فیلوجامعه‌شناسی

سندرم ”کلمبیایی“ شدن

فرستادن به ایمیل چاپ

دکتر حامد حاجی‌حیدری؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


░▒▓ فرض‌های تیره و تار
▬    کشورهایی مانند جمهوری اسلامی ایران، همواره و از آغاز انقلاب، باید راه زیست خود را در این جهان پرمحاصره، از کوره‌راه‌ها می‌گشودند.
▬    در طول سال‌های پس از انقلاب اسلامی، هیچ‌گاه فارغ از تحریم نبوده‌ایم؛ و جالب آن که ما همواره فارغ از تحریم، کار خود را کرده‌ایم. تحریم‌ها را دور زده‌ایم.
▬    سؤال این است که چگونه ما چنین کرده‌ایم؟
▬    چگونه تحریم‌ها را دور زده‌ایم؟
▬    فی‌الجمله، با «عدم شفافیت».
▬    در وانفسای تحریم‌های هوشمند، که زیر نظر یک اتاق فرمان متمرکز پیش می‌رود، ایران، ناگزیر است تا یک اقتصاد زیرزمینی بین‌المللی برای تأمین مراودات و مایحتاج خود تدارک ببیند. در نتیجه، رئیس کل وقت بانک مرکزی ایران، به رغم تحریم‌ها، از حساب‌هایی که در کشور فلان داریم و دریافت‌ها  و پرداخت‌های خود را به طور منظم از طریق آن‌ها انجام می‌دهیم سخن می‌گوید.
▬    در شرایطی که بانک مرکزی ایران در تحریم به سر می‌برد، شاید لازم شود که ایران، با شبکه‌های بین‌المللی انتقال غیر قانونی پول (پول‌شویی) در ارتباط قرار بگیرد، تا بتواند از طریق آن‌ها مایحتاج دارویی خود را فراهم کند.
▬    شاید ایرانی که بسیار در فشار قرار گیرد، وادار شود تا برای رهایی خود از ریخت و ریز مواد مخدر هم که شده، یک کریدور امن انتقال مواد مخدر بگشاید، و به شرط تضمین عدم نفوذ مواد مخدر به کشور، دیگر در این اوضاع خراب تحریم، لااقل هزینه‌های هنگفت رویارویی با باندهای عظیم انتقال جهانی مواد مخدر را نپردازد.
▬    در چنین شرایطی، و با چنان تدابیری، ما تحریم‌ها را دور خواهیم زد.
▬    حال، سؤال این است که در این اوضاع و احوال، تلاش برای مبارزه با فساد و ارتقاء شفافیت، معادل اقدام علیه امنیت ملی است؟ آیا کسی که خواهان شفافیت در حساب‌های شرکت ملی نفت است، یک اقدام کننده بالقوه علیه امنیت ملی است و دارد به میز ناظر تحریم ایران در وزارت خارجه ایالات متحده گرا و آدرس می‌دهد؟ آیا آن‌ها که می‌خواهند، بالاخره جناب حسن روحانی که خود را «مؤلف» رویارویی با پرونده کرسنت می‌دانند، یک بار برای همیشه، موضوع را شفاف توضیح دهند، نه آن که در مجلس بگویند که «مؤلف» خود من بوده‌ام و بیش از این نگویند و بگذرند، آیا کسانی که خواهان توضیح بیشتر هستند، اقدام کننده علیه امنیت ملی هستند؟ آیا کسانی که منتقد حضور جناب بیژن نامدار زنگنه در پست وزارت نفت هستند، اقدام کننده علیه امنیت ملی هستند؟

░▒▓ روی دیگر سکه
▬    خب؛ پس، ما از ترفندهایی که برای رویارویی با این همه تهاجم خارجی اتخاذ کرده و می‌کنیم، ناگزیر هستیم، و کسانی که علیه این پرونده‌های اقتصادی غیر شفاف حرف می‌زنند، یا جاهل و صغیر و «حیوونکی» هستند و هنوز به سطحی از بلوغ نرسیده‌اند که محرم این دست از اسرار نظام شوند، یا معاند و نفوذی و اقدام کننده علیه امنیت ملی هستند.
▬    ولی، سؤال این است که تأثیر شکل‌گیری یک سکتور اقتصادی غیرشفاف در اقتصاد و نیروهای سیاسی داخلی چیست؟
▬    تجربه عصر سازندگی و اصلاحات در این زمینه تکان‌دهنده است.
▬    با شکل‌گیری سکتورهای اقتصادی که برخی نیروهای فعال در آن، غیرشفاف و از جنس اشباح هستند، احتمال شکل‌گیری قدرت‌های اقتصادی بزرگ و سرطانی و خارج از کنترلی به وجود می‌آید که فعالیت‌هایی خارج از نظارت قانون دارند، و ظاهراً «باید» داشته باشند. در این شرایط، زمینه برای گسترش فساد و سوء استفاده از قدرت فراهم می‌شود.

