برداشت از بنجامین پالمر و سو ژنینگ؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
■ آنان که عملکرد چندان مطلوبی ندارند، معمولاً، مهارتهای ارتباطی ضعیفی دارند. این افراد:
• به طور اثربخش گوش نمیکنند و ارتباط برقرار نمیکنند.
• به جای تمرکز بر پاسخ به مخاطب بر فرآیند ارائه تمرکز دارند.
• به جای آنکه بر علائق مخاطب توجه کنند و گوش فرادهند به شایستگیهای محصول و ایده توجه دارند.
• به دنبال راهی نیستند که بتوانند رویکرد و رفتار خود را برای مخاطب توجیه کنند.
■ این ویژگیها و رفتارها و دیگر عوامل مشابه، در اکثر موارد نتیجه مهارتهای ارتباطی ضعیف است و بین کارکنان مشابه است. امروزه، مفهوم هوش عاطفی به عنوان یک معیار واسطه برای عملکرد و مهارتهای ارتباطی کارکنان مدنظر قرار گرفته میشود. به طور مثال، انجمن و کنسرسیوم پژوهش در مورد هوش عاطفی گزارش میدهد که: نتایج پژوهشی در شرکتی چندملیتی نشان میدهد که افراد با هوش عاطفی بالا نسبت به همکارانشان که هوش عاطفی کمتر داشتهاند، ۱٫۲ میلیون دلار سود بیشتری به دست آوردهاند. همچنین، شرکت اِل اورآل، با انتخاب کارکنان براساس هوش عاطفی بالا، به افزایش درآمدی معادل ۲۵۹٬۹۳۶٬۰۰۰ دلار دست یافت و در شرکت بیمه مرتیفول، در مدت دو سال، متخصصان فروش با هوش عاطفی بالا نسبت به همکاران با هوش عاطفی پایین، ۳۷ درصد بیمه عمر بیشتری فروختند. این پژوهش و دیگر پژوهشهای مشابه، پژوهشگران برجسته در این حوزه را به این فرض مسلم رسانده است که هوش عاطفی عاملی قطعی در عملکرد فروش است. در واقع، ممکن است هوش عاطفی نسبت به تجربه افراد، پیشبینی کننده مناسبتری برای موفقیت باشد. علاوه بر این نکته، پژوهشهایی نیز در مورد امکان رشد هوش عاطفی و بهبود عملکرد به واسطه آن صورت گرفته است.
░▒▓ برنامه بهبود و رشد هوش عاطفی
■ EQ یا هوش عاطفی یا هیجانی هوشی است که به افراد کمک میکند تا به مدیریت و کنترل عواطف خود و دیگران بپردازند و تعیینکننده موفقیت حرفهای و شخصی افراد است، این هوش به افراد در برقراری ارتباط با دیگران کمک میکند. رشد و بهبود هوش عاطفی شامل رشد و تعالی موارد زیر است:
• خودآگاهی عاطفی: مهارت درک و شناخت عواطف خود.
• تبیین عاطفی: مهارت تبیین اثربخش احساسات.
• آگاهی عاطفی از دیگران: مهارت درک و شناخت عواطف دیگران.
■ این موارد مؤلفههای پایهای هوش عاطفی هستند که در حوزهها و صنایع مختلف برای افراد کاربرد دارد.
■ در پژوهشی که به منظور رشد و تعالی عوامل هوش عاطفی برای نمایندگان و کارشناسان فروش انجام گرفت، عوامل متعددی مورد بررسی قرار گرفت تا بررسی شود چگونه میتوان خودآگاهی عاطفی در محیط فروش داشت و به طور اثربخش خود را به مشتری معرفی کرد تا توافق و اعتماد ایجاد شود.
■ در این پژوهش یافتههای مهم زیربهدست آمد:
■ نسبت به دیگر سنجههای عملکرد، هوش عاطفی عامل تأثیرگذارتری برای درآمد است. همچنین، در این تحقیق، رابطه بین هوش عاطفی و درآمد قویتر از رابطه به دست آمده بین ضریب هوشی (IQ) با عملکرد فروش است. بر این اساس، این ادعا قابل طرح است که هوش عاطفی نسبت به تجربه افراد در فروش، پیشبینی کننده بهتری برای موفقیت است. آنها که براساس هوش عاطفی شفافتر رفتار میکنند و سبکها و ترجیحات رفتاری مناسبتری دارند و به برقراری تماسهای کاری تمایل بیشتر دارند. همچنین، این پژوهش نشان میدهد که رشد و توسعه هوش عاطفی، علاوه بر عملکرد بهتر، رضایت شغلی بیشتری نیز برای افراد به همراه خواهد داشت.
برداشت از دنیای اقتصاد
هو العلیم