فیلوجامعه‌شناسی

شیلات در عصر قاجار

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشت آزاد سهیلا همتی سالکده؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬    در شمال ایران، در نواحی ساحلی، شغل اکثر مردم صیادی بوده است و به واسطه وفور اقسام ماهی در رودخانه‌ها و سواحل دریا، شیلات سابقه دیرینه در این ناحیه دارد.
▬    در گیلان، واحد صید ماهی را «شیل» و مجموع دستگاه‌های یک شیل اعم از سد و ساختمان و انبارها و محل سکونت کارگران و حوضچه‌های جمع‌آوری ماهیان و کُمه‌ها [اتاقک موقت] و کُتام‌ها [ساختمان چوبی]  را کله‌ام می‌نامند.
▬    شیل کله‌ام (kolham) سدهایی بودند که در عرض رودخانه‌ها در نزدیک محل ریزش آن‌ها به دریا در فصل تخم‌ریزی ماهیان در رودخانه‌ها از مصالح چوب و نی به شکل خرک به منظور عبور ماهیان به بالادست هم‌چنین، جریان آزاد آب رودخانه بسته می‌شد و در شانه کناری آن حوضچه حصیری می‌ساختند که ماهیان برای گذر از رودخانه به داخل آن می‌آمدند و ماهیگیران به وسیله تورهای زنبیل‌دار آن‌ها را گرفته به خارج از رودخانه می‌ریختند. شیل‌ها در اختیار اجاره‌داران و دیگر بهره‌برداران مانند مالکین و خوانین و… بود.
▬    شیلات ایران که در سابق «موسسه صید ماهی» نامیده می‌شد دارای سابقه طولانی بوده و صید و خرید و فروش به طور مشترک توسط اتباع روسی و ایرانی انجام می‌گرفت.
▬    شاید اولین شیلات در منطقه حاجی ترخان روسیه تاسیس شده باشد، اما، در منطقه گیلان نیز شیلات سابقه طولانی دارد، به خصوص در منطقه انزلی. گر چه سابقه شیلات در انزلی از حسن کیاده بیشتر است، اما، از لحاظ تاسیسات و ابزارهای ماهیگیری حسن کیاده (کیاشهر) همیشه پیشرفته‌تر بود. تاسیسات شیلات را معمولاً، روس‌ها بنا کرده بودند. روس‌ها چون دارای ابزارآلات پیشرفته‌تری برای صید ماهی بودند، دولت ایران از آن‌ها در بهره‌برداری از منابع دریایی استفاده می‌کرد. معمولاً، شیلات را یا به اتباع روس اجاره می‌دادند یا از آن‌ها ابزارآلات می‌خریدند، برای فروش ماهی‌های صید شده هم معمولاً، روس‌ها بودند که پول خوبی می‌پرداختند.
▬    استپان مارتی نوویچ لیانازوف تاجر ارمنی حاجی ترخان بود که سرانجام، با حمایت دولت روسیه موفق به دریافت امتیاز بهره‌برداری از شیلات شمال شد. خانواده لیانازوف از دیرباز در کار داد و ستد، صید ماهی و خاویار بودند و از این راه ثروت سرشاری کسب کرده بودند. بزرگ این خانواده از طرف ایران لقب «مستشارالتجار» گرفته بود. او به کان‌های نفت قفقاز نیز دست انداخته و از سهامداران عمده نفت آن‌جا شده بود.
