برداشت از دکتر محمد یزدانپناه؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
▬ یکی از مهمترین ساختارهای اقتصادی امریکا، صنعت نظامی دفاعی این کشور میباشد. همان طور که «جیکوب گانسلر» نیز در سال ۱۹۸۰ متذکر گردید، این اعتقاد که صنعت نظامی ایالات متحده بر اساس اصول بازار آزاد عمل میکند، افسانهای بیش نیست. نقش ساختار صنعت دفاعی نظامی امریکا در اقتصاد این کشور با دیگر ساختارهای اقتصادی کاملاً متفاوت است.
▬ زیرا تعاملات اقتصادی در حوزههای دیگر میان تعداد زیادی از خریداران و فروشندگان و بر اساس مکانیسم عرضه و تقاضا شکل میگیرد، لکن در صنعت نظامی تنها خریدار موجود، دولت امریکاست و فروشندگان نیز تنها تعداد معدودی از شرکتهای غول آسا هستند که انحصار برنامههای تولید ابزارآلات نظامی را در دست خویش نگه داشتهاند؛ لذا، رقابتی مطرح نیست.
▬ ساختار اقتصادی که نظامیان در آن محوریت را دارند، انحصاری یا حداقل تا مدتی انحصاری خواهد ماند. نظامیان به صورت محرمانه و پشتیبانی کامل دولت در جهت دستیابی به تکنولوژیهای نو عمل میکنند و در صورت موفقیت آن را تا مدت زیادی در انحصار خود قرار میدهند. بر این مبنا، در ادامه به این پرداخته میشود که ساختار اقتصادی-نظامی محور چگونه به توسعه اقتصادی کشور صنعتیای همچون ایالات متحده امریکا کمک میکند.
▬ از سال ۱۸۱۲ تا جنگ جهانی دوم، دولت ایالات متحده، به تنهایی مبادرت به تولید و ذخیرهسازی مهمات نظامی میکرد و آنها را در اختیار ارتش امریکا قرار میداد. با وجود این، تسلیحات، و کشتیهای جنگیای که دولت فدرال در زمان صلح تولید مینمود، پاسخگوی همه نیازهای ارتش در دوران جنگ نبود.
▬ اما با ورود ایالت متحده به جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۱، قسمت اعظمی از تولیدات نظامی امریکا به سمت شرکتهای خصوصی گرایش پیدا کرد و بدین ترتیب «بخش خصوصی نظامی» شکل گرفت. پرزیدنت روزولت نقش مهمی در این چرخش تاریخی داشت.
▬ در این وضعیت یک رابطه متقابل و مبتنی بر همکاری میان ارتش ایالات متحده و بخش خصوصی این کشور، که طبق الزامات نظام سرمایه داری میبایست پیش برنده توسعه ایالات متحده میبودند، شکل گرفت. ارتش امکانات خود را در اختیار بخش خصوصی قرار میداد و بخش خصوصی نیز با بهرهگیری از امکانات ارتش و نیز توانمندیهای خود، فعالیتهای اقتصادی-نظامی خود را پیش میبرد.
▬ این وضعیت سبب شد به رغم در جریان بودن جنگ جهانی دوم، اقتصاد امریکا دچار رکود و رشد منفی نشود. به گونهای که بعد از پایان جنگ جهانی دوم، ایالات متحده دارای بزرگترین اقتصاد دنیا بود. در نتیجه، این سیاستها، کارخانههای خودروسازی نظیر «فورد»، «جنرال موتورز» و «فیشر بودی» رکود ناشی از وقوع جنگ جهانی دوم را با تولید هواپیماها و جنگندههای نظامی جبران کردند.
▬ این کارخانهها در اثر این همکاری، صاحب صنایع وابسته به تولید آهن و فولادی شدند که برای ساخت وسایل نظامی محکم مانند تانک مورد استفاده قرار میگرفتند. استفاده از این صنایع باعث شد که خودروهای ایالات متحده به محکمی و مقاومت معروف شوند.