░▒▓ ”کلمبیایی شدن“
▬    کار، هنگامی خطرناک‌تر می‌شود که این سکتورهای اقتصادی غیرشفاف، تغییرات سیاسی را نامساعد تشخیص دهند، و تصمیم بگیرند که از قدرت خود برای مداخله در سیاست استفاده کنند. چنین نارسایی اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را سندرم «کلمبیایی» شدن نام می‌نهیم. سندرم «کلمبیایی» شدن، اشاره به شکل‌گیری قدرت‌های اقتصادی فراقانونی دارد که در سیاست دخالت می‌کنند.
▬    مهم: سندرم «کلمبیایی» شدن، اشاره به شکل‌گیری قدرت‌های اقتصادی فراقانونی دارد که در سیاست دخالت می‌کنند.
▬    مهم: تکرار: سندرم «کلمبیایی» شدن، اشاره به شکل‌گیری قدرت‌های اقتصادی فراقانونی دارد که در سیاست دخالت می‌کنند.
▬    اگر سندرم «کلمبیایی» شدن به اشباع برسد، مجموعه قدرت‌های اقتصادی «کلمبیایی»، تمام مراکز قدرت در کشور را از حالت مشروع و قانونی خارج می‌کنند، و عملاً کنترل را از دستان قدرت‌های مشروع خارج می‌سازند.
▬    از سوی دیگر، این قدرت‌های اقتصادی بزرگ، از طریق زنجیره‌های اقتصادی با قدرت‌های اقتصادی و سیاسی خارجی مرتبط می‌شوند و عندالزوم، می‌توانند نفوذ نامشروع خود را در اختیار قدرت‌های سیاسی و اقتصادی خارجی قرار دهند.

░▒▓ هراس از ”کلمبیایی“ شدن
▬    با اوصاف مذکور، نحوی دور و پارادوکس و نقض غرض اتفاق می‌افتد؛ ابتدا، قصد داشتیم تا با شکل دادن به یک اقتصاد «کلمبیایی»، استقلال کشور را در مقابل نیروهای تحریم کننده حفظ کنیم، ولی در ادامه، اقتصادهای زیرزمینی، نه لزوماً رفته رفته، شاید هم یک شبه، «کلمبیایی» گردند، و تبدیل به قدرت‌های خارج از کنترلی شوند که حتی می‌توانند تا ساقط نمودن قدرت سیاسی مشروع پیش بروند، یا آن را از درون تهی کنند و مشروعیت آن را از او بگیرند.
▬    هراس از «کلمبیایی» شدن اجتماع و اقتصاد و سیاست، در میان سیاستمداران ایرانی از خیلی وقت پیش آغاز شد. وقتی معلوم شد که لااقل بخشی از اقتصاد و سیاست «کلمبیایی» شده است. با پرونده غلامحسین کرباسچی، معلوم شد که پیوند نامیمون زد و بندهای اقتصادی با فرآیندهای سیاسی و از همه مهم‌تر «انتخابات» برقرار شده است (بنگرید به بند نخست رأی دادگاه بدوی شعبه ۱۴۰۲، بند دوم رأی دادگاه تجدید نظر شعبه ۲۶، و رأی نهایی شعبه ۳۴ دیوان عالی کشور).
▬    با افشای ارتباط مالی ستاد انتخاباتی حزب کارگزاران با شهرداری تهران، در انتخاباتی که نهایتاً منجر به قدرت‌یابی اصلاح‌طلبان گردید، و بعدها، تلاش زایدالوصف مجلس ششم برای رویارویی با حکم دادگاه علیه کرباسچی موجب گردید، نگرانی‌های گسترده‌ای برای مبارزه با فساد بروز کند که نهایتاً به صدور فرمان هشت ماده‌ای آیت‌الله امام سید علی حسینی خامنه‌ای برای مبارزه با فساد منجر شد.
▬    ولی...