▬    سهامداران شیلات حاصل صید خود را بیشتر به لیانازوف می‌فروختند. آن‌ها وسایل و ابزار پیشرفته صید ماهی را به صیادان می‌فروختند و در عوض، ماهی‌های صید شده را از آن‌ها خریداری می‌کردند. دکتر وثوق زمانی می‌نویسد: «استپان لیانازوف علاوه بر مرکز هشترخان در چند شهر مهم روسیه شعبه تجارتخانه دائر کرده و قدرت اجتماعی و مالی‌اش پیوسته روزافزون می‌گشت. او از سال‌ها پیش چشم آز به شیلات ایران دوخته بود و به بند و بست با اولیای دولت پرداخته بود. کوشش لیانازوف وقتی به ثمر رسید که استعمار بریتانیا با لغو قرارداد رویتر در ایران شکست خورد».
▬    بعد از لغو قرارداد، اعیان دولت رو به روسیه تزاری آوردند و میرزا حسین خان سپه‌سالار که از طرفداران انگلیس در دربار ایران بود با دلسردی از انگلیسی‌ها به روسیه رو آورد. او در اعطای این امتیاز به لیانازوف نقش اصلی داشته است. لیانازوف که خود یکی از سرمایه‌داران و سهامداران عمده شیلات در حاجی ترخان بود، بلافاصله پس از دریافت امتیاز، اقدام به ایجاد تاسیساتی در سواحل مختلف دریای خزر کرد. او در ۵۲ نقطه ساحلی شعبه‌هایی تاسیس نمود و بهره‌برداری از تاس ماهی و ماهیان فلس‌دار را در تمام طول ساحل دریا و رودخانه آغاز کرد و چون از این کار سود سرشاری عایدش شده بود، سال‌های بعد نیز اجاره را تمدید کرد. او تاسیسات وسیعی در سراسر سواحل شمالی به پا کرد که شامل کشتی‌های مجهز به سردخانه، کارگاه‌های دود دادن و نمک زدن ماهی، واحدهای مسکونی، انبارها، تاسیسات اداری، راه، کارخانه‌های برق و تاسیسات دیگر بود. رابینو می‌نویسد: «لیانازوف مرکزی برای صید ماهی در غازیان تاسیس کرده است. این موسسه با نجارها و آهنگرها و خرازها و کفاش‌ها و کلبه‌هایی که برای مردم دارد و خانه چوبی راحتی که برای مدیر موسسه از آستاراخان پیاده کرده‌اند، شبیه به یک کلنی روسیه است» .
▬    آغاز نفوذ روسیه در شمال ایران به سده نوزدهم برمی‌گردد. در زمان فتحعلی شاه و در پی جنگ‌های ایران و روس با دخالت و تحریک انگلیس، عهدنامه‌های ننگین گلستان و ترکمانچای بر ایران تحمیل شد. عهدنامه ترکمانچای و ضمائم آن مانند زنجیر گرانی بود که تا یک قرن به دست و پای ملت ایران بسته شد. استعمار در حال رشد روسیه تزاری با عهدنامه ترکمانچای، فشار سختی را که از زمان پادشاهی پطرکبیر آغاز شده بود به ثمر رسانید و ایران را از داشتن ناوگان نظامی در این دریا محروم کرد.
▬    در این عهدنامه دولت ایران علاوه بر از دست دادن تعدادی از شهرهای شمالی ایران، به مأموران سیاسی و کنسولی روس حق «کاپیتولاسیون» داده شد. بعد از این عهدنامه استقلال ایران از بین رفت و ایران به صورت یک کشور تحت‌الحمایه روسیه درآمد.
▬    ابراهیم صفایی در عصر بی‌خبری می‌نویسد: «نماینده تزار روس در ایران در حکم نایب‌السلطنه انگلیس و هندوستان بود و به قول اورسل فرانسوی در کتاب خود بنام» قفقازیه و ایران پادشاه حقیقی ایران آن شاهی نیست که در ارک تهران زندگی می‌کند، بلکه آن مرد سیاستمداری است که حوالی ارک نزدیک بازار منزل دارد، یعنی، وزیر مختار روس.
▬    در این‌جا برای فهم و شناخت عوامل زمینه‌های واگذاری امتیاز شیلات شمال به لیانازوف به محرکه‌های مختلف آن نظر می‌افکنیم:

