حامد دهخدا؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
▬ سی دقیقه، معادل سی پاراگراف... وزیر امور خارجه کشور، جناب دکتر محمد جواد ظریف، به مدت سی دقیقه با جان کری، وزیر امور خارجه ایالات متحده گفتگو کرده است.
▬ پانزده دقیقه، معادل ده پاراگراف... رئیس جمهور کشورمان، جناب دکتر حسن روحانی، به مدت پانزده دقیقه با باراک حسین اوباما، رئیس جمهور ایالات متحده گفتگو کرده است.
▬ آنچه از مجموع این چهل پاراگراف منتشر شده است، یک جمله است. اینکه: «لحن گفتگوها خوب بود». همین.
▬ حتی وقتی دکتر محمد جواد ظریف، از طریق فیلترشکن، نقبی به صفحه فیسبوک خود زد (ببخشید. او در امریکا بود و آنجا نیازی به فیلترشکن نداشت!)، و متن طویلی در اوصاف روابط ملیح خویش با ایرانیان مقیم امریکا نگاشت، در آن اواسط، چیزی بیش از این جمله که گفتگوها خوب بود، در باب مذاکره خود با جان کری نگفت.
▬ پس از بازگشت جناب دکتر حسن روحانی، و آن استقبال «خودجوش»، مشحون از دانشآموزانی که با روپوش مدرسه به آنجا آورده شده بودند هم چیزی از این دو ملاقات مهم و تاریخی درز نکرد.
▬ اهمیت این سکوت از این بابت است که همهمههای وخیمی به گوش میرسد. گفته میشود که امتیازات بزرگی به طرفهای غربی داده شده است. گفته میشود که در این مذاکرات چیزهایی به عنوان سقف مطالبات ایران مطرح شده است که در مذاکرات آلماتی ۲ حاصل شده بود.
▬ استفهام از تیم مذاکره نیویورک این است که به مردم بگویند که دقیقاً چه میکنند. آنها باید به مردم در مورد اتخاذ یک موضع اصولی در مذاکرات اطمینان دهند.
▬ ما دو سال است که تحریمهای غیرقانونی را تحمل میکنیم، و در این راه قربانی دادهایم.
▬ ما سی و پنج سال است که خصومتهای غیرقانونی امریکا را تحمل میکنیم. و در این راه قربانی دادهایم.
▬ اکنون، حق داریم که بدانیم که آنها با محصول صبر ما چه میکنند.
مأخذ:رسالت
هو العلیم