▬ به این ترتیب، در کنار صنایعی مانند صنعت فولاد، صنعت آهن، صنعت سیمان، صنعت ماشینسازی و... صنعت نظامی در این کشور نیز شکل گرفت و به یکی از ستونهای اقتصادی این کشور تبدیل شد. این صنعت مانند دیگر صنایع امریکا تولید میکرد با این تفاوت که مصرفکننده تولیدات آن، بخشهای خاص بودند و صرفاً بخشی از تولیدات خود را در گذر زمان به دنیای خارج صادر میکرد.
▬ علاوه بر عامل جنگ جهانی دوم، پیشرفتهای تکنولوژیک نیز که ریشه در دانشگاههای امریکا داشت، در این تحول سهم به سزایی داشتند. تحولاتی نظیر رادار، فیوزهای مجاورتی، رایانههای الکترونیکی و بمب هستهای، همگی فراتر از ظرفیت رسمی دولت بودند.
▬ وقوع جنگ سرد و تشدید خصومتها میان ایالات متحده امریکا با اتحاد جماهیر شوروی و تصمیم قاطعانه رهبران ایالات متحده در دوران جنگ سرد مبنی بر ایجاد یک سیستم بینالمللی با محوریت امریکا سبب شد، روندی که با جنگ جهانی دوم شروع شده بود، ادامه یابد.
▬ ایالات متحده برای پیروزی در مقابل، شوروی به یک اقتصاد پویا و نیروی نظامی قوی نیاز داشت. به این خاطر رابطه مکملی اقتصاد و ارتش ادامه پیدا کرد. ارتش دستاوردهای تکنولوژیکی خود را در اختیار اقتصاد امریکا قرار داد.
▬ برای مثال، تکنولوژیای که ایالات متحده از آن برای ایجاد تونلهای بزرگ زیر کوهها به منظور نگهداری و مراقبت از موشکها و تجهیزات نظامی راهبردی استفاده میکرد، در اختیار نهادهای راهداری و جاده کشی نیز قرار گرفت تا از طریق آن، توسعه راهها در ایالات متحده با سرعت بیشتری صورت گیرد.
▬ ارتش از دهه ۱۹۸۰ با دستیابی به تکنولوژیهای جدید ایجاد تونل، تکنولوژیهای سابق را از انحصار خود خارج ساخت و، حتی، مبادرت به صادرات آنها کرد. امروزه، تکنولوژی امریکایی حفر تونل، جزء دقیقترین صنایع این حوزه در جهان هستند که درصد خطای آن صفر است.
▬ در نتیجه، این تحولات، ایالتهای نظیر کالیفرنیا، تگزاس و واشنگتن به عنوان ایالتهای با صنعت نظامی پیشرفته مطرح شدند. وجود این صنایع یکی از دلایل توسعه اقتصادی کالیفرنیا و تگزاس است. امروزه، تگزاس هفتمین اقتصاد دنیا را، حتی، بالاتر از روسیه و هند از آن خود کرده است.
▬ علاوه بر فعالیتهای ناسا که بخش زیادی از آن تحت کنترل مستقیم خود ارتش است، از صنایع و تکنولوژیهای ارتش در جهت اکتشاف و استخراج نفت در این ایالت نفت خیز استفاده میشود. ارتش با کنترل مرز تگزاس با مکزیک اجازه نداده است که قاچاق به اقتصاد تگزاس ضربه بزند.
▬ ابزارهای الکترونیکیای که وزارت دفاع ایالات متحده ساخته بود، علاوه بر بخش نظامی در بخشهای غیر نظامی نیز به کار گرفته شد. از این ابزارها برای شناسایی منابع زیرزمین، لرزه نگاری، شناسایی جنس خاک برای سدسازی و غیره استفاده شد.
▬ کشف ابزارهای الکترونیکی در دوران جنگ سرد نه تنها سبب جذابیت تسلیحات نظامی ایالات متحده برای خریداران شد، بلکه به تعالی اقتصاد این کشور نیز کمک کرد. برای مثال، وزارت دفاع از ابزاری که برای آزمایش بمبهای اتمی زیر زمین استفاده میکرد، در صنایع نفتی و گازی جهت تزریق گاز یا بخار به چاههای نفت نیز استفاده میکرد.