محرکه‌های سیاسی اعطای امتیاز لیانازوف
▓ ۱. رقابت دو دولت روس و انگلیس
▬    اواخر عصر صفوی دخالت روس‌ها در امور ایرانیان خبر از ظهور عصری جدید در روابط ایران با غرب می‌داد. در پایان قرن هجدهم روسیه و بریتانیا به صورت دو کشور قدرتمند غربی در منطقه درآمدند. در نتیجه، دوره‌ای از یک قرن و نیم مبارزه این دو قدرت برای حصول برتری سیاسی و بازرگانی و تلاش ایران برای حفظ موجودیت خود به عنوان کشوری مستقل، با قرار دادن دو رقیب در برابر هم آغاز شد. رقابت دو دولت روسیه و انگلیس در ایران باعث می‌شد که هر یک به بهانه‌ای در امور ایران دخالت کنند.
▬    در آغاز قرن نوزدهم با درگیری‌های نظامی دو دولت روس و انگلیس در ایران و پیمان‌های یک‌جانبه (قراردادهایی که بیشتر به نفع این دولت‌ها بود تا ایران) دولت ایران ترجیح داد که توازن را بین دو دولت برقرار کند. دولت‌مردان ایرانی تلاش کردند تا با اعطای امتیاز به هر یک از این دولت‌ها، آن‌ها را از خود راضی نگه‌دارند. در عصر امتیازات (دوره ناصرالدین شاه) دولت‌های روسیه و انگلستان، سیاست خود را در مورد دریافت امتیاز از ایران تغییر دادند. در دوره‌های قبل آن‌ها در پایان درگیری‌های نظامی، با قراردادهای تحمیلی خود، اراضی ایران را مورد تجاوز قرار می‌دادند و هر بار قسمت‌های مختلفی از خاک ایران را تصاحب کردند.
▬    جان فوران جمله معروف ناصرالدین شاه را در مورد دخالت‌های روسیه و انگلیس در کتاب خود می‌آورد که: «اگر بخواهم یک گشت و گذار یا شکار به شمال، شرق یا غرب کشور بروم، باید با نماینده دولت انگلیس مشورت کنم و اگر بخواهم به جنوب بروم باید نظر روسیه را جویا گردم» .
▬    در این دوره شرایط ایران را به عنوان «شرایط نیمه استعماری» می‌خواندند. با گسترش بازار جهانی در قرن نوزدهم توجه قدرت‌های استعماری در ایران به سوی منافع اقتصادی به موازات منافع سیاسی بود و فعالیت‌های اقتصادی به عنوان ابزاری برای تحکیم موقعیت سیاسی آن‌ها مبدل شد.
▬    دولت روسیه در تمام امتیازی که از ایران می‌گرفت سعی می‌کرد که خود مستقیماً دخالت کند و اگر شرکت خصوصی هم امتیازی از ایران می‌گرفت با پشتیبانی و حمایت دولت روسیه در ایران فعالیت می‌کرد. در صورت بروز هرگونه مشکل برای اتباع روسیه، دولت روسیه از اتباع خود پشتیبانی می‌کرد. روسیه از این طریق دولت ایران و رقیب سیاسی‌اش انگلیس را همواره تحت نظر داشت. «هرگونه ضعف حکومت ایران به روسیه این امکان را می‌داد، که یک نیروی روسی جایگزین ایرانیان بی‌کفایت کند و گامی دیگر به سوی جنوب برای خویش بردارد» . ناصرالدین شاه در سفر دوم خود به اروپا، تربیت قسمتی از سواره نظام ارتش ایران را به روس‌ها واگذار کرد. «از این زمان نفوذ روسیه در ایران شروع به افزایش کرد و از رقیب خود جلو افتادند. در نوامبر ۱۸۷۸ امتیاز استخراج معادن، نفت سمنان و خوریان و در ۱۴ اکتبر ۱۸۷۹ امتیاز بهره‌برداری از شیلات بحر خزر به روس‌ها داده شد».

▓ ۲. وضعیت ایران در زمان ناصرالدین شاه
▬    از دوره ناصرالدین در تاریخ ایران با عنوان عصر امتیازات یاد می‌شود. در این دوره دولت ایران صلاح خود را در آن دید که با اعطای امتیاز به هر یک از دو دولت روس و انگلیس، بتواند توازن را بین این دو دولت برقرار کند.
▬    بعد از آغا محمدخان مؤسس سلسله قاجار که کشور را به صورت یکپارچه درآورده بود، بقیه شاهان قاجار نتوانستند اقدام اساسی برای بهبود وضع کشور انجام دهند. ناصرالدین شاه در سال ۱۲۶۴ هـ.ق. (۱۸۴۸) به سلطنت رسید. چند سال بعد کشور دچار بحران اقتصادی شدیدی شد.
▬    آدمیت عوارض اقتصادی این بحران را به حداقل رسیدن تولید کشاورزی، از رونق افتادن بازار کسب و تجارت و در نتیجه، آن افزایش فقر عمومی می‌داند.
برداشت آزاد از دنیای اقتصاد
هو العلیم

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.