برداشت آزاد از آریاادیب؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
▬ وقتی کسی را از موقعیت و کسب و کارش برانند، به کنایه دربارهی او میگویند: «زیر پایش را جارو کردن».
▬ در گذشته، فرش اتاقها در خانهی ثروتمندان، از جنس قالی و در خانهی افراد میانه حال، از نمد و در خانهی فقیران از حصیر و زیلو بود. خیابانها و کوچهها آسفالت نبود و پر از خاک و گرد و غبار بود. از این رو، هوا اغلب غبارآلود بود و گرد و خاکها از در و پنجره و روزنها به درون خانهها نفوذ میکرد و روی فرش و اثاثیه مینشست. کدبانوی خانه نیز ناگزیر بود که روزانه چند بار خانه را جارو کند و گرد و خاک را از روی فرشها بزداید.
▬ در این گونه موارد، معمول نبود که اهل خانه همگی اتاق را ترک کنند تا بانو یا خدمتکار خانه اتاق را جارو کند، بلکه کدبانو یا خدمتکار از بالای اتاق شروع به جارو میکرد و به هر یک از افراد خانه که میرسید، آن شخص از جایش بر میخاست تا «زیر پایش را جارو کنند».
▬ از آن جا که این گونه جارو کردن در هنگام ضروری و پیشبینی نشده، موجب میشد تا افراد خانه که با خیال راحت و آسوده نشسته بودند، از جایشان برخیزند، و در گوشهی دیگری بایستند تا زیر پایشان جارو شود.
▬ این عمل، نقل مکان و سلب آسایش ناشی از زیر پا جارو شدن، رفته رفته به صورت ضربالمثل در آمد و در مورد هر گونه اخراج یا انتقال افراد از شغل و کارشان مورد استفاده قرار گرفت.
مآخذ:...
هو العلیم