فیلوجامعه‌شناسی

سیطره واقع‌گرایی در زوال آرمان‌گرایی

فرستادن به ایمیل چاپ

حامد دهخدا؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬    آیت الله امام سید علی حسینی خامنه‌ای: «همه باید به دولت کمک کنند، و من همان گونه که از همه دولت‌ها حمایت کرده‌ام، از این دولت نیز حمایت خواهم کرد. البته حمایت من از دولت‌ها به معنای تأیید همه کارهای آن‌ها نیست و ممکن است ایرادهایی هم باشد ولی این ایرادها نباید مانع از کمک به دولت شود. علاوه بر کمک به دولت، باید نصیحت خیرخواهانه هم کرد. مسئولان نیز باید پذیرای این نصیحت‌های خیرخواهانه باشند، حتی اگر این نصیحت ها در برخی مواقع تند و تیز باشد» (فارس/ خبر شماره ۱۳۹۲۰۶۱۴۰۰۰۳۶۲).
▬    سخنان آیت الله امام سید علی حسینی خامنه‌ای، در دیدار با خبرگان، خصوصاً در دو موضوع، «نقطه عطف» بود؛ یکی، پرداخت مجدد تعیین نسبت بین واقع‌گرایی و آرمان‌گرایی، و دیگری، تعیین نسبت بین دولت و منتقدان خیرخواه. هر دو نکته در یک خط و ربط بود.
▬    هر دو نکته در یک خط بود، به این معنا که انگار، واقع‌گرایی، برخی را این روزها به حمایت بی‌قید و شرط، و در عین حال، هولناک از دولت یازدهم متقاعد کرده است.
▬    کار درست این است: جوان آرمان‌گرا، با تقدیم «واقعیات» به «دستگاه آرمان‌ها»، آن چه باید برای تحقق آرمان‌ها انجام شود را مدبرانه ارزیابی می‌کند، و سپس در راستای آرمان‌ها، دست به اقدام می‌زند. پس، برای جوان آرمان‌گرا، دستگاه اصلی تصمیم‌سازی آرمان‌هاست، ولی واقعیات است که به این دستگاه تقدیم می‌شود، و این دستگاه، از فضای واقعیات برای پیش‌برد آرمان‌ها، خط‌مشی آرمان‌گرایانه ترسیم می‌کند.
▬    مهم: تکرار: برای جوان آرمان‌گرا، دستگاه اصلی تصمیم‌سازی آرمان‌هاست، ولی واقعیات است که به این دستگاه تقدیم می‌شود، و این دستگاه، از فضای واقعیات برای پیش‌برد آرمان‌ها، خط‌مشی آرمان‌گرایانه ترسیم می‌کند.
▬    این نسبت متوازن بین آرمان‌ها و واقعیات، چیزی است که در نسبت جوان آرمان‌گرا با دولت یازدهم بر هم خورده است.
▬    خب؛ این هم از مصائب ماست. ما درگیر نحوی ولایت‌پذیری عافیت‌طلب هم هستیم. ولایت‌پذیری برای برخی، معادل شده است با آکبند سازی فکر. بالاخره، مرد ولایت‌پذیر، باید حکم ولایت را تفسیر کند، با موقعیت منطبق کند، تصمیم بگیرد، و اقدام کند. اینکه ولایت، در قبال دولت یازدهم، همچون سایر دولت‌ها، همه را به کمک فراخوانده‌اند، برخی را متقاعد کرده است که فاحش‌ترین خطاها را بی‌خیرخواهی و نصیحت بگذارند، بی‌نقادی بگذرند.
▬    من نمی‌دانم که در دهه تثبیت انقلاب اسلامی، چه چیزی می‌توانست فاجعه‌بارتر از واقع‌گرایی منجر به رأی اعتماد به وزیر نفت، عالی‌جناب بیژن نامدار زنگنه، باشد؟ یادمان هست که واکنش مجلس در قبال مرحوم علی کردان چه بود؟ یادمان هست که واکنش مجلس در قبال قاضی سعید مرتضوی و وزیر کار وقت چه بود؟ در اسفندماه اخیر، برخی استدلال خود را در استیضاح کم‌فایده وزیر کار، این می‌گفتند که نباید در قبال انتصاب یک «متهم» دادگاه کهریزک، به ریاست سازمان تأمین اجتماعی سکوت کرد. آن‌ها برای ثبت در تاریخ، غائله استیضاح وزیر کار را راه انداختند تا بگویند در مقابل انتصاب «متهم»ها ساکت نیستند. جالب آن که همان‌ها، روی صندلی‌های سبز نشسته‌اند، و حضور «متهم» به دروغ توأم با قسم جلاله و متهم پرونده کرسنت را تحمل می‌کنند. آن نمایندگان، آن‌قدر استیضاح نمی‌کنند تا ساقط شود. این، یعنی، واقع‌گرایی بدون آرمان‌گرایی. نماینده و روزنامه‌نگار و سخنران و دانشجو و... که در مقابل این شرایط، «واقع‌گرایانه»، سکوت کرده است، و آن قدر فشار لاینقطع نمی‌آورند تا آن وزیر ساقط شود، باید هر روز، کار خود را با تشییع شهیدان گمنام آغاز کند.
▬    به نظر من، آن «واقع‌گرایی» که باعث می‌شود، «مؤلف» «محترم» افشاگری علیه پرونده کرسنت، بدون انکار مؤلَفات قبلی، و حتی بدون انکار دروغ توأم با قسم جلاله، بگوید که کشور را نمی‌تواند بدون مرتکب پرونده کرسنت اداره کند، و بدین ترتیب نمایندگانی که واقع‌گرایی‌شان به آرمان‌گرایی‌شان غلبه یافته است، میلی‌متری به او رأی بدهند.
▬    درک می‌کنیم که شرایط تحریم‌ها، شرایط پیچیده‌ای است. خب؛ این لنگه «واقع‌گرایانه» ماجرا. تا اینجا ما با یک واقع‌گرای بی‌آرمان مشترک هستیم. بله؛ با به رسمیت شناختن این شرایط، همه باید بپذیرند که به دولت کمک کنند تا اولویت ملی غلبه بر تحریم‌ها را تحقق بخشد. اما باید به همین دولت و نمایندگان هم فهماند که این نحو غلبه بر شرایط دشوار، سواری کج و کوله است، که عاقبت، یک جا عیب و علتش را نمودار خواهد ساخت.
▬    من، به رغم برخی، مایلم باور کنم که دکتر علی مطهری، دنبال احیای یک برخورد صادقانه و صحیح و اصولی با سیاست است، ولی توقع دارم در شرایطی که آن چنان آتش تندی علیه دولت مردمی‌نژاد دارد، در مقابل بزرگ‌ترین، هولناک‌ترین، فاجعه‌بارترین، و رسواترین رسوایی دولت یازدهم که در همین آغاز کار رخ داده است، سکوت نکند. برای ثبت تاریخ هم که شده، آن‌قدر فریاد بزند، تا حنجره بگسلد، یا راز وزیر و مؤلف و محترم را بگشاید.
مآخذ:...
هو العلیم

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.