه با هوش و حواس فردی.
■ علاوه بر پیچیدگی، رهبران جهانی در کار خود با درجات مختلفی از عملکردهایی فراتر از مرزهای سفت و سختی معهود، مواجه میشوند. از این قرار، سیاست فرهنگی جهانمقیاس، شامل یک بعد «ارتباطی» قوی و جهانی هم هست. این بعد ارتباطی جهانی، شامل فعالیتهای متنوع مرتبط با رد و بدل کردن و چرخاندن منظم ایدهها راجع به مسائل این جهان پر مسأله است؛ جمعآوری اطلاعات راجع به مسائل، جلب دیدگاهها در مورد ریشهیابی مسائل، اعتمادسازی، و وساطت میان دیدگاهها لازمه اجرا این بعد ارتباطی جهانی است.
■ برای تسهیل چنین ارتباط جهانی، غنا و فراوانی و دامنه تعاملات، و قدری از «میزان بالای حضور فیزیکی» و تعامل واقعی با مردم لازم است؛ با این تماسهای مستقیم، طیف وسیعی از احساسات، مسائل فردی، امور بدیع و غیرقابل پیشبینی اجتماعی، و ابهام در مقابل سیاست فرهنگی جهانمقیاس، گشوده میشود.
■ با توجه به «پیچیدگی»، «ضرورت ایجاد یک بعد ارتباطی قوی در سیاست فرهنگی جهانمقیاس»، و همچنین الزام در «گسترش ارتباطات فرهنگی محلی در سراسر عالم»، لاجرم باید این مطلب را پذیرفت که سیاست فرهنگی جهانی در انقلاب اسلامی، علیالاصول، یک تلاش تیمی و سازمانی است، نه مبتنی بر شم و زیرکی فردی.
مأخذ:رسالت
هو العلیم