فیلوجامعه‌شناسی

روز تیره در عصر اعتدال

فرستادن به ایمیل چاپ

دکتر حامد حاجی‌حیدری؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬    روز دوازده آذر نود و دو را به یاد داشته باشید...
▬    در این روز تاریخی، معرکه‌ای برپا بود.
▬    مجموعه‌ای از رویدادها، نشانگر آن شد که سیاست‌گذاران دولت یازدهم، به رغم آن که در بدو امر به نظر می‌رسد، سیاستمداران چیره‌دستی نیستند؛ چرا که یا در برآورد میزان «اقتدار» خویش نقصان دارند، یا اساساً در درک اصل مفهوم «اقتدار»، با دشواری موجه‌اند، یا هر دو.
▬    بی‌گمان، و از هر زاویه دیدی که به موضوع بنگریم، آن‌ها مجموعه‌ای از خطاهای راهبردی را در تقابل با سایر نیروهای سیاسی مرتکب شدند، که نشان می‌دهد که این جمع که کهنه‌کار که نه، کهنه‌کار کهنه‌کار به نظر می‌رسند، درک درستی از مفهوم «اقتدار» و «قدرت» ندارند.
▬    در همین پرده اخیر، عالی‌مقام، دکتر حسن روحانی، در حالی گزارش صد روزه خویش را به هجو غیرمنصفانه دولت پیشین تقلیل دادند، که می‌توانستند در یک تحلیل ساده از افکار عمومی ایرانی و سنجش میزان محبوبیت خود و رقبای سیاسی که یا خدمات احمدی‌نژاد را به رسمیت می‌شناسند، یا اساساً احمدی‌نژادی‌اند، در می‌یافتند که نباید این‌چنین در بیانی فارغ از آداب، انبوه خدمات رئیس جمهور پیشین را نادیده بگیرند. همان طور که آیت الله سید علی حسینی خامنه‌ای، مقام معظم رهبری، به عنوان پرنفوذترین و باتدبیرترین و پرامیدترین و آشناترین نخبه سیاسی حال حاضر ایران، مکرراً و مکرراً و تا آخرین روزها، به خدمات احمدی‌نژاد ابرام داشتند و دارند. متصدی مقام رفیع ریاست جمهور اسلامی ایران، باید بدانند که از ابتدا با یک اکثریت لغزان و با میزان متوسط و کاملاً متوسطی از محبوبیت به قدرت رسیده‌اند، و نباید علاوه بر آن‌که رئیس جمهور پیش از خود را این‌چنین، «هجو» و «هزل» می‌نمایند، از این حد هم عبور فرمایند، و باز در طعنه‌ای آشکار از واژه قبیح و طعنه‌آلود «سرهنگ» استفاده نمایند؛ از این حد هم عبور فرمایند، و مجلس شورای اسلامی را که این همه با او همراهی کرده است را به طعنه بیازارد؛ از این حد هم عبور فرمایند، و حتی سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی را که به دفعات و به رغم همه مضایق نشان داده است که به برکت مدیریت پرتدبیر و پرامید و پراعتدال، نفوذ قابل ملاحظه‌ای در افکار عمومی ایرانی دارد و حامی وجوه معقول و معتدل دولت بوده است، به گزند از خویش براند.
▬    روز دوازده آذر نود و دو، پس از گذشت یک هفته، رئیس جمهور سابق، دکتر محمود احمدی‌نژاد، در نامه‌ای مؤدبانه، خطاب به رئیس جمهور عالی‌مقام، دکتر حسن روحانی، ضمن تقدیر از خدمات دولت او، و اعلام مراتب یاری و دوستی و همراهی به ایشان و به کشور، اعلام آمادگی کرد تا در دفاع از مساعی دولت‌مردان پیشین و مدیران امروز کشور، در یک مناظره با دکتر حسن روحانی شرکت نماید. در پاسخ، و با اختلاف یکی دو ساعت، دو تن از ارکان دولت اعتدال، واکنش نشان دادند. نشان دادند و کاش نشان نمی‌دادند.
▬    عالی‌مقام محمد رضا صادق، تلویحاً که نه، صریحاً رئیس جمهور سابق را به دروغ‌گویی متهم کرد. این در حالیست که این، عالی‌مقام دکتر حسن روحانی و تیم مشاوران ایشان هستند که این روزها در موضوعاتی مانند «ممنوع القلم» و «گندم» و «جزئیات و ضمایم قرارداد ژنو» و «خزانه خالی» و «بدهی‌های دولت ماضی» و «صورت اموال شخصی» و... در مظان اثبات صداقت خویش‌اند.