░▒▓ اقتصاد مقاومتی
▬    آن‌چه یک اقتصاد و نهایتاً سیاست «کلمبیایی» را به ما تحمیل می‌کند، هراس از انزواست. ما نمی‌خواهیم در قافله جهان و رقابت‌هایش عقب بیفتیم، و برای این منظور، باید بتوانیم، مراوده خود را با جهان حفظ کنیم. اگر خصم بیرونی، با تحریم‌های «فلج‌کننده»، جلوی این مراوده را بگیرد، ما ناگزیر از ورود به یک فاز اقتصاد کلمبیایی خواهیم بود.
▬    و آن چه جوهر اعتقاد به «اقتصاد مقاومتی» است، عدم هراس از انزواست.
▬    مفهوم فنی «مقاومت» یا «résistance» که ما از میشل فوکو آموخته‌ایم، متضمن استنکاف از تن دادن به قواعد بازی قدرت‌های سلطه‌گر است.
▬    مقاوم، انسان آزاد است. مقاوم، کسی است که راه خود را برای زندگی انتخاب می‌کند، نه راهی را که گفتمان قدرت‌های مسلط دیکته می‌کنند. از این قرار، انسان آزاد، در دنیای مدرن یا زیادی مدرن، از نظر میشل فوکو، ممکن است انسان منزوی باشد، هر چند که احساس وافر و زنده‌ای از آزادی دارد، تو گویی «روح دنیای بی‌روح» است.
▬    اقتصاد مقاومتی، با مردم مقاوم میسر می‌شود. به تعبیر دیگر، اقتصاد مقاومتی، تابع سبک زندگی مقاومتی است؛ تابع آن سبک زندگی است که در آن، حفظ استقلال و آزادی در مقابل قدرت‌های سلطه‌گر، ارزش افزون‌تری از اتومبیل و پنیر و دارو و موبایل ارزان‌قیمت، یا احراز رتبه اول توسعه در منطقه خاورمیانه، یا... داشته باشد. بدون یک فرهنگ مقاومتی، نمی‌توان اقتصاد مقاومتی داشت.
▬    این، ما هستیم که باید آگاهانه انتخاب کنیم:
▬    آیا می‌خواهیم برای فایق آمدن بر تحریم‌ها و حفظ سطح رفاه خود، به قدرت‌های اقتصادی «کلمبیایی» پر و بال دهیم، تا در نهایت، همان قدرت‌ها در یک نقض غرض آشکار، دست ما را از تعیین سرنوشت خودمان طوری ببندند که هر چه از ظلم سیاستمدار «کلمبیایی» تظلم کنیم، صدایمان به جایی نرسد و دعایمان هم مستجاب نشود؟ آن قدر قدرتمند شوند که دیگر عرض و مال و ناموس هیچ کلمبیایی از دست‌درازی وقیح آنان مصون نماند (برای فهم آینده چنین انتخابی یک سفر به کلمبیا مفید است، هر چند که تضمینی به بازگشتتان نیست!).
▬    یا این که یک اقتصاد مقاومتی ساز می‌کنیم که در آن، به خودمان متکی باشیم، ارزش‌هایمان محفوظ باشد، از حکمرانی طاغوت بر حذر باشیم، عرض و مال و ناموس‌مان از تعدی ستم‌پیشگان مصون بماند، بار دیگر از استقلال و خودکفایی حرف بزنیم، و با همه کاستی‌ها، آقای خودمان باشیم و نوکر خودمان و به تعبد طاغوت نیفتیم؟ کدام یک؟
▬    نگویید فرصت انتخاب و انتخابات گذشته... هنوز وقت برای انتخاب هست. اگر ما زندگی خود را با سبک زندگی مقاومتی بسازیم، سیاست هم مقاومتی خواهد شد. اگر با گران شدن هر چیز، به احتکار آن روی نیارویم، به سیاست آدرس غلط نمی‌دهیم. بله... ما هم هستیم که سیاستمدار را به مصلحت «کلمبیایی» می‌کشانیم...
▬    تا وقتی، حفظ سطح رفاه ما، اولویت زندگی ماست، ما سبک زندگی مقاومتی نداریم، و حامی یک اقتصاد مقاومتی هم نیستیم.
مآخذ:...
هو العلیم

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.