▬ هرچند که هدف اصلی نیروهای نظامی در هر کشور حفظ و ارتقای امنیت ملی میباشد، لکن با توجه به تحولات شگرف در عرصههای داخلی و بینالمللی، استفادههای غیرسنتی از نیروی نظامی بیشتر شده است. مأموریتهای غیرسنتی یا استفاده از نیروی نظامی در عملیاتهای غیررزمی از موضوعات بسیار مهم برای رهبری ارتش است.
▬ تفکر غالب در محافل نظامی و سیاسی بر این منوال بوده، که نیروی نظامی صرفاً برای نبرد و پیروزی در جنگ ایجاد شده است، اما، روابط میان ارتش و جامعه مدنی در کشورهای توسعه یافته متحول گردیده است. نیروهای مسلح در کشورهای توسعه یافته مخصوصاً در زمان صلح، در حوزههای اجتماعی و عمرانی فعال میباشند، تا از این طریق صرفاً مصرفکننده و هزینه بر نباشند.
▬ گرچه وظیفه تشکیلات نظامی در درجه اول برای درگیر شدن در جنگ، پیروزی یا جلوگیری از جنگ است، اما، هیچ بحثی درباره استفاده از نیروی نظامی در آینده بدون بررسی موضوع عملیات غیرجنگی وجود نخواهد داشت. ارتش یکی از معدود مراکزی است که در کشورهای مختلف از توانمندی فنی برای توسعه زیرساختهای اساسی مانند راهسازی، استخراج منابع معدنی و... برخوردار است.
▬ تکنولوژی کار گذاشتن مواد منفجره در داخل کوهها به منظورهای مختلف، در امریکا ابتدا توسط ارتش ساخته شد و هنوز هم با نظارت ارتش، توسط بخشهای غیر نظامی مورد استفاده قرار میگیرد. واحدهای ارتش امریکا به طور سنتی در طرحهایی هم چون ساختمانسازی، احداث پل، کانال و غیره در داخل امریکا و خارج مشارکت دارد. در جریان طوفان کاترینا، ماشینها و نفربرهای مخصوص ارتش به امدادرسانی مشغول شدند.
▬ در موقعیتهای دیگر ممکن است فجایع زیست محیطی بر اثر حوادثی مثل نشت نفت در دریا روی دهد که برای مهار و تمیز کردن محیط لازم است واحدهای نظامی، بویژه نیروی دریایی که در این کار تخصص دارند، وارد عمل شوند. در آلودگی نفتی خلیج مکزیک که اقتصاد ایالت تگزاس و ایالتهای شرقی امریکا را در معرض تهدید قرار داده بود، نیروی دریایی امریکا به صورت مستقیم و در همکاری با شرکتهای نفتی مداخله کرد.
▬ در این راستا، میتوان از کشور کره جنوبی نام برد که نظامیان آن در توسعه اقتصادی این کشور نقش برجستهای داشتهاند. کرهایها کمکهای نظامی و اقتصادی زیادی از امریکا دریافت کرده و به این ترتیب، ارتش کره به آموزش دیدهترین و کارآمدترین سازمان کشور مبدل گردید. افسران نظامی کره سکاندار امر توسعه در جامعه فقیر کره شدند و با احراز پستهای دولتی، زیرساختهای لازم جهت رشد اقتصادی کره جنوبی در دهههای بعدی را فراهم نمودند.
▬ امروز، مهمترین کمک نظامیان و نهاد ارتش در امر توسعه، به بحث فناوری اطلاعات و ارتباطات مربوط میشود، از دیرباز، پیشرفتهترین فناوریهای الکترونیکی و دیجیتالی محصول پروژههای نظامی در کشورهای صنعتی بودهاند. به عنوان مثال، فناوری بلوتوث که امروزه، در ساخت انواع گوشیهای تلفن کاربرد دارد، نتیجه تحقیقات پنتاگون در دهه ۱۹۷۰ میلادی است. پروژه مذکور جهت شلیک گلوله توسط جنگنده مجاور صورت گرفته بود، که در آن دستور شلیک با استفاده از بلوتوث عملی میگردد.
▬ هزینههایی که پنتاگون بر روی پروژههای تحقیقاتی خویش صرف میکند از عهده شرکتهای خصوصی تجاری خارج است. عواید این تحقیقات فناورانه کم و بیش سایر سازمانها و بخشهای اقتصادی امریکا را منتفع میسازد. پیشرفتهای ارتش امریکا در فضای سایبر، سبب ایجاد یک محیط امن برای فعالان اقتصادی و جلوگیری یا دشوار شدن جاسوسی صنعتی شده است.
