فیلوجامعه‌شناسی

ساختار مالیه در عصر صفویه

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشت از ژان شاردن؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬    در دوران صفویه، مکانیزم‌هایی طراحی شده بود که از طریق آن‌ها بر عملکرد سیاسی، اداری و مالی حکام، نظارت می‌شد. دولت مرکزی (شاه) با انتخاب حکام ایالات یا تفویض این امر به بزرگان و صاحب منصبان نزدیک و مورد اطمینان یا انتصاب مشروط افراد به سمت‌های مختلف، بر اداره امور توسط آن‌ها نظارت می‌کرد و عملکرد آن‌ها را تحت نظر داشت. از سوی دیگر، با فرستادن نمایندگان خود به ایالات به این مکانیزم تکامل بخشیده و فعالیت‌های آن‌ها را زیر نظر داشت.
▬    به این ترتیب و همان طور که قبلاً نیز اشاره شد، حکام اختیار مطلق نداشته و از راه‌های مختلف، مورد ارزیابی‌های مقطعی و دائمی قرار می‌گرفتند. در این‌جا با ارائه منابع و وقایع تاریخی به این امر می‌پردازیم.
▬    طراحی چنین مکانیزم نظارتی توسط دولت مرکزی به این دلیل بوده است که اگر خان‌هایی که در نواحی دوردست حکومت داشتند اختیار مطلق پیدا می‌کردند، ممکن بود مملکت را به آشوب بکشند و موجبات زحمت حکومت را فراهم کنند. برای جلوگیری از بروز این قبیل اغتشاش‌ها، در هر ایالت یک نفر وزیر برای تفتیش و تنظیم امور نهاده بود که به تعهد همان وظایف و اموری می‌پرداخت که مباشران مالیه در فرانسه مأمور انجام آن بودند. این وزیران جیره و مواجب سربازان را از املاک شاهی برمی‌داشتند و به سربازان می‌پرداختند. هم‌چنین، این وزیران وظیفه داشتند که به تعهد احوال دهقانان بپردازند و آن‌ها را از دستبرد رفتار ناپسند و تعدی خان‌ها و سایر امرا محفوظ داشته و نگذارند کار وزرای تحت حمایت خود را رها کنند.
▬    کلانتر یا ناظر اصناف و تجار، از سوی پادشاه به تعهد و رعایت اصناف بازرگانان و ارباب حرف و صنایع می‌پرداخت و نمی‌گذاشت که به آن‌ها تجاوز و تعدی صورت گیرد. هم‌چنین، نواب صدر و شیخ‌الاسلام و قاضی، همه به عنوان عیون پادشاه مواظب تجاوز و تخطی خان‌ها بودند و البته، بدون دخالت و مشارکت آن‌ها، خان‌ها به انجام هیچ عملی قادر نبودند.
▬    با توجه به اظهارات شاردن، مکانیزم نظارت بر اعمال و رفتار ایالات و حاکمان آن‌ها به این شکل بوده است که خان‌ها در محل مأموریت خود نماینده پادشاه بودند. شاه افزون بر حاکم ایالت، سه مأمور مخصوص به هر ایالت می‌فرستاد. یکی از آنان عنوان جانشین یا معاون خان را داشت که پیوسته مقیم مرکز ایالت و نزدیک‌ترین مشاور او بود، دیگری وزیر یا ناظر شاه و سومی واقعه‌نویس یا منشی بود که وظیفه اصلی وی نگارش تمام وقایع مهمی بود که در حوزه مأموریتش اتفاق می‌افتاد و باید به دربار می‌فرستاد. این سه مأمور بر تمام اعمال حاکم نظارت داشته و از انجام یافتن برخی کارهای او که مخالف مصالح ایالت و ساکنان آن بود جلوگیری می‌کردند. جز این مأموران که هر یک وظیفه‌ای خاص و مستقل داشته و جدا از هم وظایف خویش را انجام می‌دادند، مراکز نظامی و استحکامات، حاکمی خاص داشت که داروغه نامیده می‌شد. در دوران صفویه امور مملکت تحت این ضوابط اداره می‌شد. حاکمان ایالات و ولایات و شهرها به این سان منصوب می‌شدند. هرگز حکومت شهرها و مراکز نظامی و استحکاماتی به یک نفر واگذار نمی‌شد و همراه هر حاکم دو مأمور فرستاده می‌شد که هر کدام اختیارات و وظایفی جداگانه داشت. از این رو، به ندرت اتفاق می‌افتاد که مسائل حاد و ناراحت‌کننده، نظیر شورش یا خیانت‌کاری روی دهد، زیرا، حکام پیوسته در کنار خود ناظرانی می‌دیدند.
▬    وظیفه اصلی ناظران ایالات و ولایات نظارت بر املاک خاصه بود و هدف و غایت آرمانشان این بود که به هر تقدیر که میسر باشد بر درآمد پادشاه بیفزایند و شریک آبادان کردن خزانه او باشند. ناظران ولایات کوچک عنوان خاص نداشتند، اما، ناظران ایالات بزرگ آصف نامیده می‌شدند که به معنای بزرگ بود، زیرا، از طرف آنان هیچ‌گونه بیم شورش و طغیان علیه دولت نمی‌رفت، اما، یک بازرس و یک واقعه‌نویس که منشی حکومت بود و حوادث و وقایع مهم را می‌نوشت و به دربار می‌فرستاد، همراه داشت.
▬    شاه برای همه شهرها و نقاط مهم ایالات بزرگ، داروغه اعزام می‌کرد. داروغه‌ها که بیگ نامیده می‌شدند امور پلیس را اداره می‌کردند و بر چریک‌های محلی نظارت داشتند. این هر دو دسته جدا از هم و مستقلاً بی آن‌که در کار یکدیگر مداخله کنند وظایف خویش را انجام می‌دادند و ناظر، خویش را بالاتر و مهم‌تر از آنان نمی‌شمرد.
برداشت آزاد از دنیای اقتصاد
هو العلیم

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.