دکتر حامد حاجیحیدری؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
▬ مردان کارزار سیاست، باید بدانند و آگاه باشند که بر روزگار، زمانههایی میگذرد که فعل قبیح در گروههایی از مردم، چنان اپیدمی و همهگیر میشود که ذهن نادقیق، ممکن است آن را معمولی و سهل بگیرد، ولی فقط در چرخش روزگار است که معلوم میشود که آن فعل، تا چه اندازه قبیح بوده است.
▬ نمونه تام این دست رویدادها و آن دست چرخش روزگارها، ماجرای عاشورای سال شصت و یک هجری است که در آن هنگام، سی هزار نفر گمان کردند که در دست زدن به سبعانهترین جنایتها، مرتکب فعل معمول میشوند، ولی اندکی از چرخش روزگار، بر خود آنها معلوم کرد که مرتکب شنیعترین افعال تاریخ شدهاند.
▬ نمونه دیگر رفتارهای شنیع معمول در جماعتهای خودفریفته، عاشورای هشتاد و هشت خورشیدی بود که عدهای چنان دور هم گرم سیاهکاری شدند و کارهای قبیح انجام دادند، که وحشیانه، بر برهنه ساختن یک جوان، صحه گذاشتند. البته پیش از آن، به هتک حرمت مام میهن مشغول بودند، ولی برهنه ساختن آن جوان، سمبلی شد برای آشکار شدن خداجو نبودن و شیطانصفتی فتنهگران، پس از شش ماه سیاهکاری و شیطانصفتی.
▬ این روزها، استقبال اصلاحطلبان از رویدادهای اوکراین، نمونه دیگری شده است که نشان میدهد، خط سیاهکاری در این جماعت ناتمام است. اتفاقات جاری در اوکراین، نشان دهنده آن است که اصول مسلم حقوق بین ملل، به طرز قبیحی در حال نقض هستند، بدون آن که سخنی به اعتراض از سوی نهادهای جمعی دنیا برآید. انگار، دیگر، مداخله بیپرده در امور داخلی یک کشور، و نقض استقلال یک دولت ملت، یک اصل به رسمیت شناخته حقوقی نیست. از آن بدتر، مردمی هستند که خودشان به سیاستمداران خارجی خوشآمد میگویند تا کشور خود را به آنها بفروشند.
▬ ماجرای اوکراین که انگار به دهان روشنفکر کارگزار و اصلاحطلب شیرین آمده، استمرار همان خطی است که مجوزهای سازمان ملل به ناتو برای مداخله در کشورها، و بروز جنگ نیابتی در سوریه تبلورهای یک اپیدمی غیرمنطقی و هولناک هستند، که لشکرکشی سبعانه غرب و غربگرایان را مشروع جلوه میدهد.
▬ آیا با تکرار آغاز قرن بیستم مواجهیم، وقتی که نهیلیسم پایان قرنی، نخبگان و تودههای مردم را کرخ کرد تا رفتارهای شنیع را تحمل کنند؟ آیا دنیا، مجدداً به سوی ناکجاآبادی از شر و شرارت رهسپار است؟
░▒▓ حکایت روشنفکر کارگزار و اصلاحطلب
▬ حکایت روشنفکر کارگزار و اصلاحطلب هم، حکایت غرقه شدن در چنین پنداری است: رفتارهای شنیع معمول در جماعتهای خودفریفته.
▬ از وانفسای هشتاد و هشت که به همین جهت وانفسا بودن، «فتنه» نام گرفت، روشنفکر کارگزار و اصلاحطلب در محافل خود گیر کرد، و کارهای ناگفتنی از او سر زد، شیوههای شرمآوری برای رسیدن به مقاصد نامشروع خود انتخاب نمود، و بیپرده به مردم خویش خیانت ورزید. جالب آن که هنوز بیدار نشده است و ادامه میدهد. او به بیشرمیهای خود ادامه میدهد. وقتی روشنفکر کارگزار و اصلاحطلب، که کشور خود را لااقل برای نیم قرن عقب انداخته، بیشرمانه از «بخشش دو جانبه» حرف میزند، این نشان میدهد که این روشنفکر، به مصیبت اشقیای کربلا گرفتار است. در گروهی برای خود میگویند و برای خود هورا میکشند. البته او از بیشرمیهای خویش، طرفی نبسته است و نمیبندد، ولی آن چه برای خود میافزاید، سیاهرویی و سیاهروزی در حافظه تاریخی ملت است. آنها گرماند و خطاهایشان از شماره برون تاخته.
▬ وقتی روشنفکر کارگزار و اصلاحطلب، طوری به بازتاب ویژه و جانبدارانه وقایع اوکراین در مطبوعات زنجیرهای مشغول است، تو گویی آنها آرزو میکنند که در سفارت انگلیس باز شود، و آنها ضمن تناول مجدد پلو در باغ سفارت، سفیر انگلیس را به مداخله در کشور خود فرا بخوانند، معلوم میشود که این روشنفکر به مصیبت اشقیای کربلا گرفتار است؛ در گروههایی گیر کرده است که پیوسته برای او هورا و هوار میکشند.
▬ وقتی پرده از وقایع تلخ سفارت یونان، روبروی اسنودنخانه سابق امریکا، و وطنفروشی بیپرده آن دو نفر، و همچنین، دم و دستگاه مسؤولی که پس از آن رویداد سیاه، حتی از احضار سفیر یونان پرهیز کرد؛ اینها وقایع فوقالعاده شرمآور، مهیب و شنیعی هستند که تنها از سیاهکاران گرم و داغ برمیآید. آنها گرماند و بدجوری از احوال خود غافل.
▬ اکنون، در آستانه اربعین و سالگرد نه دی، روشنفکر کارگزار و اصلاحطلب، میتواند به این خیل عظیم راهپیما به سمت حضرت حسین علیهالسلام بنگرد، و لااقل این عبرت را بگیرد که رفتار خود را به ترازوی حسین علیهالسلام بسپارد. این چه ذلتی است که او برای رسیدن به آرمان بیآرمانی خود به آن تن میدهد؟ به سفارت بیگانه، مقابل اسنودنخانه سابق امریکا، برود؛ حجاب نداشته را از سر بردارد؛ و به بهای خیانت به ملت خویش، چیزکی تحویل بگیرد.
مأخذ:رسالت
هو العلیم