▬ جایگاه فناوری در ساختار دفاعی و امنیتی کشورهای توسعه یافته همچون ایالات متحده همچنان در حال فزونی است. پیش بینی میشود در نبردهای آینده جهت کاهش تلفات نیروی انسانی، از سیستمهای الکترونیکی بسیار دقیق و امکانات ارتباطی پیشرفته در هدایت عملیات بهره گرفته شود.
▬ اگر کلید پیروزی نظامی در جنگ داشتن فناوری پیشرفته اطلاعاتی است، بدیهی است که تحقیقات گستردهای در این زمینه انجام گیرد. به این ترتیب، در عصر تسلیحات با فناوری بالا، شرکتهای غیرنظامی و تجاری نیز به فکر کپی برداری از این فناوریهای نظامی خواهند افتاد. مزیت این فناوریهای نظامی اطلاعاتی در این است که قابلیت تغییر کاربرد آنها جهت استفاده در سیستمهای دیجیتالی غیرنظامی زیاد است.
▬ در اثر تحولات جدیدی که در فناوری نظامی رخ داده و آنچه که در حال حاضر به آن انقلاب نظامی فنی گفته میشود، وضعیت ما در آستانه قرن جدید به مثابه وضعیتی است که با دوره میان دو جنگ جهانی کاملاً متفاوت است.
▬ در حالی که فناوریهای اولیه بیشتر بر روی پیشرفت تسلیحات تمرکز داشت، اما، در عصر کنونی بسیاری از فناوریهای اصلی در تسلیحات کاربردی ندارد، بلکه از این فناوریها در جمع آوری و گسترش اطلاعات و ارتباطات و نیز افزایش سرعت نقل و انتقال نیروها استفاده میشود. بنا بر این، تسری فناوریهای نظامی به حیات روزمره مردم عادی تسهیل گردیده است.
▬ مبحث فناوری، شامل موضوع تبدیل فناوریهای غیرنظامی به کاربردهای نظامی یا فناوریهای دو منظوره نیز میشود. در واقع، فناوریهای غیرنظامی و نظامی میتوانند تغییر کاربرد داده و قابلیت دیگری پیدا نمایند. همان طور که فناوریهای غیرنظامی همچون صنعت الکترونیک در توسعه تسلیحاتی و میدانهای نبرد کاربرد دارند، فناوریهای نظامی نیز در مواردی همچون استحکامسازی ساختمانها در برابر زلزله نیز به کار میروند.
▬ یکی از مهمترین اختراعات پنتاگون در حوزه تکنولوژیهای ارتباطی که امروزه، دنیا را تکان داده است، اینترنت است. تاریخ اینترنت با توسعه کامپیوترهای الکترونیکی در دهه ۱۹۵۰ میلادی شروع گردید. مردم امریکا قبل از اینکه با اصطلاح اینترنت آشنا شوند، با واژه «آرپانت» (ARPANET) مواجه گردیدند. آرپانت خود یک کلمه اختصاری بود که از حروف اول عبارت «شبکه کارگزاری پروژههای تحقیقات پیشرفته» (Advanced Research Projects Agency Network) تشکیل میشد.
▬ در واقع، آرپانت، نخستین قدم جهت ایجاد شبکه جهانی اینترنت به شمار میرود که توسط وزارت دفاع امریکا (پنتاگون) بنیان گذاشته شد. اولین پیام اینترنتی نیز از طریق کامپیوترهای پنتاگون، واقع در کالیفرنیا، به سال ۱۹۶۹ ارسال گردید.
▬ هرچند که باور عمومی بر این منوال میباشد که شبکه آرپانت جهت زنده ماندن در برابر تهاجم هستهای شوروی پا به عرصه وجود گذاشت، اما، طبق گفتههای «باب تیلور»، مدیر پروژه آرپانت، انگیزه اصلی در ساخت آرپانت، نظامی نبوده است، بلکه علایق علمی، محرک اصلی پنتاگون بوده است.
