فیلوجامعه‌شناسی

یک دیدگاه: آخرین تحلیل از شرایط و اولویت‌های اقتصادی ایران

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشت از دکتر فرشاد مؤمنی؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬    در یک تعریف آمده است بازار به مثابه یک فضای بدون اصطکاک که همه مبادله‌ها در آن به صورت لحظه‌ای انجام می‌شود و عرضه و تقاضای کالاهای مختلف در آن به سرعت تسویه می‌شود.
▬    بازار به مثابه نظام اجتماعی تقسیم کار بر پایه مالکیت خصوصی و به مثابه محل مبادله‌های بسته‌های حقوق مالکیت است
▬    وی با طرح این پرسش که آیا صرف‌نظر از تلقی‌های گوناگون از بازار همه مبادله‌ها انحصاراً در بازار صورت می‌پذیرند، گفت: فقط در انگلستان آن هم در ربع پایانی قرن ۲۰ بیش از ۸۰ نوع مبادله غیربازاری شناسایی شده است که در همه آن‌ها قیمت فاقد نقش تعیین‌کننده بوده است؛ لذا، مبادله‌های شرکت‌های بزرگ بدون مراجعه به بازار و صرفاً با تکیه بر روابط شخصی و نظام‌های پیچیده مبتنی بر محور جنیست، گروه سنی، سابقه آموزشی یا اعتقادات مشترک دینی صورت می‌گرفته است.
▬    اگر از فرض اطلاعات کامل بازار فاصله بگیریم، با ظهور هزینه مبادله مواجه می‌شویم و اگر از طرز مبادله بدون اصطکاک و تعامل فاصله بگیریم با ظهور انتخاب‌های بد و مخاطرات اخلاقی مواجه می‌شویم؛ لذا، می‌توان گفت بازار نظم خودجوش نیست، بلکه خود یک نهاد است که شامل هنجارها، آداب، رسوم و شبکه‌های اطلاعاتی خاص خود است و هم‌چنین، بازار وابسته به نهادهای سطح بالاتری است که تعیین می‌کند که کدام مبادله‌ها با چه کسانی باید انجام شود.
▬    در دنیای واقعی دنیای حکم‌رانی چندسطحی و چندکارگزاری است که برحسب نوع مبادله‌ها از نظر سطح پیچیدگی‌ها و افق زمانی قراردادها و وضعیت هزینه، مبادله، رویکردها و رویه‌های ترکیبی را حاکم کرده است.
▬    وی با تأکید بر اینکه داشتن بازار آزاد به معنای بازار با رقابت کامل یک افسانه است، گفت: می‌توان افسانه بازار آزاد را از وجوه نظری و تجربی مورد بررسی قرار داد. در سطح نظری همه تئوری‌ها به صورت گزاره‌های مشروط مطرح می‌شود در هیچ جای جهان شروط افراطی و به غایت غیر واقعی اقتصاد بازار وجود خارجی ندارد و این تئوری‌ها فقط در کتاب‌های درسی تحقق عینی پیدا می‌کند و در سطح عمل یک وجه مسأله آن است که اگر برخی بازارها آزاد به نظر می‌رسد فقط به این دلیل است که قواعد و مقررات حاکم بر آن بازارها طبیعی، بدیهی و اجتناب‌ناپذیر به نظر می‌رسد؛ لذا، می‌توان گفت اقتصاد بازار آزاد یک افسانه است و ما به ازای بیرونی ندارد.
▬    در طول تاریخ هر کشوری که به رهنمودهای بازار آزاد عمل کرده است ناموفق بوده و موفق‌ها همگی از کانال مداخله‌های هوشمندانه دولت به موفقیت رسیده‌اند.
▬    وی با اشاره به وضعیت نهادهای پشتیبانی‌کننده از بازار در ایران گفت: در شرایط غلبه غیر مولدها و رانت‌جویان به درماندگی‌های بازار، به نهادهای پشتیبان بازار، به ظرفیت‌های سازمانی و دانش ضمنی توجه نمی‌شود.
▬    در سرشماری‌هایی که صورت گرفته در فاصله سال‌های ۱۳۴۵ تا ۱۳۹۰ می‌توان به این نتیجه رسید که وضع حقوق مالکیت در کشور ما بسیار نگران‌کننده بوده است، چرا که، در سال ۱۳۴۵ هر یک کارفرما به طور متوسط ۲۰ نفر را سرپرستی می‌کرده است، اما، در سال ۱۳۹۰ هر کارفرما ۴ نفر را سرپرستی می‌کند؛ لذا، این به معنای تنگنای توسعه ظرفیت‌های سازمانی در کشور ما است.