▬    عالی‌مقام اکبر ترکان هم در بیان دیگری، بی‌گمان، از همه موازین آداب عبور کرد، و در این زمینه ویژه در کنار زمینه‌هایی مانند «پترو پارس» و «ابوالمشاغلی» رکوردها را شکست. تازه این همه رکوردشکنی را در شرایطی مرتکب شد که گفت: «اطلاعی از ارسال نامه محمود احمدی‌نژاد رئیس جمهور سابق به حسن روحانی رئیس جمهور برای برگزاری مناظره ندارم»؛ اگر اطلاع داشت، چه می‌گفت و چه وجناتی از خود بروز می‌داد؟
▬    او در رکوردشکنی اول گفت: «شرط این مناظره آن است که رئیس دولت دهم راست‌گو باشد!». به این حد از آداب‌شکنی بسنده نکرد و اضافه نمود: «حسن روحانی و محمود احمدی‌نژاد در یک سطح قرار ندارند که بخواهند با هم مناظره کنند!». به این حد هم بسنده نکرد و باز گفت: «من حاضرم!»، انگار که خود را هم‌سطح با رئیس جمهور سابق دانسته است. چند ساعت بعد، مصاحبه دیگری انجام داد و گفت: «شخصاً حاضر به مناظره با احمدی‌نژاد است». از این حد هم عبور کرد و در فشاند: «من نه به عنوان نماینده دولت، بلکه به عنوان شخص ”اکبر ترکان“ حاضر به مناظره با احمدی‌نژاد هستم». از این حد هم عبور کرد و گفت: «برادرانه به آقای احمدی‌نژاد پیشنهاد می‌کنم که از پیشگاه ملت معذرت‌خواهی و از پیشگاه خدا طلب مغفرت کند، زیرا، خسارت‌های فراوانی به کشور در حوزه اقتصاد، سیاست و اعتماد مردم به دولت وارد کرده است». از این حد هم عبور کرد و گفت: «مزاج احمدی‌نژاد با فضای آرام سازگاری ندارد». او در فشانی کرد و باز گفت: «مدتی است که کشور آرام است و ما شاهد رفتارهای منطقی در همه عرصه‌های حکومتی هستیم و این وضعیت مورد پسند احمدی‌نژاد نیست».
▬    و در همین روز سراسر خطا برای دولت‌مردان یازدهم، سخنگوی دولت که به ادب و آداب و نزاکت متصف و قرین و شهره است، در بیانی غیر منتظره در توجیه به‌کارگیری مدیران بازنشسته، از بیان فارغ از ادب، «قایق‌ران» و «ملوان» در توصیف مدیران جوان و مدیران بازنشسته استفاده کرد، که این، تکرار بیان موهن پیشین در قبال مدیران کاربلد، اما جوان بوده است. این خطاهای اخیر و داغ را بگذارید کنار خطا در عزل و نصب‌هایی که دیگر هیچ کس نمی‌تواند انکار کند که انبانی از بی‌تدبیری است؛ اتوبوسی که هیچ، قطاری است؛ داسی که هیچ، کمباینی است؛ و مدبرانه که هیچ، عقده‌گشایانه است. کار به جایی رسیده است که حتی به نظر نمی‌رسد که در پایان فصل نقل و انتقالات، چیزی از مدیران جزء دولت پیشین در مصادر امر باقی بمانند. صرف‌نظر از این که این جانشینی‌ها تا چه اندازه با تدبیر همراه است، که در شواهد متعددی معلوم است که نیست، و با عزل نظر از این که این عزل و نصب‌ها تا چه پایه با عدالت و تدبیر قرین است که نیست، سؤال این است که این مدیران پس از عزل به کجا می‌روند و چه می‌کنند؟ آشکارا دولت، تصور روشنی از «مدیر» ندارد. آن‌ها تصور می‌کنند که این همه «مدیر»، نه گروه نخبه و الیت، بلکه نیروهای کم‌توان هستند که پس از عزل، به خانه خواهند رفت و پا دراز خواهند کرد و قهوه خواهند نوشید. این هم خطای استراتژیک دیگر. آیا دولت تدبیر و امید، با این اقدام خود، یک قشر نخبه بزرگ و در عین حال توانمند و جوان و بهره‌مند از یک شبکه گسترده روابط رسمی و غیر رسمی را در موقعیت تقابل با خود قرار نمی‌دهد؟
▬    همه این‌ها، فستیوالی از خطاهاست که از سطح خطاهای معمولی یک دولت و سیاست‌مدارانش گذر کرده است، و نشان می‌دهد که آن‌ها در تحلیل‌های راهبردی خود به خطا می‌روند؛ آن‌ها یا در برآورد میزان «اقتدار» خویش نقصان دارند، یا اساساً در درک اصل مفهوم «اقتدار»، با دشواری موجه‌اند، یا هر دو، که هر دو.
مأخذ:رسالت
هو العلیم

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.