▬ به عبارت دیگر، در ذهن سازندگان آرپانت نه تصوری از اینترنت امروزی بوده و نه انگیزهای برای مقابله با حمله اتمی. حتی، هدف از تاسیس آرپانت، مرتبط ساختن مردم و افزایش ارتباطات نبوده است. آرپانت بیش از هر چیز به اشتراک گذاری زمان مربوط میشد. اشتراک گذاری زمان سعی میکرد تا با اتصال کامپیوترهای مراکز علمی و دانشگاههای مختلف به یکدیگر، قدرت بیشتری را جهت پردازش اطلاعات و انجام هر چه بهتر وظایف سازمانی تجمیع نماید.
▬ آنچه که آرپانت در سال ۱۹۶۹ انجام داد، توسعه انواع تکنیکهایی بود که «تعویض بسته» (Packet Switching) خوانده میشوند. این ایده برای اولین بار توسط «دونالد دیویس» انگلیسی مطرح گردید، اما، در بریتانیا سرمایه گذاری یا حمایت مالیای از ایده وی صورت نگرفت. در همین مقطع زمانی افرادی همچون «لئونارد کلینراک» و «پل باران» نیز در امریکا حول محور فناوری تعویض بسته فعالیت میکردند. در اینجاست که نقش پنتاگون در خلق اینترنت بارز و آشکار میگردد. چرا که این وزارت دفاع امریکا بود که هزینههای مالی پروژه مذکور را متقبل شد.
▬ هدف اولیه آرپانت، ارسال پیام بین کاربران نبود، بلکه ایجاد شرایطی بود که در آن کاربران بتوانند از زمان و کامپیوترهای دیگران استفاده کنند. به رغم اینکه آرپانت در هدف اولیه خویش ناکام ماند؛ لکن طی این فرآیند به اکتشافی نایل گردید که نهایتاً به اختراع اینترنت منتهی شدند.
▬ این اکتشافات شامل ابداع ایمیل، اجرایی نمودن تعویض بسته و ایجاد پروتکل اینترنت (آی. پی) میشد. پروتکل اینترنت، ستون فقرات اینترنت امروزی محسوب میگردد که در سال ۱۹۷۲ توسط «وینتون کرف»، « باب کان »، « باب برادن »، « جان پوستل » و سایر اعضای گروه شبکه به مدیریت « استیو کراکر » به منصه ظهور رسید. در واقع، پرتکل اینترنت جهت برطرفسازی مشکلات اولیه آرپانت در راستای اتصال کامپیوترها به یکدیگر اختراع شد.
▬ در سال ۱۹۷۴، «وینتون کرف» اولین استفاده از اینترنت را به ثبت رسانید و در سال ۱۹۷۸ اولین آی. پی سراسری به بازار آمد. با این حال، تا سال ۱۹۸۳ طول کشید تا اینترنت در دسترس عموم مردم قرار گیرد. بنا بر این، میتوان گفت که اختراع اینترنت نتیجه پیش بینی نشده یک تلاش علمی-نظامی توسط پنتاگون بود. در واقع، اینترنت محصول فعالیتهای پس از جنگ پنتاگون از یک سو، و تلاشهای دانشمندان ساحل غربی امریکا از سوی دیگر، به شمار میرود.
▬ علاوه بر این، در میان نیروهای چهارگانه ارتش امریکا، نقش نیروی دریایی این کشور در اقتصاد داخلی و تعاملات بینالمللی این کشور بارز میباشد، لذا، در ادامه نگاه عمیقتری به این بخش از صنعت نظامی ایالات متحده میاندازیم. در کنار نقش تاریخی ناوگان دریایی ایالات متحده در شکلگیری این کشور، صنعت نیروی دریایی امریکا بسیار قدرتمند و منحصربه فرد است.
▬ در واقع، ناوگان دریایی ایالات متحده به صورت مستقیم و غیرمستقیم به خلق و حمایت از صدها و هزاران مورد شغل در گوشه و کنار امریکا کمک نموده است. افزون بر این، بهبود امنیت میهنی، تأمین لجستیکی ارتش امریکا و نهایتاً تنظیم بخش اعظمی از تجارت خارجی این کشور، از مزایای نیروی دریایی امریکا هستند.