▬    دولت در دوره قاجار تعیین‌کننده‌ترین متعرض به حقوق مالکیت بوده است و الگوی تعرض به حقوق مالکیت در دوره پهلوی پیچیده‌تر شده است به نحوی که می‌توان گفت قدرت کارفرمایی در اقتصاد ایران در نیم‌قرن گذشته به شدت نزول داشته است.
▬    وی به بحران ملی بهره‌وری اشاره کرد و گفت: ین بحران زوایای متعددی در کشور ما دارد به نحوی که می‌توان به نکات مثبتی و هم‌چنین، پارادوکس بهره‌وری اشاره کرد، چرا که، در فاصله سال‌های ۱۳۵۵ تا ۱۳۸۶ موجودی سرمایه انسانی تحصیل‌کرده به طرز خارق‌العاده‌ای بهبود یافته است، اما، شاهد رشد بهره‌وری در کشور نبوده‌ایم. به نحوی که شاغلان با تحصیلات عالی رشد ۵۰۰ درصدی داشته‌اند، اما، بهره‌وری با افت چشمگیری روبه‌رو بوده است.
▬    سهم بهره‌وری از توسعه از شاه‌کلیدهای توسعه‌نیافتگی ایران است و در کوتاه‌مدت، و میان‌مدت، سطحی‌انگاری‌ها در سطح سیاست‌گذاری مشاهده می‌شود و در واقع، سخن ناصحان ناشنیده باقی می‌ماند.
▬    مسأله توسعه در اقتصاد سیاسی ایران در زمره کم‌اهمیت‌ترین و بی‌اهمیت‌ترین عوامل در عمل است؛ لذا، در شرایط پیچیده و خطیری که داریم مهم این است کانون‌های اصلی این مسأله شناسایی شود و طرز نگاه مدیریت کشور به مسأله ثبات در اقتصاد و حقوق مالکیت مشخص شود.
▬    این عضو هیأت علمی دانشگاه علامه به نقش بخش خصوصی در توسعه اشاره کرد و گفت: در هیچ جای دنیا با راه رفتن بر روی یک پا توسعه اتفاق نیفتاده است، لذا، آن‌ها که توانسته‌ای روی دو پای دولت و بخش خصوصی راه بروند، توسعه یافته‌اند؛ لذا، باید درباره مداخله دولت مطلق‌انگاری بکنیم و نمی‌توان مداخله دولت در اقتصاد به طور مطلق خوب یا بد است.
▬    مداخله دولت از موضع حاکمیت بسترسازی توسعه است و هرچه این مداخله‌ها افزایش یابد بهتر است، چرا که، باعث حضور بخش خصوصی در کشور می‌شود؛ لذا، اگر محور توسعه باشد دولت و بازار رقیب هم نیستند، بلکه مکمل هم هستند.
▬    مداخله دولت از موضع تصدی‌گری نادرست است، چرا که، هرچه تصدی‌گری بیشتر باشد به معنای بیرون کردن بخش خصوصی است.
▬    آزادسازی و خصوصی‌سازی یک ابزار سیاستی است که در اقتصاد ما با این مفاهیم برخوردهای مطلق‌انگارانه و ایدئولوژیک شده است. این ابزارهای سیاستی می‌توانند در اختیار توسعه ملی یا در جهت عکس آن باشند؛ لذا، می‌توان گفت این ابزارها تحت شرایطی می‌توانند خوب عمل کنند یا بد عمل کنند.
▬    تا سال ۱۳۶۸ با همه تلاطمات اقتصادی در بودجه کل دولت سهم هزینه‌های حاکمیتی از هزینه‌های تصدی‌گری بیشتر بود، اما، از سال ۶۸ به بعد کارهای صورت گرفته است که هزینه‌های حاکمیتی دولت به ۲۷ درصد و هزینه‌های تصدی‌گری به ۷۳ درصد رسیده است.
▬    بی‌ثبات کردن فضای کلان اقتصادی در هر دولتی که انجام شود کار نادرستی است.
▬    در حال حاضر اقتصاد ایران بر اقتضائات اقتصاد غیر مولد شکل گرفته است، لذا، ما به بازآرایی نظام‌وار سیاست‌های اقتصادی به نفع تولید نیاز داریم.
▬    برای خروج از دور رکود تورمی باید دست‌کاری قیمت‌های کلیدی متوقف شود.
▬    اگر جامعه مدنی بر فراز دولت و بازار قرار گرفته و رفتارها را کنترل کند می‌تواند درماندگی‌های بازار را به حداقل برساند.
مأخذ:فارس
هو العلیم

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.