برداشت از بیل بارنت در Barnett Talk؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
▬ هر کسی میداند که شیوه تفکر «مخالف و غیرمقلدانه» بهترین پتانسیل نوابغ است. کسانی که پیرو دیگران هستند، ممکن است درست یا اشتباه عمل کنند؛ اما، مطمئنا افرادی قابل پیشبینی هستند، اما، کسانی که تمایل دارند برخلاف گروه پیش رفته و تکمحوری را برمیگزینند، میتوانند هر ویژگیای داشته باشند جز قابل پیشبینی بودن. آنها به راحتی ممکن است دچار اشتباه شوند که در چنین شرایطی بیشتر شبیه یک نادان به نظر خواهند رسید؛ اما، چنانچه همین افراد تکرو و بظاهر نادان کاری را درست انجام دهند، کلمه نابغه را به آنها اطلاق میکنیم. هنوز هم زمانی را که استیو جابز در موردکاویهای مدارس کسبوکار نمونه یک شیوه بد رهبری شناخته میشد به یاد دارم. در آن زمان شرکت اپل یک شرکت کامپیوتری تقریباً، ناموفق بود و استیو - این تکمحور همیشگی – این عدم موفقیت را ادامه میداد.
▬ وقتی شرایط برای یک شخص تکمحور بر وفق مراد نباشد، به راحتی میتوان صفت نادانی را به وی نسبت داد؛ اما، همین که در موقعیتهای نادر این شخص به درستی عمل کند، نتیجه کار وی بسیار چشمگیر خواهد بود. چنانچه «اندی راچلف» میگوید: هیچ چیزی نمیتواند به اندازه استراتژی موفق یک شخص تکمحور، تأثیر مثبت داشته باشد.
▬ بنا بر این، این کارآفرینان تکمحور و خودرای را در کجا میتوان یافت؟ خیلیها در دره سیلیکون (منطقهای در جنوب شرقی سانفرانسیسکو که به دلیل تجمع شرکتهای بزرگ انفورماتیک مانند گوگل، یاهو، eBay، HP، اپل و غیره مشهور شده است) به دنبال این افراد میگردند؛ اما، مشکلی که وجود دارد این است که تنها راهی که برای تطبیق دادن خود با شرایط سیلیکون وجود دارد، این است که مثل یک آنتروپورنر عمل کنید. اغلب میشنوم که دانشجویان فوقالعاده باهوش استنفورد یک کار خوب و پردرآمد در شرکتی بزرگ را پذیرفتهاند. اخباری از این قبیل، نشاندهنده همین فرهنگ دره سیلیکون هستند که روش هماهنگسازی با آن این است که مثل یک آنتروپورنر عمل کنید. حال مشکلی که به وجود میآید این است در مکانهایی که آنتروپورنری امری متداول است، نمیتوان نوابغ تکرو را از افرادی که وانمود میکنند آنتروپورنر هستند، تشخیص داد. در واقع، در اینگونه مکانها نمیتوان کارآفرینان واقعی را یافت.
▬ بنا بر این، برای یافتن یک آنتروپورنر تکرو و نابغه، باید به مکانهایی مراجعه کنیم که در آنجا آنتروپورنری امر رایجی نباشد. در این مواقع به طور طبیعی توکیو به ذهن ما خطور میکند. وضعیت شرکت شما ممکن است در بسیاری از کشورهای دیگر اهمیت داشته باشد؛ اما، این موضوع در ژاپن بسیار چشمگیرتر است. از این رو، ظهور اتاقکهای چاپ عکس در سراسر توکیو در دهه ۹۰ اتفاقی بسیار حیرتانگیز بود.
▬ نوجوانان ژاپنی برای ورود به غرفهها و گرفتن عکس با دوستان خود که بعداً روی یک برچسب چاپ میشد صف میبستند. در نهایت، این ابزار کوچک در سرتاسر جهان منتشر و باعث درآمدزایی بالایی در مسیر رشد خود شد؛ اما، بر خلاف بسیاری از ابداعات ژاپنیها، این اختراع از شرکتهای بزرگ به وجود نیامده بود، بلکه توسط شرکت تازه تاسیس فردی به نام نائویاهارانو با عنوان «Atlus» راهاندازی شد. شرکت کوچک او بازیهای فانتزی ویدئویی از قبیل «Megami Tensei» را تولید میکرد که طرفداران زیادی داشت؛ اما، تولید این بازیها نمیتوانست جوابگوی هزینههای شرکت باشد. ارانو که هم باهوش، و هم از جانگذشته بود (ترکیبی شگفتانگیز در مورد یک فرد))، از هر روشی برای کسب درآمد استفاده میکرد؛ از توزیع میزهای بیلیارد به سالنها گرفته تا نصب ابزار کارائوکه (ابزاری سرگرمکننده برای تمرین مبتدی آواز که از یک صفحه نمایش و میکروفون تشکیل شده است) و چیزهایی از این قبیل. هارانو به عنوان نابغهای تکمحور میتوانست برای ما ناشناخته باقی بماند؛ اما، رفتار غیرقابلپیشبینی او در یک روز خاص، او را به سمت تولید یک محصول فوقالعاده موفق سوق داد. در واقع، او ایده تولید این محصول جدید را از منشی شرکتش دریافت کرد. در یک شرکت تازهتاسیس ژاپنی، ایده جدید یک کارمند معمولی، هیچ شانسی نمیتوانست داشته باشد؛ اما، قرار گرفتن این ایده در دست یک آنتروپورنر تکمحور نابغه، باعث موفقیت آن شد.
▬ بهطور کلی مشخص است در زمانها و مکانهایی که احتمال ایجاد آنتروپورنری در آنجا بسیار پایین است، همان کارآفرینان معدود شانس پیروزیهای بزرگی را دارند. بنا بر این، برای یافتن چنین کارآفرینانی باید جاهایی را مورد جست و جو قرار داد که احتمال وجود آنها بسیار کم باشد.
▬ نمونههای بسیاری برای دستیابی به این کارآفرینان وجود دارد. مثلاً، با دیدن مرکز رسانهای آنتروپورنری در ابوظبی به نام «twofour» که توسط خانم نورا الکعبی تاسیس شده، شگفتزده میشوید. در پرو با برند «کولا ریل» مواجه میشوید که طی کودتای سال ۱۹۸۸ شکل گرفته است که در واقع، فضای ایدهآلی برای ظهور کسبوکار نیست. یا در شبه جزیره کامچاتکا واقع در شمال شرقی روسیه، شاهد سرمایهگذاریهای اکوتوریسم توسط گروه «رودخانه ماهیهای وحشی» هستید که از اتحاد بین یک افسر سابق ارتش امریکا و همکاران روسی او شکل گرفته است. شرایط غیر عادی خود را در نظر بگیرید و بدانید کارآفرینان واقعی تنها در جایی که انتظار آنتروپورنری وجود ندارد، یافت میشوند.
برداشت از دنیای اقتصاد
هو العلیم