▬ از این رو، ناوگان دریایی در مقایسه با سایر نیروهای نظامی امریکا، نقش برجستهتری در توسعه اقتصادی امریکا بر عهده داشته است. هزینههای حمل و نقل دریایی بسیار کمتر از سایر طرق میباشد. به لحاظ محیط زیستی هم آلودگی کمتری تولید میکند. از این رو، حمل و نقل دریایی موتور محرکه تجارت بینالمللی در بزرگترین اقتصاد دنیا به شمار میرود.
▬ به دنبال استقلال ایالات متحده از امپراتوری بریتانیا، در میان اولین لوایح کنگره در سال ۱۷۸۹، لایحهای جهت ترغیب به کار گیری کشتیهای امریکایی در جهت تجارت بین ایالتهای امریکا قرار داشت. متعاقباً در سال ۱۸۰۷ قانون دریانوردی امریکا به تصویب کنگره رسید و در سالهای بعدی ایالات متحده اصولی را اتخاذ نمود که راهنمای ناوگان دریایی این کشور تا به امروز بودهاند. از اینها میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
• الف. اختصاص بخش اعظمی از بازرگانی داخلی به صاحبان و تولیدکنندگان کشتیها به عنوان بخش حیاتی از سیستم حمل و نقل داخلی و سیاست اقتصادی و امنیتی ملی.
• ب. حفظ روند تولید کشتیها و تعمیر و نوسازی آنها جهت استفاده در زمان صلح و جنگ.
• ج. تضمین جریان تجاری مدرن در راستای تأمین نیازهای اقتصادی و دفاعی ملی در سطح نظام بینالمللی.
▬ طی حیات ایالات متحده قوانین متعددی جهت تشویق سرمایه گذاری در بخش صنعت نظامی دریانوردی به تصویب رسیده است تا این بخش از اقتصاد امریکا را با نیازهای جدید هماهنگ سازد و به توسعه اقتصادی و امنیت میهنی امریکا یاری نماید. از قوانین مذکور میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
• الف. لایحه جونز: لایحه جونز ایالتهای امریکا را موظف میسازد تا تجارت میان خود را با کشتیها و شرکتهای ساخت امریکا تنظیم نمایند. لایحه مذکور به منظور حمایت از شرکتهای کشتیسازی امریکایی و هزاران پرسنل نیروی دریایی تصویب شده است.
• ب. برنامه امنیت دریانوردی: این برنامه با بودجه ۱۸۶ میلیون دلاری، در راستای کمک به ۶۰ شناور بزرگ ایالات متحده اتخاذ گردیده است. شناورهایی که محموله و تجهیزات نظامی را از سرزمین امریکا به اقصی نقاط جهان حمل مینمایند. شناورهای مذکور تا سال ۲۰۰۵، حدود ۷۰ درصد از نیازهای لجستیکی نیروهای امریکایی حاضر در افغانستان و عراق را حمل کرده بودند.
• ج. مالیات توناژ: مالیات توناژ نوعی از رژیم مالیاتی است که در سال ۲۰۰۴ توسط کنگره تصویب شده است تا از کشتیهایی که با پرچم ایالات متحده تردد میکنند، حمایت لازم را به عمل آورد.
▬ صنعت دریانوردی ایالات متحده به لحاظ دامنه فعالیت، قدرت و تنوع، رتبه نخست را در جهان دارد. این صنعت حاوی بیش از ۴۰۰۰۰ شناور میباشد که به همراه کامیونها و خطوط راه آهن این کشور، یکی از قدرتمندترین سیستمهای حمل و نقل داخلی را تشکیل میدهد و جایگاه ویژهای برای ایالات متحده در تجارت جهانی اعطاء مینماید.
▬ تقریباً ۲۸ درصد از اقتصاد امریکا به واردات و صادرات این کشور وابسته است و حفاظت از میلیونها شغل داخلی در گرو تأمین و پیشبرد تجارت بینالمللی است. در واقع، تجارت بینالمللی، از اجزای حیاتی اقتصاد امریکا محسوب میشود و روز به روز نقش آن پررنگتر میشود.
