برداشت آزاد از ویویان گیانگ؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
▬ خوب گوشسپردن، به معنای آن نیست که به کلماتی گوش دهید که بر زبان میآورند، بلکه مسأله بر سر تفسیر کردن همه چیز در آن بین و، حتی، چیزهایی است که در واقع، بر زبان نمیآورند.
▬ اکثر ما در محل کار بسیار غرق در امور جاری هستیم، برای مثال، نامهنگاری، تلفن زدن، چک کردن ایمیلها و... همه مواردی هستند که مغز ما را درگیر خود میکند، اما، مغز ما توان بسیار بالایی دارد و میتواند اطلاعات بسیاری را در خود بریزد و تاب آورد.
▬ لیپکین در کتابش، درباره چند تمرینی مینویسد که مدیران باید برای محکزدن تواناییشان در جهت به تعویقانداختن داوری استفاده کنند، و آن تلاش برای شنیدن این است که دیگران واقعاً چه میگویند. این مهارتها واقعاً به خوب شنیدن که نیاز هر مدیری برای مدیریت هرچه بهتر است، کمک میکند.
░▒▓ ۱. از تفسیر کردن دست بردارید.
▬ انجام این کار شاید دشوار باشد، اما، سعی کنید جملات دیگر افراد را قطع نکنید. شما اغلب این کار را به آن خاطر انجام میدهید که فکر میکنید آنچه را دیگران دارند میگویند تماماً میدانید، اما، چنین چیزی درست نیست. در واقع، اغلب اوقات برداشت شما از گفتههای طرف مقابل نمیتواند کامل و بینقص باشد.
▬ لیپکین مینویسد، «مغز ما طوری طراحی شده است که اغلب آن چیزی را میشنود که ما میخواهیم بشنویم. ما در پی اطلاعاتی هستیم که از آنچه خواهان دیدن و شنیدن هستیم پشتیبانی کنند و چیزهای دیگر را نادیده بگیرند» .
▬ صدای مغزتان را که دائماً فرضیه طرح میکند و گوینده مقابلتان را یکجانبه داوری میکند خاموش کنید و با دقت به آن چیزی توجه کنید که خودتان در ادامه خواهید گفت. جملات و رشته افکار دیگران را قطع نکنید.
░▒▓ ۲. برای دریافت احساسات گوش بسپارید.
▬ از آنجا که شنیدن بسیار دشوار است، اغلب ما به طور ناخودآگاه تا حدی که بتوانیم کم میشنویم. ما اغلب تا حد شنیدن مطالب اساسی پیش میرویم، اما، موفقترین آدمها قادر هستند برای دریافت کامل احساسات طرف مقابل گوش بسپارند. لیپکین میگوید، «آدمها اغلب احساساتشان یا دغدغههایشان را مستقیماً بیان نمیکنند خصوصاً به رییسهایشان. به الفاظی توجه کنید که احساسات یا نیازهای آنها را بیان میکنند. همچنین، به رفتارهای غیرکلامی که احساسات طرف مقابلتان را منعکس میکند، توجه کنید» . اگر چنین مهارتی را به دست بیاورید، «قدرت مورد ارجاع بودن» را در اختیار خواهید داشت. قادر خواهید بود بر دیگران تأثیر بگذارید و اعتماد کسب کنید، زیرا، آنها احساس شنیده شدن کردهاند. این باعث میشود احساس کنید به مردم نزدیکتر شدهاید و اگر به راستی چنین باشد، آنها هم بیشتر از پیش، خواهان کار کردن در کنار شما خواهند بود.
░▒▓ ۳. آنچه را که شنیدهاید برای شخص مقابلتان تکرار کنید.
▬ همواره باید آنچه را فکر میکنید آن شخص گفته را با گفتن جملاتی مانند آنچه در ادامه مییابد مجدداً به زبان دیگر بازگو کنید: «این چیزی بود که فکر کردم شنیدم... آیا درست شنیدم، اینطور گفتید...» لیپکین اضافه میکند: «اینکه صحبتهای طرف مقابلتان را به بیان دیگر برایش بازگو کنید به شما کمک میکند صحت و دقت درکتان را بسنجید. هرگونه احساسی را که فکر میکنید طرف مقابلتان بیان کرده، با بیانهای کلامی یا با زبان بدن و ایما و اشاره، شفافسازی کنید» . همچنین، باید به لحن صدای اشخاص توجه کنید. برای نمونه، بعضی از مردم، چیزی را میگویند که به نظر میرسد خشمگینانه است، اما، در واقع، اینطور نیست. گاهی اوقات، خوب شنیدن، علاوه بر لحن، به ویژگیهای فرهنگی نیز مربوط است.
░▒▓ ۴. آنچه را که شخص مقابل میگوید در ابتدا تصدیق کنید.
▬ این مورد اشاره دارد به زمانی که شما قصد دارید، بعد از تصدیق جملات طرف مقابل چیزی را به او بگویید. بنا به پیشنهاد لیپکین، در همان ابتدا گفته طرف مقابل را نقد نکنید، بلکه ابتدا تمام سخنان طرف مقابل را بشنوید و، سپس، به نحوی بیریا و صادقانه با عقاید خودتان به استقبال دیگری بروید. به این ترتیب، است که یک رابطه ساخته میشود.
░▒▓ ۵. به دنبال سرنخهای غیرکلامی باشید.
▬ بعد از آنکه عقیدهتان را به طرف مقابلتان گفتید، باید توجه بسیار دقیقی به هر تغییری در چهره، رفتار، یا هیجانات او داشته باشید. همان طور که لیپکین میگوید، «با تأیید طرف مقابل پیش بروید و بعد درستی آنچه را که دریافتید بررسی کنید» .
▬ در مجموع، شنیدن یک مهارت کنشمندانه است. مهارتی که باید تدریجاً در خود بپرورانید. به گفته لیپکین، «همه چیز بسیار سادهتر و راحتتر میشود وقتی هر دو طرف یک چیز را میشنوند و برداشت مشخص، درست و واضحی دارند» .
برداشت از دنیای اقتصاد
هو العلیم