▬ نسبت تجارت به تولید ناخالص داخلی امریکا از ۵/۲۰ درصد در سال ۱۹۹۰ به ۲۸ درصد در سال ۲۰۰۶ ارتقاء یافته است و پیش بینی میشود این رقم به ۳۵ درصد در سال ۲۰۲۰ برسد. این دادهها حاکی از این واقعیت هستند که نه تنها بر حجم تجارت خارجی امریکا افزوده میشود، بلکه تجارت خارجی به رشد سایر بخشهای اقتصادی و در نتیجه ایجاد شغل و ثروت کمک میکند.
▬ در واقع، رشد تجارت خارجی حدود دو برابر بیشتر از رشد کل اقتصاد امریکاست. از آنجا که ۹۵ درصد از تجارت خارجی امریکا از طریق کشتیها صورت میگیرد، نقش و اهمیت نیروی دریایی امریکا در توسعه اقتصادی این کشور نمایان میگردد. به عنوان مثال، در سال ۲۰۰۹، ۶۹۹۶ شناور اقیانوس پیما، ۵۵۵۶۰ بار در بنادر امریکا بارگیری کردهاند و حدود یک تریلیون دلار برای این کشور عواید رساندهاند.
▬ صنعت دریانوردی امریکا، تنها در خدمت تجارت بینالمللی این کشور نیست، بلکه کمک شایانی به اقتصاد داخلی این کشور میکند. به طور سالانه، حدود ۱۰۰ میلیون مسافر امریکایی توسط این ناوگان جابهجا میشوند و حدود ۱۰۰۰۰۰ صنعتگر در صنعت کشتیسازی مشغول هستند.
▬ علاوه براین، ۵/۲ میلیون شغل داخلی به صورت غیرمستقیم وابسته به ناوگان دریانوردی امریکا میباشند. سالانه ۲۹ میلیارد دلار دستمزد از این مشاغل نصیب شهروندان امریکایی میگردد، ۱۱ میلیارد دلار نیز به صورت مالیات به جیب دولت میرود. این صنعت، سالیانه حدود، ۱۰۰ میلیارد دلار برای ایالات متحده درآمدزایی میکند.
▬ تنها در «منطقه دریاچههای بزرگ» داده آماری نشان میدهند که بیش از ۵/۱ میلیون شغل در هشت ایالت مجاور، مستقیماً به تجارت آبی وابسته هستند که این مشاغل به ایجاد ۶۲ میلیارد دستمزد در آن منطقه منتهی میشوند.
▬ نیروی دریایی ایالات متحده، همچنین، در خدمت دفاع و امنیت ملی این کشور است. این امر با حفظ میزان کشتیسازی و تعمیر و بروزرسانی مراکز صنعتی دریایی صورت میگیرد. تاریخ ملتها گواه این واقعیت است که بدون زیرساختهای دریایی، کشتیها و دریانوردها، هیچ کشور توسعه یافتهای نمیتواند امیدوار به تشکیل ناوگان دریایی قدرتمند جهت حفاظت از منافع و پایگاههای جهانی خویش باشد. از این رو، ایالات متحده که پا جای پای سلف و متروپل سابق خویش، بریتانیای کبیر گذاشته است، اهتمام ویژهای به صنعت دفاعی دریانوردی میورزد.
▬ بازرگانان و ماهیگیران امریکایی به میزان زیادی متکی به نیروی دریایی این کشور هستند. نیروی دریایی با ساخت کشتیها و سایر ابزارآلات دریانوردی از یک سو، و تأمین امنیت فیزیکی افرادی که در صنعت دریایی مشغول هستند از سوی دیگر، به حمایت از این بخش اقتصادی امریکا میپردازد.
▬ شایان ذکر است که صنعت کشتیسازی و دریانوردی امریکا نقش زیادی در اقتصاد ملی این کشور دارد و سالیانه میلیاردها دلار بازده اقتصادی نصیب ایالات متحده میکند. در سال ۲۰۰۴، ۸۹ کارخانه کشتیسازی در ایالات متحده وجود داشت، که تا سال ۲۰۰۸، مبادرت به تولید ۱۳ شناور غول پیکر، ۵۸ شناور دور از ساحل، ۱۴۲ عدد یدک کش، ۵۱ کشتی مسافربری، ۹ مورد کشتی ماهیگیری، ۲۴۰ عدد کشتی خودرو دیگر، ۲۳ عدد کرجی بزرگ بادی و ۲۲۴ شناور تفریحی کرده بودند.
▬ از دهه ۱۹۹۰ میلادی، صنعت دریانوردی امریکا وارد دوره نوسازی و تجدید شده، که عمدتاً با مشارکت نیروهای بازار بوده است. طی دوره ۶ ساله ۲۰۰۵-۲۰۰۰، حدود ۲/۳۳۶ میلیارد دلار در این صنعت سرمایه گذاری شده است.
▬ این رقم برای سال ۲۰۰۶ نیز بالغ بر ۲۷۰ میلیون دلار بوده که رقم قابل توجهی میباشد. علاوه بر کمک به نقل و انتقال داخلی، نیروی دریانوردی ایالات متحده اولین خط دفاعی از آبهای سرزمینی این کشور به شمار میرود و همچنین، در مواقع مواجهه با فجایع طبیعی، به سرعت جهت حفاظت از جان و اموال مردم امریکا بسیج میگردد. به عنوان مثال، میتوان به کمک رسانی نیروی دریایی، طی حوادث حمله به برجهای تجارت جهانی (۲۰۰۱) و نشت عظیم نفت در خلیج مکزیک (۲۰۱۰) اشاره کرد.
░▒▓ نتیجه گیری
▬ به طور کلی، ارتش و پرسنل نظامی در کشورهای توسعه یافته در سه سطح نظامی، سیاسی و اقتصادی مورد استفاده قرار میگیرند. در سطح نظامی که همان وظیفه وجودی ارتش است، حفاظت از امنیت ملی، جنگیدن در مواقع ضروری، بازدارندگی و توسل به زور جهت تهدید و ارعاب مد نظر قرار دارند.
▬ از نظر سیاسی، حفظ یکپارچگی ملت و ایجاد غرور و افتخار ملی و استوار ساختن جایگاه یک کشور در عرصه بینالمللی، از کارویژههای نیروهای نظامی محسوب میگردند، اما، سطح سوم از کارویژههای نیروی نظامی در کشورهای توسعه یافته، سطح اقتصادی است که غالباً مورد غفلت قرار میگیرد.
▬ از آنجا که اکثر این کشورها فارغ از درگیریها و بیثباتیهای داخلی و منطقهای هستند، بعد اقتصادی فعالیتهای نظامیان در زمان صلح، برجستهتر میگردد. از جمله دلایل اقتصادی استفاده از نیروهای نظامی، انسجام سازمانی و قدرت مالی نهاد ارتش برای اجرای پروژههای سنگین و پرهزینه میباشد.
▬ در واقع، وزن اساسی پژوهش ملی و توسعه زیرساختارها در کشورهای توسعه یافته نیز مانند کشورهای در حال توسعه بر دوش ارتش و نظامیان است. زیرا، بسیاری از شرکتهای خصوصی و خرده پا اولاً، انگیزه چندانی برای ورود به چنین طرحهای کلان و دشوار را ندارند و ثانیاً، در صورت قبول چنین مسؤولیتهایی، اساساً از توان و ظرفیت لازم جهت اجرا و اتمام پروژههای عمرانی و زیرساختی برخوردار نمیباشند.
▬ بعد دیگر کمک نیروهای نظامی به توسعه کشورهای صنعتی، نقش قابل توجه مجتمعهای نظامی در کشف و انتشار فناوریهای پیشرفته است. با عنایت به حساسیت و اهمیت مقوله امنیت برای دولت ملتها، رهبران نظامی و غیرنظامی، معمولاً، برای پروژههای عظیم نظامی حاضر به تخصیص بودجه و هزینههای هنگفت میباشند.
▬ نتیجه این هزینههای مالی در قالب تسلیحات پیشرفته نمود مییابد که نه تنها موجب افزایش ضریب امنیتی ملی میشود، بلکه با تسری به سایر عرصههای داخلی، رونق و شکوفایی خاصی به صنایع دیگر میبخشد. در واقع، بخشی از هزینهها و بودجههای نظامی، دوباره و در قالب فناوریهای نوین به چرخه اقتصادی کشورهای صنعتی برگشته و به توسعه متوازن ملی در این نوع از کشورها کمک مینماید.
مأخذ:فارس
هو العلیم